۱۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۲
کد خبر: ۱۰٬۶۹۰

نگاهی به انیمیشن «شاه و ژولیت»

جای خالی امید و اقتدار

محمدرسام رضوانی ـ آگاه مسائل رسانه

امسال جشنواره فیلم فجر میزبان چهار اثر پویانمایی است و همین حضور پررنگ‌تر از سال‌های گذشته سطح توقع مخاطبان را از کیفیت پویانمایی‌ها بالا می‌برد.

آگاه: ساخت انیمیشن چند سالی است که در بازار سینما رونق گرفته و مخاطبانی را به سالن سینماها می‌کشاند تا مخاطبان اوقاتی را در کنار فرزندان خود فارغ از هرگونه شلوغی لذت ببرند اما هرچقدر که گذر زمان سطح فرم و تکنیک را در صنعت پویانمایی بهبود بخشیده، به همان اندازه محتوا را نادیده گرفته و از آن غافل شده است؛ در جشنواره مهمی مانند فجر که منتقدان جدی و بینندگان حرفه‌ای مخاطبانش هستند، اثر پویانمایی را با شعار قهرمانی می‌بینیم که آنقدر ناپخته و بی‌داستان پا به میدان گذاشته که هر بیننده‌ای آن را پس می‌زند و دلش می‌خواهد سالن را ترک کند اما در این میان اثری مانند «ژولیت و شاه» با تعریف و تمجید بسیار و به‌صورت تکنیک دوبعدی که در ساخت برگرفته از آثار موفق شرکت‌ کمپانی دیزنی است، خودنمایی می‌کند. با تماشای آن، مخاطب در همان لحظه اول نمی‌داند که با چه اثری مواجه است و شاید موسیقی ابتدایی حس و حال خوبی را به مخاطب انتقال دهد اما غافل است از آنکه این انیمیشن با سبدی از مضامین ضد فرهنگی به سالن سینماهای جشنواره فجر راه پیدا کرده است. این همان انیمیشنی است که باتوجه‌به محتوایش امسال باید درجه سنی هم داشته باشد، چون مطلقا به درد کودکان نمی‌خورد. نویسنده و طراح کاراکتر این اثر پوشش «برقع و چادر» زن ایرانی را با چنان بغض و ناراحتی تصویرگری و روایت کرده که تحیرآور است؛ زن ایرانی در این پویانمایی با صفات بدرو و زشت، نادان و دسیسه‌چین به مخاطبان معرفی می‌شود و در مقابل آن دخترک زیبا و خوش‌قلب نقش اول ژولیت، فرنگی است و این همان تصویری است که ما از زن ایرانی و خارجی به جهان نشان می‌دهیم که متاسفانه بلای جان خودمان در عرصه بین‌الملل شده‌ایم. اما نکته مهم این است که مفاهیمی مانند برقع، چادر و پوشش قجری یک فرهنگ و ارزش است و این همان پوشش زنان بسیاری از تابلوهای آیینی آشنا برای ماست که بعید است قابل شوخی باشد، چه سهوا و چه عمدا.
در پویانمایی «ژولیت و شاه» به ریزجزئیات معماری ایرانی و تصویرگری کاخ گلستان توجهی ویژه شده و کاشی‌های معروف هفت‌رنگ قاجاری بسیار چشم‌نواز است، این اثر با ریتم و ضرب‌آهنگ موسیقی اصیل ایرانی رنگ و بوی دوره قاجار را در ذهن مخاطب تداعی می‌کند و این یک اصل لذت‌بخش در این اثر است. درست است که سازندگان با یک فضای ساخت فانتزی و طنز به سراغ سوژه رفته اما نکته‌ای که بسیار مهم است شاه ایرانی بیش از اندازه، یک انسان احمق و بی‌عرضه معرفی شده و بعضی از کلمات مانند «سرسره شاه» برای مخاطب کودک و نوجوان حتی بزرگسال اضافی و بی‌معنی است. درست است سلسله قاجار در کشورداری و سیاست نمره خوبی ندارند اما فرهنگ این دوره بخشی از تاریخ این سرزمین بوده و اصلا همین جشنواره فجر مدیون سینماتوگراف ناصرالدین‌شاه قاجار است. ای کاش به‌جای خودزنی و شوخی‌های غیرقابل قبول با اعتقادات و فرهنگمان و نشان دادن تصویر بد از کشورمان در عرصه بین‌الملل، کمی به سرافرازی این مرز فکر و اثری را خلق کنیم که بذری به نام امید و اقتدار در دل آینده‌سازان این کشور باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.