آگاه: تنهایی، یک بحران چندبعدی است که هم سلامت فردی را نشانه میرود و هم به عنوان یک چالش اجتماعی گسترده، نیازمند عزمی جمعی برای حل آن هستیم. روزهای بلند تابستان یا حتی این روزها که هنوز هوا سرد نشده اگر سری به پارکهای شهر بزنیم با سالمندانی مواجه میشویم که کنار هم روی نیمکتها نشسته و گعده گرفتهاند. همکلامی کوتاه با هر کدام از آنان یک درد را نمایان میکند؛ مشکل تنهایی. پیرمردان و پیرزنانی که همسران خود را از دست داده و اغلب، فرزندانشان ازدواج یا حتی مهاجرت کردهاند و اکنون گرد تنهایی در خانهشان پاشیده شده و دوست دارند برای اندک زمانی هم که شده با یکی مثل خودشان به گفت وگو بنشینند.
انزوای اجتماعی یک وضعیت عینی و قابل اندازهگیری است که به معنای نبود یا کمبود تماسها و ارتباطات اجتماعی با خانواده، دوستان و جامعه است. به عنوان مثال، سالمندی که به تنهایی زندگی میکند و کمتر با کسی دیدار دارد، در وضعیت انزوای اجتماعی قرار دارد. احساس تنهایی، یک تجربه ذهنی و ناخوشایند است که از کمبود یا ناکافی بودن روابط اجتماعی از نظر کیفی یا کمی ناشی میشود. فرد ممکن است در جمع هم احساس تنهایی کند اگر این ارتباطات برایش رضایتبخش و معنادار نباشد. این تمایز حائز اهمیت است؛ زیرا یک سالمند میتواند در عین زندگی کنار خانواده، به دلیل از دست دادن همسن وسالان یا ناتوانی در برقراری ارتباط عمیق، احساس تنهایی شدیدی را تجربه کند. آمارها گویای وسعت این مشکل هستند: یک نظرسنجی ملی در آمریکا نشان میدهد حدود ۳۵درصد از بزرگسالان ۴۵سال و بالاتر احساس تنهایی میکنند. در انگلیس از هر ۱۰فرد بالای ۶۵سال، یک نفر همیشه یا اغلب اوقات احساس تنهایی میکند. یک مطالعه داخلی اشاره میکند که ۱۲ تا ۴۰ درصد از کل جمعیت بالای ۶۵ سال تحت تأثیر احساس تنهایی و انزوا قرار دارند.
عوامل تنهایی در سالمندی
حدیث مولایی، روانشناس و محقق درباره چالشهای سالمندی به «آگاه» میگوید: «اگر هنوز این سعادت را داریم که پدربزرگ و مادربزرگمان در جمع خانوادگی حضور دارند به وفور دیدهایم که احتمالاً باید چند بار صدایشان کنیم یا چند بار حرفمان را تکرار کنیم یا وسیلهای را دم دستشان گذاشتهایم و آنان ندیدهاند. کاهش بینایی و شنوایی، مشکلات حرکتی و دردهای مزمن، برقراری ارتباط را دشوار میکند. این محدودیتها ممکن است باعث شود سالمند از فعالیتهای اجتماعی کنارهگیری کند که به نوبه خود احساس انزوا را تشدید میکند. از طرفی یکی از مشکلاتی که افراد بعد از دوران بازنشستگی به آن دچار میشوند محروم و دور شدن از جمع دوستان است که این عامل میتواند باعث از دست دادن حس هویت و هدفمندی شود. کوچکتر شدن خانوادهها، افزایش تک فرزندی، مشغلههای فراوان اعضای خانواده و فاصله گرفتن از فرهنگ احترام و حمایت از سالمندان، همگی از عواملی هستند که حمایت عاطفی و اجتماعی لازم را از سالمندان دریغ میکنند. او میافزاید: «سالمندانی با درآمد پایین به طور قابل توجهی بیشتر در معرض احساس تنهایی قرار دارند. فشار اقتصادی، دسترسی به فعالیتهای اجتماعی را محدود میکند و استرس را افزایش میدهد. جالب است که ساکنان مناطق روستایی گاهی سطح پایینتری از تنهایی را گزارش میدهند که ممکن است به دلیل پیوندهای اجتماعی قویتر در جوامع کوچک باشد. همچنین افرادی که برای مدت طولانی در یک محل سکونت دارند معمولاً کمتر از افرادی که به تازگی جابه جا شدهاند، احساس تنهایی میکنند.»
ارتباط احساس تنهایی با انواع بیماریها
مولایی میگوید: «تحقیقات گسترده نشان داده که تنهایی طولانی مدت فقط یک حالت روحی بد نیست، بلکه یک عامل خطر جدی برای سلامت محسوب میشود که اثرات مخرب آن با سیگار کشیدن یا چاقی مقایسه شده است. این تأثیرات در دو حوزه جسم و روان، خود را نشان میدهند. احساس تنهایی یک عامل خطر قوی برای ابتلا به افسردگی اساسی و اختلالات اضطرابی است. ۵ تا ۱۰درصد از سالمندان افسردگی اساسی را تجربه میکنند. وقتی فرد خود را از جامعه جدا میبیند، ممکن است به این باور برسد که وجودش برای دیگران بیاهمیت است که این عامل، چرخه انزوا و افسردگی را تقویت میکند. نگرانی و پریشانی ناشی از تنهایی میتواند به طور مستقیم بر کیفیت خواب تأثیر بگذارد و سطح هورمونهای استرس را در بدن افزایش دهد.»
احساس تنهایی با افزایش ۲۹درصدی خطر سکته قلبی و ۳۲درصدی خطر سکته مغزی مرتبط است. در بیماران نارسایی قلبی، احساس تنهایی خطر مرگ را در حدود ۴برابر افزایش میدهد.
حمایت همه جانبه
مقابله با بحران تنهایی نیازمند یک رویکرد چندسطحی است که از درون خانواده آغاز شده و تا سیاستگذاریهای کلان ملی امتداد مییابد. تماسهای تلفنی منظم، دیدارهای حضوری و گوش دادن فعال و صبورانه به صحبتهای سالمند، حتی اگر کند یا تکراری باشد، حس مورد علاقهبودن را در او زنده میکند. از سالمند برای مشورت در امور خانوادگی نظرخواهی کنید. از او بخواهید خاطرات و تجربیاتش را نقل کند. این کار به زندگی او معنا و هدف میبخشد. کمک در انجام خرید، رسیدگی به حیوان خانگی، تعمیرات کوچک خانه و تهیه غذا از فشار روانی افراد میکاهد. ایجاد و حمایت از کانونها و باشگاههای سالمندان در محلهها و مراسم جمعی میتواند محیطی امن و پرنشاط برای آنان فراهم کند. آموزش جامعه در مورد نحوه صحیح تعامل با سالمندان و تغییر نگرشهای ترحمآمیز به نگرشهای احترامآمیز و توانمندساز، از طردشدگی اجتماعی سالمندان میکاهد. تقویت نظام بازنشستگی و بیمهای هم برای سالمندان بسیار حیاتی است.
تنهایی، مونس ۶۰ درصد سالمندان
۶۰ درصد از سالمندان ایران به تنهایی زندگی میکنند که ۷۵ درصد از این گروه را زنان تشکیل میدهند. سیدجواد حسینی، معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و رئیس سازمان بهزیستی کشور میگوید که بزرگترین چالش سالمندان تنها، نه مسائل مالی یا مسکن، بلکه تنهایی و انزوای اجتماعی است که تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی آنها دارد.
حسینی درباره برنامههای سازمان بهزیستی برای کاهش این معضل میگوید: «برای رفع تنهایی سالمندان، مدارسی بهعنوان پاتوقهای اجتماعی برای این قشر در نظر گرفته شده است. این مراکز در ساعات بعدازظهر به فضایی برای دیدار سالمندان، خاطرهگویی، داستانسرایی، شعرخوانی و اجرای برنامههای هنری توسط هنرمندان سالمند تبدیل میشوند تا حس انزوا در آنها کاهش یابد و این طرح با هدف تقویت تعاملات اجتماعی و بهبود سلامت روان سالمندان اجرا میشود.»
شهر دوستدار سالمند
شهر دوستدار سالمند بهعنوان رویکردی جدید در شهرسازی از سوی سازمان بهداشت جهانی معرفی شده است. بر اساس رویکرد این سازمان، شهرهای دوستدار سالمند شامل آن دسته از فضاهای شهری میشوند که توزیع خدمات عمومی در آنها بهگونهای است که حداکثر تناسب با نیازها و محدودیتهای افراد سالمند را دارد. علاوه بر این، در چنین شهرهایی توجه به نیازهای افراد سالخورده بهمثابه ضرورتی در شاخصهای فرهنگی و تعاملات بین فردی، مدنظر قرار میگیرد. اکنون ۱۶شهر در کشور بهعنوان شهر دوستدار سالمند معرفی شدهاند. این شهرها در استانهای تهران، گیلان، یزد، اصفهان، آذربایجان شرقی و غربی، لرستان، همدان، خوزستان و بوشهر قرار دارند. این طرح با هدف ارتقای کیفیت زندگی سالمندان در آنها به اجرا درآمده است.
نزدیک به ۶میلیون و ۵۰۰هزار سالمند در کشور زندگی میکنند که بسیاری از آنها از خدمات مستمر دولتی از جمله بهزیستی، تأمین اجتماعی و کمیته امداد بهرهمند هستند. اجرای طرح شهر دوستدار سالمند با هدف مناسبسازی فضاهای شهری، تسهیل دسترسی، ارتقای مشارکت اجتماعی، توانمندسازی سالمندان و افزایش حس تعلق آنها به جامعه اجرا میشود.
طرح شهر دوستدار سالمند، یک گام مهم به منظور آیندهنگری جمعیتی کشور و پاسخی هوشمندانه به روند روبهرشد سالمندی در ایران به شمار میرود. براساس دادههای مرکز آمار ایران، استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، هرمزگان، کرمان و خراسان شمالی بیشترین درصد جمعیت کودک، نوجوان و جوان و در مقابل استانهای گیلان، مازندران، مرکزی، همدان و تهران بیشترین جمعیت ۶۵ سال به بالا یا سالمند را دارند. البته جالب است که استانهای گیلان، مازندران، البرز، تهران و سمنان کمترین درصد نسبت جمعیت زیر ۱۵ سال را به خود اختصاص دادهاند.
بر اساس اطلاعات منتشر شده نسبت جمعیت ۶۵ سال به بالا یا سالمند در کل کشور ۷.۳ درصد است که استان گیلان بالاترین درصد جمعیت سالمند (۱۰.۸ درصد) را به خود اختصاص داده است. پس از استانهای مازندران (۹.۴ درصد)، مرکزی (۹.۴ درصد) همدان و تهران (۸.۴ درصد) قرار دارند. استانهای سیستان و بلوچستان (۳.۲ درصد)، هرمزگان (۴.۵ درصد) بوشهر (۵.۴ درصد)، کهگلویه بویراحمد (۵.۴ درصد) و خوزستان (۵.۵ درصد) کمترین درصد جمعیت سالمند را به خود اختصاص دادهاند.
نظر شما