آگاه: سلبریتیها افراد شناختهشدهای هستند که بهخاطر داشتن برخی از ویژگیها و صفات خاص از دیگران متمایز شده و در نظر جمع زیادی از افراد، شناختهشدهاند. به عبارتی، سلبریتی محل لبریز شدن کاریزما در جامعه معاصر است؛ با طبیعتی که دربرگیرنده افرادی با ویژگیهای خاص است. چهرهها، از بازیگران و ورزشکاران با استعداد تا سوپرمدلهای بیهمتا یا یک فرد «فقط پولدار» میتوانند باشند. اهمیت سلبریتیها نه فقط از آن روست که ازسوی تعداد زیادی از مردم شناخته میشوند، بلکه رفتارشان اثرات عاطفی قابلتوجهی بر تعدادی از مردم میگذارد. آنها نقشی فرهنگی در نظام معنایی جوامع بازی میکنند و به هوادارانشان لذت، شادی، درد و رنج میدهند. برهمین اساس، حالا شاید اثرگذاری عمیق سلبریتیها بر عواطف و جان افراد و هوادارانشان موضوعی بدیهی به نظر آید اما بررسی این موضوع و سیر اتفاقات از نزدیکتر، ابعادی از آن را روشن میکند که از آن یک تجربه واقعنماتر پیش روی ما به نمایش میگذارد و زوایای دور از چشم آن را روشن میکند.
غیرقانونی اما رایج
موسیقی رپ فارسی از ابتدا در دسته موسیقی زیرزمینی و غیرقانونی قرار داشت. این موضوع با آنکه بارها دستخوش اخبار ضدونقیض قرار گرفت و تغییر شرایط و مسئولان این حوزه، گمانی را تقویت کرد که بالاخره خوانندگان موسیقی رپ میتوانند برای دریافت مجوز اقدام کنند اما در نهایت مطابق آخرین گفته محمود سالاری، معاون پیشین امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد، به هیچ خوانندهای در زمینه موسیقی رپ مجوزی اعطا نشده است و حتی نخواهد شد.
اساسا موسیقی رپ که از ابتدا با رشد در فضای غیر فارسی، صفت «اعتراضی» را به علت لحن و ریتم و نیز محتوایی که بیش از همه در آن گفته میشد، به خود گرفت، تقارن و قرابتی با درونمایه هنر موسیقی در فضای شعر و ادبیات فارسی نداشت. این موسیقی که در اواخر دهه۷۰ در فضای فارسی شکل گرفت تا سالهای آخر دهه۸۰ تاحدی گمنام و شناخته نشده باقی مانده بود. پس از آن و با ورود خوانندههای جوانتر به این سبک از موسیقی فارسی، مدخلی برای علاقهمندی مخاطبان به این موسیقی زیرزمینی ایجاد شد که عمده این مخاطبان را نیز نوجوانان و بزرگسالان تا ۳۰سال تشکیل میدادند.
یکی از دلایل غیرقانونی ماندن این گونه موسیقی در فضای هنر و موسیقی فارسی، رواج و افزایش ادبیات ناسزا در قطعههای رپ فارسی است که بیش از همه موجب مذموم ماندن آن در نظر مخاطبان شده است. به این معنا که متولدان دهههای پیش و نیز خانوادههای ایرانی اغلب در فضای پخش این موسیقیها قرار نمیگیرند. همچنین، خود نوجوانان نیز این موسیقی را اغلب در فضای شخصی و بهتنهایی میشنوند.
ناگفته نماند که در ماههای گذشته، پخش گفتوگوهای مجری سابق تلویزیون، علی ضیاء در فضای یوتیوب (که در نهایت یکی از برنامههای بسیار پرحاشیه بود) با خوانندگان رپ فارسی تا حدی تلاشی بود برای آنکه این موسیقی و خوانندگان آنها را وارد فضای رسمی و فرهنگ واقعی جامعه کند که با انتقادات بسیاری مواجه شد. این مجری سابق صداوسیما در مراسم افتتاحیه فروشگاه پوشاک پوری نیز حضور داشت. او تنها سلبریتیای بود که در این فضا حضور داشت و درواقع تنها کسی است که این خوانندگان را به این سبک و سیاق حمایت و همراهی میکند.
از سوی دیگر، رسمیت و اعتبار یافتن خواننده موسیقیای ضدفرهنگ و غیرقانونی اگرچه در فضای مجازی تاحدی ناگزیر است اما در فضای واقعی جامعه و در میان خیابانهای پایتخت آن هم با مخاطبان چندهزار نفری، امری است که نیازمند بررسی دقیق ازسوی نهادهای مسئول است. راهاندازی برند پوشاک نیز حتما نیازمند مجوزهایی است که باید بررسی شود چطور به خواننده موسیقی غیرقانونی داده شده است. همچنین، این خوانندهها با اعتباری که در فضای داخل ایران و از مخاطبان ایرانی آزادانه میگیرند، قادر به برگزاری کنسرتهای چندهزارنفری در خارج از کشور هستند که این خروجی و حاصل فعالیت غیرقانونی ولی آزادانه آنها در فضای موسیقی فارسی داخل کشور است. این امر میتواند با چنین رشدی، فرهنگ و هنر موسیقی فارسی را به سمت و سویی ببرد که نسلهای آینده از موسیقی اصیل و سنتی ایرانی چیزی به یاد نیاورند. فراموش نشود که منشأ اصلی آن همین آزادی غیرقانونیای است که در ایران برای این خوانندگان بهعنوان فاعلان یک فعل غیرقانونی فراهم میشود. اگر نهاد اصلی صادرکننده مجوزهای موسیقی سالهاست که در برابر دادن مجوز به این خوانندگان مقاومت کرده و بر سر اصول فرهنگیشان ماندهاند، آیا نباید برای جریان زیرزمینی تولید این موسیقی فکری بکنند؟
به عشق کفتر: زمینههای شکلگیری اجتماع هواداران پوری در تهران
داوود طالقانی ـ نویسنده و آگاه حوزه فرهنگ، هنر و رسانه
چند روزی از افتتاح فروشگاهی در شرق تهران با حضور «گادپوری» خواننده موسیقی رپ فارسی میگذرد. آنچه این رویداد را حائزاهمیت و قابلتامل میکند، نه صرفا حضور یک سلبریتی در افتتاحیه فروشگاهی تازهتاسیس، بلکه اجتماع خیل هوادارانی است که بهخاطر یک سلبریتی در محل مذکور به وقوع پیوسته است. هوادارانی که گاهی از نوجوانان و جوانان دهه هشتادی هستند و در شکل و شمایل با نسلهای پیشین خود تفاوت دارند.
احتمالا میتوان بهصورت تقلیلگرایانه این اجتماع هواداری را به گفتارهای آسیبشناسانه فرهنگی مرتبط دانست و سبک و ذائقه نسل جدید را مورد هجمه قرار داد. بااینحال این شکل از مواجهات با پدیدههای فرهنگی – رسانهای متأخر چندان کمکی به درک، فهم و تحلیل ما نمیکند و اتفاقا در اینجا جزئیات، تاریخ روندها و مناسبات درون گروههای هواداری اهمیت مییابد.
برای درک و تحلیل این پدیده نیاز است ابتدا بهصورت مختصر «گادپوری» یا همان «پوری» را بشناسیم. «پوریا بشیری» متولد سال ۱۳۷۴ ملقب به «پوری» خواننده نسل چهارمی موسیقی رپ فارسی است که در استان گیلان زندگی میکند. ویژگی متمایز خوانندگان نسل چهارم موسیقی رپ فارسی آن است که این افراد نه با کمک و زیر سایه خوانندگان نسلهای یک و دو و سه، بلکه بهواسطه پلتفرمهای دیجیتال و تخصصی موسیقی مانند «اسپاتیفای» و «ساندکلاد» وارد بازار موسیقی عامهپسند شدهاند و به همین واسطه نیز منابع مالی و اقتصادی آنان از این طریق تامین میشود و «پوری» نیز از این قاعده همنسلان خود مستثنا نیست. پلتفرمی و دیجیتالی بودن موسیقی رپ فارسی برای مخاطبان جوان دهه هشتادی خودش را در تجمع هواداران «پوری» در تهران یا گردهمایی هواداران «هیپهاپولوژیست» (خوانندهای دیگر از نسل چهارم) در مشهد نشان میدهد. کاربران نوجوان و جوان «اسپاتیفای» و «ساندکلاد» از حداقل فرصت خود برای دیدار با خواننده محبوبشان که تنها در پلتفرم قابل دسترسی است، بهره خواهند گرفت.
غالب خوانندگان نسل چهارمی موسیقی رپ فارسی از متولدان دهه۷۰ شمسی هستند و مخاطبان آنان نیز به دلیل نزدیک بودن فاصله سنی، زبان مشترک، دغدغههای مشابه و... از متولدان دهههای ۷۰، ۸۰ و ۹۰ شمسی هستند. سبک «دریل» که خاستگاه آن از انگلستان و شهر لندن است، ازسوی نسل چهارم موسیقی رپ فارسی به جامعه مخاطبان این گونه از موسیقی عامهپسند معرفی شد. هماکنون نیز خوانندگان نسل چهارم موسیقی رپ فارسی به سبک «ترپ» گرایش پیدا کردهاند و گفتنی است که این دو سبک مذکور بهدلیل توجه مخاطبان ازسوی خوانندگان نسلهای یک تا سه نیز مورد اقبال قرار گرفته است. هنگامی که از حضور هواداران جوان و نوجوان در شرق تهران بهخاطر حضور «پوری» سخن میگوییم، باید یادمان باشد که این افراد عمدتا کسانی هستند که به سبک خاصی در موسیقی رپ فارسی علاقه دارند و کمتر خوانندهای میتواند در چنین سبکی آهنگ بخواند.
نکته دیگر که در معرفی «پوری» ذکر شد، به شمالی بودن او مربوط است. ویژگی مهم نسل چهارم موسیقی رپ فارسی این است که خوانندگان این نسل عمدتا در شهرهای مختلف ایران سکونت دارند (کافی است به موزیکویدئوی خانوادگی ۲ از ۳۰خواننده موسیقی رپ فارسی رجوع کنید تا جغرافیای پراکنده و گسترده موسیقی رپ در نسل چهارم آن را ببینید). «پوری» نیز از اهالی رشت و استان گیلان است و فرهنگ بومی، زبانی و قومی شهر و جغرافیای انسانیاش را در آثار و بازنمایی سبک زندگیاش در اینستاگرام نیز به نمایش میگذارد. بااینحال برجستهشدن هویت شمالی «پوری» لزوما به اشارات متعدد او در آهنگ و صفحه شخصیاش در اینستاگرام خلاصه نمیشود، بلکه به «بیف» (درگیری و نزاع موسیقایی) مشهورش با «هیپهاپولوژیست» (خواننده نسل چهارمی موسیقی رپ فارسی از استان مازندان با نام اصلی «دکتر سروش ولیزاده») برمیگردد. در چند «دیس» و «دیسبک» ردوبدلشده میان «پوری» و «هیپهاپولوژیست» تقابل میان گیلان و مازندران برجسته شد. تقابل موسیقایی میان هواداران این دو خواننده جوان در «شاه شمال بودن» (کینگ آو دِ نورث، برگرفته از سریال بازی تاج و تخت) تعین مییافت. هنگامی که «پوری» و «هیپهاپولوژیست» در مکانی اعلام حضور میکنند، هواداران آنان برای اینکه به گروه رقیب نشان بدهند که خواننده محبوبشان پرطرفدارتر و مشهورتر است، با تمام قوا به میدان میآیند. اجتماع شرق تهران را باید با فرض این نکته نیز در نظر گرفت.
نکته دیگر که به روحیات فضای مجازی این چند سال اخیر برمیگردد، «میم شدن پوری» مربوط است. «پوری» ازسوی هواداران گروه رقیب بهدلیل استایل و سبک لباس پوشیدنش (گرمکن ورزشی حتی در گرمترین روزهای تابستان) و همچنین علاقه به «کبوتربازی»، به «کفتر و کفترچاهی» تشبیه شده است. «پوری» در جنبش میم فارسی در اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی به کبوترچاهی تبدیل شده و صدای او را روی کبوترها میگذارند. اگرچه این میم شدن علیه «پوری» به کار گرفته میشود اما او پیشتر نیز در برخی از آثارش به تشبیه کبوتر علاقه نشان داده و از استعارههای نزدیک به آن برای توهین و حمله به رقبا بهره برده است. در آخرین استفاده از خاصیت میم فارسی، هواداران نوجوان و جوان «پوری» در رویداد شرق تهران از یکی از شعارهای سیاسی رایج استفاده کردند. واضح است که حتی هواداران «پوری» نیز دیگر مشکلی با تشبیه کبوترچاهی ندارند و حتی با این استعاره به خواننده محبوب خود ابراز علاقه میکنند؛ البته «پوری» نیز پس از این واقعه از این شعار بسیار خوشش آمده و قول داده است که در آثارش از این شعار استفاده کند. مسئله دیگر در علاقه و گرایشی است که میان خوانندگان موسیقی رپ فارسی به راهاندازی برند شخصی در پوشاک و لباس میانجامد. پیشتر یک خواننده رپ فارسی (از اعضای اصلی یکی از گروههای شناخته شده رپ فارسی) جزو همبنیانگذاران یک برند پوشاک بود و شامل لباسها و پوشاکی میشد که هواداران موسیقی هیپهاپ و خردهفرهنگ جوانان (پانک) بسیار به آن علاقه دارند. «پوری» نیز چندسالی است که از برند شخصی خود یعنی «ایرونی» سخن میگوید و لباسهایی با برند «ایرونی» را تبلیغ میکند. در اصل باید حضور «پوری» در افتتاحیه فروشگاه لباس در شرق تهران را در ادامه فعالیتهای تجاری و بازرگانی «پوری» در حوزه لباس و پوشاک تحت برند «ایرونی» دانست (بهصورت خاص و فارغ از هر ملاحظهای، انتخاب عنوان «ایرونی» برای برند لباس قابل تقدیر و ستایش است).
باتوجهبه این توضیحات مجمل و مختصر میتوان ادعا کرد که اجتماع نوجوانان و جوانان در شرق تهران بهخاطر حضور «پوری» را حتما و ضرورتا باید در زمینه و سابقه فعالیتهای این خواننده جوان فهمید و تحلیل کرد، زیرا بدون توجه به خاصیت شهرت پلتفرمی، شمالی بودن، نمایندگی از سبک خاصی در موسیقی رپ فارسی، جنبش میم در اینستاگرام و برند شخصی در حوزه پوشاک و لباس نمیتوان این رویداد را در فضای خلأ و انتزاعی تحلیل، نقد و قضاوت کرد.