محمدحسن بیوک‌معیری، که بعدها به رهی معیری شهرت یافت، در ۱۰ اردیبهشت ۱۲۸۸ خورشیدی در تهران، در خانواده‌ای ادبی و هنری چشم به جهان گشود. پدرش موید خلوت، پیش از تولد او درگذشت و مادرش او را در محله گلشن، در خانه‌ای پر از کتاب و شعر، بزرگ کرد. او نوه معیرالممالک نظام‌الدوله، از درباریان قاجار بود و عمویش فروغی بسطامی، غزل‌سرای نامدار قاجاری، نخستین معلم شعرش شد. رهی از کودکی به نقاشی، موسیقی و شعر علاقه‌مند بود؛ در مدرسه‌های ابتدایی و متوسطه تهران درس خواند و سپس وارد خدمات دولتی شد. او در سال ۱۳۲۲ به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر رسید، پس از بازنشستگی در کتابخانه ملی مشغول شد و تا پایان عمر، در ۲۴ آبان ۱۳۴۷، که در ۵۹ سالگی بر اثر سرطان درگذشت، در تنهایی عمیقی زندگی کرد.

رهی معیری؛ اصلاح‌گر فرهنگی

آگاه:رهی هرگز ازدواج نکرد؛ عشق نافرجامش به مریم فیروز، دختر عبدالحسین میرزا فرمانفرما، که در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۱۰ در مهمانی مصطفی فاتح با او آشنا شد، زندگی‌اش را دگرگون کرد. مریم پس از مرگ پدرش در ۱۳۱۸ از شوهر اولش جدا شد، اما سرانجام با نورالدین کیانوری، رهبر حزب توده، ازدواج کرد و رهی را در غم جدایی گذاشت. این عشق، منبع اصلی غزل‌های عاشقانه‌اش شد و در اشعاری چون «دیدی که رسوا شد دلم» و «شب جدایی» فریاد زد.

از «شد خزان» تا گل‌های رنگارنگ
رهی از سال ۱۳۱۳، با سرودن ترانه «شد خزان» روی آهنگ روح‌الله خالقی، وارد عرصه تصنیف‌سرایی شد. این ترانه، نخستین همکاری رسمی او با موسیقی‌دانان برجسته بود و نقطه عطفی در زندگی هنری‌اش. او که تا پیش از آن اشعار عاشقانه‌اش را در روزنامه‌ها و مجلات ادبی منتشر می‌کرد، با این تصنیف، شعر کلاسیک را با موسیقی سنتی ایرانی درهم آمیخت. همکاری با روح‌الله خالقی، آهنگساز نامدار و بنیان‌گذار ارکستر گل‌ها، ادامه یافت و ترانه‌هایی چون «خزان عشق»، «به کنارم بنشین»، «نوای نی»، «کاروان» و «مرغ حق» را پدید آورد. خالقی، که خود از شاگردان علی‌نقی وزیری بود، ملودی‌هایی ساخت که با ریتم غزل‌های رهی هم‌خوانی کامل داشت؛ مثلا در «نوای نی»، نی مرتضی محجوبی، با شعر رهی ترکیب شد و یکی از ماندگارترین تصنیف‌های تاریخ موسیقی ایران را خلق کرد.

همکاری‌های جذاب موسیقایی
رهی معیری بیش از ۱۰۰ ترانه و تصنیف آفرید که اکثرشان در برنامه‌های رادیویی اجرا شدند. 
روح‌الله خالقی: آهنگساز اصلی ترانه‌های اولیه رهی بود. خالقی در سال ۱۳۲۳ انجمن موسیقی ملی را تاسیس کرد و رهی عضو فعال آن بود. ترانه «جوانی» با ملودی خالقی و صدای جواد بدیع‌زاده، یکی از محبوب‌ترین آثار دهه ۱۳۲۰ شد.
مرتضی محجوبی: پیانیست افسانه‌ای که در «نوای نی» و «شب جدایی» نواخت. محجوبی، که سبک خاص خود در بداهه‌نوازی داشت، با رهی در استودیوهای رادیو تهران جلسات متعددی داشت و ملودی‌هایش، غزل‌های رهی را به اوج رساند.
غلامحسین بنان: صدای طلایی موسیقی سنتی که بسیاری از ترانه‌های رهی را خواند. بنان در برنامه گل‌های رنگارنگ، ترانه‌هایی چون «کاروان» و «مرغ حق» را اجرا کرد. رهی شخصا در انتخاب خوانندگان دخالت داشت و بنان را برای بیان عاطفی غزل‌هایش ترجیح می‌داد. 
داوود پیرنیا: بنیان‌گذار برنامه گل‌های رنگارنگ در رادیو ایران بود. رهی پس از مرگ پیرنیا در سال‌های آخر عمر، سرپرستی این برنامه را بر عهده گرفت و شورای شعر آن را اداره کرد. او ترانه‌های جدیدی برای برنامه نوشت و خوانندگانی چون تقی روحانی و بدیع مظفری را معرفی کرد.
سایر همکاری‌ها: جواد بدیع‌زاده در «خزان عشق»، عبدالعلی وزیری (برادر علی‌نقی) در تنظیم برخی ملودی‌ها و حتی حسین تهرانی در ضرب و تمبک برخی اجراها از جمله افرادی بودند که با رهی همکاری کردند. رهی شخصا در جلسات ضبط رادیو حضور داشت و بر تلفظ دقیق کلمات و هماهنگی شعر با ملودی نظارت می‌کرد.

رکود قاجاری و آغاز مدرنیزاسیون
پیش از رهی، شعر فارسی در اواخر قاجار در رکود بود. غزل‌های درباری، پیچیده و پر از استعاره‌های تکراری، از زندگی مردم دور افتاده بودند. شاعرانی چون امیری فیروزکوهی و ملک‌الشعرای بهار تلاش کردند با نهضت بازگشت، شعر را احیا کنند، اما تاثیرشان محدود بود. فرهنگ ایرانی نیز در اوایل پهلوی، با اصلاحات رضاشاه مانند کشف حجاب و تاسیس فرهنگستان، در درگیری و گذار سختی بود. رادیو در ۱۳۱۹ تاسیس شد، اما برنامه‌های موسیقایی محدود بودند. موسیقی سنتی در محافل خصوصی اجرا می‌شد و مطبوعات تحت فشار بودند. رهی در این فضا وارد شد و با سادگی زبانی، غزل را احیا کرد.

تاثیر رهی؛ از حفظ کلاسیک تا نوآوری عاطفی
رهی با الهام از سعدی در روانی، حافظ در عمق عرفانی، نظامی در تخیل روایی و صائب در استعاره‌های هندی، غزل را از ابتذال نجات داد. او ساختار عروضی کلاسیک را حفظ کرد، اما با مضامین معاصر مانند عشق نافرجام، تنهایی، نقد اجتماعی و میهن‌دوستی، آن را پویا کرد. در شعر «خلقت زن»، به نگاه مدرن رضاخانی به زن انتقاد کرد و در اشعار میهن‌پرستانه‌اش در دوران اشغال آذربایجان، علیه نفوذ شوروی ایستاد. دیوان «سایه عمر» در ۱۳۴۳ و «آزاده» در ۱۳۴۸ منتشر شد و بارها تجدید چاپ شد. او در انجمن حکیم نظامی و فرهنگستان ایران فعال بود و با سفرهای فرهنگی به ترکیه، شوروی، ایتالیا، فرانسه، افغانستان و انگلستان در ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۶، تبادل ادبی را تقویت کرد.

از رادیو تا فولکلور ملی
رهی با سرپرستی گل‌های رنگارنگ، شعر را به میلیون‌ها ایرانی رساند. این برنامه، که ابتدا با داوود پیرنیا آغاز شد، با رهی به اوج رسید و ترانه‌هایش در مراسم‌های ملی، عروسی‌ها و حتی در میان مهاجران، نماد هویت فرهنگی شدند. نوشته‌های فکاهی‌اش با نام‌های مستعار در باباشمل و تهران مصور، فرهنگ مطبوعاتی را غنی کرد. کتابخانه شخصی‌اش به کتابخانه ملی اهدا شد و میراثش در موسیقی سنتی و پاپ ادامه یافت.

رهی؛ راهی سیاست از فرهنگ
در پشت این چهره عاطفی، مردی بود که در دوران پرتلاطم پهلوی اول و دوم، قلمش را به سیاست نیز گره زد. او هیچ‌گاه عضو رسمی حزب سیاسی نشد، کارت عضویت توده یا جبهه ملی در جیب نداشت و در تظاهرات خیابانی دیده نشد، اما از راه‌هایی در فضای سیاسی ایران حضور داشت. رهی سیاست را نه در کت و شلوار وزارت، بلکه در سایه شعر و طنز دنبال می‌کرد؛ جایی که هم می‌توانست انتقاد کند، هم وطن را ستایش و هم از نفوذ بیگانه بترساند.
زمینه فعالیت سیاسی او را باید در خاندانش جست. به واسطه پدربزرگش معیرالممالک نظام‌الدوله، از درباریان قاجار، در خانه‌ای بزرگ شد که هم کتاب سعدی داشت، هم روزنامه باباشمل. همین دوگانگی سنت ادبی و آگاهی سیاسی، او را به مردی تبدیل کرد که هم در وزارتخانه کار می‌کرد، هم در مطبوعات طنز می‌نوشت.
در سال ۱۳۱۳، وقتی هنوز جوانی ۲۵ ساله بود، وارد خدمات دولتی شد و در وزارت پیشه و هنر مشغول به کار شد. اما اوج فعالیت سیاسی‌اش در سال ۱۳۲۲ رقم خورد؛ زمانی که در بحبوحه جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین، به ریاست کل انتشارات و تبلیغات همان وزارت منصوب شد. این سمت، در واقع، او را به مسئول پروپاگاندای فرهنگی دولت تبدیل کرد. وظیفه‌اش نظارت بر چاپ کتاب، مجله و روزنامه بود؛ کنترل محتوا برای همسویی با سیاست‌های ملی‌گرایانه. او در فرهنگستان ایران که در سال ۱۳۱۴ برای پاک‌سازی زبان فارسی از واژگان عربی تاسیس شده بود نیز فعال بود و واژگانی چون «دانشگاه»، «پزشک» و «هنرستان» را ترویج داد. 

وطن‌پرستی یک فرهنگی
اما رهی سیاست را فقط در دفتر وزارتخانه دنبال نمی‌کرد. او در مطبوعات، با نام‌های مستعار «زاغچه»، «شاه پریون»، «گوشه‌گیر» و «حق‌گو» می‌نوشت و در روزنامه‌هایی چون باباشمل و مجله تهران مصور، طنزهای تند و تیزی علیه فساد درباری، نفوذ بیگانگان و نابرابری اجتماعی منتشر می‌کرد. در دهه ۱۳۱۰، وقتی هنوز سانسور و فشار در هوا بود، با طنزهایی درباره درباریان، مردم را به خنده و تأمل وامی‌داشت. در سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۴، در اوج اشغال ایران توسط انگلیس و شوروی، مقالات فکاهی‌اش درباره «روس‌های مست» و «انگلیسی‌های حسابگر» در تهران مصور چاپ می‌شد و خوانندگان را به فکر وامی‌داشت که این اشغال، فقط نظامی نیست، فرهنگی هم هست. مهم‌ترین لحظه سیاسی زندگی رهی، اما در بحران آذربایجان در سال‌های ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ رخ داد. وقتی شوروی از خروج از ایران خودداری کرد و با حمایت از فرقه دموکرات آذربایجان به رهبری جعفر پیشه‌وری و حکومت خودمختار کردستان به رهبری قاضی محمد، قصد تجزیه ایران را داشت، رهی سکوت نکرد. او قصیده‌ها و غزل‌هایی با مضمون وطن‌پرستی سرود که در رادیو تهران و روزنامه‌های اطلاعات و کیهان پخش شد. وقتی در آذر ۱۳۲۵، ارتش ایران آذربایجان را بازپس گرفت، رهی در جشن‌های پیروزی شرکت کرد و شعری در مدح سربازان آذری خواند که تا سال‌ها در رادیو پخش می‌شد.
در سال‌های آخر زندگی، رهی از سیاست فاصله گرفت. نهضت ملی شدن نفت، کودتای ۲۸ مرداد و قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را دید، اما شعری سیاسی نسرود. بیماری سرطان او را خانه‌نشین کرد و تنها دلخوشی‌اش، ادامه کار در رادیو بود. او در ۲۴ آبان ۱۳۴۷ درگذشت، بدون اینکه هیچ‌گاه به احزاب بپیوندد یا در قدرت سهیم شود.

ادامه مسیر رهی در ادبیات امروز
پس از مرگ رهی در ۱۳۴۷، مسیرش توسط معینی کرمانشاهی، بیژن ترقی، اسماعیل نواب‌صفا، مشفق کاشانی و سیمین بهبهانی ادامه یافت. آنها از سادگی عاشقانه و تعهد اجتماعی او الهام گرفتند. امروز، شاعران جوان، کاربران ادبی در شبکه‌های اجتماعی و دانشگاهیان در مقالات سبک‌شناسی، غزل‌های رهی را بازخوانی می‌کنند. ترانه‌هایش در اجراهای جدید این سال‌ها برای نسل جوان زنده‌اند. رهی معیری، شاعری که غزل را با نوای نی آمیخت، هنوز سایه‌اش بر ادبیات و فرهنگ ایران می‌افتد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.