۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۰:۵۱
کد خبر: ۱۱٬۶۶۲

پایه‌های فکری تاریخ می‌سازد

کراوات‌های خونی

بهروز دلاور ـ آگاه مسائل بین الملل

 کاری ندارم که توپ دست‌ساز هیلانگ‌جیانگ، قدیمی‌ترین سلاح جهان است یا تفنگ پیستولی شارل پنجم؟ چه کسی آن را اختراع کرده است؟ در چه تاریخی ساخته شده است؟ امروزه ساخت سلاح‌های جنگی به‌قدری متنوع و پیشرفت کرده که دیگر سخن گفتن از توپ دست‌ساز هیلانگ‌جیانگ و تفنگ پیستولی شارل پنجم خنده‌آور است.

آگاه: هرچند برای یک نیروی نظامی، آگاهی از جدیدترین نسل فناوری‌های جنگی یک ضرورت است اما برای من در این یادداشت هیچ اهمیتی ندارد. این بماند برای دانشجویان رشته‌های نظامی و تولیدکنندگان انواع سلاح‌های جنگی. در سه قرن اخیر، با استفاده از انواع سلاح‌های نظامی که ازسوی اندیشمندان و مبتکران اختراع شده، ده‌ها نسل‌کشی اتفاق افتاده است. یک‌بار گزارش کشتار وحشیانه سرخ‌پوستان را در صفحات تاریخ می‌بینیم و باری دیگر نسل‌کشی چند میلیونی هیتلری را می‌خوانیم. لازم نیست راه دور برویم. مگر قتل‌عام پنج‌هزار انسان غیرنظامی به دست صدام بی‌کفایت در حلبچه را فراموش کرده‌ایم؟ اکنون نیز با صحنه دلخراش قتل‌عام ده‌ها هزار زن و کودک فلسطینی، مواجه هستیم که تصاویرش چشمانمان را متعجب ساخته و قلب‌هایمان را آزرده کرده است.
 بشر به چه بیماری مزمنی گرفتار شده که این صحنه‌های دلخراش را می‌خواند و می‌بیند اما به سادگی از آن عبور می‌کند؟ مبتنی بر کدام پایگاه فکری، جنگ‌افروزی در خدمت سرمایه‌داران قرار گرفته است؟ همه می‌دانیم که پیشرفت علم و دانش در حوزه‌های گوناگون دانشی بسیار گران‌قیمت است اما براساس کدام عقلانیت، دانش‌های تولیدشده، در خدمت نسل‌کشی‌های تاریخ و هوسرانی‌های زودگذر قرار گرفته است؟ چرا به بهانه تمدن‌گرایی، دانش در مسلخ ثروت‌اندوزان به فنا می‌رود؟ باز هم همان جمله معروف که علم بهتر است یا ثروت؟ معلوم است که برای به ظاهر اربابان جهان، ثروت شیرین‌تر از عسل است. جان انسان هم برایشان ارزشی ندارد، چه برسد به علم.
اینها را ننوشتم تا توصیه‌ای برای قتّال‌های تاریخ باشد. به قول معروف، اینها اگر نکشند باید تعجب کنیم. جانیان کراوات‌زده آنقدر بی‌چشم و روی‌اند که وقاحت را شرمنده کرده‌اند.
مسئله اصلی، عقلانیت دانشگاه و دانشجو و نیز دانشی است که تولید می‌کند. این سه رکن علم را عقلانیت و پایه‌های فکری معین می‌سازند. در یک مکتب فکری، دانشگاه و دانشجو در اختیار ثروت‌اندوزی بیشتر حتی به قیمت ازدست‌دادن جان انسان‌ها قرار می‌گیرد و در مکتبی دیگر سرمایه‌ای برای گسترش توحید، ایجاد صلح و آرامش بشر است.
براساس یک عقلانیت دانشجو ترسو و ملاحظه‌گر تربیت می‌شود تا اهداف سلطه‌طلب‌های عالم را تامین کند؛ لذا حاضر است به بهانه دوهزار پول بی‌ارزش دنیا مهاجرت کرده و هویت انسانی خودش را پایمال کند اما در عقلانیتی دیگر، دانشجو آزاد و شجاع تربیت می‌شود. پیوسته به‌دنبال رهایی مظلومان و دلشکستگان عالم است؛ لذا حاضر می‌شود رتبه A، رشته فیزیک پلاسما، در دانشگاه کالیفرنیای آمریکا را رها کرده و برای نجات محرومان، بهترین امکانات، شغل و حقوق را به‌سادگی رها کند. عقلانیت و پایه‌های فکری زیرساخت هر انسان یا مجموعه یا ملتی به شمار می‌رود. دانشجو و غیردانشجو، کارمند و غیرکارمند، کاسب و غیرکاسب و حتی طلبه و غیرطلبه نمی‌شناسد. مسیر زندگی انسان را تعیین می‌کند. هویت او را شکل می‌دهد. افق‌های زندگی او را طراحی می‌کند. جهت حرکت‌های علمی، اجتماعی، سیاسی و مبارزاتی او را معین می‌سازد. نظام فکری نه‌تنها سمت‌وسوی جمعیت‌های بزرگ را روشن می‌کند؛ بلکه گاهی تمدن‌ساز نیز می‌شود. اصلا تمدن را زیربنای فکری معنا و هویت می‌بخشد. فلسفه بسیاری از فجایع تاریخ را در پایه‌های فکری و زاویه دیدشان به جهان آفرینش می‌یابید.پایه‌های فکری می‌تواند دانشگاه را به نهادی علمی برای افزایش جنگ‌افروزی، کاهش حیا در جامعه، ترسو بارآوردن دانشجویان، فروریختن امید به زندگی میلیون‌ها انسان تبدیل کند و نیز می‌تواند آن را محملی برای حاکمیت توحید، ارتقای سطح آرامش، استقرار عدالت اجتماعی، رشد اخلاق و معنویت و... قرار دهد. پایه‌های فکری همان‌گونه که می‌تواند تاریخی درست کند سرشار از ظلم و ستم، می‌تواند ایمانی پویا درراستای برقراری صلح و امنیت را پیش رویمان قرار دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.