یکی از اشتباهات رایج در صحبت‌های روزمره ما این است که گاهی «گوش دادن» و «شنیدن» را جای یکدیگر استفاده می‌کنیم و معنای این دو را یکی می‌دانیم در حالی که اینطور نیست؛ گوش دادن با شنیدن فرق دارد و «گوش دادن» حلقه گمشده جهان امروز است؛ چیزی که بیشتر از هروقت دیگر به آن نیاز داریم.

تاریخ شفاهی یعنی نه گفتن به فراموشی

آگاه: براساس تعاریف علمی محققان «شنیدن» یک بحث کاملا فیزیولوژیک و صرفا به معنای فعال شدن سنسورهای شنوایی ما در اثر امواج صوتی است اما «گوش دادن» یک مهارت شناختی (Cognitive) است و فعالیتی ذهنی و تحلیلی به حساب می‌آید. به بیان دیگر گوش دادن، آن هم از نوع فعال به معنای فراتر رفتن از صرف شنیدن صداها یا کلمات است. «گوش دادن فعال» یکی از مهارت‌های ارتباطی کلیدی است که در برقراری ارتباط موثر و عمیق با دیگران نقش بسزایی دارد. این مهارت به معنای توجه کامل به صحبت‌های گوینده و درک عمیق از آنچه گفته می‌شود، است و به ما کمک می‌کند تا به درک بهتری از نظرات و احساسات دیگران دست یابیم. این مهارت نه‌تنها در روابط شخصی بلکه در محیط‌های حرفه‌ای نیز اهمیت ویژه‌ای دارد.
متاسفانه در دنیای امروز به‌دلیل فراوانی عوامل مزاحم و حواس‌پرتی ما کمتر فرصت «گوش دادن» پیدا می‌کنیم و آنچه فکر می‌کنیم در حال گوش دادنش هستیم در واقع چیزی است که در حال شنیدنش هستیم، چون احتمالا همزمان داریم به هزاران چیز دیگر هم فکر می‌کنیم درحالی‌که در «گوش دادن فعال» همه تمرکز ما روی موضوعی است که در حال گوش دادن به آن هستیم. به این‌ترتیب معلوم می‌شود که انسان امروزی کمتر فرصت «گوش دادن» دارد و این یعنی استفاده نکردن از یکی ابزاری که در دسترس‌مان است.
با ورود پادکست به جهان فناوری، مهارت «گوش دادن» که مدتی بود از یاد رفته بود مورد توجه قرار گرفت و پادکسترها با تهیه برنامه در موضوعات مختلف و چاشنی موسیقی توانستند مردم را تشویق به گوش دادن کنند؛ اگرچه همیشه هم همه پادکست‌ها به «گوش دادن» نیاز ندارند و همین که آنها را بشنوی کافی است؛ به این معنا که برخی پادکست‌ها که با هدف سرگرمی تهیه شده‌اند کارکردی مثل رادیو دارند اما برخی‌شان هم نیاز به «گوش دادن فعال» دارند و باید روی مطالبی که گفته می‌شود توجه و تمرکز داشته باشی مثل پادکست‌هایی که محتوای تاریخ شفاهی دارند. سابقه ورود پادکست در این چند دهه نشان داد که محتوا اگر خوب و مفید باشد، شنیده می‌شود و مخاطب خود را پیدا می‌کند و چه خوب که از این فرصت برای ضبط تاریخ شفاهی استفاده شود، چون بخش مهمی از فرهنگ و تاریخ ملت‌ها در گرو تاریخ شفاهی بزرگان آن ملت است؛ البته همین الان هم پادکست‌هایی با این محوریت در حال تهیه و تولید هستند اما چون عمده آنها نقل به مضمون می‌کنند خیلی مستند و موثق نیستند، درحالی‌که در پروژه تاریخ شفاهی، مستقیما با فردی که مد نظر است گفته می‌شود. 

تاریخ شفاهی به چه درد می‌خورد؟
شاید کلمه تاریخ ما را به‌سمت گذشته‌گرایی و انعکاس بخشی از آن رهنمون کند اما باید بدانیم که تاریخ شفاهی امری پویا است که فرصتی برای مردمی‌سازی نگارش تاریخ فراهم می‌کند و به مردم حق مشارکت در روایت‌ها و نگاه کردن از پشت عینک خویشتن به رخدادها و تحولات را می‌دهد.
 تاریخ شفاهی به بازآفرینی تاریخ کمک می‌کند و مورخ را به صحنه رخدادهای واقعی تاریخ وارد می‌کند و این امکان را به او می‌بخشد که با یاری گرفتن از حافظه راویان، تاریخ را بازآفریند آن هم در بزنگاهی که حجم وسیعی از اطلاعات تاریخی هرگز به نسل‌های بعدی منتقل نمی‌شود و همواره و در هر زمان انبوهی از اطلاعات باارزش در سینه‌های افراد مطلع مدفون می‌شود.
بی‌تردید خاطره، هسته اصلی تاریخ است و اساس تاریخ شفاهی نیز تا حدودی بر خاطره‌گویی و خاطره‌نویسی بنیان نهاده شده و البته کتمان نمی‌توان کرد که این سبک تا حدودی بار تاریخ شفاهی را بر دوش کشیده، لیکن نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که ما در تاریخ شفاهی فقط به‌دنبال ثبت روایات در یک سبک تاریخی یکسویه و به بیان و قلم راوی آن نیستیم، بلکه مصاحبه‌کننده در جایگاه تسهیلگر و تنظیم‌گر، هدایت این پروسه چالشی را در دست دارد که که هدف غایی آن، شکافتن و واکاوی لایه‌های درونی و پنهان یک رخداد و دستیابی به عمق حقایق است که از طریق بازسازی احساسات و هیجانات، جنبه‌های ناشناخته وقایع را آشکار و ذهنیت‌ها و باورهای عاملان یا شاهدان وقایع را ترسیم کند. اینجاست که ما فقط به دنبال دانستن اینکه چه شده و چه کرده‌اند نیستیم، بلکه می‌خواهیم بدانیم چه‌ها قرار بود بشود یا نشود و همچنین ریشه باورها و انگیزه‌ها در شکل‌گیری رخدادها چه بوده و اکنون چگونه است و شاید چه پیش می‌آمدها نیز در نظر است. 

بی‌توجهی دانشگاه‌ها به موضوع تاریخ شفاهی
توسعه و پیشرفت تاریخ شفاهی در دنیا به‌عنوان یک علم، همواره با همراهی دانشگاه‌ها عجین بوده و دانشگاه‌های بزرگ دنیا، پرچمدار ایجاد آرشیو و پروژه‌های بزرگ تاریخ شفاهی بوده‌اند که با طرح فرآیند مترقی تاریخ شفاهی، فرصتی را ایجاد کردند تا به زوایای پنهان و پیدای رخدادها از منظری نو نگریسته شود و از محدوده دست‌وپاگیر رخدادهای تاریخی به تاریخ‌نگاری اجتماعی وارد شده تا کسانی را که تاکنون و به عللی زبان در کام گرفته و یا در تجربه تاریخی نادیده گرفته می‌شدند، به سخن آورد.
در جهان امروز، دانشگاه‌ها پیش‌قراول مستندسازی و جریان‌سازی در حوزه تاریخ شفاهی و البته به‌صورت علمی و آکادمیک هستند؛ نمونه‌اش پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد؛ ولی در ایران با توجه محدودیت‌های مالی، حقوقی دانشگاه‌ها کمتر درگیر این موضوع می‌شوند و نتیجه اینکه مسئولیت ثبت و ضبط تاریخ شفاهی را مراکزی به عهده می‌گیرند که با این موضوع آشنایی ندارند یا اینکه این کار را با نیات متناسب با خط‌ومشی خود انجام می‌دهند یعنی سراغ یکسری افراد خاص می‌روند و عمدا سراغ دسته‌ای دیگر از افراد نمی‌روند که این موضوع با اصول تاریخ شفاهی منافات دارد.
مورد دیگر اینکه اکثر تاریخ شفاهی‌ای کار شده در ایران بیشتر بر مسائل سیاسی و جنگ تمرکز دارند و کمتر به حوزه علم، فرهنگ و صنعت توجه شده است. تاریخ این مرزوبوم نیز سرشار از رویدادهای بزرگ و شخصیت‌های برجسته است که ثبت روایت‌های شفاهی آنها، سبب حفظ و تقویت حافظه جمعی جامعه و سبب می‌شود نسل‌های آینده بتوانند ضمن بهره‌مندی از دانش و تجربیات گذشتگان، با تنوع فرهنگی و اجتماعی کشور نیز آشنا شوند. 
روایت‌های شفاهی درباره زندگی افراد برجسته اهل علم و ادب و فرهنگ و هنر، دانشمندان، سیاستمداران، هنرمندان، نویسندگان و همچنین سنت‌ها، آداب و رسوم، باورها و افسانه‌ها و به‌طور کامل‌تر ثبت داده‌های افراد در خصوص تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... نقش بسیار مهمی در حفظ و غنای این گنجینه ارزشمند دارد بااین‌حال درحال‌حاضر شاهد هستیم که جایگاه تاریخ شفاهی به‌عنوان روشی نوین در عرصه جمع‌آوری، نگهداری و ساماندهی منابع شفاهی در کشور ما هنوز نهادینه نشده و انبوهی از خاطرات و سنت‌های ثبت‌نشده، ضرورت توسعه و ساماندهی آن را نمایان می کند.
در نبود مراکز فعال در حوزه تاریخ شفاهی، ممکن است پادکست‌ها این کارکرد را پیدا کنند که اشکالی هم ندارد ولی کم هستند پادکست‌هایی که براساس اصول و قواعد تاریخ شفاهی ساخته شوند.
 اگرچه امروزه بسیاری از تاریخ شفاهی‌های ضبط‌شده در پلتفرم‌های پخش پادکست قرار دارند و قابل گوش‌دادن هستند اما برعکس آن معمولا چندان درست از آب درنمی‌آیند.

کم و کاستی‌های تاریخ شفاهی در ایران
تعداد کم مراکز تاریخ شفاهی، عدم توجه دانشگاه‌ها، نبود شیوه‌نامه علمی در باب تدوین، ناشناخته ماندن اهمیت این روش در جمع‌آوری و ساماندهی منابع اطلاعاتی از اصلی‌ترین دلایلی است که باعث شده به تاریخ شفاهی در کشور ما آنقدر که لازم است توجه نشود، با این حال می‌توان انتظار داشت که با حضور پادکست‌ها و رسانه‌های غیررسمی دیگر ناخودآگاه این روش پژوهشی به‌زودی در ایران بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و با گسترش فناوری و افزایش آگاهی نسبت‌به اهمیت تاریخ شفاهی، زیرساخت‌های لازم برای انجام پژوهش‌های تاریخ شفاهی در ایران توسط متولیان امر فراهم می‌شود. نکته پایانی هم اینکه تاریخ شفاهی ازجمله رشته‌های علمی است که بر همبستگی اجتماعی و هویت ملی مردمان یک کشور بسیار تاثیرگذار است چون مردمان یک سرزمین هرچقدر هم که با هم متفاوت و اختلاف‌نظر داشته باشند بر سر یک چیز اشتراک و توافق دارند و آن هم تاریخ وطنشان است.

اهمیت تاریخ شفاهی در ساخت مستند

در سومین روز از جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» (سه‌شنبه ۲۰آذر) کارگاه «مبانی تاریخ شفاهی و بایسته‌های آن در فیلم مستند» با حضور گودرز رشتیانی برگزار شد.
مهرداد زاهدیان، مستندساز و رییس انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند در ابتدای این کارگاه گفت: انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند در این دوره و در همکاری با «سینماحقیقت»، سه کارگاه را طراحی کرده است. تاریخ شفاهی با وجود اینکه یک امر کاملا حرفه‌ای در مستند تلقی می‌شود اما نگاه آکادمیکی در این زمینه وجود نداشت و ما سعی کردیم به‌صورت آکادمیک روی اسناد شفاهی و مصاحبه‌ها تمرکز کنیم.در ادامه این کارگاه، گودرز رشتیانی، استاد تاریخ دانشگاه تهران گفت: ما در رشته تاریخ و پژوهش‌های تاریخی برای کشف حقیقت و بازسازی گذشته ازچند دسته منابع استفاده می‌کنیم؛ یکی از منابع آثار مکتوبی است که از گذشته باقی مانده است. منابع دیداری و شنیداری به‌خصوص در دو قرن اخیر از منابع جدی مورخان است. یکی از منابعی که در دهه‌های اخیر به‌صورت جدی مورداستفاده قرار می‌گیرد، تاریخ شفاهی است. وی ادامه داد: تاریخ شفاهی به آن دسته از اطلاعاتی گفته می‌شود که افراد مختلفی که شاهد رخدادهای تاریخی خاصی بوده‌اند، این اطلاعات را برای پژوهشگر نقل کنند. تاریخ شفاهی خیلی چالش‌برانگیز است، زیرا منابع مربوط به تاریخ شفاهی مناقشات بیشتری نسبت به سایر منابع دارند در نتیجه شاید از نگاه خیلی از مورخان جایگاه منابع مکتوب بیشتر از منابع شفاهی باشد.
رشتیانی بیان کرد: در نگاه اول، منابع مکتوب و شفاهی تفاوتی با هم ندارند. گاهی منابع شفاهی ارزش و سندیت بیشتری نسبت با منابع مکتوب دارند، زیرا در دوره‌هایی در تاریخ با چالش‌هایی ازجمله ممیزی مواجه بوده‌اند. به همین دلیل منابع مانند آیینه‌ای مقابل واقعیت نبوده‌اند. باید بخشی از منابع موردنیاز و داده‌ها را از طریق مصاحبه به دست آورد. انجام تاریخ مصاحبه و استفاده از تاریخ شفاهی در همه عرصه‌ها قابل استفاده نیست و این یک امر بدیهی است. این مسئله قاعدتا به تاریخ شفاهی از منظر مصاحبه نیاز ندارد، مگر از داده‌های پژوهشگری استفاده کند. هدفی که فیلمساز دنبال می‌کند بسیار مهم و اساسی است و شاید یکی از مهم‌ترین کارهایی که یک فیلمساز و پژوهشگر که برای غنی کردن تحقیق خود استفاده می‌کند به سراغ افرادی به‌عنوان راویان تاریخ شفاهی می‌رود.
عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران ادامه داد: انتخاب راوی و مصاحبه‌شونده ناخودآگاه تحت تاثیر شناخته‌ها و داده‌های ذهنی ما قرار می‌گیرد. ممکن است افراد ارجح را به‌دلیل نداشتن شناخت کافی و انگیزه‌های شخصی معرفی نشوند و این نکته بسیار مهم است که باید منیت کنار گذاشته شود و به سراغ بهترین افراد رفت. افرادی که در شکل‌گیری رخداد نقش داشتند.گودرز رشتیانی توضیح داد: نکته بسیار مهم این است که در تاریخ شفاهی باید به تنوع دید و جنسیتی و... توجه جدی شود و اشخاصی انتخاب شوند که حداکثر تاثیرگذاری را در رویداد داشتند و روایت ارائه‌شده ازسوی آنها جامع‌ترین باشد. فردی که بتواند در بازنمایی رخداد بیشترین کمک را به فرد بکند.وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود مطرح کرد: باید به رخدادهای تاریخی زمان داد تا بارور شوند و بتوان به عمق جوانب آن ورود کرد. برای انجام مصاحبه تاریخ شفاهی نباید به سراغ فردی رفت که همزمان یک مسئولیت مستقیم در آن رخداد داشته و دارد. در طرف دیگر باید با طرح‌ریزی درست و طراحی سوال‌های دقیق به سراغ مصاحبه رفت. جلب اعتماد طرف مقابل بسیار مهم است تا شخص موردنظر حاضر به انجام مصاحبه شود. تا جایی که ممکن است نباید مصاحبه به تفتیش عقاید بینجامد و شخص مصاحبه‌شونده احساس کند که مورد بازجویی قرار گرفته است.
رشتیانی با اشاره به اهمیت محل مصاحبه توضیح داد: نکته‌ای که شاید ظاهرا ساده باشد ولی بسیار مهم است این است که باید تدابیری برای محل برگزاری مصاحبه اندیشیده شده باشد و تمام ملاحظات درنظر گرفته شود. راوی باید احساس کند که واقعا به حرف او گوش داده می‌شود. وی ادامه داد: مصاحبه‌کننده باید با سوال‌های کلی بستر فراخ‌تری را در نظر بگیرد و با جلو رفتن مصاحبه باید پرسش‌ها جزیی‌تر شده و رخداد تاریخی را عمیق‌تر نشان داد.
رشتیانی در پایان عنوان کرد: اکنون هر پنج سال یکبار داده‌های ما دوبرابر می‌شود. امروز باتوجه‌به حجم بالای تولیدات، محقق با چالش بزرگی مواجه است که چگونه این اطلاعات را سازماندهی کند.‌ راهکار این اتفاق کار تیمی است. از طرفی حوزه‌ای که فیلمساز برای خودش تعریف می‌کند باید جزیی باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.