آگاه:
«آرگو» تحریف اتفاقات ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸
درباره این موضوع مهم و بینالمللی همانند سایر اتفاقات تاریخی صدها فیلم، کتاب و مستند ساخته شده اما سهم عمدهای از این ساختهها و نوشتهها برای غیر ایرانیهاست، درحالیکه محل وقوع چنین رویداد تاریخی، ایران بوده است.
یکی از معروفترین و شناختهشدهترین آثاری که در این حوزه ساخته شده فیلم سینمایی «آرگو» به کارگردانی بن افلک و ساخته کشور آمریکاست؛ کشوری که یک سر این قضیه تاریخی است. این فیلم سینمایی سال۲۰۱۲ برنده جایزه اسکار در کارگردانی شد. جالب اینکه در سالی که آرگو این جایزه را دریافت کرد اولینبار بود که فیلمی بدون نامزدی برای عنوان بهترین کارگردانی، برنده اسکار بهترین فیلم میشد. آرگو همچنین نامزد پنج جایزه گلدنگلوب شد که دو جایزه (بهترین فیلم درام و بهترین کارگردانی) را دریافت کرد اما اینکه به جوایز دریافتی این فیلم اشاره کردیم به معنای موفقیت فیلم نیست، بلکه به این معناست که یک فیلم نه به دلایل ارزش هنری بلکه صرفاً به دلایل سیاسی اینقدر در جشنوارههای بینالمللی دیده شده و با اینکه خیلی هم با معیارهای فیلمهای برگزیده در جشنواره بینالمللی تطابق ندارد اما تا این حد به آن پرداخته میشود.
کمبود بودجه؛ همان همیشگی
از موقع ساختن فیلم آرگو تا الان حدود ۱۲سال گذشته و ما تاکنون یک مستند یا فیلمسینمایی که پاسخی به تحریفات موجود در این فیلم باشد، ندادهایم. بارها کارگردانان و مسئولان سینمایی خبر از ساخت یک فیلم در پاسخ به آرگو دادند اما همچنان اثری در حد و اندازه آن فیلم سینمایی تولید نشده است.
مثلاً در همان سالی که آرگو ساخته شد، عطاالله سلمانیان از تصویب طرح ساخت فیلم «ستاد مشترک» با موضوع تسخیر لانه جاسوسی در اوایل انقلاب و در پاسخ به فیلم «آرگو» خبر داد و گفت: طرح فیلمنامه «ستاد مشترک» ازسوی حوزه هنری تصویب شده و هماکنون در انتظار هستیم تا با تأمین بودجه، این کار سینمایی را جلوی دوربین ببریم و احتمالاً اینکه تاکنون این فیلم ساخته نشده به همان موضوع تأمین بودجه برمیگردد چیزی که کشورهای دیگر با تأمین آن میتوانند تاریخ را هرطور که خودشان دوست دارند روایت کنند و به مخاطب بگویند داستان از این قرار بوده، نه آنطور که تو فکر میکنی.
یکسال پس از ساخت فیلم آرگوی بنافلک، خبری با موضوع ساخت فیلم مستند «شاهد عینی» در پاسخ به این فیلم مطرح شد اما در شناسنامه این فیلم هم نام کشور سازنده کانادا ذکر شده است؛ یعنی فیلم با اینکه تا حدی همسو با مواضع ایران و مشاور آن هم بهروز افخمی است اما ازسوی یک شرکت فیلمسازی کانادایی ساخته شده است.
فیلم مستند بلند «شاهد عینی» به کارگردانی پوریا منجزی درباره عکاس و روزنامهنگار کانادایی است که در انقلاب و جنگ تحمیلی حضور داشته است. در این مستند، کن تیلور، «آرگو» را غیرواقعی و تحریف تاریخ میداند.
منجزی کارگردان این فیلم درباره دیدارش با کن تیلور (سفیر سابق کانادا در ایران) گفت: کن تیلور با بن افلک دیدار میکند حتی با هم درگیری دارند. تیلور به افلک میگوید چیزی که شما میگویید با واقعیت منطبق نیست. خیلی از آن دروغ و تحریف تاریخ است و جوابگوی نسلهای آینده که بخواهند بدانند چه اتفاقی افتاده نیست. این فیلم از زمان پیشتولید تا تدوین نهایی دو سال طول کشید. فیلم براساس صحبتها و مصاحبهها ساخته شده و یک تاریخ شفاهی است که بر مبنای عکس و فیلم و سند، ضبط شده است. «شاهد عینی» مستندی ۹۰دقیقهای است که ۲۰درصد آن در ایران میگذرد.
از «شاهد عینی» ایرانی –کانادایی که بگذریم به فیلم سینمایی «طوفان شن» ساخته جواد شمقدری میرسیم که محصول سال۱۳۷۵ است و در دو نسخه سینمایی و سریال از سینما و تلویزیون پخش شد.
فیلم سینمایی «طوفان شن» روایت طوفان شنی است که در صحرای طبس اتفاق افتاد و مقدمات حمله نظامی آمریکا برای آزادسازی گروگانهای سفارت آمریکا را برهم زد.
اما اهمیت واقعه تاریخی ۱۳آبان سال۱۳۵۸ تا اندازهای است که هنوز هم که هنوز است با گذشت ۴۵سال از آن آمریکا دربارهاش فیلم و مستند میسازد؛ مثلاً همین دو سال پیش بود که شرکت فیلمسازی آمریکایی HBO یک مستند تلویزیونی با نام گروگانها (Hostages) ساخت و در چهار قسمت به وقایع قبل و بعد از تسخیر سفارت آمریکا پرداخته بود.
نکته جالب درباره مستند گروگانها اینکه برخی فیلمهای قدیمی استفادهشده در این مجموعه برای نخستینبار به نمایش درآمده و پیش از این دیده نشدهاند. همچنین این مجموعه شامل تصاویری از انقلابیون، گروگانگیران و سایر مقامات جمهوری اسلامی و نیز شامل مصاحبههایی با افراد دخیل در رویدادهای آن زمان مانند محسن سازگارا، ابوالحسن بنیصدر، معصومه ابتکار و برخی گروگانها از جمله جان لیمبرت و ویکتور آل تامست است و جزو سریالهای پربازدید شرکت HBO شد.
تاکید رهبری بر آشنایی دانشآموزان با تاریخ معاصر ایران
شمقدری پس از طوفان شن سریال دیگری با نام «روزهای ابدی» ساخت که با اتفاقات دیماه سال۱۳۵۷ آغاز و به اتفاق تاریخی ۱۳آبان ۱۳۵۸ ختم میشود؛ بنابراین نمیتوان آن را در دسته آثاری که با محوریت تسخیر سفارت آمریکا هستند قرار داد و مجموعه همین بیتوجهیها موجب گلایه شمقدری از غفلت در این حوزه شد. او در گفتوگویی اشاره کرد: کمبود اثر دراینباره به یک نوع غفلت نهادینهشده برمیگردد که گاهی سهوی و گاهی از مواقع هم عمدی است. عدهای بهعمد علاقه ندارند درباره این حوزهها کار شود و جوانان ما در رابطه با تاریخ انقلاب و حوادث و اتفاقات آن اطلاعی داشته باشند و این باعث میشود دشمن اجازه پیدا کند با تحریف و وارونه نشان دادن تعاریف آن، حقایق انقلاب را به نفع خودش چرخش بدهد. وی با اشاره به صحبتهای مقام معظم رهبری در دیدار با دانشآموزان گفت: بهقدری در حوزه فیلم و سریال درباره تاریخ معاصر کم کار شده که حتی ایشان نیز مجبور شدند بخشی از دیدار را به توضیح تاریخ معاصر اختصاص بدهند و مخاطب دانشآموز را آگاه کنند.
دقیقاً بهدلیل همین کمکاریهاست است که رهبر انقلاب به آثاری که به وقایع تاریخ معاصر میپردازند توجه ویژهای دارد. نمونهاش همین کتاب «ایستگاه خیابان روزوِلت» که به کوشش محققانه محمد محبوبی در زمستان ۱۴۰۲ منتشر شد و بهتازگی هم از تقریظ آیتالله خامنهای بر این اثر رونمایی شد.
ایشان در تقریظ بر کتاب «ایستگاه خیابان روزوِلت» ضمن تجلیل از گزارشی متقن و پرفایده این کتاب از حادثه مهم تسخیر لانه جاسوسی در سال ۵۸، نبود چنین روایتهایی را یکی از خلأهای رسانهای و تبلیغاتی ما دانستند.
اهمیت تاریخ شفاهی
اما غفلت و بیتوجهی به موضوع تسخیر سفارت آمریکا در روز ۱۳آبان سال ۱۳۵۸ فقط محدود به تلویزیون و سینما نیست؛ در حوزه نشر هم به این موضوع آنطور که باید پرداخته نشده است. عمده آثاری که با موضوع تسخیر سفارت آمریکا منتشرشده ازسوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی که یکی از مراکز تاریخ شفاهی در ایران است وارد بازار نشر شده که تعدادی از آنها ترجمه و بقیه هم روایت افراد مختلف از این واقعه است. تاریخ شفاهی دانشجویان پیرو خط امام با نام «دانشجویان و گروگانها» عنوان اثری است که ازسوی حسین جودوی تدوین و سال ۱۳۹۱ منتشر شده است.
این درحالی است که یکی از کاربردهای تاریخ شفاهی، استفاده از آن در جایی است که دربارهاش اطلاعات کمی وجود دارد. درست است که در واقعه تسخیر سفارت افراد بسیاری حضور داشتند و ما از جهت نبودن شاهد مشکلی نداریم اما در حوزه گفتوگو با بازماندههای آن واقعه و ضبط تاریخ شفاهی بسیار ضعیف عمل کردهایم و کشورهای غیرایرانی از ما در این حوزه جلو زدهاند.
اساس شکلگیری تاریخ شفاهی گفتوگوی فعال آگاهانه و هدفمند میان مصاحبهکننده و مصاحبهشونده، به مثابه فردی مطلع از موضوع تاریخی، برای بازسازی و بازنمایی آن موضوع است. این کار از طریق مصاحبه صوتی یا تصویری صورت میگیرد و سپس نمایهسازی و مستندسازی شده و قابل استفاده میشود. تاریخ شفاهی میتواند راهی باشد برای اظهارنظر مردمی که خود در خلق اسناد گذشتهشان مشارکت نداشتهاند، و در واقع فرصتی است برای دموکراتیک کردن نگارش تاریخ.
تاریخ شفاهی جایگزین اسناد کتبی نیست، مکمل آن است
حجم وسیعی از اطلاعات تاریخی هرگز به نسلهای بعدی منتقل نمیشود و همواره و در هر زمان انبوهی از اطلاعات باارزش در سینههای افراد مطلع مدفون میشود. از ویژگیهای تاریخ شفاهی ارتباط با مردم عادی، گروهها، حوادث، روشهای زندگی و مهاجرتهایی است که بهدلیل بیسوادی، ممانعت دولتها، سهلانگاریها یا فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی درباره آنها نوشتهای بهجا نمانده است. از آنجا که امروز فرصت کمتری برای فکر کردن و نوشتن درباره آنچه فرد در طول زندگی حرفهای و غیرحرفهای خود بهدست آورده وجود دارد نقش تاریخ شفاهی بارزتر شده است. نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که تاریخ شفاهی جایگزینی برای اسناد کتبی نیست، بلکه مکملی برای آنها محسوب میشود. بهخصوص زمانی که اطلاعاتی در زمینه موردنظر در دسترس نباشد تاریخ شفاهی میتواند از طریق ضبط خاطرات صوتی و تصویری و ساماندهی و بهخصوص مستندسازی اطلاعات تا حدودی این خلأ را پر کند.
با این تفاصیل، تاریخ شفاهی را میتوان یکی از منابع تحقیقی بهشمار آورد که مورخان به کمک آن میتوانند از محدوده تاریخ سیاسی، حقوقی و دیپلماسی به تاریخنگاری اجتماعی وارد شده، قشری از جامعه را که تاکنون در تجربه تاریخی نادیده گرفته میشدند، به سخن آورند. این منبع با ارائه اطلاعات زنده و پویا، تحقیق را از چارچوب خشک نظری خارج کرده و به روح زمان واقعه نزدیک میگرداند.
روایت تاریخ معاصر، یک تکلیف ملی است
مهمترین مراکز تاریخ شفاهی در ایران عبارتاند از: مراکز اسناد انقلاب اسلامی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، موسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ معاصر، اداره آرشیو تاریخ شفاهی کتابخانه سازمان ملی اسناد ایران (نخبگان در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی)، آرشیو تاریخ شفاهی مدیریت امور اسناد و مطبوعات سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، انجمن تاریخ شفاهی ایران، خانه سوره و مراکز تاریخ شفاهی در سپاه، ارتش و بنیاد شهید.
با وجود فعالیت این تعداد مرکز در حوزه تاریخ شفاهی، باز هم از بسیاری وقایع آنقدری که ضرورت دارد، تاریخ شفاهی نداریم و بالتبع اثر سینمایی یا کتاب پرمخاطب هم نداریم، این درحالی است که استقبال مخاطب ایرانی از فیلمهایی امثال «آرگو» نشان داد که مخاطب مشتاق است ببیند آن مقطع از تاریخ انقلاب چه اتفاقی افتاده؛ ولی بهدلیل نبود ورایتهای واقعی و ایرانی، روایت آمریکایی آن را میبیند و باور میکند و از این منظر شاید بد نباشد که در روزهایی مثل ۱۳آبان که برای آن در تقویم یک روز تعیینشده به جای اجرای یکسری برنامههای تکراری و کلیشهای هرساله به فکر طرحی نو در انداختن در این حوزه باشیم. چیزی که سال بعدش موفقیت آن را جشن بگیریم و بهعنوان یک دستاورد موفق ایرانی آن را معرفی کنیم. ممکن است فکر کنید اتفاق روز ۱۳آبان سال۱۳۵۸ هم یک واقعه مثل سایر وقایع انقلاب اسلامی باشد اما اصلاً اینطور نیست و امام خمینی(ره) تسخیر لانه جاسوسی را «انقلاب دوم» نام نهادند و اگر بتوانیم مستندسازان را ترغیب کنیم که در این زمینه کار کنند، کار بسیار بزرگی انجام دادهایم.
و نکته پایانی اینکه امروز ما نیازمند اثری هستیم که تصویر دقیقی از مقاطع تاریخ معاصر و بهخصوص تاریخ انقلاب به جوانان ارائه دهد. این یک تکلیف ملی برای هنرمند، فیلمسازان و دستاندرکاران سینماست.