در میانه خاطرات خون‌بار و حماسه‌ساز هشت سال دفاع مقدس، روایت‌هایی هستند که فراتر از تیر و ترکش، از عمق انسانیت، ایثار و فداکاری می‌گویند. این روایت‌ها نه فقط از میدان نبرد، که از سنگرهای خاموش بیمارستان‌های صحرایی و اتاق‌های اورژانس سر برمی‌آورند؛ آنجا که مرز بین مرگ و زندگی به دستان پزشکانی گره خورده بود که خود، روزی رزمندگانی مجروح بودند. آنها با مرور خاطرات‌شان، از لحظاتی سخن می‌گویند که توانست مسیر زندگی یک انسان را دگرگون کند و از رزمنده‌ای کوچک، پزشکی بزرگ بسازد.

از جبهه تا اورژانس شیمیایی

آگاه: در زمانی که واژه اورژانس شیمیایی هنوز در هیچ کتاب درسی نوشته نشده بود، پزشکان در زمان جنگ در صف نخست مقابله با مسمومیت‌های شیمیایی ایستاد و درمان مجروحانی را بر عهده گرفتند که قربانی سلاح‌هایی بودند که هیچ مرزی از انسانیت نمی‌شناختند.
این روایت، تنها یک خاطره نیست؛ بلکه بازتابی از فرهنگی عمیق است که در تار و پود جبهه‌ها تنیده شده بود، فرهنگی از مهربانی، فداکاری، احترام و ایمان. در این زمانه باید از دریچه درست به این هشت سال نگاه کرد، باید مراقب بود تا از گذشته‌ای که در فضای مسموم دنیای مجازی، تحریف می‌شود، واقعیت‌های جنگ را وارونه جلوه می‌دهد.
در همین راستا خبرگزاری مهر با عبدالرحمان رستمیان، فوق تخصص روماتولوژی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت‌وگویی داشته است:

در چه سنی به جبهه رفتید؟
من متولد شده دامغان هستم و در سنین نوجوانی به جبهه رفتم، به طور حدودی ۱۸ سال داشتم که به‌عنوان یک رزمنده در جبهه حضور پیدا کردم. زمانی که مجروح شدم، از کرمانشاه به بیمارستانی در تبریز اعزام شدم. فضای بیمارستان بسیار معنوی و روحیه‌بخش بود. همه با هم همکاری می‌کردند، مهربان بودند و احترام متقابل بین مجروحان و کادر درمان وجود داشت.

روحیه در میان مجروحان و کادر درمان چگونه بود؟
به‌خوبی یادم هست که در همان بیمارستان، پزشک خبره و جوانی با مهربانی فراوان بخیه‌هایی را روی صورتم انجام داد. برخورد او بسیار آرامش‌بخش بود و این خاطره تا همیشه در ذهنم مانده است. فضای اتاقی که بستری بودم بسیار صمیمی بود؛ چهار نفر بودیم که به‌معنای واقعی، هوای همدیگر را داشتیم.
خاطره تأمل برانگیزی است زمانی که در بیمارستان بودم، یکی از هم‌اتاقی‌های من دستی قطع‌شده داشت. وقتی مادرش برای ملاقات آمد و وضعیت او را دید، حال روحی خاصی پیدا کرد. با این حال، همدلی و فضای محبت‌آمیز بین همه افراد باعث شده بود که امید از بین نرود.

چگونه از مسیر جنگ به سمت پزشکی حرکت کردید؟
علاقه من به پزشکی از همان دوران جنگ در من شکل گرفت، به‌ویژه پس از برخورد محبت‌آمیز یک پزشک با من زمانی که من را درمان کرد. پس از بازگشت از جبهه، در مسیر کنکور قرار گرفتم و تصمیم گرفتم پزشکی بخوانم و زمانی که در رشته پزشکی قبول شدم همیشه خاطره آن پزشک الهام‌بخش من بود.

در دوران دانشجویی نیز باز در جبهه حضور پیدا کردید؟
سال سوم یا چهارم دانشجویی بودم که مسمومیت‌های شیمیایی در جنگ تازگی داشت و در آن زمان، موضوع شیمیایی اصلاً در منابع درسی نبود. استادان محدودی نیز مانند دکتر فروتن آموزش‌هایی در این زمینه ارائه کردند و ما به‌صورت داوطلبانه در یک گروه آموزشی برای شناخت علائم و درمان مصدومان شیمیایی شرکت کردیم.
در عملیات کربلای ۵، خط اورژانس شیمیایی را تحویل گرفتیم؛ مصدومان با علائم گوناگون وارد می‌شدند و گاهی دشمن گازهای شیمیایی مختلف را مخلوط می‌کرد که تشخیص آنها را بسیار دشوار می‌ساخت. درمان مبتنی بر پروتکل‌هایی بود که اساتید تهیه کرده بودند و ما آنها را به‌صورت فشرده آموزش دیده بودیم.
تأمین دارو و تجهیزات برای درمان مجروحان در زمان جنگ چگونه بوده است؟
وضعیت داروها در آن دوران، به ویژه در خط مقدم، ما داروهایی را در اختیار داشتیم و برخی مجروحان که به‌شدت آسیب دیده بودند را ما به بیمارستان‌های مجهزتری مانند بیمارستان اهواز منتقل می‌کردیم.
در خط مقدم، اورژانس را ما تحویل گرفته بودیم و زمانی که شرایط مصدومان وخیم می‌شد، آنها را به مراکز درمانی بزرگ‌تر اعزام می‌کردیم. در برخی موارد، شدت مجروحیت‌ها به حدی بود که امکان درمان در خط مقدم وجود نداشت.

ایثار چقدر در خدمت به مردم نقش دارد؟
ایثار کردن و فداکاری می‌تواند در خدمت به وطن و مردم نقش بسیار مهمی را ایفا کند. جنگ ۸ ساله خاطرات تلخ و شیرینی را برجای گذاشت، خاطراتی مانند به شهادت رسیدن بسیاری از مجروحان و این خاطرات نشان دهنده مظلومیت و فداکاری جوانان وطن است که در ذهن من هک شده؛ همچنین چند تن از شهدا از همشهری‌های من بودند، اما آنچه بیشتر از همه در یادها مانده مهربانی، ایمان، ایثار و معرفت رزمندگان است.
همچنین این فداکاری را نه تنها در جنگ هشت سال بلکه در مورد ایثار کادر درمان در جنگ ۱۲ روزه اخیر نیز می‌توان مشاهده کرد، در جریان جنگ اخیر هم دیدیم که کادر پزشکی چگونه جان خود را برای نجات مردم فدا می‌کنند. این فرهنگ ایثار در میان مردم ما ریشه‌ داشته و باید از آن محافظت شود.

آیا انتقال خاطرات دفاع مقدس به نسل جدید ضرورت دارد؟
نسل امروز باید خاطرات دفاع مقدس و وصیت‌نامه‌های شهدا را بخواند و از منابع معتبر استفاده کند. متأسفانه فضای مجازی در برخی موارد، تصویر نادرستی از جنگ ارائه می‌دهد. باید بدانند که جبهه‌ها پر از عشق، محبت، احترام و ایثار بود. نباید اجازه دهیم فضای مسموم، واقعیت‌های آن دوران را وارونه جلوه دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.