شهرنشینی متراکم و عدم هماهنگی با زیرساخت‌های هوشمند

آگاه: رشد شهرنشینی در بسیاری از کشورها با توسعه متوازن زیرساخت‌های شهری همراه نبوده است. از منظر فناوری چند محور مهم در این زمینه قابل اشاره است:
۱. مواد و فناوری‌های ساخت‌وساز: استفاده گسترده از بتن و آسفالت بدون در نظر گرفتن پوشش سبز، سطح نفوذپذیر و طراحی اقلیمی، علاوه بر تشدید جزیره حرارتی شهری، الگوهای باد و پخش آلاینده‌ها را نیز مختل می‌کند. همچنین گردوغبار ناشی از پروژه‌های ساختمانی بزرگ نیز در صورت نبود تجهیزات مه‌پاش و سیستم‌های کنترل گردوغبار، سهم معنی‌داری در آلودگی ذرات معلق پیدا می‌کند.
۲. زیرساخت گرمایش و سرمایش ساختمان‌ها: در شهرهایی که بخش قابل توجهی از ساختمان‌ها از بخاری‌ها و سیستم‌های گرمایشی با راندمان پایین و بدون استانداردهای روز استفاده می‌کنند، احتراق ناقص گاز، نفت یا سایر سوخت‌ها به انتشار مونوکسید کربن و ذرات معلق در مقیاس شهری منجر می‌شود.
۳. عدم استفاده کافی از قابلیت‌های شهر هوشمند: همچنین پلتفرم‌های شهر هوشمند، سامانه‌های پایش برخط کیفیت هوا، مدل‌های پیش‌بینی مبتنی بر داده و ابزارهای تصمیم‌یار شهری در بسیاری از کشورها یا وجود ندارند یا در مراحل اولیه توسعه هستند. نتیجه این شکاف، تصمیم‌گیری‌های شهری بدون داده کافی و تاخیر در مداخله در شرایط بحرانی آلودگی هواست.

فناوری انرژی در بخش خانگی و خدماتی
علاوه بر صنعت و حمل‌ونقل، فناوری‌های مورد استفاده در بخش خانگی و خدماتی نیز در بسیاری از کشورها، به ویژه مناطق در حال توسعه نقش مهمی در آلودگی هوا دارند:
۱. پخت‌وپز و گرمایش با سوخت‌های آلاینده: در برخی کشورها هنوز بخش قابل توجهی از خانوارها برای پخت‌وپز و گرمایش از سوخت‌های جامد مانند زغال‌سنگ، چوب یا زغال استفاده می‌کنند. این الگوی مصرف، چه در فضای بسته و چه در مقیاس شهری، منبع جدی تولید ذراتی معلق با اندازه ۲.۵ میکرومتر یا کم‌تر و مونوکسید کربن است.
۲. دستگاه‌های تهویه و سرمایش پرمصرف: از سوی دیگر، استفاده گسترده از کولرهای قدیمی و سامانه‌های سرمایش و گرمایش پرمصرف، تقاضا برای برق را بالا می‌برد و در نتیجه فشار بر نیروگاه‌های انرژی فسیلی و سطح انتشار آلاینده‌ها در مقیاس ملی افزایش می‌یابد.
۳. بخش خدمات و مراکز تجاری: علاوه بر این، مراکز خرید، ساختمان‌های اداری و فضاهای تجاری بزرگ در صورتی که از استانداردهای بهره‌وری انرژی و ساختمان سبز تبعیت نکنند، با مصرف بالای انرژی، به شکل غیرمستقیم در تشدید آلودگی هوا سهیم می‌شوند.

اقتصاد دیجیتال، مراکز داده و رد پای پنهان آلودگی هوا
به عقیده بسیاری از کارشناسان، در نگاه اول اقتصاد دیجیتال و خدمات آنلاین به عنوان «جایگزین پاک» برای فعالیت‌های سنتی دیده می‌شوند؛ اما از منظر فناوری انرژی، چند نکته مهم قابل تامل وجود دارد:
۱. مراکز داده و زیرساخت ابری: رشد شتابان خدمات ابری، پلتفرم‌های ویدئویی، بازی‌های آنلاین و هوش مصنوعی، مصرف برق مراکز داده را در سطح جهان به شدت افزایش داده است. اگر ترکیب سبد انرژی ملی یک کشور همچنان مبتنی بر سوخت فسیلی باشد، هر کیلووات ساعت مصرفی در مراکز داده، به شکل غیرمستقیم به انتشار آلاینده‌های هوا منجر می‌شود.
۲. شبکه‌های مخابراتی نسل جدید: توسعه شبکه‌های G۴ و G۵ و به‌کارگیری تجهیزات مخابراتی پرمصرف نیز در صورت فقدان برنامه بهره‌وری انرژی، می‌تواند بار شبکه برق را افزایش دهد. متخصصان معتقدند که این اثر پنهان اقتصاد دیجیتال در کشورهای فاقد استراتژی انرژی پاک، به تدریج قابل توجه می‌شود.
۳. اثرات جبرانی رفتاری: نکته قابل توجه دیگر آنکه دسترسی ارزان به خدمات آنلاین ممکن است به افزایش تقاضا برای تحویل فیزیکی کالا، سفرهای تفریحی و سایر فعالیت‌های پرمصرف منجر شود؛ پدیده‌ای که در ادبیات سیاست‌گذاری با عنوان اثر بازگشتی شناخته می‌شود و می‌تواند بخشی از مزایای بالقوه فناوری‌های دیجیتال برای کاهش آلودگی هوا را خنثی کند.

شکاف فناورانه در پایش، استانداردگذاری و اجرا
نتیجه برخی از تحقیقات حاکی از آن است که بخشی از ریشه‌های آلودگی هوا نه در تولید آلاینده، بلکه در ناتوانی دولت و بنگاه‌ها در پایش و مدیریت آن نهفته است. از منظر فناوری، چند شکاف اصلی در این حوزه کلیدی، به شرح زیر قابل ذکر است:
۱. کمبود شبکه پایش برخط و داده‌محور: در بسیاری از شهرها تعداد ایستگاه‌های سنجش آلودگی هوا، پراکندگی جغرافیایی آنها و کیفیت داده‌ها با استانداردهای روز فاصله دارد. فقدان شبکه حسگر گسترده و یکپارچه، امکان مدل‌سازی دقیق، هشداردهی به‌موقع و سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد را محدود می‌کند.
۲. فاصله بین استاندارد روی کاغذ و فناوری در عمل: تدوین استانداردهای آلایندگی برای خودرو، سوخت، صنعت و ساختمان اگر با سازوکارهای آزمون، بازرسی و ابزارهای دیجیتال نظارت همراه نشود، عملا به نتیجه مطلوب و مدنظر نمی‌رسد. از همین روی، در برخی کشورها آزمایش‌های ادواری خودرو، پایش آنلاین دودکش‌های صنعتی و سامانه‌های هوشمند کنترل سوخت به صورت ناقص یا صوری اجرا می‌شوند.
۳. ضعف در استفاده از ابزارهای تحلیلی پیشرفته: داده‌های مربوط به ترافیک، فعالیت صنعتی، الگوهای مصرف انرژی و شرایط جوی اگر به صورت یکپارچه در مدل‌های تحلیلی هوش مصنوعی و سامانه‌های شبیه‌سازی و پیش‌بینی استفاده نشوند، امکان مداخله هدفمند قبل از وقوع شرایط بحرانی آلودگی هوا از دست می‌رود.

آلودگی؛ از مسئله زیست‌محیطی تا مسئله حکمرانی فناوری
آلودگی هوا در بسیاری از کشورها نتیجه مستقیم انتخاب‌های فناورانه در توسعه صنعت، انرژی، حمل‌ونقل و شهرسازی محسوب می‌شود. به عبارت دیگر، کشورهایی که مسیر صنعتی‌سازی و شهرنشینی را با اتکا بر نیروگاه‌های فسیلی قدیمی، ناوگان حمل‌ونقل فرسوده و سوخت کم‌کیفیت، الگوهای ساخت‌وساز پرمصرف و شهرهای فاقد زیرساخت هوشمند، اقتصاد دیجیتال بدون استراتژی انرژی پاک و نظام پایش و تنظیم‌گری ضعیف طی کرده‌اند، امروز با بحران آلودگی هوا مواجه هستند.
بنابراین، تحلیل آلودگی هوا دیگر صرفا بحثی در حوزه محیط زیست نیست؛ بلکه آزمونی برای کیفیت حکمرانی فناوری، سیاست‌گذاری انرژی، معماری صنعت و طراحی شهر نیز به شمار می‌رود. در چنین چارچوبی، راه‌حل‌ها نیز باید ترکیبی از نوسازی فناورانه در نیروگاه‌ها و صنایع، گذار تدریجی به ناوگان حمل‌ونقل برقی، ارتقای استانداردهای سوخت و ساختمان، توسعه شبکه‌های پایش هوشمند و به‌کارگیری ابزارهای تحلیلی پیشرفته برای مدیریت داده‌های آلودگی هوا باشند. در نهایت، می‌توان نتیجه گرفت که هر تصمیم سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های صنعتی، حمل‌ونقل و دیجیتالی‌سازی اگر بدون تحلیل اثر آن بر آلودگی هوا اتخاذ شود، ریسک انتقال هزینه‌های پنهان سلامت و بهره‌وری به نسل‌های آینده را در پی خواهد داشت؛ هزینه‌ای که تجربه بسیاری از کشورها نشان داده است جبران آن به مراتب پرهزینه‌تر از اصلاح مسیر در زمان تصمیم‌گیری است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.