۳۰ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۳:۳۳
کد خبر: ۱۶٬۳۲۳

موتور پیشران ماشه چیست؟

بازی تبر، چماق، هویج

مکانیسم ماشه، رسما در نقطه شلیک قرار گرفته است. هنجاری که برای تضمین برجام مورد

علی ودایع _ آگاه مسائل بین‌الملل: توافق گرفته بود؛ حالا به یک ناهنجاری بزرگ تبدیل شده است. اگر چه گفته می‌شود که دیپلماسی همچنان ادامه دارد، اما واقعیت این است تعارض منافع و بازی انحصاری غرب منجر به یک وضعیت سخت خواهد شد.

آگاه: موتور پیشران ماشه نه فعالیت‌های هسته‌ای ایران که تعاریف غرب از منافع است. مشخصا تروئیکای اروپایی برای بازتعریف منافع و کسب قدرت در حال ایفای نقش یک بازیگر چماق به دست است. کشورهای آلمان، بریتانیا و فرانسه در ظاهر می‌خواهند برجام و نظارت‌های پادمانی به سخت‌ترین شکل ممکن در پرونده ایران حفظ شود، اما آنها عملا مقدمات فروپاشی دیپلماسی را فراهم کرده‌اند. 

قمار تروئیکای اروپایی
نباید نادیده بگیریم که قدرت و نفوذ اروپا در سایه جنگ اوکراین به شدت تضعیف شده است. از یک طرف، وابستگی چشم آبی‌ها به تسلیحات آمریکایی تشدید شده است؛ از طرف دیگر، یکجانبه گرایی دونالد ترامپ منجر به تشدید هژمونی واشنگتن در اردوگاه غرب شده است. تروئیکا به عنوان یک بازیگر مداخله‌گر از معادلات روابط بین الملل سهم می‌خواهد، اما در این راه توانایی تقابل با کاخ سفید را از دست داده است. تروئیکا می‌خواهد از نمد اسنپ بک برای خودش کلاه بدوزد و در این مسیر آنها نیازمند تشدید تنش هستند. در عمق ذهن اروپایی‌ها، ایران شریک راهبردی روسیه است که در جنگ اوکراین به آنها ضربات سنگینی وارد کرد. یک حساب و کتاب ساده نشان می‌دهد که تروئیکا در یک هدف‌گذاری کوتاه مدت دنبال کسب امتیاز و بازتعریف منافع در پرونده ایران است.
نکته اینجاست که قمار بزرگ تروئیکا لزوما به نفع آنها تمام نخواهد شد. اروپا همین ریسک را در کی‌یف با انقلاب آبی ۲۰۱۴ تجربه کرده بود که در نهایت با خشم کرملین منجر به جنگ اوکراین شد. ماجرای صدور قطعنامه شورای حکام و تهاجم اسرائیل علیه ایران هم عملا بازی تروئیکا با باروت بود. نبرد پینگ پنگی ایران و اسرائیل اگر چه پس از ۱۲ روز جنگ تمام عیار به منطقه خاکستری بازگشته است، اما رفتار ناهنجار اروپا می‌تواند مقدمه‌ای بر برخوردی دیگر باشد، اما دود این ماجرا همانند جنگ اوکراین به چشم تروئیکا نیز خواهد رفت.

ترامپ دنبال منافع 
اما درباره رفتار آمریکا باید موضوع را از چشم «مرد دیوانه» ترامپ نگاه کرد. رئیس‌جمهوری آمریکا ظرف یک بازه زمانی مشخص می‌خواست که به یک توافق یا یک وضعیت مشخص برسد؛ اما مکانیسم مذاکرات غیرمستقیم به نقطه مطلوب نرسید. استیو ویتکاف، در پرونده ایران متاثر از رئیس‌جمهوری آمریکا رفتاری سینوسی داشت که اهدافی متناقض را ترسیم می‌کرد. ترامپ می‌خواهد هویج را در دست داشته باشد تا در نهایت با تهران پای معامله بشیند. به شکل فوری، آمریکا می‌خواهد اطمینان حاصل کند که هیچ کشوری، از جمله ایران، توانایی به چالش‌کشیدن برتری نظامی و سیاسی آمریکا در منطقه را ندارد. 
الگوریتم رفتاری رئیس‌جمهوری آمریکا مقابل مسکو و پکن نشان می‌دهد که ترامپ بیش از همه عاشق عکس یادگاری با دشمنان سرسخت واشنگتن است. در این معادله تهران هم یک هدف ویژه برای کاخ سفید است. در ابتدای بازگشت، «مرد دیوانه» نگران هزینه‌های جنگ با ایران بود، اما در ادامه تلاش کرد از همه طرف‌ها امتیاز کسب کند. در معادله ذهنی ترامپ که تا حدود زیادی از الگوریتم «رونالد ریگان» تبعیت می‌کند؛ امکان توافق با تهران وجود دارد، اما هنوز زمان آن نرسیده است.
در چارچوب فکری ترامپ، اسرائیل بازیگری است که می‌تواند در راستای تامین منافع واشنگتن در تقابل با ایران ایفای نقش کند. نکته ویژه اینجاست که به قول «فردریش مرتس» صدر اعظم آلمان، «اسرائیل کار کثیف را انجام می‌دهد.» 
در فضای پساجنگ ۱۲ روزه ، مکانیسم ماشه بر معادلات منطقه سنگینی می‌کند. انگشت تهران روی ماشه است، اما درعین حال کانال‌های دیپلماتیک را مسدود نکرده است. همه چشم انتظار کنش و واکنش های پیش‌رو هستند. 

تبعات مکانیسم ماشه
این گمانه‌زنی به شکل جدی وجود دارد که در آستانه اجرای مکانیسم ماشه در ۶ مهرماه، یک توافق لحظه آخری منجر به تعلیق اسنپ‌بک شود. عملا در فرآیند خودانهدامی، مکانیسم ماشه منجر به نابودی کامل برجام خواهد شد. با بازگشت تحریم‌های بین‌المللی، برجام به طور کامل از بین می‌رود و دیگر هیچ توافق رسمی برای کنترل برنامه هسته‌ای ایران وجود نخواهد داشت. همزمان با از بین رفتن برجام، تنش بین ایران و غرب به شدت افزایش می‌یابد و احتمال درگیری نظامی در منطقه افزایش می‌یابد. باتوجه به فضای به شدت شرطی دلار، طراحان سناریوی ماشه روی رفتار بازار داخلی و فشارهای اقتصادی حساب باز کرده‌اند. فضای شوک به بازار و ایجاد حباب رکود امکان بازی با افکار عمومی را در اختیار دشمن قرار می‌دهد. 

بازی مشترک علیه ایران
اسرائیل، تروئیکای اروپایی و آمریکا تلاش می‌کنند با بازی «تبر، چماق، هویج»، در پرونده ایران کسب امتیاز کنند. همه بازیگران در پرونده اتمی ایران دنبال منافع هستند، اما مسئله غنی‌سازی مولفه حیاتی در تعریف پارامترهای قدرت محسوب می‌شود. فرآیند تغییر وزن‌کشی‌های روابط بین‌الملل در فضای آنارشیک حاکم بر معادلات، منجر به یک وضعیت پیچیده در غرب آسیا شده است. نباید فراموش کنیم که واقعه هفتم اکتبر منجر به حرکت گسل‌های ژئوپولیتیکی قدرت در خاورمیانه شده است.
در یک جمع‌بندی می‌توان گفت که موتور پیشران ماشه، منافع بازیگران است. در کل فرآیندی که ترسیم شد، ایران به هر میزان که به سمت درون‌زایی قدرت و بازتعریف منافع ملی بنا به مختصات موفق باشد، می‌تواند دست برتر را داشته باشد. اتحاد مقدس به عنوان ستون فقرات میدان و دیپلماسی دارای اهمیت است. در فرآیند پیش‌رو، محاسبات دستگاه دیپلماسی در مواجهه با سناریوها و تبعات احتمالی ماشه و رفتار دشمن نقشی حیاتی دارد. تجربه برجام نشان می‌دهد که در اتمسفر روابط بین‌الملل نباید به شکل مطلق به هنجارها تکیه کرد و باید مراقب مین‌گذاری دیپلماتیک بود، اما در عین تکرار فضای انزواگرایانه هم عملا زمین بازی را در اختیار دشمن قرار می‌دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.