آگاه: بعد از آنکه در اردیبهشت سال جاری، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران، آمار مخاطبان سریالهای تلویزیون را ۱۱.۵درصد و تولیدات پلتفرمها را ۱۸درصد اعلام کرد، واکنشهای زیادی ازسوی مدیران صداوسیما و همچنین مخاطبان به این آمار، ابراز شد. آمار اعلامشده ازسوی محسن شاکرینژاد، رییس مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما در دی سال جاری، مخاطبان تلویزیون در تابستان۱۴۰۳ را ۶۵درصد تعیین میکرد.
با این حال، در چندسال اخیر و با خلأ محسوس محصولات نمایشی باکیفیت در تلویزیون، برنامهای برای تولید آثار درخور مخاطب طراحی شده بود که نتیجه آن مجموعههایی شد که برخی پخش شدند و برخی درحال تولیدند. اگرچه به طورکلی، تلویزیون و رسانههای پخش عمومی سنتی (برودکست) در سراسر دنیا دچار افت مخاطب شدهاند و تا حد زیادی جایشان را به رسانههای نوین و تولیدات آزادتر و پرزرق و برقتر آنها دادهاند، صداوسیما با بودجه ۲۴هزارمیلیارد تومانی تلاش میکند تا در دسته رسانههای پربازدید مخاطب باقی بماند. تلویزیون از ابتدای سال جاری با تولید و پخش مجموعههای پرمخاطبی مانند «آقای قاضی»، «مهیار عیار»، «سوجان»، «طوبی»، «هشتپا»، «تانکخورها» و... و نیز، سریالهای درحالتولید مانند «موسی (ع)»، «سلمان فارسی» و «پایتخت ۷» توانست مخاطبان را دوباره پای تماشای این آثار بنشاند و از فضای این رسانه ملی رخوتزدایی کند.
طبق نتایج بررسی اتاق وضعیت معاونت فضای مجازی رسانه ملی، سریال «سوجان» با ۲۲۰میلیون بازدید و مصرف در فضای مجازی تا میانه بهمن، دومین سریال از حیث انتشار و سومین سریال رسانهملی از حیث مصرف در سال۱۴۰۳ شناخته شد. براساس گزارش پایش و تحلیل رفتار مخاطب در فضای مجازی پیرامون مجموعه «سوجان»، تعداد ۲۰هزار محتوای تقطیعشده از این سریال در ۶بستر تلگرام، اینستاگرام، ایتا، بله، روبیکا و یوتیوب منتشر شده و درمجموع ۲۲۰میلیون بازدید و مصرف را به خود اختصاص داده است. مجموعه تلویزیونی «آقای قاضی» و «طوبی» نیز، بهترتیب حدود ۵۰۰ و ۴۰۰میلیون بازدید را در زمان پخش داشتهاند.
ستارهها در رفتوآمد
در اردیبهشت۱۴۰۱ پیمان جبلی، رییس سازمان صداوسیما با پذیرفتن کاهش مخاطبان این رسانه گفته بود که «همه باید از خودمان بپرسیم چرا احساس علاقهای که مخاطب به هنرمندان و آثارشان داشت، کاهش یافته است؟ چرا بعضی آثار که در گذشته با هزینههای کمتر ساخته میشد، ماندگارترند؟ همه ما مقصریم و نمیتوانیم خودمان را تبرئه کنیم.»
با این حال، چند روز بعد از این صحبتهای پیمان جبلی، حمید شاهآبادی، معاون سیمای وقت سازمان صداوسیما موضوع کاهش مخاطب رسانه ملی را تاحدی تکذیب و آن را ناشی از فضاسازیهای رسانهها عنوان کرد. مدتی بعد هم وحید جلیلی، قائممقام رییس سازمان صداوسیما درباره این موضوع گفت: «وقتی صداوسیما را تحویل گرفتیم، متوسط بیننده سریالها ۲۴درصد بود. نتفلیکس که تحویل نگرفتیم. جوری حرف میزنند که انگار یک جریان رسانهای متنوع، رنگارنگ، پررونق و پرمخاطب بعد از ورود ما به یکباره افول کرد.» وحید جلیلی پیشتر درباره لزوم ایجاد تحول در سیاستهای رسانه ملی گفته بود که «دلیل اینکه تحول لازم و ضروری شد این بود که مدیران وقت صداوسیما از آرمانها کوتاه آمدند و تا میتوانستند به سلبریتیها میدان دادند که اینها مخاطب بیاورند اما بعد از ۲۰سال، هم مخاطب بهشدت ریزش و افت کرد، هم سر بزنگاهها سلبریتیهایی که برکشیده شده بودند از جبهه دشمن سر برآوردند.»
اگرچه قرار بود کارکرد جدایی ستارههای پرمخاطب تلویزیونی، تغییر و تحولهایی در متن و مضمون برنامههای این رسانه باشد، درنهایت با روند حذف و جایگزینی این افراد، مخاطبان نیز بهشکل قابلتوجهی رسانه ملی را تنها گذاشتند. بنا به آمار ارائهشده، مخاطب کمتر برنامهای در این دوره از ۴۰درصد فراتر رفت. همزمانی این اتفاق با رشد پلتفرمها و فراگیری آن بعد از دوران کرونا، بیشازپیش شرایط را به سمتوسویی برده بود که تنها بازنده این سیاست، رسانه ملی و سپس مخاطبانی باشند که مشتری اصلی صداوسیما هستند. در واقع هنرمندان و برنامهسازانی چون ایرج طهماسب، سروش صحت و... وقتی قادر به ادامه کار در تلویزیون نشدند، ادامه کارها را به پلتفرمها بردند یا همان برنامهها، طرحها و ایدههای تازه را در فضای جدید و پرمخاطب وی.او.دیها ادامه دادند. همزمان با این کوچ هنرمندان، آمار بینندگان تلویزیون روند محسوس کاهشی خود را شروع کرد؛ افتی که برای مدیران صداوسیما به معنای ایجاد تغییر در سیاستهایی بود که حالا شکستخورده به نظر میآمدند. در واقع تلویزیون که اوضاع را از این قرار دید دوباره تصمیم گرفت که برخی چهرهها را به تلویزیون بازگرداند که درنتیجه آن، هنرمندانی چون ایرج طهماسب با برنامه «مهمونی» و محمد بحرانی با شخصیت «جنابخان» و بسیاری از فیلمسازان و سریالسازان به تلویزیون بازگشتند، سریالهای «نون.خ» و «زیرخاکی» دوباره روی آنتن رفتند، مجریهایی مانند ژیلا صادقی که مدتها خبری از آنها نبود دوباره به شبکههای خود بازگشتند، کامران نجفزاده با برنامه گفتوگومحور و پرمخاطب «برمودا» در قاب تلویزیون تماشایی شد و گفتههایی هم درباره احتمال بازگشت چهرههایی مانند فرزاد حسنی، محمد دلاوری و نیز مهران مدیری مطرح شد.
درنگی بر «درنگ»
با اینکه بازگشتها به تلویزیون تا حد خوبی پیش رفت و رونق دوبارهای به برنامههای این رسانه بخشید اما در این میان تغییراتی نیز ایجاد شده که قابلتوجه است. «درنگ»، برنامه جدید شبکه نسیم است که در آستانه دهه مبارک فجر، با ساختاری ترکیبی- نمایشی در قالب طنز و با اجرای محسن افشانی تولید شده است. این برنامه به تهیهکنندگی محمد تاجیک و کارگردانی امیر پورضرغام در فضایی خبری به مسائل روز سیاسی و اجتماعی ایران و جهان میپردازد. افشانی در همان اجرای اول این برنامه و در راهپیمایی روز ۲۲بهمن با اظهار حرفهایی درباره استفاده از محصولات آمریکایی و سردادن شعار مرگ بر آمریکا، جنجالی شد و این برنامه را وارد فازی حاشیهای کرد. این بازیگر البته در فضای مجازی و خارج از قاب تلویزیون نیز، بهطورکلی با رفتارهای حاشیهای عجین است و این رفتارهای او نیست که تعجب مخاطبان را برانگیخته، بلکه حضور او در تلویزیون است که سوالبرانگیز شده است. افشانی در سالهای اخیر با علنی کردن درگیریهای زندگی شخصیاش تا انتشار فیلم و عکسهای نامتعارف، حمل اسلحه و انتشار ویدیوی آن، تشکیل پرونده قضایی و... چهرهای از خود را به مخاطب عرضه کرده است که بههیچوجه با چارچوبهای رسانه ملی ما همخوانی ندارد. درحالیکه این برنامه با موضوع طنز سیاسی تولید میشود، این سوال پیش میآید که فرد مناسبتری برای اجرای چنین برنامهای در گزینههای صداوسیما نبوده است؟ بههرترتیب، با حضور افشانی در شبکه نسیم، این موضوع یادآوری میشود که همچنان فضای میدان دادن به برخی سلبریتیها که در خارج از برنامههای تلویزیون مصداق خوبی از فرهنگ عمومی و رسانهای ما نیستند، برقرار است و هنوز مدیران این رسانه با تصمیماتی اینچنینی، آگاهانه انتخاب میکنند تا صداوسیما از «سلبریتیهای بیهنر» خالی نماند.
پیش از این نیز، سیاست حضور سلبریتیها در آنتن تلویزیون موجب حضور هنرمندان/ سلبریتیهایی مانند محمدرضا گلزار در یکی از برنامههای مسابقهای تلویزیون شده بود که خود موجب واکنشهای تمسخرآمیز بسیاری ازسوی مخاطبان در شبکههای مجازی شده بود. در برنامه تازه «هزار و یک» نیز، باوجود حضور شخصیت محبوب «جنابخان»، اجرای برنامه برعهده محسن کیایی گذاشته شده که بیشتر بازیگر خوبی است تا مجری حرفهای.
نظر شما