در سال ۱۳۸۸ بعد از انتخابات ریاست جمهوری، اعتراضاتی در شهرهای مختلف شکل گرفت. این اعتراضات در ابتدا با ادعای تخلف در انتخابات برگزار می‌شد، اما به مرور بخشی از تجمعات به سمت شعارها و رفتارهایی علیه نظام، دین و نمادهای مذهبی کشیده شد.

خیابان‌ها در ایران معادله دشمن را به هم می‌زند

آگاه: در روز عاشورای همان سال، برخی فتنه‌گران به مقدسات ایرانیان در روز عاشورا جسارت کردند. در پی این رخداد تلخ، مردم از سراسر ایران در ۹ دی به خیابان‌ها آمدند؛ بزرگداشت یوم‌الله ۹ دی و حضور مردم در این مراسم اگرچه همه ساله و در هر شرایطی برکات و پیامدهای خاص خود را دارد اما این مراسم در سال جاری به دلیل جنگ ۱۲ روزه و جنایاتی که از سوی دشمن صورت گرفت، شرایط ویژه‌ای را حاکم کرده که تکرار حماسه‌ای حتی بزرگ‌تر از حماسه ۹ دی ۸۸ را متصور می‌سازد. ابرحماسه‌ای که می‌تواند دنیا را متوجه خویش کرده و فصل‌الخطابی برای پروژه پیچیده جنگ سخت و ترکیبی فعلی باشد. بدون شک در چنین شرایطی نمایش وحدت و انسجام ملی می‌تواند پادزهری بر توطئه دشمن باشد که با گردهم آمدن مردم از جای جای کشور، بصیرت و اتحاد مقدس را نمایش دهد.
مهم‌ترین کارکرد راهبردی ۹ دی ماندگارسازی انقلاب اسلامی است که علت اصلی آن را باید در ماهیت مردم سالار نظام اسلامی یافت، چراکه در رژیم کودتایی رمز استمرار حکومت در گرو قدرت و سلاح است، اما رمز ماندگاری حکومتی مردم سالار و انقلابی منحصر به حضور مردم به عنوان صاحبان اصلی انقلاب اسلامی. اگر مردم با همان علایق دینی و احساس وظیفه نسبت به ارزش‌های اسلامی در بزنگاه‌های حساس و مهم حضور یابند، پیام واحدی را به جهان مخابره می‌کنند؛ همان پیام در ۹ دی به گوش جهان رسید و پای کار بودن ولی نعمتان انقلاب بدون شک دشمنان اسلام و انقلاب  را ناگزیر به تسلیم می‌کند، کما اینکه در دفاع مقدس هشت ساله و جنگ تحمیلی اخیر به نشانه تسلیم به آتش‌بس تن داده شد.جنگ ۱۲ روزه با قدرت بازدارندگی ایران تمام شد، اما هر روز و با گذشت زمان تلاش دشمن برای از بین بردن این شکست در لایه‌های روانی و اقتصادی جامعه به‌مراتب بیشتر از قبل عیان می‌شود. التهاب بازار، نوسان قیمت‌ها، اختلال محدود و احتمالی در زنجیره تامین و افزایش روایات نادرست، درصدد ایجاد شرایطی است که جامعه در وضعیت «آسیب‌پذیری تجمعی» قرار گیرد. وضعیتی که در آن هر شوک کوچک، قابلیت تبدیل‌شدن به بحران اجتماعی را پدیدار می‌سازد. تجربه‌های تاریخی نیز نشان می‌دهد دشمن دقیقا منتظر همین مقاطع است؛ نه زمانی که کشور در اوج ثبات قرار دارد و نه زمانی که جنگ تمام‌عیار جریان دارد، بلکه درست در لحظه‌ای که جنگ تمام شده، اما تبعات و اثرات آن هنوز برای دشمن جریان دارد. دقیقا شباهت این مقطع با سال ۱۳۸۸ در همین نقطه نهفته است. فشار اقتصادی، ابهام سیاسی، شکاف رسانه‌ای و تلاش برای القای این گزاره که «راهی جز خیابان باقی نمانده.»

تغییر بهانه برای بحران
اگر در سال ۱۳۸۸، انتخابات بهانه آغاز بحران بود، امروز اقتصاد همان نقش را بازی می‌کند. دشمن امروز درصدد است تا با روایت مبالغه‌آمیز هزینه‌های زندگی، کاهش قدرت خرید، بیکاری و نگرانی از آینده، مطالبات معیشتی را به اعتراضات سیاسی و خیابانی مبدل کند. بالاخره نمی‌توان چشم‌ها را بست و از نارضایتی‌هایی که در بخشی از جامعه پدیدار شده عبور کرد، اما آنچه این وضعیت را خطرناک می‌کند، مهندسی نارضایتی است؛ فرآیندی که در آن درد واقعی مردم به ابزار پروژه‌های امنیتی تبدیل می‌شود. در این الگو، شبکه‌های رسانه‌ای و مجازی، خشم اقتصادی را به سمت «برهم‌زدن ثبات» سوق می‌دهند.به هرحال یکی از اشتراکات مهم شرایط امروز با سال ۸۸، بازتعریف خیابان به‌عنوان ابزار فشار سیاسی است. خیابان، در نگاه اول، نماد حضور مردم است، اما تجربه ثابت کرده که خیابان می‌تواند به‌سرعت از عرصه بیان مطالبات مشروع، به میدان تقابل پروژه‌های طراحی‌شده تبدیل شود. در سال ۱۳۸۸، همین خطا رخ داد؛ جایی که مرز میان اعتراض و آشوب، به‌صورت عامدانه مخدوش شد. نتیجه آن، هزینه‌های سنگینی بود که نه صرفا برای حاکمیت، بلکه برای کل جامعه پرداخت شد. امروز نیز، همان تلاش در حال تکرار است. کشاندن مردم به نقطه‌ای که هزینه بی‌ثباتی، بیش از هر چیز، متوجه خود آنها شود. مگر در سال ۱۴۰۱ به بهانه درگذشت جوان ایرانی به نام «مهسا» دشمن پروژه خود را در خیابان‌ها دنبال نکرد؟ اما از ابتدای انقلاب تا به امروز، کف خیابان به نفع توده‌های مردم و به ضرر دشمن تمام شد؛ ضد انقلاب و سلطنت‌طلبان و منافقین با شعار «زن، زندگی، آزادی» نیروهای خود را به صف کردند تا با دامن زدن به ناامنی‌ها القا کنند، ایران، ناامن است و مردم از ساختار سیاسی نظام‌شان فاصله گرفته‌اند، اما همین مردم در راهپیمایی گسترده‌ای در سطح کشور نشان دادند که فارغ از همه اعتراضاتی که ممکن است داشته باشند، اما حمله به نظام را برنمی‌تابند! با این تفاوت که این حضور در فاصله کوتاهی بعد از اغتشاشات صورت گرفت. حوادث ۱۴۰۳، ۱۴۰۱ و ۸۸، آخرین باری نبود که دشمنان ایران، بهانه‌ای را به فتنه‌ای برای تغییر نظام تبدیل می‌کردند. در دهه ۷۰ - در دوره‌ای که در ایران دولت تغییر کرد و مردی با عبای شکلاتی سکاندار پاستور شد - در ماجرای «کوی دانشگاه» و در پی کشمکش بر سر یک دعوای رسانه‌ای، فضای جامعه خارج از سطح انتظار ملتهب و ناامن شد، باز مردم انقلابی به این نتیجه رسیدند که دیگر جای درنگ نیست و باید برای دفاع از کیان نظام‌شان در میدان دیده شوند. بنابراین با حضور گسترده در خیابان‌ها، فتنه را پاسخ دادند. آنچه مسلم است، اسلام و انقلاب دو خط قرمزی هستند که در طول این سال‌ها هرگاه مورد خدشه و تهدید قرار گرفته است، ایرانی‌ها برای دفاع از این دو، بی‌معطلی پای کار آمده‌اند! از غائله سال ۱۴۰۱ که با کشف حجاب مبانی اسلام مورد هجمه قرار گرفت تا فتنه‌های سال ۷۸ و ۸۸ و جنگ ۱۲ روزه که ساختار سیاسی در تیررس بدخواهان بود، مردم با پاسداری و حفاظت خود از نظام جمهوری اسلامی، نقشه دشمنان را خنثی کردند. بنابراین، ۹ دی، متعلق به سال ۱۳۸۸ نیست، متعلق به هر زمانه‌ای است که دشمن، روی شکاف‌های داخلی سرمایه‌گذاری می‌کند. دشمن همان دشمن است. این ملت است که هر بار می‌تواند هوشمندتر باشد. حال می‌توان پی‌برد که چرا رهبر انقلاب تاکید می‌کرند باید حماسه ۹ دی در تقویم سیاسی ایران ثبت شود.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.