۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۵
کد خبر: ۱۱٬۶۶۰

آگاه: خوش آمدید. اکنون شما در یک کارگاه عظیم ایستاده‌اید. دیوارها نیمه‌کاره، داربست‌ها و اسکلت‌های فلزی برجای‌مانده و نقشه‌های پراکنده روی میز، حکایت از پروژه‌ای دارند در انتظار، انتظارِ معمارانش، بله، شما!  اینجا دانشگاه تراز انقلاب اسلامی است؛ کارگاهی که باید در آن، «انسان تراز» ساخته شود. اما ابزارها گرد معاصرت گرفته و معماران جوان (شما دانشجویان عزیز) میان سنت‌های به‌ظاهر ناکارآمد و مدرنیته بی‌ریشه سرگردان‌اند. بگذارید همین ابتدا نهایت حرفم را برایتان بگویم، حرکت فکری شمای دانشجو، چراغی است برای روشن کردن این کارگاه. چراغی که نه با نفت، که با «عقلانیت انقلابی» روشن می‌شود.

سنگینی سنت‌های ناکارآمد
دیوارهای دانشگاه، گاه به‌جای محافظت، زندانی می‌کنند؛ سنت‌هایی مانند شیوه‌های تدریس خشک، نمره‌محوری و جدایی علوم انسانی از علوم دینی، مانند زنجیرهایی هستند که حرکت به‌سمت نوآوری را کند می‌کنند. دانشجو در این فضا یا تسلیم می‌شود یا شورش می‌کند. راه‌حل، بازتعریف کلاس درس و تبدیل کلاس‌ها به «میدان نبرد اندیشه‌ها» است. تصور کنید، تدریس فیزیک با الهام از آیات قرآن درباره نظم هستی یا تحلیل جامعه‌شناسی با تکیه بر نهج‌البلاغه تا چه میزان می‌تواند لذت‌بخش باشد.
البته در چنین کلاس درسی نمره باید به‌مثابه ابزار باشد، نه هدف. یعنی باید سیستم ارزیابی طراحی شود که مهارت‌های عملی، خلاقیت و مسئولیت‌پذیری را می‌سنجد، نه حفظیات را.

طوفانِ جهانی‌شدن و هویت شکسته
بیرون از پنجره‌های کارگاه، طوفانی به‌نام جهانی‌شدن می‌وزد. گاه طوفان چنان شدید است که نقشه‌ها را پراکنده و هویت‌ها را خرد می‌کند. دانشجویان میان دو انتخاب گیر کرده‌اند: خود را در آغوش فرهنگ غالب بیندازند، یا در لاک دفاعی فروبروند؟
در دید نخست، به نظر می‌رسد استفاده از شیشه‌های رنگی به جای دیوار و ایجاد پنجره‌هایی (دوره‌های بین‌المللی) که نور جهان را با فیلتر هویت اسلامی وارد کنند می‌تواند راهگشا باشد؛ مثلا، همکاری با دانشگاه‌های خارجی برای پروژه‌های مشترک با محوریت «عدالت جهانی» یا «اخلاق زیستی» و نیز در کنار آن، ترجمه گفتمان انقلاب به زبان دیجیتال! یعنی تولید محتواهای علمی در پلتفرم‌هایی مانند یوتیوب یا کلاس‌های آنلاین با رویکرد تبیین عقلانیت شیعی.

آتشِ بی‌دودِ انفعال
در گوشه‌ای از کارگاه، گروهی از دانشجویان روی نیمکت‌ها لم داده‌ و به صفحه موبایل‌هایشان خیره شده‌اند. اینجا نه خبری از شور انقلابی است، نه از جست‌وجوی حقیقت. این آتش بی‌دود، نشانه‌ انفعالی است که دانشگاه را به خوابگاه تبدیل کرده است. در چنین وضعیتی احیای میدان عمل بسیار ضروری می‌کند. مانند راه‌اندازی «کارگاه‌های پروژه‌محور» که دانشجویان را به حل مسائل واقعی جامعه (مانند فقر، آلودگی هوا، یا بحران آب) وادار کند. درحقیقت دانشجو باید در قامت کنشگرِ حکمت‌جو، به تشکیل گروه‌های دانشجویی که مثلا در محله‌ها به آموزش کودکان محروم یا مشاوره خانواده‌ها می‌پردازد، همت بگمارد.برای حرکت از کارگاه و رسیدن به طلایه‌های آرمان‌شهر، تشکیل تیم‌های بینارشته‌ای و گردهم‌آوردن دانشجویان مهندسی، فلسفه و هنر برای طراحی «شهر هوشمند اسلامی» که در آن، فناوری با اخلاق همزیستی دارد ضروری است. برای تحقق این مهم باید دانشگاهِ بدون مرز داشت، یعنی ایجاد شبکه‌ای از دانشگاه‌های انقلابی در سراسر جهان که پروژه‌های مشترک مبتنی بر ارزش‌های اسلامی را پیش ببرند و گنجینه‌ای دیجیتال حاوی پایان‌نامه‌ها و مقالاتی که به مسائل امت‌سازی با رویکرد اسلامی پرداخته‌اند.

از خاکستر تا آتش
دانشگاه تراز انقلاب اسلامی، نه ساختمانی با دیوارهای سنگی، که فانوسی است که باید همواره روشن بماند. دانشجو، نگهبان این ره‌نماست. او باید بیاموزد که این آتش را نه با هیزم تقلید، که با زغالِ سرخ «عقلانیت انتقادی» و «اخلاق جهادی» زنده نگه دارد. همان‌گونه که امام‌خمینی(ره) فرموده‌اند، دانشگاه باید مبدأ همه تحولات باشد؛ تحولی که از کارگاه کوچک ولی پویا و خلاق ذهن دانشجو آغاز می‌شود و تا بازسازی جهان امتداد می‌یابد.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.