آگاه: استفاده مدیران ارشد آموزشوپرورش از این شبکه بهعنوان ابزار بازرسی و نظارت بر عملکرد مدارس نیز این مسئله را تشدید کرده است.
به هر رو تکتک این عوامل یا ترکیبی از تمام آنها باعث شده دانشآموزان توانایی کسب حداقل استانداردهای باسوادی را نداشته باشند و کار به جایی رسیده که صدای معاون وزیر هم درآمده و مسئول مستقیم این ماجرا نقش مدعیالعموم به خود گرفته و نسبت به اینکه ۴۰درصد دانشآموزان فقر یادگیری دارند، هشدار میدهد. تاکید این مقام مسئول در رابطه با اینکه برخی دانشآموزان با وجود حضور در مدرسه، مهارتهای پایه سواد را بهدرستی کسب نمیکنند، سرنخی است از اینکه فضای مجازی و شبکه شاد به جای اینکه ابزاری برای ارتقای سطح سواد دانشآموزان در زمینه رسانه و آموزش دروس مصوب باشند، به فرصتی برای حضور نمایشی معلمان و اولیای مدارس در عرصه آموزشوپرورش تبدیل شده است. رقابتی که نتیجه آن سطحی و نمایشی شدن فرآیند تعلیم و تربیت در مدارس و بیسوادی فزاینده دانشآموزان شده است.
به گزارش آگاه؛ هنوز نفس آموزشوپرورش از کلاسهای مجازی در دوران همهگیری ویروس کرونا جا نیامده که آلودگی هوا بر راههای تنفسی این سیستم میتازد و مجبورش میکند تا آموزش برخط را جزو بخشی از برنامه رسمی آموزش در کشور بپذیرد؛ شیوهای که رمق برنامه درسی ملی را بیش از پیش میگیرد و برای دانشآموزان، بیسوادی بر بیسوادی میافزاید. رتبه پایینتر از میانگین تیمز(۲۰۲۳) و پرلز(۲۰۲۱) از یک طرف و اعلام گاه و بیگاه بیسوادی دانشآموزان از جانب مسئولان آموزشوپرورش از دیگر سو تصویری از کوبیدن آب در هاون آموزش در فضای مجازی را به نمایش میگذارند.
هرچند آموزش از راه دور در دنیا از نظر ساختارهای سختافزاری و محتوای آموزشی ارائهشده به دو قسمت قبل و بعد از کرونا تقسیم میشود، در ایران کاسه و کوزه فراگیری بیسوادی در میان دانشآموزان را سر این فضا میشکنند. در این بین، بسیاری از کارشناسان تعلیم و تربیت این امر را به سطح پایین سواد فضای مجازی دانشآموزان و والدین مربوط میدانند. باوجوداین آسیبشناسیهای جدید نشان میدهد، اهتمام پایین معلمان در فرآیند آموزش در فضای مجازی نیز نقش بسزایی در ایجاد فرآیند ناقصی داشته که رضوان حکیمزاده، معاون وزیر آموزشوپرورش آن را اینطور گزارش میدهد: «۴۰درصد دانشآموزان فقر یادگیری دارند و برخی دانشآموزان باوجود حضور در مدرسه، مهارتهای پایه سواد را بهدرستی کسب نمیکنند.»
دیوار شاد و ثریای مدرسه
به بیان دیگر، کرونا پای فضای مجازی را به مدارس باز کرد؛ راهی که ابتدایش به ظاهر حفظ استمرار آموزش در روزهای قرنطینه بود ولی در ادامه سایه سنگینش به بیسوادی مزمن و متکثر دانشآموزان رسیده است. بهطوریکه معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش، شرایط را اینطور توصیف میکند: «فقر یادگیری به شرایطی اطلاق میشود که دانشآموزان با وجود حضور در مدرسه، مهارتهای پایه سواد را بهدرستی کسب نمیکنند. این مهارتها شامل خواندن، نوشتن، حساب کردن و سخن گفتن است.»
درحالحاضر در روزهای تعطیلی تحمیلی مدارس بهدلیل آلودگی هوا و دلیل تازه ناترازی انرژی، «شاد» جوابگوی حجم زیاد کلاسهای برگزار شده در آن نیست و با قطعی و وصلی مکرر روند برگزاری کلاسهای غیرحضوری را مختل میکند؛ به بیان دیگر، پاسخگوی هدفی که برای آن تهیهشده نیست. اما در طول سال تحصیلی هدف دیگری را بهخوبی تامین میکند و آن به نمایش گذاشتن اقدامات آموزشی و تربیتی انجامشده در مدارس است. این روال در سالهای اخیر بهقدری تکرار شده که در عمل روی تمام این اقدامات سایه انداخته و از اساس برنامههای مدارس با ملاحظات انتشار در شاد برنامهریزی میشوند؛ به عبارت بهتر، خشت کج اول دیوار «شاد» در ستاد، ثریای مدارس در صف را درمینوردد. درحالحاضر مدیر مدرسه بهدنبال یک بخشنامه آموزشوپرورش برنامهای اجرا میکند و بعد بدون اینکه بچهها را در جریان این برنامه و جزییات آن بگذارد یا حتی از مشارکت بچهها بهره ببرد و دستکم آنها را برای اجرای آن برنامه توجیه کند، یا اثرات آموزشی و تربیتی اقدامی را که انجام میدهد رهگیری، برنامهریزی و هدفگذاری کند، فقط آنها را اجرا کرده و از آنها عکس میگیرد و در شبکه شاد منتشر میکند و در نهایت آموزشوپرورش به این نتیجه میرسد که بخشنامه انجام شده و اینگونه است که کارهای تربیتی و آموزشی از عمق به سطح رسیده و بیاثر میشوند. چون به جای اینکه دانشآموزان محور تعلیم و تربیت باشند، به سیاهیلشگر بیلانسازی مدیران مدرسه تبدیل شدهاند.
همچنین دانشآموزان هیچ نقشی در برنامههایی که مدیران مدارس برگزار میکنند، ندارند و مثل جزیی از دکور هستند تا اولیای مدرسه عکس بگیرند و جزو عملکرد خود حساب کنند. به بیان دیگر، آنچه در مدارس اتفاق میافتد بسیار با تصور مدیران ستادی آموزشوپرورش فرق میکند. در این رابطه اولیا و دانشآموزان بهعنوان مشتریان کالای عموما بنجل مدارس میتوانند بهترین توصیف را از این شرایط ارائه کنند تا شاید مسئله به گوش مسئولان امر برسد و برای آن چارهای بیندیشند.
سادیسم شادیسم در آموزش
فرجی مادر یکی از دانشآموزان شاغل در پایه دوم ابتدایی شهر تهران است. وی به «آگاه» میگوید: «استفاده از شبکه شاد و انتشار گزارش اقدامات آموزشی و تربیتی در کلاسهای درس به بهانهای برای گوشی بازی معلمان و اولیای مدرسه تبدیل شده است. بهطوریکه میبینید معلم یک کاری را از بچهها میخواهد سر کلاس انجام دهند و دیگر کاری به آنها ندارد و نظارتی روی آنها نیست و تمام زمان کلاس را سرش در گوشی است. تکرار این مسئله که صدای خانوادهها را درمیآورد اعلام میکنند معلم مشغول ادیت عکسها و فیلمهای کلاس و انتشار آن در شبکه شاد بوده یا داشته محتوای الکترونیک تولید میکرده است. یا معلم در کلاس یک فیلم که از اینترنت دانلود کرده منتشر میکند و خودش مدام مشغول گوشیبازی میشود که این میشود ساعت کلاس میگذرد. کسی هم به اعتراضمان ترتیب اثر نمیدهد. در بهترین حالت میگویند معلم نیست، اگر این معلم را برداریم، جایگزین نیست و خانوادهها بسیاری از تخلفات را از ترس اینکه وسط سال تحصیلی دانشآموزان بدون معلم نمانند چیزی نمیگویند.»
وی که اصرار دارد نام مدرسه فرزندش منتشر نشود، ادامه میدهد: «چون وزیر آموزشوپرورش از مدارس خواسته، نماز را برپا کنند، مدیر بهجای اینکه مسئله نماز را برای دانشآموزان تبیین کند و برای این امر کار تربیتی کند، به دانشآموزان اعلام کرده بروید در مساجد یا حسینیهها از نماز خواندن خودتان عکس و فیلم بگیرید و آن را برای مدرسه ارسال کنید تا در شاد منتشر شود. آیا با این نمایشها و کارهای ظاهری بچهها نمازخوان میشوند؟ آیا هدف وزیر از بخشنامه به مدارس این است؟ حال همین مسئله را در تمام ساحتهای آموزشی و تربیتی تعمیم دهید.»
پسر آقای الماسی در پایه سوم ابتدایی مشغول به تحصیل است. او نیز به «آگاه» میگوید: «پسرم چند روز پیش میگفت، بابا امروز برای یک نفر به اسم آرمان به ما شیرینی دادند. ظاهرا برای شهید آرمان علیوردی مراسم بزرگداشتی در مدرسه گرفته و از بچهها پذیرایی هم کرده بودند اما حتی برای بچهها تبیین نکردهاند که آرمان علیوردی اصلا که بوده و چرا شهید شده و چرا برایش یادبود برگزار کردهاند. بعد از این مراسم عکس و فیلم تهیه و در شبکه شاد منتشر میکنند تا در کارنامه کاری مدیران و معلم و معاونان ثبت شود.»
اشتری، مادر یکی از دانشآموزان پایه سوم ابتدایی است که دخترش در یکی از مدارس هیات امنایی خیرساز منطقه۶ تهران درس میخواند. او به «آگاه» میگوید: «معلم سر کلاس با بچهها بد برخورد میکند اما روزهایی در هفته یکی از کارآموزان معلمی را با خود به کلاس میآورد و دوربین را روی سهپایه میگذارد و با کمک کارآموز، نمایشی از حضور مهربان و صبور خود در کلاس ضبط و در شاد منتشر میکند تا وقتی بازرسان آموزشوپرورش شبکه را میبینند چیزی را ببینند که او و مدیر میخواهند، نه واقعیت را. در روزهای کلاسهای غیرحضوری تنها کاری که میکند تعدادی فیلم آموزشی را که از شبکه آپارات دانلود کرده در کلاس مجازی آپلود میکند و با یک تعامل حداقلی به بهانه کندی شاد سروته کلاس را هم میآورد.»
زهرا مادر یکی از دانشآموزان پایه چهارم دبستان دخترانه منطقه۶ تهران است. او هم به «آگاه» میگوید: «مدرسه در جشنواره آب با شرکت آب و فاضلاب همکاری کرده اما هیچکدام از بچهها را در زمینههای جشنواره مثل نقاشی و... شرکت نداده، در اختتامیه که در کانون حجاب برگزار شد، درحالیکه از دانشآموزان سایر مدارس تقدیر میشد، دانشآموزان این مدرسه و خانوادههایشان اصلا در جریان جزییات جشنواره نبودند و فقط نقش سیاهیلشگر را داشتند. در نهایت هم از مدیر تقدیر کردند که روی سن رفت و کنار مشاور وزیر عکس انداخت که در رزومه کاریاش ثبت و در شاد منتشر شود. درحالیکه مدیران آموزشوپرورش فکر میکنند این مدرسه چه حضور پررنگی در جشنواره داشته و به چند عکس و فیلم در این رابطه استناد میکنند. از این دست گزارشها در این مدرسه فراوان است.»