آگاه: احزاب حریدی به نخست‌وزیر اولتیماتوم داده‌اند که اگر تا اواسط هفته آینده قانون معافیت از خدمت نظامی حریدی‌ها به تصویب نرسد آنها از ائتلاف خارج خواهند شد. این تهدید در حالی صورت می‌گیرد که حریدی‌ها از اصلی‌ترین پایه‌های ائتلاف راست‌گرای نتانیاهو محسوب می‌شوند و خروج آنها می‌تواند به فروپاشی کابینه بینجامد. منابع سیاسی می‌گویند که نتانیاهو با یکی از دشوارترین بحران‌های سیاسی خود مواجه است و گزینه‌های محدودی پیش‌رو دارد. او ترجیح می‌دهد که اگر قرار بر فروپاشی کابینه باشد، این امر به دلایلی «سیاسی یا امنیتی» رخ دهد تا اینکه به دلیل عدم تصویب یک قانون بحث‌برانگیز مذهبی از سوی متحدان سنتی‌اش کنار گذاشته شود. از سوی دیگر صهیونیست‌ها به غزه حمله‌ور شده‌اند تا به خیال خودشان آنجا را با خاک یکسان کنند و مدعی شوند نام و اثری از «غزهِ مقاوم» وجود ندارد اما نه سرنگونی حماس حاصل شده، نه بازدارندگی برقرار گشته و نه اسرا آزاد شده‌اند. غیاب هرگونه «شاخص موفقیت» نشان از بن‌بست استراتژیکی دارد که نه‌تنها ارتش بلکه جامعه اسرائیل را نیز در ابهام فروبرده است. شکست در تعیین یک چشم‌انداز پیامدهای عمیقی برای جایگاه منطقه‌ای تل‌آویو دارد. نبردهای فرسایشی و هزینه‌های بی‌حاصل عملیات نظامی ارتش اسرائیل که بارها در مناطق تکراری صورت گرفته، از منظر بسیاری از تحلیل‌گران نتیجه‌ای جز فرسایش نیرو و افزایش نارضایتی عمومی نداشته است. غزه، رفح، شفا و فیلادلفیا بدل به نمادهایی از رفت‌وبرگشت‌های بی‌نتیجه شده‌اند؛ در حالی که مقاومت فلسطینی همچنان فعال است و حتی در عرصه‌های دیپلماسی و رسانه‌ای دست بالا را دارد. در حالی که تهدیدهای امنیتی از غزه به کرانه باختری، شمال فلسطین اشغالی، دریای سرخ و حتی عرصه سایبری گسترش یافته‌اند، «امنیت داخلی» که نتانیاهو وعده آن را داده بود، هنوز غایب است. اختلافات درون دولت، ناتوانی در تصمیم‌گیری درباره آتش‌بس یا ادامه جنگ و شکاف میان مردم و نهادهای امنیتی، تصویری از یک جامعه دچار بحران اعتماد و تردید به نمایش می‌گذارد. نارضایتی ترامپ از ادامه این وضع نیز مسئله دیگری است که فشارها بر نتانیاهو را تشدید کرده است و ازاین‌روی مسئله شکاف میان ترامپ و نتانیاهو را بیش از پیش برجسته می‌کند. اخیرا سران انگلیس، فرانسه و کانادا با انتشار بیانیه‌ای مشترک، ضمن محکوم‌کردن سیاست‌های کابینه نتانیاهو در قبال غزه، خواستار پایان فوری حملات نظامی و محاصره این منطقه شدند و هشدار دادند در صورت تداوم این وضعیت، اقدامات تنبیهی از جمله اعمال تحریم علیه اسرائیل در دستور کار قرار خواهد گرفت. مورد دیگری که حائز اهمیت است توافق‌نامه شراکت میان اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی است. در همین راستا «کایا کالاس» هماهنگ‌کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا، اعلام کرد که خواستار بازنگری در این توافق شده و گفت که اکثریتی قوی در درون اتحادیه از این درخواست حمایت می‌کنند. او افزود: وضعیت در غزه فاجعه‌بار است و نیاز به فشار سیاسی دارد. ماریا مالمِر استینرگارد، وزیر خارجه سوئد نیز اعلام کرد که کشورش برای اعمال تحریم‌هایی علیه وزرای اسرائیلی در چارچوب اتحادیه اروپا تلاش خواهد کرد. وزیر خارجه هلند نیز خواستار بازنگری در ماده دوم این توافق‌نامه شده است؛ ماده‌ای که اسرائیل را ملزم به رعایت حقوق بشر می‌کند. فرانسه نیز از کمیسیون اروپا خواسته بررسی کند که آیا رژیم صهیونیستی تعهدات خود ذیل توافق‌نامه شراکت را رعایت کرده یا خیر. به‌هرحال روابط ترامپ با نتانیاهو به مرحله‌ای از تنش رسیده که حتی حمله اخیر به کارکنان سفارت این رژیم نیز نتوانسته آن را ترمیم کند زیرا اختلاف پیرامون جنگ غزه، رابطه با ایران و خواسته‌های بی‌پایان تل‌آویو، واشنگتن را به سمتی کشانده است که در برخی موارد مجبور به جداکردن منافع خود از منافع این رژیم شده است. شبکه خبری سی‌ان‌ان گزارش داد که دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا تمایل دارد توافقی در خصوص جنگ غزه حاصل شود اما بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، آمادگی لازم را برای این امر ندارد. به گفته یکی از منابع نزدیک به ترامپ ناامیدی وی از نتانیاهو حتی پیش از شدت‌گرفتن تحولات خونین اخیر در جنگ آغاز شده بود. این نارضایتی زمانی آشکارتر شد که نتانیاهو پیش از دیدار با ترامپ، با «مایکل والتز» (مشاور امنیت ملی برکناری شده آمریکا) درباره گزینه‌های نظامی علیه ایران گفت‌وگو کرد. دولت ترامپ به این رژیم فشار آورده تا کمک‌های بیشتری به نوار غزه وارد کند و دولت ترامپ تحت‌فشار آمریکا این مسئله را پذیرفته است. ترامپ در موارد مهمی نیز یک سیاست جداگانه نسبت به منافع رژیم صهیونیستی اتخاذ کرد است که از جمله آن دستیابی به توافق آتش‌بس با انصارالله در یمن بدون اطلاع و دخیل کردن رژیم صهیونیستی و تصمیم برای سفرنکردن به سرزمین‌های اشغالی در سفر اخیرش به منطقه، موضوعی که از سوی بسیاری از کارشناسان به‌عنوان بی‌اعتنایی آشکار تعبیر شده است. مسائل فوق منجر به آن شده است که فشارهای داخلی علیه کابینه نتانیاهو و جنگ غزه شدت بیشتری پیدا کند و انتقادات داخلی و سرزمین‌های اشغالی در رابطه با مدیریت جنگ بیش از پیش شود و سیاست‌مداران رژیم صهیونیستی، نتانیاهو را متهم به نسل‌کشی و کشتار کودکان در غزه کردند. اگر از تنش‌های ترامپ و نتانیاهو بگذریم، باید به وضعیت آشفته‌ای که در رژیم صهیونیستی ایجاد شده است اشاره کنیم، شرایطی که به اعتقاد یک کارشناس صهیونیستی، اسرائیل را در آستانه فروپاشی قرار داده است. اورن یحیی شالی،م از موسسان ابتکار یهودیت اعلامیه استقلال، در گفت‌وگو با روزنامه عبری یدیعوت آحارونوت، وضعیت جاری در اراضی اشغالی را نبردی موجودیتی توصیف کرد و با ابراز نگرانی از فروپاشی نهادها و افزایش آشوب اقتصادی و اجتماعی در سرزمین‌های اشغالی تاکید کرد که این روند می‌تواند به اضمحلال ساختار رژیم صهیونیستی منجر شود. وی می‌گوید: بحران فعلی حاصل برخورد دو دیدگاه کاملا متضاد درباره یهودیت است؛ یکی مبتنی بر ارزش‌های دموکراسی و برابری - برگرفته از اعلامیه استقلال - و دیگری رویکردی افراطی است که توسط جریان‌هایی مانند اسموتریچ نمایندگی می‌شود و می‌خواهد رژیم صهیونیستی را به یک نظام دینی بنیادگرا بدل کند. شالوم با بیان اینکه اگر یهودیت اکثریت در تقابل با دموکراسی قرار بگیرد دیگر چیزی از دموکراسی باقی نخواهد ماند، گفت: افراط‌گرایان در عمل قصد لغو اعلامیه استقلال را دارند. این جنگ برای من به‌شدت شخصی است. من برای نجات دخترم ابیگیل می‌جنگم، نه برای صهیونیسم. بسیاری از دوستانم اسرائیل را ترک کرده‌اند. کارشناس صهیونیست، تصویری تیره از آینده این رژیم در سال ۲۰۴۸ ترسیم کرد که شامل؛ فروپاشی نهادها، سقوط خدمات عمومی، فرار سرمایه و نخبگان و بی‌اعتبارشدن رژیم صهیونیستی به‌گونه‌ای است که دیگر کسی تمایلی به زندگی در آن نداشته باشد. تبعات و پیامدهای چنین بحرانی موجودیت رژیم صهیونیستی را به خطر می‌اندازد و اظهارات سیاست‌مداران و کارشناسان صهیونیستی بیانگر عمق بحران مذکور و چالشی است که اکنون نتانیاهو در آن گرفتار شده است.