آگاه: نخستوزیر و وزیر خارجه قطر، محمد بن عبدالرحمان آل ثانی، در مصاحبهای با شبکه الجزیره، روابط قطر با حماس را نه یک حمایت ایدئولوژیک، بلکه یک ضرورت دیپلماتیک توصیف کرد که به درخواست مستقیم ایالات متحده آغاز شده است. وی تاکید کرد: روابط ما با حماس از حدود ۱۳ سال پیش و به درخواست آمریکا شروع شد. ما در معرض انتقادات و حملاتی به دلیل میزبانی از جنبش حماس قرار گرفتیم. این اظهارات در حالی مطرح میشود که قطر از سال ۲۰۱۲ میزبان دفتر سیاسی حماس بوده و نقش کلیدی در مذاکرات آتشبس ایفا کرده است. آل ثانی افزود که حمایتهای قطر صرفا برای مردم غزه است نه برای حماس و این ارتباطات منجر به آتشبسهای موقت و آزادی اسرا شده است. وی ادعاهای اسرائیل مبنی بر حمایت مالی از حماس را اتهاماتی بیاساس خواند و گفت: هیچ پایه و اساسی ندارد و صرفا اتهام است.
این موضعگیری در پی حمله اسرائیل به قطر است، جایی که نیروهای اسرائیلی رهبران حماس را در دوحه هدف قرار دادند. آل ثانی این حمله را غیراخلاقی و نادرست توصیف و اشاره کرد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بلافاصله پس از این واقعه، ناخرسندی خود را ابراز کرده و با مقامات اسرائیلی تماس گرفته است. وی گفت: این حمله در حالی رخ داد که ما در حال قانع کردن حماس برای توافق آتشبس بودیم. این رویداد، که به عنوان یک نقض آشکار حاکمیت قطر تلقی شد، روابط دوحه با تلآویو را به پایینترین سطح رساند و قطر را بیش از پیش به سمت تقویت روابط با ایران سوق داد.
در بخش دیگری از اظهارات، نخستوزیر قطر بر لزوم صلح فراگیر تاکید کرد: صلح در منطقه بدون مشارکت تمام طرفها امکانپذیر نیست. وی هشدار داد که نقض آتشبس میتواند منجر به ازسرگیری جنگ شود و گفت: ما نمیتوانیم گروگان دستورکارهای حزب راست افراطی باشیم که برای از بین بردن فلسطینیها تلاش میکند. آل ثانی همچنین به گمراهسازیها و دروغهایی اشاره کرد که برای مخدوش کردن وجهه قطر طراحی شدهاند و تاکید کرد که دوحه همواره به حل نزاعها از طریق دیپلماسی متعهد است. وی افزود: ما به حمایت از ملت فلسطین ادامه میدهیم اما از بازسازی چیزی که دیگران آن را تخریب کردهاند حمایت مالی نمیکنیم. این موضع، در حالی بیان میشود که ساکنان غزه، طبق گزارشهای سازمان ملل، با بحران انسانی روبهرو هستند و هیچ تمایلی به ترک سرزمین خود ندارند.
اما بخش کلیدی اظهارات آل ثانی به ایران مربوط میشود. وی با ابراز نگرانی از نبود تلاشهای دیپلماتیک برای حل بحران هستهای ایران، گفت: تلاشی برای حل بحران برنامه هستهای ایران با راهکارهای دیپلماتیک وجود ندارد. هرگونه مشکلی با ایران پیامدها و تاثیرهایی بر کشورهای منطقه خواهد داشت. نخستوزیر قطر تاکید کرد که یافتن راهی برای احیای مذاکرات هستهای حیاتی است، زیرا هر اقدامی علیه ایران، تمام کشورهای خلیج فارس را تحت تاثیر قرار میدهد. آل ثانی در مصاحبههای قبلی خود نیز هشدار داده بود که چنین حملهای میتواند خلیج فارس را از آب، ماهی و منابع طبیعی خالی کند.
باید گفت که اظهارات آل ثانی نه تنها دفاعی از سیاست خارجی قطر است، بلکه یک استراتژی هوشمندانه برای حفظ تعادل در منطقهای پرآشوب است. قطر، با میزبانی پایگاه نظامی آمریکا (العدید) و روابط نزدیک با ایران، در موقعیتی منحصربهفرد قرار دارد. از یکسو، دوحه میانجیگری در بحران غزه را به عنوان اهرمی برای افزایش نفوذ خود استفاده میکند. روابط با حماس، که به درخواست آمریکا آغاز شد، قطر را به بازیگری کلیدی تبدیل کرده که بدون آن، آتشبسهای موقت ممکن نبود. اما این میزبانی، قطر را هدف انتقادات اسرائیل و برخی کشورهای عربی قرار داده است. حمله سپتامبر ۲۰۲۵ به دوحه، که منجر به عذرخواهی نتانیاهو شد، نشاندهنده تنشهای عمیق است و میتواند قطر را به سمت اتحادهای جدید سوق دهد.
از سوی دیگر، هشدارهای آل ثانی در مورد ایران، ریشه در وابستگی اقتصادی خلیج فارس دارد. قطر و ایران میدان گازی پارس جنوبی را به اشتراک گذاشتهاند و هر تنشی میتواند صادرات گاز قطر که ۳۰ درصد گاز مایع جهان را تامین میکند را مختل کند. این اظهارات، در حالی که مذاکرات هستهای برجام متوقف شده، زنگ خطری برای قدرتهای غربی است. بدون دیپلماسی، خطر گسترش جنگ از غزه به خلیج فارس افزایش مییابد. تحلیلگران معتقدند که قطر با این موضع، خود را به عنوان صدای عقل در منطقه معرفی میکند.
در کل، این اظهارات بخشی از استراتژی تعادلسازی قطر است: حمایت از فلسطین بدون تقابل مستقیم، میانجیگری با حماس بدون حمایت مالی و هشدار در مورد ایران بدون جانبداری آشکار.
با این حال، چالشها باقی است. آتشبس غزه ناقص است و بدون خروج کامل اسرائیل، پایدار نخواهد بود، همانطور که آل ثانی تاکید کرد: آتشبس نمیتواند کامل شود مگر با خروج کامل نیروهای اسرائیلی و بازگشت ثبات به غزه. اگر مذاکرات شکست بخورد، قطر ممکن است میزبانی حماس را بازنگری کند، که این امر میتواند حماس را ضعیفتر کند اما قطر را از نقش میانجی دور سازد. در مورد ایران، عدم پیشرفت در مذاکرات هستهای میتواند به تحریمهای بیشتر منجر شود، که اقتصادهای وابسته به انرژی مانند قطر را تحت تاثیر قرار میدهد. در نهایت، اظهارات آل ثانی پیامی روشن به جهان است: غرب آسیا نیاز به دیپلماسی دارد، نه تقابل. اما با ادامه جنگ غزه و تنشهای هستهای، آیا این صدا شنیده خواهد شد؟ تاریخ نشان میدهد که بدون حمایت قدرتهای بزرگ، چنین هشدارهایی اغلب نادیده گرفته میشوند. قطر، با سیاست خارجی هوشمندانهاش، میتواند الگویی برای صلح باشد، اما موفقیت آن وابسته به همکاری بینالمللی است.
۱۶ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۱۱
کد خبر: ۱۸٬۶۰۵
در حالی که غرب آسیا همچنان درگیر تنشهای فزاینده ناشی از جنگ غزه و برنامه هستهای ایران است، نخستوزیر قطر با صدایی رسا و دیپلماتیک، ادعاهای رژیم صهیونیستی مبنی بر حمایت مالی دوحه از حماس را رد کرد و هشدار داد که هرگونه مشکل با ایران، پیامدهای ویرانگری برای تمام کشورهای منطقه خواهد داشت. این اظهارات که در مجمع دوحه ۲۰۲۵ ایراد شد، نه تنها نقش قطر به عنوان میانجی را برجسته میکند، بلکه زنگ خطری برای قدرتهای جهانی است تا دیپلماسی را جایگزین تقابل کنند، اما آیا این هشدارها میتواند جلوی تشدید بحران را بگیرد؟
نظر شما