آگاه: اینکه براساس روایات داریم ماه رمضان آغاز سال است شاید منظور این است که اول سال تربیتی است، اول سال خودسازی است، اول سال اصلاح و اول سال ترقی است. همانگونه که طبیعت در بهار تازه میشود، همانگونه که دارایی انسان در آغاز سال خمسی پاک و تطهیر میشود، اینکه ماه رمضان را اول سال گفتهاند، اول سال روح است، نه سال طبیعت و نه سال مال. چون روح انسان پاک میشود، لذا اول سنه گفتهاند.
رمضان ، دانشگاه خودسازی
رمضان باز شدن در دانشگاه خودسازی است. در این دانشگاه که همه دانشجویش هستند، حالا یکی واحد بیشتری میگیرد، واحد خودسازی، اصلاح و آمرزش، و یکی واحد کمتری میگیرد، یکی در این دانشگاه به مراتب عالی ارتقا پیدا میکند. بالاخره باز شدن یک دانشگاه گسترده تربیتی است. ماه مبارک رمضان، ماه گسترش سفره است؛ آن هم چه سفرهای! رسول خدا (ص) فرمودند: «تاکنون این سفره را نه کسی دیده و نه کسی شنیده و نه به قلب کسی خطور کرده است.»
ما نعمت بهشت را شنیدیم، در قرآن آمده: باغها، قصرها و حوریهها؛ اما این را میگوید نه گوشی شنیده و نه چشمی دیده؛ «وَلا خَطَرَ عَلَی قَلبٍ بَشَرٍ» هر چه شما فکر کنید به ذهنتان نمیآید. اما معلوم میشود این چیز دیگری است، فرمود: «لا یَقْعُدُ عَلَیهَا إلاَّ الصّائِمُونَ»، سر سفره فقط یک گروه مینشینند این گروه فقط روزهدارها هستند.
گاهی که در میهمانی غذا کم است، خودیها نمیخورند، ممکن است بچهها را کمتر بدهند، ممکن است غذا را کم بکشند. گاهی هم زمان کم است و دیر میرسی. سفرهای با این گستردگی اگر آدم سر سفره نباشد و نتواند چیزی از آن تناول کند خیلی محروم است، خیلی غافل و مغبون است. سفرهای که یک ماه گسترده و همهچیز فراوان است، اگر انسان نتواند از این سفره بهره ببرد، ضعف است!
ماه رمضان، ماه فرصت
ماه رمضان، ماه فرصتیابی است. فرصت آشتی با خدا است. هر کس قهر بوده به فکر آشتی با خدا باشد. فرصت نظم و برنامهریزی است، هر کس بینظم بوده اینجا باید منظم شود.
بهموقع بیدار شویم، بهموقع بخوریم و بهموقع بیاشامیم؟ ماه فرصت ازدیاد تقوا و ماه فرصت تقویت اراده است. آنهایی که میگویند: نمیتوانیم ارادهمان را تقویت کنیم، تصمیم میگیریم اما دوباره ترک میکنیم، پیدرپی زمین میخوریم، به خدا قول میدهیم اما زیرش میزنیم.
رمضان ماه تقویت اراده است. شما که روز ماه رمضان از همسر حلالت اجتناب میکنی، پس میتوانی از زن حرام در غیر ماه رمضان هم اجتناب کنی. تو که ارادهات، اراده است بهخصوص هنگام غروب که چشمت سیاهی میرود، نزدیک آب نمیروی! ارادهات میگوید نرو؛ پس میتوانی دنبال موادمخدر نروی، میتوانی دنبال لقمه حرام نروی، میتوانی دنبال شراب نروی.
حدیث از پیامبر(ص) است که میفرماید: هرگاه «صائم» و روزهدار در جواب کسی که به او فحاشی میکند، بگوید: «إنّی صَائِمٌ، سَلامٌ عَلیک» ببخشید من جوابت را نمیدهم، فرمود: این در واقع حجابی از نور است که به شکل مانع و سدّی از رحمت خدا میآید و او را از آتش بازمیدارد. میگوید: او خودش را کنترل کرد. تویی که خودت را از فحش و نگاه به نامحرم بازمیداری، ماه رمضان فرصت تقویت اراده، فرصت حسن خلق و حسن برخورد است. آقا این سفره خیلی گسترده است!
عظمت ماه رمضان
پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: اگر بنده ارزش ماه رمضان را میدانست، آرزو میکرد که سراسر سال رمضان باشد؛ لذا بزرگان ما مقید بودند روز اول ماه رمضان دو رکعت نماز شکر بخوانند که زنده ماندند تا رمضان را درک کنند. این ماه چقدر اجر دارد اگرچه نتواند تا آخرش را انسان درک کند –شاید عمرش کفاف نداد– درک شب اولش چقدر اجر دارد!
عزیزان من! همه کتابهای آسمانی در ماه رمضان نازل شدهاند. قرآن که مشهور است: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآن». پیامبر(ص) فرمودند: همه کتابهای آسمانی در ماه رمضان نازل شدهاند، حضرت فرمود: تورات، ششم ماه رمضان بر حضرت موسی(ع) نازل شد. این روایت که منبع آن قوی است هم در کافی و هم در وسائلالشیعه است، نبی مکرم اسلام(ص) فرمودند: دوازدهم ماه رمضان انجیل بر حضرت عیسی(ع) نازل شد، سپس فرمود: هیجدهم ماه رمضان زبور بر حضرت داود(ع) نازل شد و فرمود: بیست و سوم رمضان نزول قرآن صورت گرفت. این ماه، ماه نزول کتب آسمانی است. ماه نزول قرآن و ماه گسترش کتب آسمانی است. ماه، ماه باز شدن و بستهشدن است.
غل و زنجیر شدن شیطان در این ماه
یک چیز باز میشود و یک چیز بسته میشود. فرمود: شیطان بسته میشود. خیلی عجیب است چرا شیطان بسته میشود؟!
شیطان که خیلی فعال است. آدم ابوالبشر را فریب داد، چطور؟! قشنگ معنا کردند. شیطان چگونه در این ماه بسته میشود؟ گفتند: به دو جهت – خوب دقت کنید – روایت داریم که شیطان در این ماه ضعیف میشود. وقتی دشمن حمله میکند، اگر نیروی کمکی زیادی جلویش ریختند، خود به خود عقبنشینی میکند. حدیث داریم در این ماه شبانهروز فرشتهها «یَعلَمُ عَدَداً إلاَّ الله» که تعدادشان را جز خدا کسی نمیداند؛ «إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ کَّلَ مَلاَئِکَتَهُ بِالدُّعَاءِ لِلصَّائِمِینَ» موکلاند و وظیفه دارند در ماه رمضان فقط برای روزهدار دعا کنند، فقط دعا کنند.
بنابراین یک دلیلی که شیطان عقب میکشد، نیروی کمکی زیاد است، یعنی رحمت خدا گسترده میشود، نفس انسان عبادت و تسبیح محسوب میشود، دعای انسان مستجاب میشود.
دلیل دومش بیان امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه است که خیلی زیباست. حضرت میفرماید: «شیطان عقده، عقده پیش میآید» یعنی گره، گره. دیدهاید اگر یک جایی را بخواهید باز کنید، گره گره باز میکنید یا اگر یک جایی را بخواهید فتح کنید، وجب وجب فتح میکنید.
به گفته یکی از بزرگان که میفرمود: ابتدا شیطان، گره تعلق به مستحبات را از دل آدم باز میکند. آرام آرام مستحبات را کنار میگذاری. دوم شیطان گره تنفر از مکروهات را باز میکند؛ میگوید: مکروه عیبی ندارد و مکروه را مرتکب میشوی. در مرحله سوم، گره علاقه به واجبات را باز میکند. پس نسبت به واجبات سست میشوی. چهارم گره تنفر از حرام را باز میکند و حرام را مرتکب میشوی.
قرآن میفرماید: «شیطان گام به گام پیش میآید». مستحب، مکروه، حرام و واجب.
حالا چرا شیطان در این ماه دستش بسته میشود؟! دلیلش این است که آدم یا مستحب انجام میدهد یا واجب. میخوابی، خوابت عبادت محسوب میشود. نفس میکشی، نفست تسبیح محسوب میشود. (تسبیح مستحب است). مسجد میآیی، قرآن میخوانی یا از تلویزیون سخنرانی گوش میدهی؛ چون در این ماه این گرهها را سفت میکنی شیطان نمیتواند به تو راه پیدا کند. حدیث داریم علت اینکه شیطان در این ماه دستش بسته است. مغلوق است، همین است.
البته اینکه گفتهاند شیطان بسته است، نسبی است، در همین ماه رمضان انسانهایی هستند که جنایت میکنند، عرق میخورند، معصیت میکنند، حتی نماز هم نمیخوانند.
البته ممکن است جایی صد تا در باز باشد و یک نفر هم نرود. در جاده اتوبان بعضیها به نرده میزنند جاده باز است، راه گسترده است، خطر جلویش است ولی از آن غافل است، خواب است. لذا رمضان ماه بستهشدن شیطان است به شرطی که عرض کردم. من دو حدیث خدمتتان نقل میکنم سپس بحث روزهای بعد را خواهم گفت. این دو حدیث از نبی مکرم اسلام حضرت محمد (ص) است نام یکی را ارزش روزه میگذارم و دیگری را شرایط روزه.
ارزش و جایگاه روزه
اول میگوید: فلان بانک ۱۰میلیون وام میدهد، دوم اینکه این بانک جایزه میدهد. حالا شرایط قسطش زیاد است، سفته میخواهد، فلان قدر باید سپردهگذاری کنی. همیشه اول ارزش یک کاری را بیان میکنند، بعد شرایطش را میگویند. حدیث اول جایگاه را گفته و دومی شرایط و ضوابط را بیان کرده است.
حضرت شعیب(ع) دید که جوانی غرق در گناه و معصیت است، عرضه داشت: خدایا! این جوان با اینکه معصیت میکند ولی میگوید امکانات خوبی دارد و از لحاظ جسمی سالم است؟ گاهی بعضیها میپرسند: فلانی آدم بدی است ولی وضع زندگیاش خوب است، سالم است، خانه دارد. یا مثلا فلان منطقه با اینکه معصیت میکنند ولی وضع خوبی دارند، باران هم آمده است یا چرا من که مومنم بچهام مریض است و گرفتارم؟! خطاب شد: «ای شعیب! به او بگو نظر و توجهم را از قلبت گرفتهام، قلبت واژگون است و قلبی که واژگون است دیگر شیرینی گفتوگو با من را احساس نمیکند.» این همان بحث نظر و توجه است.
ماجرای دو نامه برای مرحوم فلسفی (ره)
خدا رحمت کند مرحوم فلسفی را که زبان گویای اسلام است. خوب است از ایشان یاد بکنم. میفرمود: «یک روز دو نامه برای من آمد یکی از جانب حضرت امام(ره) از قم و دیگری از جانب حضرت آیتالله العظمی خویی از نجف – خدا همه ایشان را با صاحب این ماه محشور کند – ایشان میفرمود: «من هر دو نامه را دارم. حضرت آقای صدیقی که منبری هستند خدمتشان رسیده بود و گفتند: من نامهها را دیدم. خلاصه دو نامه آمده بود شاید هر دو بیاطلاع از هم نوشته بودند. جالب این بود که مضمون هر دو نامه هم یکی بود. ایشان فرمودند: هر دو بزرگوار در نامههایشان نوشته بودند: زبان گویای اسلام! حوزه نجف دارد از هم میپاشد، وضع طلاب و شیعیان در نجف خیلی خراب است. بازاریها و پولدارها را جمع کن و به آنها بگو که کمک کنند تا در مقابل حملهای که دشمنان به اسلام دارند حوزه نیفتد. چیزی از حوزه نجف باقی نمانده و درحال فروپاشی است و فقر بیداد میکند.
آن زمان ایشان فرمودند: من هر دو نامه را برداشتم و آمدم قم خدمت حضرت آیتالله بروجردی – أعلی الله مقامه الشریف – که این مسجد و این محل بههرحال از برکات توجه و آثار ایشان ساخته شده است. گفتم: صلاح میدانید من پولدارها و بازاریها را جمع کنم؟ - آقای فلسفی در کارشان متبحر بودند – تا با یک سخنرانی یک عنایتی و یک توجهی به اینها بدهم. میگفت: ایشان سرش را پایین انداخت و گفت: خود میدانید. من مانع کار شما نمیشوم ولی دوست ندارم برای کار دین به کسی رو بیندازم. این حوزه صاحب دارد، ما هم صاحب داریم بالاخره خودشان توجه میکنند. حوزه شیعه نباید اینطور ضعیف بماند.
فرمودند: من از این سخن آیتالله بروجردی برداشت کردم که ایشان راضی نیست. چند روز بعد دوباره خدمت ایشان رفتم و دیدم خیلی شاد و خوشحال هستند، فرمودند: آقای فلسفی خوب شد نگفتید، الحمدلله حل شد. محترمانه هم حل شد. آن که باید میرساند، رساند. ما هم فرستادیم و انشاءالله حوزه نجف از این وضعیت بیرون میآید.» سخنرانی ماه رمضان سال ۱۳۹۹
نظر شما