آگاه: آتشسوزی لسآنجلس اوج بیکفایتی و ضعف دولت دموکرات آمریکا را به رخ جهانیان کشاند. دولتی که میلیاردها دلار خرج آتشافروزی در غرب آسیا و شرق اروپا میکند و با بمبهای اهداییاش به اسراییل، کودکان غزه پرپر میشوند، حالا در خاموش کردن آتش لسآنجلس وامانده است.
به گزارش آگاه، ویدئوهای مخابرهشده از لسآنجلس کماکان حیرتآور و آخرالزمانی است؛ ویدیوهای مربوط به لحظه فرار مردم این شهر از خانههای خود، آن هم پس از وقوع آتشسوزی در حجم وسیع در شبکههای اجتماعی در حال انتشار است. آتش در لسآنجلس همچنان زبانه میکشد و خانهها و خودروها را طعمه خود میکند و سبب آواره شدن دهها هزار نفر شده است.
در این میان ناتوانی و عجز دولت آمریکا در خاموش کردن آتش و تجهیزات ناکافی برای این امر، سبب اعتراض شدید مردم آمریکا شده است؛ مردم آمریکا در شبکههای اجتماعی به کمک ۴۰ میلیارد دلاری آمریکا به اسرائیل برای کشتار در غزه و همچنین به کمک بیش از ۱۸۲ میلیاردی کاخ سفید به اوکراین برای جنگ با روسیه اشاره میکنند و معتقدند این ارقام هنگفت و کلان از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی باید خرج تجهیز و ایمنی شهرها میشد، نه آتشافروزی در نقاط مختلف دنیا.
آتشسوزیهای اخیر در لسآنجلس خسارتهایی به مراتب بیشتر از چندین جنگ به بار آورده است. این آتشسوزیها که بهدلیل ضعف در مدیریت بحران و عدم هماهنگی بین مقامات فدرال و ایالتی بهشدت پیچیده شده، باعث ازبینرفتن بیش از ۱۰هزار خانه و خسارتی بالغ بر ۱۵۰میلیارد دلار شده است. در شرایطی که چنین بحرانهایی نیازمند همکاری موثر است، کمبود هماهنگی در آمریکا باعث تاخیر در امدادرسانی و تخصیص منابع شده است. علاوهبر بحران آتشسوزی، مشکلات امنیتی بهویژه غارت اموال نیز وضعیت را در لسآنجلس بدتر کرده است. در کنار بحران آتشسوزی، غارت منازل و اماکن تجاری در لسآنجلس نشاندهنده ضعف پلیس و نیروهای امنیتی در تامین نظم است. این کمبود امنیت نیز از ضعف در هماهنگی و مدیریت بحران نشأت میگیرد.
آتشنشانان آمریکایی در جبهه نبرد اوکراین!
این وضعیت پیچیدهتر میشود زمانی که توجه به گزارشهایی مبنی بر ارسال تجهیزات آتشنشانی لسآنجلس به اوکراین جلب میشود. این تجهیزات میتوانست در بحرانهای داخلی مورد استفاده قرار گیرد اما به جای آن اولویتهای خارجی بر نیازهای داخلی در آمریکا پیشی گرفتهاند. این تصمیم تاثیر مستقیم بر توانمندیهای آتشنشانی آمریکا در مقابله با بحرانها داشته است. پسر ترامپ اعلام کرده یکی از دلایل ضعف در اطفای حریق در لسآنجلس ارسال آتشنشانان به اوکراین است.
تصاویر باورنکردنی از حجم آتش و میزان خرابیها در لسآنجلس در شبکههای اجتماعی درحال انتشار است. حداقل ۶آتشسوزی جنگلی همچنان در سراسر لسآنجلس شعلهور است. تا لحظه تنظیم این گزارش، حداقل ۱۱نفر جان خود را از دست دادهاند. رادیو آمریکا گزارش داده که خسارتی که اسراییل با بمبهای اهدایی آمریکا بعد از یکسال بمباران به غزه وارد کرد بالغ بر ۵۰میلیارد دلار است و در مقابل، خسارتی که تاکنون با آتشسوزی به لسآنجلس وارد شده بیش از ۱۳۵میلیارد دلار تخمین زده میشود. مسئولان شهر لسآنجلس به شهروندان باقیمانده در شهر، دستور تخلیه صادر کردهاند و صریحا اعلام داشتهاند که در کنترل آتشسوزی ناتوان و درمانده هستند. در این میان، ویدیویی از یک زن آمریکایی وایرال شده است که در آن میگوید: ریختن بمبهای ۲۰۰۰پوندی در مدت ۱۵ماه روی غزه، مستقیما با آتشسوزی در لسآنجلس آمریکا مرتبط است.
روزه سکوت ایرانستیزان
کاربران شبکههای اجتماعی در داخل ایران نیز از زاویه دید درست و صوابی به ماجرای آتشسوزی در لسآنجلس و رفتار مزورانه رسانههای ضدانقلاب در این خصوص پرداختهاند؛ فرمول رسانههای ضدانقلاب در قبال بحرانهای به وقوع پیوسته در جهان غرب، سکوت و آرزو برای رفع بحران است؛ حال اگر همان بحران با درصد بسیار کمتری در ایران رخ دهد، همان رسانههای ضدانقلاب، هزاران آسمان و ریسمان را به هم میبافند تا انگشت اتهام بهسوی حاکمیت جمهوری اسلامی نشانه رفته و موجب افزایش نارضایتی شوند. یکی از کاربران ایرانی در این خصوص نوشته است: آتش در لسآنجلس فقط تا این لحظه ۲۷مایل مربع برابر ۷۰کیلومترمربع را سوزانده، مساحتی برابر با یکدهم کل تهران، چیزی به اندازه کل مساحت منطقه۲ پایتخت ایران. برای درک بهتر این مساحت سوخته تصور کنید محلههای توحید، طرشت، تهران ویلا، شهرآرا، صادقیه، کوی گیشا، مرزداران، شهرک غرب و سعادتآباد، فرحزاد و درکه در آمریکا به خاکستر تبدیل شده است. وای که ایرانستیزان عاشق آمریکا برای سوختن یک ساختمان در تهران به نام پلاسکو چه جیغهای سیاهی میکشیدند!کاربری دیگر نوشته است: بحران آتشسوزی ایالت کالیفرنیای آمریکا سوای فجایع به وجود آمده، نکاتی دارد که از نظرها پنهان مانده است: با ۱۳.۳درصد، کالیفرنیا بالاترین نرخ مالیات بر درآمد را در میان بالاترین درآمدهای ایالتی دارد و پس از آن هاوایی (۱۱درصد) و نیویورک (۱۰.۹درصد) قرار دارند. این ایالتها ساختار مالیاتی پیشروها (چپها) را مدنظر دارند، به این معنی که نرخها با درآمد بیشتر افزایش مییابد؛ البته این ارقام گاهی باتوجهبه شرایط و موقعیتها متغیر است و گاهی تا ۵۰درصد هم میرسد. ایالت کالیفرنیا مالیاتی مجزا دارد به نام مالیات زندگی که به نوبه خود منحصربهفرد است. ولی سوالی که در این میان مطرح میشود این است که در میان حوادث متحیرکننده این واقعه چرا کسی درمورد بیکفایتی مسئولان دولتی و ایالتی باوجود این هزینههای سنگین که از مردم گرفته میشود سخنی به میان نمیآورد؟! آیا نباید باتوجهبه این هزینههای فراوانی که از مردم کالیفرنیا گرفته میشود سرویس و خدمات متناسبی به شهروندان ارائه میشد؟! سوال دیگر این است که اگر این اتفاق در کشوری کمتر توسعهیافته که دشمن غرب بود میافتاد واکنش رسانههای غربی یا بهاصطلاح آنگلوساکسون نسبتبه این حجم بینظیر از ناکارآمدی چه چیزی میشد؟ آیا به انواع مختلف، تلاش به تخریب سیستمهای مدیریتی آن کشور و ربط دادن این موضوعات به مسائل سیاسی نمیکردند؟! چرا کسی در ایران به این جنبه از هژمونی رسانهای در این چنین وقایعی به صورت آسیبشناسانه نمیپردازد؟!
نظر شما