۲۱ نوامبر در تقویم بین‌المللی به نام روز جهانی تلویزیون نام‌گذاری شده است. این نام‌گذاری در سال ۱۹۹۶ میلادی توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد با هدف ترغیب کشورها به تبادل برنامه‌های تلویزیونی به‌خصوص برنامه‌هایی برای گسترش صلح، توسعه اجتماعی واقتصادی و تقویت داشته‌های فرهنگی جوامع صورت گرفته است.

چرا برنامه‌های تلویزیونی ایرانی، جهانی نمی‌شوند؟

آگاه: پخش برنامه‌های تلویزیونی یک کشور در کشور دیگر، اتفاق رایجی در حوزه رسانه‌ای است. اگرچه این روزها به واسطه فراگیر شدن اینترنت، دسترسی به برنامه‌های رادیو و تلویزیون شبکه‌های بین‌المللی بسیار آسان شده اما از آنجا که تلویزیون هنوز جایگاه مهمی در میان مردم دارد، نمایش برنامه‌ها در این شبکه جادویی طرفدار بیشتری دارد. خصوصا که اغلب شبکه‌های تلویزیونی مثل تلویزیون جمهوری اسلامی برنامه‌هایی که متناسب با ذائقه مخاطب ایرانی است تهیه و پخش می‌کند و این موضوع هم سابقه طولانی دارد؛ از لینچان و جومونگ گرفته تا پوآرو و پزشک دهکده.
گاهی هم به جای پخش یک برنامه تلویزیونی از فرهنگ و کشور دیگر، سازندگان برنامه به فکر تقلید از آن برنامه‌ها می‌افتند که نمونه‌اش در ایران زیاد است؛ از مسابقات استعدادیابی گرفته تا تاک‌شوهایی که این روزها حسابی تعدادش زیاد شده است.
در این میان سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا تلویزیون جمهوری اسلامی ایران، ‌برنامه بین‌المللی نمی‌سازد تا در کشورهای دیگر پخش شود؟ تبادل و انتقال فرهنگ،‌ بزرگ‌ترین ثمره این اقدام است. به عنوان مثال، در سال‌هایی که سریال «سال‌های دور از خانه» از تلویزیون ایران پخش می‌شد، اقبال به فرهنگ و آئین ژاپنی در کشورمان زیاد شده بود یا مثلا دوره‌ای که سریال جومونگ پخش می‌شد، طرفداران زیادی پیدا کرد و با گذشت سال‌ها از پخش آن، بازپخشش هنوز جزو پرطرفدارهاست. چرا این اتفاق برای سریال‌های ایرانی در سطح جهانی رخ نمی‌دهد؟ البته چند سریال تاریخی- مذهبی مطرح کشورمان از شبکه‌های تلویزیونی کشورهای همسایه پخش می‌شود اما فراگیری آن در حدی نیست که بتوان از بین‌المللی بودن‌شان حرف زد.

سریال‌هایی که پای‌شان از مرز بیرون گذاشته نمی‌شود
صنعت سریال‌سازی در ایران طی سال‌های پساکرونا، رشد خیره‌کننده‌ای به لحاظ کمی و کیفی داشته است. با ورود جدی پلتفرم‌ها در عرصه تولید، بخش خصوصی به‌نوعی تقویت شد و توانست در برابر شمایلی که رسانه ملی از سریال‌سازی ارائه می‌داد، شاکله مضمونی دیگری را به مخاطب عرضه کند.
در نتیجه این فرآیند، سریال‌های ایرانی توانستند آن دسته از مخاطبانی که اساسا با سریال‌های تلویزیونی ارتباط برقرار نمی‌کردند را جذب کرده و به یک جامعه آماری بالا برسد که سبب شد تا این پلتفرم‌ها، مسیر تولید کمی سریال‌ها را با جدیت ادامه دهند. برخی از این پلتفرم‌ها حتی اقدام به تجهیز لجستیکی کردند و ابزارهایی را برای ساخت سریال خریداری کردند تا بهره‌وری تولیداتی خود را در طول سال به لحاظ کمی و کیفی افزایش دهند. اما به‌رغم تمامی این پیشرفت‌ها، نکته‌ای که همچنان به پاشنه آشیلی مهم در صنعت سریال‌سازی کشور تبدیل شده، عدم‌نمایش این تولیدات، در خارج از مرزهای کشور است. تمامی سریال‌های ایرانی، مخاطبانی داخلی دارند و این کارها که برخی از آنها واجد استانداردهای شاخص جهانی نیز هستند، نمی‌توانند بیرون از مرزها، بروز چندانی داشته باشند. حال آنکه تولیدات ترکیه، مخاطبانی از تمام قاره‌های جهان دارند. تولیدات ایرانی نمی‌توانند همپای تولیدات برخی کشورهای منطقه، عرضه جهانی داشته باشند چرا که پلتفرم بزرگی چون «نتفلیکس» که سهم بسیاری در دیده شدن یک سریال در سطح بین‌المللی دارد، به‌رغم تمام مشکلات و موانعی که برای پخش تولیدات ایرانی دارد، اساسا برنامه‌ای برای عرضه تولیدات فارسی‌زبان ندارد. این پلتفرم‌ حتی سال‌ها پیش اعلام کرد که نمی‌خواهد وارد غائله فارسی‌زبان اندک جهان شود. بنابراین «نتفلیکس» هیچ‌گاه خریدار فیلم، سریال و انیمیشن ایرانی نخواهد بود و این به آن معناست که تولیدات ایرانی، شانس بزرگ خود را برای عرضه بین‌المللی از دست داده است. در «آمازون»، شرایط متفاوت است. «آمازون» محدودیتی برای هیچ اثر و زبانی ندارد و هر فرد می‌تواند محتوای مورد نظر خود را در کمتر از پنج دقیقه آپلود کند اما نکته مهم آن است که انتشار فیلم یا سریال در «آمازون»، توفیق چندانی را برای آن اثر به همراه ندارد و اتفاقی را در زمینه بیشتر دیده شدن آن اثر رقم نمی‌زند. با وجود این محدودیت‌ها، تنها یک‌ قلمرو برای سریال‌های ایرانی باقی می‌ماند و آن، پلتفرم‌های کم‌رمق اروپایی است که آن پلتفرم‌ها نیز توان جریان‌سازی خارج از مرزهای خود را ندارند. تنها مزیتی که از این مسیر می‌تواند متوجه تولیدات ایرانی باشد آنکه مردم آن کشور، مخاطبان یک سریال ایرانی می‌شوند. البته باید در نظر داشته باشیم که پلتفرم برخی کشورها نظیر انگلستان، محدودیت‌هایی برای تولیدات ایرانی در نظر گرفته که اجازه انتشار این کارها را نمی‌دهد. بنابراین در شرایط کنونی، نخستین گام برای خروج از این وضعیت، بازاریابی‌های اروپایی است تا سریال‌های ایرانی بتوانند در معدود پلتفرم‌های اروپایی که مشمول تحریم نمی‌شوند، نمایش داشته باشند تا در ادامه و با توجه به موقعیت‌های سیاسی و اجتماعی، دامنه تحریم‌ها از سوی محصولات فرهنگی ایرانی برداشته شود و بازاریابی این آثار بتوانند در سطح کلان‌تری صورت بگیرند. البته این مسئله، تنها مختص به تولیدات ایرانی نیست و فیلم و سریال‌های برخی کشورها نیز به دلایل مختلف، نمی‌توانند از سوی کمپانی‌های بزرگ جهانی حمایت شوند مانند فیلم و سریال‌های هندوستان که این تولیدات به جز کشور خود و البته انگلستان، از سوی کشور ثالثی حمایت نمی‌شود و نمی‌تواند به شکل گسترده نمایش داشته باشد.

باز هم پای تحریم در میان است
البته حتی اگر کمپانی بزرگی چون «نتفلیکس»، موانع سیاسی و آئین‌نامه‌ای در مسیر خرید تولیدات ایرانی نداشت، باز هم شکل فعلی سریال‌سازی، موردی نیست که این کمپانی بخواهد با آن وارد معامله شود. اساسا نتفلیکس به دو روش، سریال‌های خود را خریداری می‌کند: یا از ابتدا در جریان طرح و داستان قرار گرفته و پیش از آغاز فیلمبرداری، قرارداد سنگین خود را با صاحبان اثر نهایی می‌کند یا زمانی که متوجه می‌شود یک اثر تا مرحله‌ای از ساخت جلو رفته و آن‌زمان، راف‌کات سه قسمت ابتدایی اثر را می‌بیند و سپس نظر خود را برای همکاری یا عدم‌همکاری با آن اثر اعلام می‌کند. حال آنکه فرآیند سریال‌سازی در کشور ما به صورتی است که کمپانی‌ها از ابتدا، روی ساخت یک سریال نظارت دارند و طبیعی است که آن کمپانی‌ها، حداقل در زمان کنونی از آن ارتباط بهینه با «نتفلیکس» و دیگر کمپانی‌های بزرگ جهانی برخوردار نیستند که بخواهند تولیدات خود را به آنها بفروشند. بنابراین یک راه کم‌امید دیگری که در این زمینه وجود دارد، برقراری مسیرهای ارتباطی با کمپانی‌های بزرگ آمریکای شمالی است تا بتوانند با الگوریتم آنها نسبت به دوبله زبان اقدام کرده و به این ترتیب، اثر را از زیر یوغ مخاطبان فارسی‌زبان خارج کنند. البته که در این مسیر، پیچ تند تحریم وجود دارد و جریمه‌های سنگین آمریکا که خود اهرم بازدارنده‌ای است که سبب می‌شود تا این ارتباط، به شکل چندان بهینه‌ای صورت نگیرد. در طول چند سال اخیر، چند فیلم و سریال ایرانی نهایت تلاش خود را به عمل آوردند تا قراردادهایی را ولو با «نتفلیکس» منعقد کنند اما متاسفانه وجود تحریم‌های جهانی، آخرین در بسته‌ای بود که روی این تولیدات باز نشد و اجازه شکسته‌شدن این تابو را نداد. هر چند که نباید از تلاش‌ها در فضایی تازه ناامید شد اما با صراحت باید عنوان کرد که گشایش‌های سیاسی می‌تواند اولین و آخرین مفر برای نمایش بین‌المللی سریال‌های ایرانی باشد. تولیداتی که از کیفیت خوبی برای مخاطب جهانی برخوردار هستند و تنها به دلیل تحریم‌های ظالمانه، اجازه دیدن شدن در پلتفرم‌های جهانی ندارند.

خلأ نداشتن تلویزیون خصوصی
بسیاری از برنامه‌های مسابقه و سرگرمی که در سراسر دنیا شناخته شده هستند با فروش حق کپی‌رایت خود به کشورهای دیگر برنامه‌شان را در جهان معرفی کرده و از طریق همان حق فروش درآمدزایی می‌کنند.
به طور مثال برنامه «تخت گاز» که توسط تلویزیون بی‌بی‌سی ساخته شده است؛ نام یک برنامه تلویزیونی در زمینه وسیله‌های نقلیه و به طور خاص خودرو است و تاکنون برنده جایزه امی و بفتا شده‌ است. این برنامه برای نخستین بار در سال ۱۹۷۷ پخش شد. پس از انجام تغییراتی در آن، در سال ۲۰۰۲ بی‌بی‌سی تولید و پخش آن را به سبک جدیدی آغاز کرد به طوری که در کنار ارزیابی امکانات و توانایی خودروها، برنامه دارای بار طنزآمیز و سرگرم‌کننده هم شد. این برنامه دارای بیش از ۳۵۰ میلیون نفر بیننده در سراسر جهان است. به گواه کتاب رکوردهای جهانی گینس در سال ۲۰۱۳ این برنامه «پربیننده‌ترین برنامه تلویزیونی جهان» بود و تا به حال در ۲۰۰ کشور پخش شده‌ است. «تخت گاز» انگلیسی با فروش حق کپی‌رایت این برنامه در کشورهای استرالیا، آمریکا، روسیه و کره جنوبی هم ساخته شده است. پخش این برنامه در کشورهای مختلف و ساخت نمونه‌های دیگری از آن در کشورهای دیگر نشان از تاثیرگذاری جهانی «تخت گاز» و به تبع آن درآمدزا بودن این برنامه از طریق فروش حق پخش به کشورهای دیگر است. اما چرا برنامه‌های تلویزیونی ایرانی در این سال‌ها نتوانسته‌اند همگام با تغییر، جامعه مخاطبان را جذب کنند و پا را از مرزهای ایران فراتر بگذارند؟! مهم‌ترین موضوعی که باعث شده تا برنامه‌سازی در تلویزیون ایران کم‌رونق و ضعیف باشد دولتی بودن آن و تخصیص بودجه به این سازمان از سوی دولت است. این امر موجب شده تا برنامه‌سازان تلویزیون برای ساخت سریال‌ها نگاه داخلی داشته باشند و انگیزه‌ای برای تولید برنامه‌های باکیفیت که بتواند هم مخاطب ایرانی را راضی نگه دارد و هم خریداران خارجی را ترغیب کند، نداشته باشند هر چند شناخت علایق مخاطب تلویزیون و چگونگی تعریف داستانی که بتواند او را جذب کند نیاز به تحقیقات و به روز شدن همراه با مردم دارد که با توجه به مجموعه‌هایی که در تلویزیون ساخته می‌شود گمان می‌رود برنامه‌سازان تلویزیونی کمترین شناختی درباره علایق مخاطبان ندارند. نبود شبکه‌های خصوصی هم یکی دیگر از مواردی است که باعث پایین آمدن سطح کیفی سریال‌های تلویزیونی شده است. شبکه‌های خصوصی به دلیل اینکه بودجه محدودی دارند و خود، وظیفه کسب درآمد از طریق ساخت برنامه را بر عهده دارند ناچار به ساخت برنامه‌های باکیفیت و سرگرم‌کننده هستند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.