آگاه: ساعاتی پس از اعلام رسمی ایران در این خصوص که در اجلاس شرمالشیخ شرکت نمیکند، یکبار دیگر درخواستهای مستمر ترامپ برای مذاکره با ایران از سر گرفته شد. اینبار، درخواستها نه در واشنگتن و در خاک آمریکا بلکه در مصر و در خاورمیانه بود که ترامپ خواستار مذاکره و توافق با ایران شد.
رئیسجمهور آمریکا خطاب به مقامات ایران اعلام کرد: «ما آمادهایم، هر زمان که شما آماده باشید؛ این بهترین تصمیمی خواهد بود که ایران تاکنون گرفته است و این اتفاق خواهد افتاد...» ترامپ اما در شرایطی از علاقه ایران به توافق صحبت میکند که به اعتقاد تحلیلگران در آستانه انتخابات مجلس سنا و نمایندگان آمریکا و خطر از دست دادن هر دو مجلس، بیشتر از هر زمان دیگری به توافق با ایران برای ثبات در خاورمیانه و ثبات در بازار نفت نیاز دارد.
این پایان ماجرا نبود، رابرت مالی، نماینده ویژه پیشین آمریکا در امور ایران به تازگی در گفتوگویی با آلن گرش، روزنامهنگار فرانسوی، با اشاره به اینکه من معتقد هستم ترامپ واقعا به توافق با ایران علاقهمند است، اظهار کرد: تماسهای بیشتری بین دولت ترامپ و دولت ایران نسبت به گذشته (دولت بایدن) وجود داشت و از سوی دیگر، پایگاه انتخاباتی او به شدت با مداخله نظامی ایالات متحده در کشورهای دیگر مخالف بود. وی با بیان اینکه ترامپ آدم صبوری نیست، تاکید کرد: او میخواست ظرف سه ماه به توافق برسد و به آن نرسید.
این دیپلمات ارشد آمریکایی با اشاره به اینکه احتمال دارد بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی با طرح این موضوع که نبود فشار نظامی کافی بر ایران مانع دستیابی واشنگتن به توافق با تهران شده است، ترامپ را به حمله نظامی به ایران تحریک کرده باشد، افزود: در نهایت رئیسجمهور (آمریکا) تصمیم گرفت که با استفاده از بمبهای سنگین به فردو حمله کند اما در عینحال اطمینان حاصل کرد که این جنگ ادامه پیدا نکند. مالی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی براینکه آیا دلیل دیگری برای پایان یافتن جنگ ۱۲روزه علیه جمهوری اسلامی ایران وجود داشت، تاکید کرد: این حقیقت که (رژیم) اسرائیل فاقد منابع نظامی کافی برای مقابله با راکتها و موشکهای ایران بود نیز به خاتمه جنگ ۱۲روزه کمک کرد. نماینده سابق آمریکا در امور ایران درحالی، چراغ سبز رئیسجمهور کشور برای مذاکره با ایران را نشان داد که دونالد ترامپ اخیرا دستوری برای از سرگیری آزمایش سلاحهای هستهای صادر کرده بود. دستوری که در ایران بیپاسخ نماند و سیدعباس عراقچی به آن واکنش نشان داد.
زورگوییهای شرور مسلح به هستهای
رئیس دستگاه دیپلماسی پنجشنبه شب هشتم آبان ۱۴۰۴ در توئیتی خطاب به رئیسجمهور آمریکا با بیان اینکه با تغییر نام «وزارت دفاع» خود به «وزارت جنگ»، زورگوی مجهز به سلاح هستهای دوباره آزمایش سلاحهای اتمی خود را از سر میگیرد، نوشت: همین زورگو، برنامه هستهای صلحآمیز ایران را خطرناک جلوه میدهد و تهدید به انجام حملات بیشتر علیه تاسیسات هستهای تحت پادمان ما میکند؛ تمام این اقدامات در نقض آشکار قوانین بینالمللی است. وی با تاکید براینکه هیچ تردیدی وجود ندارد، ایالات متحده آمریکا خطرناکترین عامل اشاعه هستهای در جهان است، تاکید کرد: اعلام از سرگیری آزمایشهای هستهای اقدامی قهقرایی و غیرمسئولانه است و تهدیدی جدی برای صلح و امنیت بینالمللی به شمار میرود. جهان باید یک صدا ایالات متحده را به خاطر عادیسازی اشاعه چنین سلاحهای شرورانهای مسئول بشناسد.
اما این پرسش ـ در مقطع فعلی ـ مطرح میشود که چرا ترامپ باوجود همه دشمنیها و کینههایی که در قبال ایران انجام میدهد، همچنان سیاست یک بام و دو هوا را در پیش گرفته و چه او و چه سایر شخصیتهای آمریکایی خواهان مذاکره و گفتوگو با ایران هستند؟ آنچه مشخص است، ترامپ در حل بحران اوکراین به بنبست رسیده و نمیتواند برگ برندهای را از خود رو کند، از این رو میخواهد با حرفهای «شاذ» معادله را به گونهای دیگر رقم بزند و ادعا کند، همچنان به دنبال باز شدن گرههای ایران است، اما این ایرانیها هستند که روی خوشی به او نشان نمیدهند. به عبارتی با این سیاست، رویکرد فرار رو به جلو را در پیش گرفته است و به دنبال آن است با آدرس غلط، افکار عمومی را از آنچه در اوکرایان و روسیه میگذرد دور کند. محمدرضا فرقانی، کارشناس سیاست خارجی ضمن بیان این مطلب، میگوید: ترامپ در برخی جنگهای کوچک موفق به برقراری صلح شده است، اما این موفقیتها به دلیل ضعف کشورهای درگیر و وابستگی آنها به آمریکا بوده است. در جنگ روسیه و اوکراین، ترامپ با چالشهای جدی مواجه شده است. این جنگ نهتنها از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است، بلکه ترامپ نمیتواند بدون واگذاری امتیاز به روسیه، آن را به پایان برساند.
وی افزود: ترامپ از یکسو تحت فشار متحدان اروپایی و دولت اوکراین است و از سوی دیگر نمیتواند تاثیر جدی بر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، بگذارد. ترامپ برای حفظ چهره خود، اعلام کرده تا زمانی که روسیه حاضر به حل بحران اوکراین نباشد، با پوتین دیدار نخواهد کرد. این در حالی است که وی به فاصله کمتر از ۲۴ ساعت پس از این ادعا، پای چین را به میان کشید. کارشناس مسائل سیاست خارجی با اشاره به تئوری «صلح از طریق قدرت» ترامپ، آن را عجیبوغریب توصیف کرد و گفت: ترامپ تلاش میکند با نشاندادن قدرت نظامی و اقتصادی آمریکا، بحرانها را حل کند، اما در جنگ روسیه و اوکراین این روش کارساز نبوده است. وی در خصوص روابط ترامپ و پوتین با بیان اینکه بهرغم ادعای ترامپ مبنی بر روابط خوب با پوتین، وی نتوانست تاثیر لازم را بر رئیسجمهور روسیه بگذارد و از سوی دیگر، ترامپ نمیتواند درخواستهای متحدان اروپایی و دولت اوکراین را نادیده بگیرد، تاکید کرد: رئیسجمهور آمریکا تاکنون در حل بحران اوکراین موفق نبوده و هیچ دستاوردی کسب نکرده است. ترامپ حاضر به کوتاهآمدن نیست و این موضوع باعث شده تا وی در میان دو جریان مخالف گیر افتاده باشد. بالاخره جنگ روسیه و اوکراین بزرگترین بحران کنونی جهان است و ترامپ باید با واقعبینی بیشتری به این موضوع نگاه کند. وی نمیتواند با سوءاستفاده از قدرت نظامی و اقتصادی آمریکا، بحرانها را حل کند. باید به دنبال راهحلهای دیپلماتیک و واقعبینانه باشد.
به هرحال آنچه مشخص است، جمهوری اسلامی ایران هیچگاه مقابل مذاکره و دیپلماسی شمشیر نکشیده اما تسلیم قلدرها نیز نخواهد شد. این همان حرفی است که وزیر امور خارجه در سفر به آذربایجان شرقی و در نشست دیپلماسی اقتصادی بیان کرد و گفت: «برای مذاکره هیچ وقت مشکلی نداشتیم اما مذاکره با دیکته نوشتن و دستور دادن و قلدری کردن فرق میکند هرگاه طرفهای مذاکره آماده باشند از موضع برابر و برای رسیدن به توافقی که مبتنی بر منافع متقابل نه یکجانبه و به دور از تهدید و ارعاب باشد جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد.»
مذاکره فقط با پشتوانه مردمی موفق است
از سوی دیگر، باید توجه داشت ایران در مذاکرات بینالمللی نه باید منفعل باشد و نه متعصب و مذاکره زمانی معنا دارد که طرف مقابل هم به حقوق و فرهنگ ما احترام بگذارد. ما از موضع ضعف وارد گفتوگو نمیشویم؛ بلکه بر پایه منافع ملی، شأن فرهنگی و اصالت تاریخیمان مذاکره میکنیم. این مطلب را خشایار نادری، دبیرکل حزب نگاه نو گفت و تاکید کرد: مذاکرهای موفق است که پشتش مردم باشند. وقتی ملت پشت حاکمیت باشند، هیچ قدرت خارجی نمیتواند به ما فشار موثری وارد کند. حفظ این پشتوانه نیازمند دو چیز است: اقتصاد با ثبات و فضای سیاست داخلی بازتر و اگر مردم احساس کنند صدایشان شنیده میشود و وضعیت اقتصادیشان بهبود مییابد، اتحاد و اعتمادشان بهمراتب بیشتر خواهد شد.
پس با این اوصاف باید نتیجه گرفت، آمریکا همان آمریکای گذشته است؛ آمریکایی که سفارتخانه آن در ایران لانه جاسوسی بود و تا به امروز هیچ تغییری در سیاستها و راهبردهایش علیه ایران انجام نداده و پالسهایی هم که جهت مذاکره مجدد با ایران دریافت میشود، برای عبور از چالشهایش است، ضمن آنکه ما باید سیاستی را در پیش بگیریم که در برابر تهدید ایستادگی کنیم و در عین حال، فرصتهای جهانی و منطقهای را از دست ندهیم.
نظر شما