یکی از آثار کودک و نوجوان حاضر در جشنواره فجر ۴۲، قصه‌ای از جغرافیای شرقی مهجور ایران بود.

نگاهی نو برای انگاره‌ای کهنه

زهرا بذرافکن - خبرنگار سرویس فرهنگی: از فیلم‌های کودک و نوجوان جشنواره فجر ۴۲، «میرو» بود که برای ارائه زاویه دیدی جدید از استان مهجور سیستان و بلوچستان مورد توجه تماشاگران و منتقدین قرار گرفت. «میرو» پسری نوجوان است با شیطنت‌ها و دردسرهای خاص خودش که در عین حال، حاضر است برای غرور و غیرت‌اش و همچنین برای خانواده هرکاری بکند. کارگردان اثر، حسین ریگی است که سومین اثرش را برای رقابت به جشنواره فرستاده بود. او قبلا آثاری همچون «هوک» و «لیپار» را کارگردانی کرده بود. تهیه‌کننده سعید الهی است و سرمایه‌گذاران اثر، بنیاد شهید و أمور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی است. 

گروه بازیگران فیلم را نیز، سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، مهدی دین‌محمدپور، آرزو تاج نیا، ایوب افشار، ابوالفضل همراه، احمدرضا غلامی، محمد بصیرپور، عبدالمجید بلوچ شارکی، فاطمه شهرکی، مصطفی پرکان، محسن آراهیش، عباس نارویی، دیانا حوت و جمعی از هنرمندان بومی استان سیستان و بلوچستان تشکیل می‌دهند.

در ادامه با «سعید الهی»، تهیه‌کننده این اثر گفت و گو کردیم تا درباره انگیزه‌ها و عوامل دخیل در ساخت این اثر بیشتر بدانیم. 

چرا تهیه کنندگی فیلم را پذیرفتید؟ این از دغدغه شخصی شما نشات گرفته است یا اینکه دلایل دیگری دارد؟

من در سال‌های گذشته همواره تاکید زیادی بر توسعه و ترویج سینمای راهبردی در عرصه سینمای کشور داشته‌ام و فکر می‌کردم که سیاست‌های فرهنگی کشور به درستی تعبیه شده و اگر فیلم‌سازان مبادرت به تولید آثار و محصولات بصری مبتنی بر این سیاست‌ها بکنند، می‌توانیم امیدوار باشیم که یک سینمای جریان‌ساز و اندیشه‌ورز در برهه بعد از انقلاب خواهیم داشت که حتی می‌تواند الگو باشد برای بسیاری از فیلمسازان متعهد و حقیقت‌گویی که در سراسر جهان زیست می‌کنند.

شاید برداشت‌های متفاوتی از سینمای راهبردی و استراتژیک شده که نگاه را محدود به یک سری حوادث و اتفاقات پیرامونی کشور یا موضوعات خاص مثل حوادث انقلاب یا حوادث سیاسی خارج از کشور و فرامرزی یا موضوعات روشنی چون زندگی و پرتره برخی از افراد و انقلابیون کرده است. این در صورتی است که من فکر می‌کنم سینمای راهبردی و استراتژیک جامعیت بالاتری دارد و اساسا محدود به موضوعات خاص نمی‌شود. هر اتفاقی که گره می‌خورد به سرنوشت جامعه، می‌تواند استراتژیک تلقی شود و هنرمندان ما در عرصه مسئولیت اجتماعی موظف و مکلف هستند که نسبت به موضوع بی تفاوت نباشند و با توجه به اهمیت آن نسبت به تولید اثری هنری اقدام کنند.

 با توجه به اینکه کارگردان اثر، «حسین ریگی»، هنرمند بومی سیستان و بلوچستان است و دو اثر دیگر که با همین موضوع تا پیش از این تولید کرده، اشتراک اهداف و دغدغه‌مندی شما برای ساخت این اثر چه بود؟

در این فیلم چند موضوع پیگیری شد؛ یکی اینکه آیا می‌توانیم در بستر یک قصه دراماتیک، چهره متفاوتی از سیستان و بلوچستان نسبت به دهه‌های گذشته یا حتی قبل از آن در ایران ارائه کنیم یا خیر. بعد از آن، اینکه آیا می‌توانیم زوایای پنهان این استان را کشف کنیم و در فیلم بگنجانیم.

این‌ها موضوعاتی بودند که بیش از همه برای ما اهمیت داشتند. موضوعاتی از این قبیل که آیا می‌توانیم حقایق اجتماعی و فرهنگی از این استان به مخاطب ارائه کنیم، آیا می‌توانیم در تغییر نگاه و نگرش مخاطب عام نسبت به استان سیستان و بلوچستان، قوم شریف بلوچ و فرهنگی که در این استان وجود دارد و به آن گاها کم‌توجهی می‌شود، نقش موثری ایفا کنیم.

در مجموع، این‌ها دغدغه‌های من و آقای حسین ریگی، کارگردان بودند و در نشست‌های مختلف به این نتیجه رسیدیم که فیلم «میرو» این ظرفیت را دارد. از سوی آقای ریگی به جهت اینکه خودشان وابسته به این استان و بلوچ هستند با زیرساخت‌ها، موانع، محدودیت و مشکلات فیلمسازی در این استان آشنا بودند و به همین خاطر کار ساخت فیلم در قیاس با حالتی که شناختی نسبت به این استان نداشتیم و می خواستیم در آن فعالیت کنیم، راحت‌تر انجام شد. وابستگی حسین ریگی به قوم شریف بلوچ و این استان خیلی کمک کرد و همکاری مشترکی شکل گرفت که توانستیم فیلمی را به ثمر برسانیم که مدعی هستم توانسته علاوه بر نکات راهبردی بسیار ظریف، یک فیلم از نگاه کاملا متفاوتی از سیستان و بلوچستان که در سال‌های گذشته از آن به عنوان استانی که همواره نمادی از ترور، خشونت، قاچاق، فقر و محرومیت بوده، ارائه کند.

ما در این فیلم عین زندگی، نشاط، شادابی، حرکت، زیست و حتی فرهنگ عمومی شهر و مردم را نشان دادیم؛ مثل جذابیت‌های گردشگری، آیین‌ها، سنت‌ها، نمادها و حتی لهجه، پوشش، غذا و خیلی از مسائلی که می‌تواند ذهن مخاطب را نسبت به استان تغییر دهد. البته که این نگاه راهبردی را مخاطب هم باید داشته باشد. درنهایت اینکه تکنیک جای خود و استراتژی که در راس فیلم‌سازی کشور قرار می‌گیرد هم جای خود را دارد. این دو به هر حال باید همسو و هم‌طراز با هم حرکت کنند تا منجر به تغییرات بهتری شوند.

من ادعایی ندارم درباره اینکه فیلم «میرو» کیفیت خوبی دارد اما از طرف کسانی که تا به حال فیلم را دیده‌اند با استقبال خیلی خوبی مواجه شده‌ایم. در عین حال آغوش باز کرده‌ایم برای منتقدان و کشف نکات از طرف آن‌ها؛ چه نقاط ضعف و چه محاسن آن. شاید این رویه بتواند الگویی باشد برای خیلی از مناطق و استان‌های کشور که تا به امروز این اتفاق و در این سطح برایشان نیفتاده.

نگاهی نو برای انگاره‌ای کهنه

 اینکه به فیلم‌های برآمده از جغرافیا و اقلیم‌های مهجور همچون «سیستان و بلوچستان» کم توجه می‌شود، در انگیزه شما برای تهیه‌کنندگی فیلم تاثیرگذار بوده است؟

موضوع سیستان و بلوچستان موضوعی است که وقتی به مطالعه آن پرداختم به این نتیجه رسیدم که بسیار مهم است از این جهت که این استان منطقه‌ای خاص و پهناور در مرز شرقی کشور است که همواره بستر التهابات و فضاهای مختلف چه از لحاظ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، قومی و اقلیتی بوده‌ است که متاسفانه فضاهای سالم استان نیز مخدوش شده و این موجب ایجاد ذهنیتی منفی از جهت نگاه عمومی به آن شده است. اهمیت استان سیستان و بلوچستان از جهت دغدغه‌مندی شخصی من که از پیش موضوع سینمای استراتژیک بوده، کافی است.

در نهایت از سوی بنیاد شهید و امور ایثارگران به من پیشنهاد تهیه‌کنندگی این فیلم شد. فیلمنامه‌ای به کارگردانی آقای ریگی ارائه شده و بنابراین من به تهیه‌کنندگی دعوت شدم. طرح اولیه را خواندم و متوجه شدم که این طرح جذابیت لازم برای مخاطب را دارد و در عین حال نکات راهبردی که من مدنظر دارم را نیز می‌توان در آن پیاده‌سازی کرد؛ بنابراین فیلمنامه را پذیرفتم و وارد مذاکرات بعدی شدیم برای کار و آن را جلو بردیم.

 با توجه به اینکه فیلم «هوک» ساخته پیشین آقای «حسین ریگی» به اکران عمومی نرسیده، فکر می‌کنید این فیلم در مرحله اکران عمومی چطور عمل کند؟

از نظر من هر فیلم را باید در قالب خودش و در چارچوبی که برایش تعریف شده نگاه کرد. فیلم «هوک» نیز به زعم من یک فیلم کاملا استراتژیک بود درباره بحث غیرت ملی و می‌توانست از این منظر هم به آن نگاه شود اما خب متاسفانه به اصول راهبردی در فیلم‌ها توجهی نمی‌شود و فکر می‌کنند که فیلم فقط باید جذابیت بصری داشته باشد.

یه علاوه اینکه یک فیلم‌ساز با تکرار و استمرار می‌تواند فیلم‌ساز خوبی شود. ممکن است استثنائا فیلم‌سازی در اثر اولش به حدی بدرخشد که یک فیلم‌ساز دیگر در ۳۰ سال هم تجربه نکرده باشد اما نگاه من این نیست که «هوک» فیلم خوبی نبوده. به علاوه اینکه موضوعیت فیلم «میرو» با «هوک» متفاوت است. شاید فیلم «میرو» به فیلم «لیپار» که جایزه بهترین کارگردانی را گرفت، نزدیکتر باشد.

در نهایت بله، من «میرو» را چند پله بالاتر از باقی فیلم‌های قبلی «حسین ریگی» می‌دانم. فکر می‌کنم زوایا و ابعاد مختلفی که از روایت «میرو» وجود دارد این ظرفیت را ایجاد کرده که «میرو» فیلمی جذاب و مخاطب پسند باشد. حداقل آنکه در طول ۹۰ دقیقه مخاطب به دنبال قصه خواهد بود و خسته نخواهد شد. در فیلم رنگ و لعابی وجود دارد که می‌تواند نظر مخاطب را به خودش جلب کند، هر چند که قضاوت آخر را باید مخاطب در اکران عمومی بگوید و ما همه ضعف‌ها را می‌پذیریم.

در خلاصه فیلم آمده بود که داستان پیوستن یک نوجوان بسیجی تحت تاثیر سردار شهید حاج قاسم میرحسینی است، آیا ایده ساختن فیلم سینمایی درباره زندگی‌نامه و پرتره این شهید برای شما مطرح نشد؟

ما فیلم را تقدیم کرده‌ایم به روح پاک بیش از ۲۱۵۰ شهید والامقام در استان سیستان و بلوچستان به ویژه سردار شهید حاج قاسم میرحسینی. این طور نبود که روایت فیلم برگرفته از زندگی شهید حاج قاسم میرحسینی باشد اما امیدواریم که در استان سیستان و بلوچستان با حمایت نهادهای مربوطه شرایطی فراهم شود تا از زندگی این شهید والامقام و دیگر شهدای این استان نیز یک فیلم سینمایی جدا تولید شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.