آگاه: علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران و دبیر سیودومین هفته کتاب ایران در نشست خبری آغاز این رویداد با اشاره به برگزاری برنامههای هفته کتاب در چهار سطح ملی، استانی، سازمانها و نهادها و ستاد هفته کتاب، برنامههای این هفته را اینطور شرح داد: مراسم تجدید میثاق با آرمانهای امام راحل و شهدا در حرم مطهر، برنامه ضیافت اهالی قلم و نشر با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دیدار با سایر رؤسای قوا، نخستین دوره رویداد ملی قهرمان و بهمناسبت پاسخ مقام رهبری به نامه فاتحانه سردار شهید سلیمانی، مبنی بر پایان داعش، رونمایی از تقریظ رهبری بر سه کتاب با موضوع شهدای مدافع حرم در ۳۱استان از برنامههای طرحریزی شده است. در سطح استانی نیز، به تناسب ظرفیت و امکانات استانها، حدود ۶۰۰برنامه ارسال شده که در گونههای مختلف دستهبندی شدهاند؛ ازجمله تجلیل از کتابداران، برگزاری نشستهای تخصصی کتابخوانی و قصهگویی، پوشش و مسابقه کتابخوانی و تهیه و انتشار پادکست با موضوع کتاب و کتابخوانی. علاوهبرآن، اختتامیه جشنواره مهدی آذریزدی در استان یزد، بهرهبرداری از نخستین خیابان «کتابخوان ایران» در استان سمنان، دومین جشنواره «کتاب مدرسه ما» در استان خوزستان، جشنواره «مشق کتاب» در استان زنجان، دومین جشنواره «کتاب مدرسه ما» در استان خوزستان ازجمله برنامههای استانها بهمناسبت هفته کتاب است. او درباره برنامههای هفته کتاب در سطح سازمانها و نهادها، مواردی ازجمله برنامهریزی حدود ۸۱دستگاه، تشکل و نهادهای دولتی و مردمی برای این هفته را برشمرد. به گفته علی رمضانی، ۳۱درصد برنامهها برای مردم، ۶۰عنوان برای اهالی نشر، ۴۱درصد برای کودک و نوجوان، ۱۷درصد برای گروههای خاص، ۵درصد مربوط به دانشجویان و سه درصد مربوط به همکاران سازمانها است، سه برنامه بزرگ مربوط به کتابداران کتابخانههای عمومی، شهرداری تهران و مساجد است. همچنین، ۱۲۰کتاب در شهر تهران و مراکز استانها با همکاری نهاد کتابخانههای عمومی کشور رونمایی شد؛ علاوهبراین نشستهای تخصصی حوزه کتاب، محفل «گعده امین» را در کتابخانههای مرکزی برگزار کردند؛ همچنین افتتاح کتابخانههای عمومی نیز بخشی دیگر از این برنامهها بود.
آنچه مرور شد، شرح مختصر و کوتاهی از کل برنامههای هفته کتاب و کتابخوانی سیودوم بود. همانطور که به نظر میآید، برگزاری و اجرای این برنامهها، زمان و هزینه زیادی را مصروف خود کرده است. بنابراین، نیاز است که بررسی شود این حجم از سرمایه، چه درصدی از اثرگذاری را برجای گذاشته است. درواقع، پایان هفته کتاب، پایان برنامههای پیشبینیشده نیست، بلکه پایان آن را باید زمانی دانست که برآوردی از اثرگذاری این حجم از برنامه و رویداد، اندازهگیری و ارزیابی شود.
باقی ماندن در سطح رویداد
اگر نگاهی بر سابقه برگزاری هفته کتاب و کتابخوانی بیندازیم، آنچه در میان تمامی ادوار این رویداد مشترک است، برنامهریزی کردن برای ایجاد تغییرات اساسی و ساختاری و نیز برونرفت از وضعیت بحرانی است؛ بحرانی که حالا سالهاست دامنگیر موضوع کتاب و کتابخوانی است. از طرفی، آمد و شد افراد در جایگاههای مسئول به هر نحو موجب اعمال سلایق و سیاستهای متفاوت در این حوزه شده و دوبارهکاریها و بینظمیهای اجتنابناپذیری را به همراه میآورد. از همین مدخل، باز هم به مستند و آماری نبودن خروجی هفته کتاب برمیخوریم.
«رویدادسازی» اگرچه ازلحاظ واژهشناسی بدعتی است که نگارنده این متن برای اولینبار دست به آن میزند اما در سطح برنامهریزیهای فرهنگی کشور ما حرفهای زیادی از آن میتوان به میان آورد. اساسا وارد کردن یک مناسبت در تقویم برای آن است که بهعنوان یک امر ملی یا جهانی در هر سطحی اهمیتش را حفظ کرده و به عنوان مرجعی برای پیشرفت در آن زمینه بهخصوص، بتوان آن را اندازه گرفت و برمبنای آن، گام بعدی را طرحریزی کرد. با این حال، در حوزه فرهنگ در کشور ما، عمدتا قدمهای اساسی برای حل مشکلات بزرگ، صرف فربه کردن مناسبتها در سطح رویدادی میشود و اغلب از آن فراتر نمیرود. از سوی دیگر، هرچه برنامهریزیها کوچکتر و قدمی که برداشته میشود در سطح محدودتری باشد، به تجربه، نتایج عینیتر و بازدهی بیشتری دارد. تبدیل کردن مسائل به رویداد، گویی مراسم ختمی است برای عناصری که فقدان آن در حوزه مربوط، دردسرساز شده و منجر به خلائی در سطح اثرگذاری گسترده شده است.
هفته کتاب برای مردم؟
به بیان دبیر این دوره از هفته کتاب، در این دوره رویکرد غالب، ترویجی و معرفی بیشتر کتاب به مردم است که به همت تشکلها و انجمنهای مختلف پیشبینی شده بود. ارتباط عموم مردم با کتاب و کتابخوانی را در چند عنوان کلی میتوان شرح داد؛ قطع ارتباط مردم با کتابخانههای عمومی که اولین و مهمترین نقطه اتصال مردم و کتاب است، در دسترس بودن و قدرت خرید کتاب ازسوی مردم که حالا با گرانی بیحدوحصر آن، این ارتباط مخدوش و ناقص است و درنهایت در بعد برنامهریزی هدفمند رویدادهای اینچنینی که در سطح کشور و نقاط مختلف آن برگزار میشود. با نگاهی بر عناوین مختلف رویدادهای متنوع این دوره از هفته کتاب میتوان امیدواری نسبیای نسبتبه گام اول برطرفسازی یک مسئله، یعنی شناسایی خلأها و شکافهای موجود داشت. باوجوداین، مرحله مهمتر از آن، شناخت مخاطب هدف و قابل اندازهگیری بودن میزان اثرگذاری این برنامههاست که ارتباط مردم و کتاب و نیز رویکرد ترویجی در برگزاری آن را در معرض ارزیابی و سنجش قرار میدهد.
مخاطب را چقدر میشناسیم؟
آنطور که گفته شد، از قدمهای اولیه برای حل یک معضل اجتماعی- فرهنگی، شناخت جامعه درگیر در آن است. برای چه افرادی سیاستگذاری میکنیم؟ به چه کسانی قرار است کمک کنیم تا کتابخوان شوند؟ ویژگیهایشان چیست؟ وجوه افتراق و اشتراکشان چیست؟ در کدام دسته سنی، شغلی، اجتماعی و اقتصادی قرار میگیرند؟ این یکی از مهمترین شکافهای میان سیاستگذاران و برنامهریزان و عموم مردم است. اغلب مسئولان در حوزه فرهنگ برای کسانی برنامهریزی و طراحی برنامههای فرهنگی را انجام میدهند که نه میشناسندشان و نه نیازهایشان را میدانند. برنامهریزی برای عموم مردم انجام میشود، به این معنا که همه را در یک سطح و در یک بستهبندی با ویژگیهای یکسان در نظر میگیریم؛ از کودک و نوجوان و بزرگسال گرفته تا افرادی که در نقاط دوردست کشور و تحت شرایط اقتصادی و امکاناتی متفاوتی با شهرهای بزرگتر زندگی میکنند.
چقدر در هفته کتاب موفق بودیم؟
درنهایت، برخلاف شعارهای فراوانی که ازسوی مسئولان طی این سالها شنیده شده اما درواقع سیاستهای کلی نسبت به اشاعه و ترویج فرهنگ کتابخوانی دارای میزانی از باورمندیای نبوده تا به مرحله اثرگذاری رسد. یکی از مشکلات اساسی ما در زمینه مسئله ترویج فرهنگ کتابخوانی، مدیریت فرهنگی ناکارآمد در جامعه است. برای ترویج فرهنگ کتابخوانی نیاز است که در زمینههای مختلف دارای برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت باشیم که با استناد به تجربه چند دهه اخیر شاهد چنین پیشرفتی نبودهایم. تنها هر سال طی مناسبتهایی مثل هفته کتاب یا نمایشگاه کتاب، شعارهای تازه و حرفهای پوشالی تحویل جامعه داده شده و به این لحاظ ما هر سال نسبت به گذشته از قافله عقب افتاده و فرصتهای سوخته فراوانی روی دستمان مانده؛ فرصتهایی که شاید بتوان گفت که جبرانناپذیر هستند. مستند نبودن جزئیات سرمایه و هزینههای انجامشده در انجام کارهای فرهنگی در سطح اجتماعی به این معناست که کاری انجام شده اما بهثمررسیدن آن اهمیتی ندارد، درواقع با نوعی رویکرد از سربازکنی همراه است که هزینه را باری به هر جهت صرف میکند و هیچ عنصر قابل اندازهگیری و سنجشی نیز در آن وجود ندارد. در پایان هفته کتاب سوال مهمی که باید از مسئولان برگزاری آن پرسید همین است که چه میزان از آنچه برنامهریزی کرده بودید مطابق برنامه پیش رفت؟ و چه میزانی از اثرگذاری را شاهد بودید؟ برای پرسیدن این سوالها ما در گروه فرهنگی روزنامه آگاه با علی رمضانی، دبیر هفته کتاب سیودوم، مرتضی بریری، مدیر روابط عمومی و امور بینالملل خانه کتاب و غلامرضا طریقی، مشاور مدیرعامل و مدیر امور فعالیتهای فرهنگی و اهل قلم خانه کتاب تماس گرفتیم اما موفق به گفتوگو با ایشان نشدیم.
تعداد برنامهها در سطح استانی:بیش از ۶۰۰برنامه
تعداد دستگاهها، تشکلها و نهادهای دولتی و مردمی درگیر: حدود ۸۱دستگاه
تعداد برنامههای نهاد کتابخانههای عمومی در سطح کشور: ۱۷هزار و ۲۰۰برنامه