آگاه: نسخههای آنها از دو تا ۱۰میلیون تومان قیمت دارند که یا بهصورت سیدی به فروش میرسند یا بعد از واریز مبلغ، به شماره شما در یکی از شبکههای اجتماعی ارسال میشوند. این فایلهای صوتی و تصویری که برشها و ویرایشهایی از سمینارهای سال گذشته آقا یا خانم دکتر کذایی هستند، وعده میدهند که در بستر آموزش مهارتهای فروش کالا و خدمات، مبانی موفقیت را هم به افراد آموزش دهند. اغلب هم خودشان را بهعنوان نمونه کار موفق فرمولهای ارائهشده در بستههای آموزشیشان معرفی میکنند؛ اما نمیگویند همین مخاطبان یا به عبارتی مشتریهای آنها بخشی از نماسازی برای کاسبی خالیفروشی به شمار میروند.
خلأ آموزش مهارتهای زندگی در سالهای متمادی از طرفی و ارائه الگوهای متنوعی از زندگی در دنیا باعث شد از اواخر دهه۷۰ سمینارهای موفقیت رونق بگیرند. اغلب برگزارکنندگان آنها یا خود را متخصص روانشناسی یا متخصص حوزه کسبوکار معرفی میکردند. دقیقا دو زمینهای که افراد در آن دوران نیازهایی در آنها احساس میکردند. رسیدن به ثبات نسبی بعد از پیروزی انقلاب و جنگ و نقطه عطف جامعه بشری در بازتعریف زمینههای رفاهی نیز این نیازها را تشدید کرد و این تقاضا چرخه عرضه معیوب و بیدر و پیکری را رقم زد که دستکم دو دهه سر سفره ناآگاهیهای جامعه و قشر جوان نشست. گردش مالی این اقدامات به اندازهای زیاد شد که صنایع و بسترهای وابستهای هم کنار آن رشد کردند که سرریز درآمدزایی این سمینارهای موفقیت را هم جذب کنند. انتشار کتابهای موفقیت که اغلب ترجمه بودند و چاپ و نشر مجلات با ماهیت موفقیت از جمله صنایع وابسته بودند که حمله گازانبری آنها به فرهنگ و اجتماع در عمل هرگونه نظارت و کنترل بر گردش مالیشان را منتفی کرد. اما این نان به اندازهای چرب بود که آگاهیبخشیهای شکستهبسته از طرفی و فراگیری فضای مجازی و ابزار نوین ارتباطی از سوی دیگر میرفت که پنبه آنها را بزند؛ بنابراین به بازآفرینی سودمحور اقدامات خود روی آوردند؛ به بیان دیگر برای بهرهمندی از سود بیشتر، سوار بر امکانات فضای مجازی شدند و درحالیکه دیگر هزینه برگزاری سمینارها را هم نمیپردازند و دردسر گرفتن مجوز برای برگزاری آنها را هم ندارند، همان حرفهای گذشته را با بستهبندیهای نو به نو به بازار عرضه میکنند.
هیچیفروشهای مجازی
با یکی از این موسسات عریض و طویل که لابهلای محصولات خود، موفقیت و شیوههای رونق کسبوکار را هم میفروشند تماس گرفتیم. فروشنده تلفنی بستههای موفقیت آقای دکتر! به «آگاه» میگوید: «فعلا سمیناری برگزار نمیکنیم. برای اطلاع از برنامه دقیق برگزاری سمینارها بعد از عید تماس بگیرید. اما الان یک بسته موفقیت به شما پیشنهاد میکنم که خلاصه سمینارهای قبلی است.» قیمتش را که میپرسم پاسخ میدهد: «هزینه این بستهها در جشنواره و با تخفیف پنجمیلیون و ۹۰۰هزار تومان است.» به گفته کارمند دکان موفقیتفروشی این بستهها برای همه افراد با هر شرایط سنی و شغلی و تحصیلی یکسان است و تفاوتی ندارد. موسسه مزبور در سایت خود مدعی شده کل منابع دنیا در دستان سه درصد از افراد موفق قرار دارد! و وعده داده که شما را در ازای پنجمیلیون و ۹۰۰هزار تومان به باشگاه سهدرصدیها برساند!
برخی از این بستهها با مضمونهای تبلیغاتی مانند این به فروش میرسند: «بستهها محتوای ویژهای شامل صدها ساعت وبینار و سمینار از اساتید بینالمللی در حوزه موفقیت دارند. این وبینارها و سمینارها بهصورت کاملا تخصصی ازسوی مترجمان رویال مایند ترجمه و با کیفیت بالایی زیرنویس شدهاند. در این بخش شما به دهها سمینار و وبینار از اساتید بزرگ موفقیت ازجمله دارن هاردی، دکتر جو دیسپنزا، دانداپانی، مل رابینز، وین دایر، باب پراکتور، جیم ران، گرنت کاردن، جو ویتالی، هارو اکر، لس براون، برایان ترسی، جک کنفیلد و... دسترسی خواهید داشت.» کلیدواژههای فراتر از باور، ماورای طبیعی شدن، ارباب ذهنتان شوید، قانون جذب، اعتمادبهنفس در پنج ثانیه و... در تمام این تبلیغات تکرار شده است.
بسیاری از آنها با یا بدون مجوز، آکادمی تاسیس کردهاند و با بهرهمندی از واژههای شیک و فانتزی از این دست، محتوای موفقیتآفرین خود را گرانتر از سایرین میفروشند. جامعترین دورههای تضمینی توسعه فردی و موفقیت را درحالی میفروشند که سایتشان از تنوع محصول سرشار است. «آموزش صوتی -رهبر کسبوکار در نقش یک کوچ»، «آموزش صوتی قانون جذب»، «کارمندان فروش را کوچ کنید تا به قهرمانان عرصه فروش تبدیل شوند!»، «کوچ تریلیون دلاری (Trillion Dollar coach)» و «رهبری به سبک الکس فرگوسن» محصولات این سایتها هستند.
کاسبی در بستر بیسوادی عمومی
دکتر فرامرز قراملکی، جامعهشناس و بنیانگذار انجمن اخلاق کاربردی ایران به «آگاه» میگوید: «بسیاری از پدیدههای انسانی دلیل ندارند که بخواهیم دنبال دلیل آنها بگردیم. علت دارند. خوب است بین علت و دلیل فاصله بیندازیم. دلیل چیزی است که رفتار ما را موجه میکند. اما گاهی رفتارهای غیرموجه از ما سر میزند که مقرونبهصرفه و فایدهمند نیست. با این حال انجام میدهیم.» وی میافزاید: «استقبال از سمینارهای موفقیت و بستههایی با عناوین مشابه با وجود تذکرات و آگاهیبخشیها دراینباره علت دارند و علت آنها را هم باید در فضای ناکامیها جستوجو کرد.»
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: «معمولا افرادی که به نحوی ناکامی دارند. مثل کسی که غرق میشود، به هر چیزی تمسک میکند و هر چیزی را عامل نجات میبیند. متاسفانه فضای ناامیدی، ناکامی و احساس سرخوردگی سبب شده که افراد خودشان را فرومانده بدانند و تداوم این احساس سبب میشود بهمرور به افراد فرومایه تبدیل شوند و به جای اینکه به توان فردیشان تکیه کنند، به پندارهایی که از این طریق عرضه میشوند، دل میبندند.»
وی میگوید: «به نظر من، همه اینها در نقطه مقابل امید قرار دارد و از نومیدی برمیخیزد. طبق تعاریف جدید، امید یعنی هدفگذاریهای درست و یافتن رهیافت مناسب آن هدف. درحالحاضر بیشتر افراد به جای اینکه هدفگذاریهای درست انجام دهند و رهیافتهای مناسب آن را پیدا کنند، به بعضی راهها که قوه خیال و پندار، آنها را میانبر میداند و از کششهای روانی که بیشتر سازوکارهای روانی و گاهی سازوکارهای دفاعی روانی هستند، استفاده میکنند.»
قراملکی تاکید میکند: «سودجوها از موج این ناامیدیها استفاده میکنند و امیدهای واهی میدهند وگرنه هیچ دلیلی ندارند، چون موجه نیستند. در واقع محتوای این سمینارها و بستهها تخدیرهایی هستند که ریشه در ذهن دارند و خیالپردازیها را تقویت میکنند و حتی امیدهای تخیلی و وهمی و پنداری پیدا میکنند. ریشهاش این است. در نتیجه اگر افراد، کمی خردورزی و سنجشگری را در خود بالا ببرند، دیگر در دام این خیالپردازیها نمیافتند.» وی در پاسخ به این سوال که نقش آموزش در جلوگیری از سوداگری سودجویان تا چه حد است، نیز میگوید: «طبیعتا اگر آموزشهای سنجشگری و تفکر انتقادی و خردورزانه و آگاهی و بصیرت بیشتری بدهیم طبیعتا میدانی برای این مباحث نمیماند.»
قراملکی تصریح میکند: «درحالحاضر ما در سواد عمومی چندان تلاش نمیکنیم. این شرایط به سواد عمومی مربوط است. فقط هم محدود به خواندن و نوشتن نیست.»
کارکرد رسانه در ارتقای سواد عمومی
بدون تردید، علم روانشناسی، با نگاه کارشناسانه و تخصصی به معضلات و آسیبهای روحی و روانی، زمینه رفع آن را فراهم میکند. در بسیاری از موارد، عنصر و مولفه پیشگیری، یکی از ضروریاتی است که با ورود بهموقع علم روانشناسی، امکان حصول آن به نحوی شایسته و موثر فراهم میشود.
قید و ذکر تمامی این اوصاف، نشان و موید نقش و اهمیت علم روانشناسی در زندگی و جامعه است که در فقدان و خلأ آن، بروز چالشها و مصیبتهای فراوان دور از ذهن نخواهد بود.
اگرچه مراجعه به روانشناس در میان برخی از طبقات و گروههای اجتماعی همچنان با معذوریتها، ملاحظات و گاهی اَنگهای اجتماعی همراه میشود اما بهواسطه تاثیرگذاری این رشته در مهار و کنترل برخی مشکلات و نارساییهای روحی، روانی، عاطفی، رفتاری و... نمیتوان نقش برجسته و سازنده این حرفه تخصصی را نادیده گرفت.
همین اهمیت و ضرورت باعث شده تا با وجود برخی از نگاههای عوامانه به مسئله روانشناسی، استقبال از سمینارها و کتب مرتبط با روانشناسی در میان عموم افراد و طبقات متعدد اجتماعی به میزان قابلتوجهی افزایش یابد.
چگونه پولدار شویم؟ رمز موفقیت، شیوههای جذب مخاطب تنها نمونهای از موضوعات متنوع و متعدد چنین سمینارهایی محسوب میشود که هرازچندگاهی شاهد برگزاری آن در کلانشهرهایی همچون تهران و... هستیم.
در طول سالهای اخیر، با افزایش استقبال از این سمینارها، عدهای سودجو نیز به تکاپو افتادهاند تا با برگزاری چنین سمینارهایی، به کسب درآمدهای آنچنانی مبادرت ورزند؛ سمینارهایی که برخی از آنها فاقد هرگونه محتوا، پایه و مبانی علمی و تخصصی است.
متاسفانه اخیرا برگزاری برخی سمینارهای بیمحتوا که عمدتا وجه کاسبکارانه آن بر ابعاد دیگر آن غلبه میکند، به ابزاری برای خالیکردن جیب مردم تبدیل شده است.
در نهایت کارشناسان بر این باورند که این سمینارهای بهاصطلاح تخصصی اما در واقع بیمحتوا، باعث میشود تا جایگاه سمینارهای علمی و کارشناسانه نیز مخدوش شود. بههرحال برگزاری سمینارهایی بامحتوا و بر مبنا و چارچوب تخصصی و علمی و اخذ هزینه بابت برگزاری آن از سوی کارشناسان و صاحبنظران این حوزه، میتواند با توجیهات منطقی خاص به خود همراه باشد. آنچنان که یک پزشک، معلم، خلبان، نیروی خدماتی، فنی، مهندسی و...در ازای مشاوره و ارائه خدمات خویش، حقالزحمه دریافت میکند، اخذ مبالغی از مخاطبانِ و متقاضیان حضور در همایشهای اینچنینی، امری غیرعادی و مذموم محسوب نمیشود.
اما آنچه باعث آسیب به وجاهت سمینارهای روانشناسی میشود، تکاپوی عدهای از افراد سودجو برای برگزاری چنین همایشهایی است که جز دریافت پول، به هیچچیز دیگری نمیاندیشند. تحولات اجتماعی در طول سالیان اخیر باعث شده تا عدهای بهدنبال کسب نتیجه دلخواه خویش در کوتاهترین زمان ممکن باشند.
همین نگرش به عامل و انگیزهای برای حضور در سمینارها و همایشهای اینچنینی مبدل شده و گاهی مشاهده میشود سخنرانان این همایشها که درواقِعِ امر، از تخصص کافی برای اجرای سمینارهای اینچنینی و ارائه مشاوره علمی و کارشناسانه برخوردار نیستند، با بیان جملاتی خاص، ذهن و اندیشه مخاطب را تخدیر و تسخیر میکنند.
کم نیستند افرادی که بعد از مدتی، به حضور در سمینارهای مورد اشاره عادت میکنند، و مبالغ سنگینی را برای استمرارِ حضور در چنین همایشهایی پرداخت میکنند، بدون آنکه ثمره و نتیجهای جدی موثر، در زندگی و نگرش آنها ایجاد شود. یکی از چالشها و معضلات سمینارهای اینچنینی، به بیراهه کشیدهشدن مخاطبان در مقابله و مدیریتِ آسیبها و فراز و نشیبهای زندگی است.
سخنرانان، این مجالس و همایشهای غیرتخصصی، عمدتا تجربیات شخصی زندگی خویش را با ادبیاتی در ظاهر جذاب ارائه میکنند. متاسفانه گاهی مباحث و مواردی در جلسات مذکور مطرح میشود که نهتنها کمکی به مخاطبان نمیکند، بلکه با دادن آدرسهایی غلط، آنها را با مشکلات و چالشهای بیشتری همراه و همگام میسازد و بهنوعی ذهن و اندیشه مخاطبان را تخدیر میکند. میطلبد دستگاههای نظارتی با جدیت مضاعف نسبت به این مسئله ورود کنند و با عوامل برگزاری چنین همایشهای غیرعلمی و غیرکارشناسی برخوردهای لازم را اعمال کنند، در غیر این صورت بهتدریج، تبعات و پیامدهای این سمینارها، میتواند با مخاطرات و آسیبهایی همراه شود که جبران آن بهسادگی امکانپذیر نخواهد بود.
نظر شما