۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۸
کد خبر: ۱۲٬۵۹۳

بازدارندگی هوشمندانه و تهاجمی

دیپلماسی مقاومت فعال

محمد حائری شیرازی ـ آگاه مسائل سیاسی

در منطق رهبر انقلاب، اصل بر مقاومت فعال است؛ مقاومتی که نه انفعال است، نه تعصب، بلکه نوعی بازدارندگی هوشمندانه و تهاجمی است. رهبری همواره تاکید کرده‌اند که جمهوری اسلامی اهل مذاکره است، اما نه با هر کسی، نه در هر زمانی و نه تحت هر شرایطی. از نظر ایشان، مذاکره وقتی مشروع و سودمند است که زمینه آن از موضع قدرت و عزت فراهم شده باشد، نه تحت فشار و تهدید.

دیپلماسی مقاومت فعال

آگاه: به همین دلیل، ایشان با وجود بدبینی مکرر نسبت به نیت آمریکا، در مقاطعی اجازه مذاکره را صادر کردند– مانند مذاکرات اخیر– تا هم ملت ایران از مسیر تجربه شخصی به واقعیت آمریکا پی ببرد و هم مشروعیت‌زدایی از ادعاهای آمریکا در سطح بین‌الملل به‌طور عینی محقق شود. در واقع، اجازه مذاکره، نه از روی اعتماد به طرف مقابل، بلکه برای برهم‌زدن زمین بازی طراحی‌شده دشمن و از موضعی پیش‌دستانه صورت گرفت.

دیپلماسی مقاومت فعال
برخلاف ترامپ که در مذاکرات به‌دنبال تصویرسازی از «برد شخصی» بود، رهبر انقلاب همواره بر حفظ عزت ملی تاکید داشتند. ایشان بارها تصریح کردند که مذاکره نباید ملت ایران را تحقیر کند یا به دشمن احساس سلطه بدهد. مهم‌تر اینکه، رهبری همواره شرط هرگونه توافق را تضمین‌پذیری، قابل راستی‌آزمایی بودن و عادلانه بودن آن دانسته‌اند. این شروط عملا ابزار خنثی‌سازی ترفندهای فریبکارانه طرف مقابل بود. در واقع، می‌توان گفت رهبری به جای افتادن در بازی مذاکره ترامپ، خود طراح یک بازی بزرگ‌تر شدند؛ بازی‌ای که در آن دشمن با هزینه‌ خودش بی‌اعتمادی‌اش را بر جهان آشکار کرد و همزمان ایران توانست ضمن حفظ اصول، افکار عمومی داخلی و جهانی را با خود همراه سازد.

دیپلماسی مقاومت فعال؛ ضدبازی در برابر بازی رسانه‌ای
در مواجهه با سناریوی مذاکره‌سازی ترامپ– که هدفش بیش از آنکه توافق واقعی باشد، ساختن یک پیروزی تبلیغاتی برای مصرف داخلی و بین‌المللی بود– رهبر انقلاب اسلامی از راهبردی بهره گرفتند که می‌توان آن را «دیپلماسی مقاومت فعال» نام نهاد؛ رویکردی که همزمان به تثبیت اصول بنیادین انقلاب وفادار است و هم به ظرافت‌های صحنه دیپلماسی واقف.
مقاومت فعال، برخلاف تصور سطحی از مفهوم مقاومت، نه‌تنها به معنی
«نه گفتن» صرف به مذاکره نیست، بلکه به معنای حضور هوشمندانه در صحنه، با هدف مهار طرف مقابل و مدیریت بازی در زمین خودی است. در این چارچوب، رهبر انقلاب اجازه مذاکره را زمانی صادر می‌کنند که زمین بازی نه به نفع دشمن، بلکه حداقل در حالت تعادل یا برتری نسبی جمهوری اسلامی باشد. این همان چیزی است که از آن با تعبیر "نرمش قهرمانانه" یاد کردند؛ نرمشی که برخلاف سازش، مبتنی بر قدرت و پیش‌دستی است. در مقابل ترفندهای تبلیغاتی ترامپ– از توییت‌های تهدیدآمیز تا دعوت‌های ظاهرا بی‌پیش‌شرط برای گفت‌وگو– رهبر انقلاب با اتخاذ موضعی ثابت اما شفاف، صحنه را به نفع ایران بازتعریف کردند. نمونه‌ روشن آن، رد صریح مذاکره در دوران فشار حداکثری بود؛ همان‌زمانی که ترامپ شدیدترین تحریم‌ها را اعمال کرد و انتظار داشت ایران از سر استیصال پای میز بیاید. اما رهبری با این جمله که "نه جنگ خواهد شد و نه مذاکره" صحنه را بستند و در عوض، ایران وارد مرحله‌ای از افزایش قدرت منطقه‌ای، پیشرفت برنامه‌های علمی و نیز بی‌اثر کردن تحریم‌ها از طریق ابتکارات داخلی و تعاملات راهبردی با کشورهای غیردشمن شد. در واقع، رهبر انقلاب نشان دادند که می‌توان مذاکره را از حالت انفعالی به موقعیتی فعال و محاسبه‌گرانه بدل کرد. این یعنی نه تسلیم، نه قطع رابطه کامل، بلکه حفظ ابتکار عمل. آنان نگذاشتند مذاکره به ابزاری برای فشار تبدیل شود. بلکه خود آن را به چالشی برای اعتبار و انسجام دشمن بدل کردند. نتیجه این بازی معکوس، چیزی بود که حتی بسیاری از ناظران غربی هم به آن اذعان کردند: ترامپ نتوانست هیچ دستاورد ملموسی از سیاست فشار حداکثری علیه ایران کسب کند. اکنون می‌توان با اطمینان گفت که رهبر انقلاب در مواجهه با مسئله مذاکره، به‌ویژه با قدرت‌هایی چون آمریکا، از یک منطق عملی دقیق، پیوسته و حساب‌شده پیروی کرده‌اند؛ منطقی که در آن، اصول بنیادین سیاست خارجی– همچون استقلال، عزت، نفی سلطه و حفظ تمامیت کشور– هرگز تغییر نمی‌کند، اما نوع مواجهه با شرایط، بسته به مختصات زمان و زمین، قابل تنظیم و مدیریت است. تفاوت اساسی در اینجاست: برای ترامپ، مذاکره ابزار قدرت‌نمایی فردی بود؛ برای رهبری، مذاکره اگر هم صورت بگیرد، باید ابزار تامین منافع ملت باشد. رهبری با اجازه‌ دادن به مذاکره در برهه‌ای خاص، نه عقب‌نشینی کردند و نه دچار تناقض شدند، بلکه یک «نرمش تاکتیکی» را با هدف آشکارسازی چهره واقعی دشمن، مستندسازی بی‌اعتمادی و عبرت‌آموزی برای آینده در پیش گرفتند.
در برابر «مذاکره‌نمایی» ترامپ، «دیپلماسی مقاومت فعال» رهبر انقلاب ایستاد؛ دیپلماسی‌ای که با اتکا به صبر راهبردی، محاسبه دقیق از قدرت و ضعف دشمن و تسلط بر افکار عمومی جهانی، توانست آنچه را که بازیگر آمریکایی برای خود پیروزی می‌پنداشت، به شکست پرهزینه‌ای تبدیل کند. پاسخ به سؤال نخست یادداشت، اکنون روشن است: رهبر انقلاب نه‌تنها دارای منطق عملی ثابتی در مسئله مذاکره هستند، بلکه این منطق، به‌گونه‌ای طراحی شده که همزمان هم اجازه ابتکار را به دیپلماسی می‌دهد و هم از اصول عبور نمی‌کند. این همان چیزی است که می‌توان آن را «سیاست‌ورزی مومنانه» و «عقلانیت انقلابی» نامید؛ الگویی که در دنیای پرآشوب سیاست امروز، نمونه‌ای کمیاب اما کارآمد از رهبری راهبردی به شمار می‌آید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.