آگاه: این سه موضوع نشان میدهد ابتکار عمل در دست تهران است، نه کاخ سفید؛ برخلاف فضاسازیهای پُر سروصدای ترامپ، در واقع او از مسائل منطقه و موشکی به مسئله هستهای محدود شده و این مذاکرات نه پدیدهای بیسابقه است، نه امری شگرف که باید از آن ذوقزده شد.
مذاکره غیرمستقیم با آمریکا «معجزه تازهای» نیست. این روند در طول چهار دهه گذشته همواره جریان داشته؛ از دوران تبادل پیامها در جنگ، تا مذاکرات امنیتی در عراق و قطر، گفتوگوهای مربوط به آزادی زندانیان، رفع انسداد پولهای بلوکهشده، و حتی مذاکرات هستهای در دولتهای مختلف. نه دوران ترامپ در این مسیر توقف ایجاد کرد، نه جریان غربگرای داخلی باید آن را فتحالفتوح جلوه دهد. باید مراقب بود در دام تبلیغات نیفتیم تا این مسیر تکراری را بهعنوان فتح باب تازه جا نزنند.
با اینحال، ترامپ در اقدامی شتابزده و از سر نیاز داخلی، مدعی شد که مذاکرات مستقیم بوده است؛ ادعایی نادرست که بیشتر برای مصرف داخلی و بهرهبرداری رسانهای در آمریکاست. چنین تحریفهایی باید بیدرنگ افشا تا معلوم شود که در این صحنه، آمریکا محتاج تماس است، نه جمهوریاسلامی.
جریان ضدانقلاب در تلاش است با برجستهسازی روایت مذاکره با قاتل فرمانده مقاومت، بر احساسات عمومی موجسواری کرده و رویکرد نظام را در افکار عمومی تخریب کند و آن را عقبنشینی بنمایاند؛ این درحالی است که ترامپ از شروط اولیه خود کوتاه آمده نه ایران. مذاکره غیرمستقیم آن هم در موضوع هستهای، نه نشان از مماشات دارد و نه خلاف اصول مقاومت است؛ بلکه صرفاً راهبردی عقلانی برای منحرفکردن فشارهای اقتصادی و حفظ منافع ملی و اصول اصلی نظام در شرایط پیچیده جهانی است.
آنچه در این میدان مهمتر از اصل مذاکره است، «نحوه روایت» آن است. تجربه دهها مورد مذاکره با آمریکا بهوضوح نشان داده که نمیتوان از دل میز گفتوگو با واشنگتن، معجزه اقتصادی انتظار داشت. مذاکره، ابزار تاکتیکی برای خنثیسازی فشار است، نه عصای جادویی.اما خطر اصلی در این مسیر، پدیدهای است بهنام مذاکرهزدگی. نگاه شرطی به مذاکرات، بزرگترین آسیب به اقتصاد ملی و روحیه خودباوری است. دولتمردان و رسانههایی که خواسته یا ناخواسته همهچیز را به نتیجه گفتوگوها گره میزنند، نهتنها در خدمت مردم نیستند، بلکه خواسته یا ناخواسته به تقویت عملیات روانی دشمن کمک میکنند. اقتصاد کشور باید بر مبنای توان داخلی و برنامهریزی مداوم، مدیریت شود، نه انتظار برای امضای ترامپ دیوانه. مذاکره اگر از موضع اقتدار و برای حفظ منافع ملی باشد، نشانه انعطاف بهموقع و عقلانیت در حکمرانی است. اما شرط این عقلانیت، روایت دقیق، مقاومت هوشمند و اجتناب از هیجانزدگی رسانهای است. میدان رسانه و گفتوگو، ادامه میدان جهاد است فقط با زبانی دیگر. همانقدر که فریب دشمن در میدان خطرناک است، فریب روایت او در رسانهها نیز تهدیدی خاموش اما جدی است.
۲۲ فروردین ۱۴۰۴ - ۲۳:۱۱
کد خبر: ۱۲٬۰۳۵
نبرد اصلی مسقط دیپلماتیک نیست، رسانهای است
معجزهای رخ نخواهد داد!
محمد مقدم ـ دبیر گروه فضای مجازی
جمهوریاسلامی ایران، پس از ماهها فضاسازی رسانهای غرب و تلاش و تهدید واشنگتن برای تحمیل مدل دلخواه خود، موفق شد سه اصل کلیدی را در دور جدید مذاکرات تثبیت کند: نخست، مذاکره فقط درباره مسئله هستهای است؛ دوم غیرمستقیمبودن مذاکرات و سوم تعیین محل آن در مسقط عمان.
نظر شما