آگاه: طرح خلع سلاح حزبالله در شرایط کنونی ریشه در کجا دارد و این موضوع از کدام کشورها و افراد نشئت میگیرد؟
موضوع خلع سلاح در لبنان، موضوعی قدیمی است. در کنفرانس طائف در عربستان سعودی، پس از پایان جنگ داخلی ۱۵ساله میان گروههای مسیحی و مسلمان لبنانی، همه گروههای لبنانی در آنجا گرد هم آمدند و با یکدیگر آشتی کردند. در این کنفرانس، بر سر موضوع سلاح مقاومت بحث و جدل شد که آیا این سلاح باید باقی بماند یا خیر. نهایتا مصوب نشد که این سلاح به دولت تحویل داده شود. ازاینرو، سلاح مقاومت از کنفرانس طائف مشروعیت قانونی خود را کسب کرد. در غیر این صورت، مقاومت وجود داشته است و ربطی به مسائل دیگر ندارد. مقاومت زمانی شکل میگیرد که دشمن سرزمینی را اشغال کند و دولت آن کشور اشغال شده نتواند از نیروهای مسلح خود دفاع کند. مقاومت مردمی، چه در لبنان، چه در سوریه، چه در عراق (مانند حشدالشعبی) و چه در غزه (مانند حماس)، برای دفع اشغالگر مشروع است.
دومین مسئله این است که در تمام دولتهای متوالی که تشکیل میشدند، همه نخستوزیران در برنامههای کلی خود از سلاح مقاومت تحت عنوان مثلث «ملت، ارتش، مقاومت» حمایت میکردند. تا اینکه دولت کنونی روی کار آمد. این دولت، به دلیل گرایش به آمریکا و تمایل به آشتی با رژیم صهیونیستی، در دستور کار خود قرار داده است که سلاح حزبالله حتما باید تسلیم دولت شود تا اسرائیل بتواند بهراحتی وارد لبنان شده، آن را اشغال کند و شیعیان را قتلعام کند؛ همانند قتلعام دروزیها در سویدا یا قتلعام علویها که در شرق ساحل سوریه رخ داد. بنابراین سلاح مقاومت چیزی نیست که این دولت آن را تاسیس کرده باشد.
یکی از دلایل دیگر برای خلع سلاح این است که رژیم صهیونیستی به دنبال تحقق «اسرائیل بزرگ» یا «اسرائیل عظیم» است و موانع سر راه آن، مسئله سلاح مقاومت، حماس در غزه، حشدالشعبی و ایران هستند. اسرائیل (با کمک آمریکا) به ما حمله کرده است [اشاره به جنگهای گذشته]. بنابراین، هدف از خلع سلاح مقاومت حزبالله در این شرایط که اسرائیل فکر میکند پیروز جنگ شده و سوریه سقوط کرده و آنها سوریه را اشغال میکنند (در حالی که اینگونه نیست)، تضعیف مقاومت است. خلعسلاح حزبالله به این سادگی نیست. با وجود این، همانطور که سیدحسن نصرالله و سیدهاشم صفیالدین بشارت دادند، سلاح اصلی حزبالله دستنخورده باقی مانده است. حتی فرماندهانی که اسرائیل به شهادت رساند، بلافاصله جایگزین شدند؛ درست مانند جنگ ۱۲روزه که وقتی فرماندهان ردهبالای ما (شهید باقری، شهید سلامی، شهید حاجیزاده) به شهادت رسیدند، مقام رهبری بلافاصله جایگزینانی برایشان تعیین کردند و ما به رژیم صهیونیستی پاسخ دادیم. بنابراین، هدف از خلع سلاح، یکی نابودی حزبالله و دیگری توسعه و اشغال جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی است. این یک طرح آمریکایی –سعودی - اسرائیلی است که متاسفانه باید مردم را متوجه آن کنیم.
درباره اینکه سلاح حزبالله در چه زمانها و بزنگاههایی به کمک ملت و کشور لبنان آمده است، توضیح دهید.
حزبالله از سال ۱۹۸۲ تشکیل شد. خود حزبالله اعلام کرد که فلسفه و علت تاسیس این سازمان جهادی (مقاومت اسلامی لبنان یا حزبالله) دفع اشغالگر رژیم صهیونیستی از مرزهای لبنان، یعنی بیرونراندن دشمن از داخل سرزمینهای اشغالی است. این موضوع بهصراحت اعلام شده و هیچگاه سلاح حزبالله علیه گروههای مخالف خود یا دیگر گروههای مسلح در داخل لبنان به کار نرفته است.
برای اینکه این موضوع برای مردم ملموستر شود، باید بدانند که حزبالله لبنان همواره برای آزادکردن سرزمینهای اشغالی باقیمانده در طول مرزهای لبنان تلاش کرده است. هنوز هم بخشهایی از زمینهای اشغالی تحت کنترل رژیم صهیونیستی است؛ از جمله مزارع شبعا، روستای غجر و مسائل دیگر. در واقع، برخی از قطعات جنوب لبنان، حتی پس از جنگ ۲۰۰۶ میلادی (معروف به جنگ ۳۳ روزه)، همچنان تحت اشغال رژیم باقی ماندند.
حتی در جنگ اخیر ۶۶ روزه نیز، متاسفانه هنوز برخی تپههای استراتژیک در جنوب لبنان تحت اشغال رژیم صهیونیستی است. باوجوداینکه حزبالله لبنان آتشبس را پذیرفت و دولت لبنان نیز آن را با اسرائیل امضا کرد و آمریکا، فرانسه و سازمان ملل نیز به عنوان شاهد، آن را امضا کردند تا [همه طرفین] پایبند باشند، حزبالله به تعهدات خود پایبند ماند؛ اما رژیم صهیونیستی هر روز هم تجاوز میکند، هم با پهپاد اعضای حزبالله را ترور میکند و هم مناطق و منازل مردم لبنان را منهدم میسازد. پس اگر سلاح حزبالله خلع شده و به دولت واگذار شود، هیچ تضمینی نیست که رژیم صهیونیستی حملات جدیدتر و بیشتری انجام ندهد و کشتاری در جنوب لبنان به راه نیندازد.
اخیرا ایران واکنشی نشان داد، بهخصوص آقای لاریجانی در بحث عراق و لبنان. اولا این واکنش را چگونه ارزیابی میکنید و ثانیا ایران در زمینه خلع سلاح و عدم دخالت در امور داخلی کشورها باید چه رویکردی داشته باشد؟
محور مقاومت را ایران در زمان شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی تشکیل داده است. این محور [برای دفع] خطر داعش برای کرمانشاه و همدان [و...] بود.
فلسفه شکلگیری [مقاومت]، مقابله با نیروهای [اشغالگر] آمریکا و اسرائیل بود. همچنین در عراق نیز، هنگامی که داعش در سال ۲۰۱۴ ظهور کرد، اگر کمکهای ما و فتوای تاریخی آیتالله سیستانی مبنی بر جهاد کفایی نبود، [وضعیت بسیار بدتر میشد]. ارتش عراق در سال ۲۰۰۳ توسط آمریکا متلاشی شده بود؛ به همین دلیل [آمریکا] خود داعش را تشکیل داد تا عراق را نیز مانند سوریه، تجزیه کرده، نفت آن را به غارت ببرد و شیعیان و هرگونه مقاومت را در عراق سرکوب کند. این موضوع را خودشان صریحا اعلام کردهاند. لذا آنها به دنبال خلع سلاح حشدالشعبی هستند.
حشدالشعبی در واقع مقاومتی در برابر آمریکاست که جورج بوش پسر در سال ۲۰۰۳ بدون مجوز شورای امنیت وارد عراق شد و آن کشور را ویران کرد. هنوز هم بسیاری از پایگاههای مهم نظامی عراق در اختیار آمریکاییهاست. آسمان عراق همچنان تحت تصرف هواپیماها و پهپادهای آمریکایی است و آمریکا مسیر را برای حمله رژیم [صهیونیستی] به ایران باز میکند.
هنوز در غزه، رژیم صهیونیستی مردم را قتلعام میکند، اما خوشبختانه حماس و جهاد اسلامی تسلیم نشدهاند. حتی در سوریه، پس از [تلاش برای] سقوط حکومت بشار اسد، مقاومت در حال شکلگیری است؛ بهرغم اینکه رژیم صهیونیستی واقعا قدرت نظامی سوریه را تضعیف کرده است و حتی یمن را نیز تهدید کردند اما خوشبختانه یمنیها نترسیدند و عقبنشینی نکردند. همچنان مکرر در اخبار میشنوید که گاهوبیگاه موشک و پهپاد به سمت تلآویو، فرودگاه بنگوریون، بندر ایلات و بندر حیفا پرتاب میکنند. اگر این محور مقاومت از بین برود، دیدید که [دشمنان] فرصت را غنیمت شمرده و به ما حمله میکنند؛ هم آمریکا و هم رژیم صهیونیستی. بنابراین، محور مقاومت در مقابل خودکامگی و تجاوزات آمریکا، و برای جلوگیری از تحقق طرح جهنمی و خطرناک «اسرائیل بزرگ» ایستاده است. طرحی که اخیرا نتانیاهو با کمال وقاحت در تلویزیون اعلام کرد که میخواهند آن را از رود نیل تا رود فرات محقق کنند. نماد این درخواست تاریخی نیز، دو خط آبی در پرچم [اسرائیل] است که یکی نماد رود نیل در مصر و دیگری نماد رود فرات در عراق است.
آینده جریان مقاومت در منطقه را باتوجهبه این فشارها و ترورها چگونه ارزیابی میکنید؟
فشارها همیشه بوده است. [مردم] فلسطین از سال ۱۹۴۸ [تحتفشار] هستند. هرچقدر هم که رژیم صهیونیستی به آنها ظلم کند، و حتی اکنون که نسلکشی به راه انداخته است، میبینید که مقاومت همچنان پابرجاست؛ هم مقاومت مردمی و هم مقاومت مسلحانه. با این گرسنگی و قتلعامی که رژیم صهیونیستی به راه انداخته، مردم باید تا الان سه بار نابود شده باشند. بنابراین، مسئله مقاومت ضرورتی برای نابودی این رژیم است. اگر این سرطان بماند و زود عمل نکنیم، به همه جای بدن سرایت میکند. امام فرمود که این رژیم مانند یک غده سرطانی در داخل [منطقه] است که باید آن را از بین ببریم. اگر [این رژیم] دانشمندان را ترور میکند، تاسیسات را نابود میکند، فرماندهان را ترور میکند، جنگ سایبری راه میاندازد و عملیات ترور را سازماندهی میکند، پس اسرائیل یک شر مطلق است که باید از این ملت و منطقه کنده شود.
آمریکا نیز از آنسوی دنیا، از فاصله ۷۰۰۰ کیلومتری، به اینجا آمده و پایگاه میزند تا ثروتهای منطقه را غارت کرده و بر مقدرات و تمام قدرتهای منطقه مسلط شود. هر کس هم در مقابلش بایستد، تهدید میکند که «من بمب اتم دارم و شما را نابود میکنم.» اما وقتی در افغانستان فرار کردند و از عراق نیز تا سال ۲۰۱۱ فرار کردند، این نشان میدهد که اگر جلویشان بایستیم، عقبنشینی میکنند.
اگر شما پایگاه عینالاسد در عراق را نمیزدید، آیا ترامپ اعلام آتشبس میکرد؟ خیر. او فکر میکرد ما از آمریکا میترسیم. اما وقتی ما مهمترین پایگاه و مرکز فرماندهی آمریکایی در منطقه (در غرب آسیا) را زدیم، آنها مجبور شدند برای [مذاکره/آتشبس] با امیر قطر تماس برقرار کنند.
بنابراین، مقاومت هزینهاش بسیار کمتر از تسلیم است. اگر کسی تسلیم شود، سرنوشت او مانند فلسطین و محمود عباس خواهد بود. متاسفانه وقتی محمود عباس تسلیم شد، اکنون غربیها کرانه باختری را مصادره میکنند. با کمال وقاحت، وزیر دارایی اسرائیل میگوید: «مال ماست، دیگر محمود عباس را قبول نداریم و سر او را میبریم.»
اما مقاومت، شرافت است؛ مانند حماس که باعث شده دنیا به نفع فلسطین و پرچم فلسطین [در مقابل رژیم صهیونیستی] شعار دهد و از مظلومیت مردم فلسطین حمایت کند. ایران نیز اگر واقعا به نابودی داعش در عراق کمک نمیکرد، اکنون ما گرفتار داعش میشدیم. آنها میخواهند کل کشورهای منطقه را مانند سوریه نابود و تجزیه کنند؛ آنها به دنبال تحقق «اسرائیل بزرگ» و «خاورمیانه بزرگ» هستند.
نظر شما