آگاه: همزمان با این تحرکات زمینی، رژیم صهیونیستی بامداد سهشنبه مناطقی از جنوب لبنان را هدف حملات هوایی قرار داد؛ حملاتی که بهطور معناداری دقیقا در لحظه اوجگیری این جابهجاییها انجام شد. این همزمانی، از نگاه ناظران، نشانهای آشکار از نوعی هماهنگی میدانی میان تحرکات داخلی گروههای افراطی و حمایت آتش خارجی از سوی رژیم صهیونیستی تلقی میشود.
این رویداد نه یک اتفاق تصادفی، بلکه میتواند در چارچوب یک پیام امنیتی یا تمرین میدانی مشترک ارزیابی شود؛ پیامی که نشان میدهد هرگونه تحرک زمینی جریانهای تکفیری میتواند با پشتیبانی هوایی دشمن خارجی همراه باشد.
منابع محلی بامداد سهشنبه از حملات هوایی وحشیانه ارتش رژیم صهیونیستی به مناطقی در جنوب لبنان خبر دادند.
خبرنگار شبکه المیادین از جنوب لبنان گزارش داد که هواپیماهای جنگی اشغالگران حداقل هشت حمله شدید به مناطق جبل صافی و اقلیم التفاح انجام دادهاند.
دقایقی بعد خبرگزاریها به نقل از یک مقام امنیتی رژیم صهیونیستی گزارش دادند که حملات به جنوب لبنان بخشی از یک کارزار علیه حزبالله است.
شبکه المنار هم گزارش داد که در همان بامداد سهشنبه منطقه وادیعزه در حد فاصل مناطق النبطیه و صیدا نیز هدف حملات اشغالگران قرار گرفت. سپس ارتش رژیم صهیونیستی در بیانیهای اعلام کرد: ما به تاسیسات نظامی و یک مجتمع آموزشی متعلق به حزبالله در جنوب لبنان حمله کردیم.
برخی تحلیلگران معتقدند که اکنون شاید به جز دو مورد زیر هیچ چیزی در عرصه لبنان مهمتر نباشد: اول. مسئله آوارگان: در عبور از بازسازی حزبالله، وقوع جنگی جدید، جامعه شیعه لبنان را به شدت تهدید خواهد کرد. مهمترین موضوع نیز آوارگی است. پیش از این، در صورت آوارگی شیعیان جنوب، ضاحیه، بقاع، بعلبک یا هرمل و از همه مهمتر سوریه، گزینههای اسکان موقت آوارگان بودند. اکنون اما یقینا خط اول جنگ در مناطق بقاع بوده و سوریه نیز فعلا مسدود است. مهاجرت به مناطق سنی و مسیحینشین هم هر چند راهکار است اما رژیم صهیونیستی در جنگ ۶۶ روزه متوجه این قضیه شد و با هدف قرار دادن مناطق سنی و مسیحینشین به دلیل حضور آوارگان شیعه، فشار شدیدی را بر بیروت وارد ساخت. از این رو باید فکری به حال این قضیه کرد. تلاش برای عدم وقوع یا تعویق جنگ، یک راهکار کوتاه مدت است.
دوم. ورود سراسری جبهه مقاومت در صورت جنگ در لبنان: شاید یکی از جاریترین بحثهای کنونی در نقاط مختلف ایران و منطقه، بحث ورود یا عدم ورود محور مقاومت در صورت حمله به لبنان (سناریوی وقوع جنگ گسترده) است. با این حال مشخص شد به دلیلی که در بالا ذکر شد و همچنین لزوم توقف ماشین جنگی رژیم صهیونی در یک نقطه، اینبار محور مقاومت عزم خود را جزم کرده و وارد نبردی تمامعیار (و نه نبرد پشتیبانی) شود، امری که دشواری و پیچیدگی آن واضح است اما وضعیت پس از آن در صورت سکون یا پشتیبانی صرف، دشوارتر است.
طرح فینکس چیست؟
اما تحرکات جنگطلبانه رژیم صهیونیستی و آمریکا در لبنان، حتی دولت غربگرای این کشور را نیز به واکنش واداشته است؛ در همین راستا، مشاور روابط بینالملل رئیسجمهور لبنان با اشاره به اقدامات آمریکا در منطقه گفت: آمریکا همانند تجربهاش در ویتنام، اکنون در لبنان و غزه بهدنبال اجرای طرح فینکس است؛ هدف این طرح، تضعیف پایگاه اجتماعی مقاومت از طریق ایجاد ترس و ناامیدی در میان حامیان آن است.
در جنگ ویتنام، ارتش آمریکا به همراه نیروهای استرالیا، انگلیس و دیگر ارتشهای چندملیتی، پس از تحمل خسارات سنگین از سوی مقاومت ویتنام، به اجرای این طرح روی آورد.
در قالب طرح فینکس، بانک اهدافی از مناطق دارای پایگاه اجتماعی مقاومت تهیه شد و ماموریت، ایجاد بیشترین مجروحان و نه کشته بود، تا مردم را از مقاومت جدا کنند. افزایش مجروحان در شرایطی صورت گرفت که امکانات درمانی و کادر پزشکی نیز ناکافی بود؛ هدف از این روش، ایجاد فضای یاس و بیثباتی در جامعه حامی مقاومت بود.
امروز همین روش در غزه و لبنان در حال اجراست؛ هدف، قرار دادن حامیان مقاومت در شرایط ناامنی و نگرانی دائم برای جلوگیری از بازگشت به خانهها و بازسازی زندگی است.
افشای مداخله اتحادیه اروپا برای توطئه علیه حزبالله
در تحول دیگری مرتبط با لبنان، بر اساس سندی که رویترز منتشر کرده است، اتحادیه اروپا در میان سوءاستفاده دشمن صهیونیستی از سکوت بینالمللی و بیعملی رسمی در قبال تجاوزات مداومش علیه لبنان، در حال بررسی گزینههایی برای تقویت نیروهای امنیت داخلی در لبنان است که هدف آن این است که به ارتش لبنان اجازه دهد بر ماموریت اصلی خود که خلع سلاح حزبالله است، تمرکز کند.
این طرح در سایه آتشبس شکننده بین لبنان و رژیم صهیونیستی و حملات مداوم این رژیم به خاک لبنان، مطرح شده است. رژیم اشغالگر مدعی است که این حملات برای مقابله با تلاشهای حزبالله برای مسلح شدن مجدد است.
طبق این سند که توسط شاخه دیپلماتیک اتحادیه اروپا تهیه و در اختیار ۲۷ کشور عضو قرار گرفته است، اتحادیه اروپا قصد دارد با مقامات لبنانی مذاکراتی برگزار کند.
انتظار میرود یک هیات بازرسی در اوایل سال ۲۰۲۶ برای ارزیابی ارائه کمکهای جدید به نیروهای امنیتی وارد لبنان شود که ممکن است بر ارائه مشاوره، آموزش و بازسازی تواناییها و همچنین تامین برخی تجهیزات تمرکز داشته باشد. هدف کلی این است که نیروهای امنیتی بتوانند وظایف محوله خود را در شهرها و روستاها انجام دهند و همچنین به تامین امنیت مرزهای زمینی با سوریه کمک کنند.
این سند نشان میدهد که اتحادیه اروپا در انتقال تدریجی وظایف امنیت داخلی از ارتش لبنان به نیروهای امنیت داخلی مشارکت خواهد کرد که به ارتش اجازه میدهد بر وظایف دفاعی تمرکز کند.
همچنین اشاره شده که اتحادیه اروپا مسئولیتهای یونیفل را که انتظار میرود ماموریت آن در پایان سال ۲۰۲۶، تاریخ پیشبینیشده برای شروع روند خروج نیروها، به پایان برسد، بر عهده نخواهد گرفت. انتظار میرود دبیرکل سازمان ملل در ژوئن ۲۰۲۶ یک طرح انتقالی ارائه دهد که به خطرات ناشی از خروج یونیفل میپردازد.
نظر شما