آگاه: «آقا شما چه می‌دانید با هر نفس جان به لب رسیدن یعنی چه؟ شاید فقط آنهایی که کرونای سخت گرفتند و ریه‌شان درصد بالایی درگیر شد حال ما را می‌فهمند، حال یک آدم شیمیایی را، حال تنگی‌نفس دائم. » این راگفت و به سرفه افتاد. سرفه‌های پشت‌سرهم. انگاری شیره جانش مکیده می‌شد و با سرفه‌ها بیرون می‌ریخت. دستپاچه سراغ پنجره رفتم که لااقل با باز کردنش هوا کمی تازه شود. دخترش مانع شد. گفت: هوای بیرون آلوده است و وضع بابا را بدتر می‌کند. سریع ماسک اکسیژن را روی بینی و دهانش گذاشت و کش را پشت سرش انداخت. انگاری جوجه‌ای که پرواز نداند و تنها بال‌بال می‌زند و به زمین می‌افتد، بی‌حال و آرام شد. دختر خم شد و دست پدر را بوسید؛ پدری که سال‌هاست دو مسکن دارد، یکی تخت اتاق پشتی خانه قدیمی و دیگری تخت بخش جانبازان شیمیایی بیمارستان ساسان. اشتراک هر دو هم کپسول اکسیژن و میز داروی کنار هر دو تخت است و همسرش و بچه‌ها که میان خانه و بیمارستان هروله می‌کنند. پدری که مانند شمع آب می‌شود و کاری از کسی برنمی‌آید.
در جنگ تحمیلی عراق به ایران وقتی رژیم بعثی مستاصل شد و منطقه را بمباران شیمیایی کرد، چشم‌هایش سوخت و پوست بدنش تاول زد و راه نفسش گرفت. عراق در حد و اندازه ساخت بمب‌های شیمیایی نبود. دولت‌های غربی برایش کادوپیچ می‌فرستادند و او هم بر سر مردم و رزمنده‌ها آوار می‌کرد. در رأس‌شان کارخانه‌های تولید بمب شیمیایی و خردل آلمانی. جالب آنجا بود که بعد بیمارستان‌های آلمانی هم پیشگام پذیرش مجروحان شیمیایی ایرانی می‌شدند که خوب عوارض بمب‌هایشان را بررسی کنند...
و ما مردمی هستیم که یادمان نمی‌رود گل‌هایمان چگونه روی دست‌هایمان پرپر می‌شدند. مگر می‌شود درد و رنج پدر و مادری که فرزند رشیدشان سال‌ها گوشه خانه افتاده بود و تا زمان شهادتش خودش از تنگی نفس و درگیر بودن ریه نمی‌توانست نفس بکشد و پدر و مادرش از بغض‌های همیشگی...
حالا همین دولت آلمان که همراهی‌اش در جنایت‌های رژیم بعثی عراق روشن‌تر از روز است، حکم دایه اجاره‌ای و مهربان برای جمشید شارمهد، تروریستی را که شهروندی آلمان داشت و از اعضای انجمن پادشاهی و سرکرده گروهک تروریستی تندر بود، پیدا کرده است. حداقل جرم شارمهد انفجار در حسینیه سیدالشهدای(ع) شیراز در سال ۱۳۸۷ بود که طی آن ۱۴نفر شهید و بیش از ۳۰۰نفر زخمی شدند. حالا که او به سزای اعمالش رسیده، رسانه‌های معاند مشغول مظلوم‌نمایی از او هستند و دولت نامحترم آلمان هم تصمیم به محدودیت فعالیت‌های کنسولی جمهوری اسلامی گرفته است؛ رفتاری که نه‌تنها از آنها بعید نیست، بلکه قابل انتظار است. ما از رفتارهای دولت و شرکت‌های آلمانی اعمال غیرانسانی و زشت زیاد دیده‌ایم و این هم روی همه آنها برای آنهایی که اهل روایت هستند و سمت درست تاریخ می‌ایستند.