آگاه: مهدی نصیری این روزها برای دیده شدن در محافل ضدانقلاب و ضدایرانی، انواع و اقسام خوشرقصیها را میکند؛ از حاضر شدن بر سر مزار یک دختر مرحومه با لباس قرمز و استعمال لقب «حضرت» برای آن مرحومه تا مصاحبههای ساختارشکنانه با رسانههای ضدانقلابی. او که قصد دارد خود را بهعنوان یک سلبریتی سیاسی معرفی کند، از زمان اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱، به اسم حمایت از زنان، آشکارا مواضعی در ستیز با نظام جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کرد.
البته نصیری که به بهانه حمایت از حقوق زنان، شمشیر به روی نظام کشیده است، زمانی در دهه۷۰ عقایدی کاملا متضاد با عقاید فعلیاش داشت و در کتاب «جایگاه اجتماعی زن از منظر اسلام» بر مبنای فهم ناقص خود از دین نوشته بود: «تساوی حقوق زن و مرد اشتباه است و مرد بر زن برتری دارد.» او همچنین در همان کتاب تصریح کرده بود که «پردهنشینی زنان و عدم اختلاط با مردان وظیفه شرعی زنان است.» «تصدی امور حکومتی و مسئولیتهای اجتماعی ازسوی زنان با اسلام در تضاد است»؛ این گزاره مغلوط دیگری بود که نصیری در کتابش قصد ترویج آن را داشت. ناگفته نماند که این کتابِ مهدی نصیری با رد بسیاری از علما روبهرو و بهدلیل فهم غلط مولف از روایات و آیات، جلوی چاپ آن گرفته شد.
اما روایت «تقی دژاکام»، دبیر روزنامه کیهان از نوع نگاه مهدی نصیری بهمقوله زن نیز قابل توجه است. دژاکام در صفحه شخصیاش نوشته بود: مردادماه ۱۳۶۹ بود. آن روز ناصر بهرامیراد یکی از دوستانی که تازه به سرویس اندیشههای روزنامه آمده بود، مطلب خوبی درباره مادام کوری، فیزیکدان و شیمیدان بزرگ لهستانی نوشته بود. مطلب خوبی بود و گفتم آن را به خانم قدوسی، تایپیست گروه بدهد تا برای چاپ در صفحه آماده کنیم. مطلب را به دوست خوب و هنرمندم علی رضایی هم که آنموقع طراح جوان و صاحبسبک و امروز مجسمهساز خوبی است، دادم که برای آن طرح بکشد. فردای آنروز وقتی کار تمام شد و صفحه را برای امضا پیش آقای مهدی نصیری، مدیرمسئول وقت روزنامه کیهان بردم، خوب به صفحه نگاه کرد و گفت: «مطلب خوبی است، اما طرح را عوض کن.» فکر کردم در جزئیات طرح مشکلی وجود دارد یا تصویر ماری کوری خوب از آب درنیامده است، اما وقتی گفت «چرا مادام کوری را بدون حجاب کشیده است»، هم خندهام گرفت و هم تعجب کردم! آخر مادام کوری مسیحی لهستانی که یکصدوخردهای سال پیش زندگی میکرده چرا باید سرش روسری میکردیم؟! آنهم در طرح و نه در تصویر؟! آنهم در شرایطی که شبکههای مختلف تلویزیونی در فیلم و سریال و مستند، زنان خارجی را با همان حالت بدون حجاب نشان میدهند!
گفتم آقای نصیری! مادام کوری را با حجاب کنیم، مردم میخندند. راستش را بخواهید خجالت هم میکشیدم که او را آنهم در قالب طرح باحجاب کنیم. اما آقای نصیری کوتاهبیا نبود. به سرویس برگشتم و ماجرا را به دوست طراحمان گفتم. رضایی که اتفاقا دامغانی هم بود و فکر کنم به همین دلیل آشنایی با آقای نصیریِ دامغانی به کیهان راه یافته بود، بیشتر از من تعجب کرد و البته ناراحت شد. هر چه به او گفتم که مادام کوری را با حجاب بکشد، قبول نکرد و گفت این کار توهین به من و به خوانندگان روزنامه است.
گفتم: صفحه گیر طرح توست. گفت: یک کاریاش میکنم؛ و شروع کرد طرحی دمدستی از وسایل آزمایشگاهی شیمی کشید و داد و کلاً خانم مادام کوری را از طرح حذف کرد. طرح را به آقای نصیری نشان دادم. فهمید که اینجور طرح کشیدن نوعی اعتراض است، اما چیزی نگفت و صفحه را امضا کرد.
اما مهدی نصیری که این روزها خود را مجذوب و شیفته غرب نشان میدهد و حتی در جریان سفر به ترکیه نیز ویدئویی ضبط میکند که در باب پیشرفت ترکیه سخنسرایی کند، سالها قبل در کتابی تحت عنوان «اسلام و تجدد»، با نقد مدرنیته غربی آن را در برابر تمدن اسلامی سخیف شمرده بود.
مهدی نصیری در ضدیت با نظام، به وادی لجبازی و عناد نیز افتاده است؛ سال گذشته بود که بخشهایی از مناظره او با «مهدی خانعلیزاده» کارشناس مسائل بینالملل در دانشگاه امیرکبیر، در شبکههای اجتماعی بین مردم دست به دست میشد.
نصیری همانطور که در فهمش از حقوق زن در اسلام، دچار خبط و خطاست؛ در فهم بسیاری دیگر از مفاهیم اسلامی نیز راه ناصواب میرود؛ او چندی پیش در مصاحبه با سایت «دیدارنیوز» برداشت غلط و نادرست از اصل مترقی ولایت فقیه ارائه داد در حالی است که معلم شهید علامه مطهری که در ایام سالگرد شهادتش هستیم، در باب ولایت فقیه میگوید: مسئله ولایت فقیه این نیست که فقیه در رأس دولت قرار گیرد، بلکه نقش فقیه در یک کشور اسلامی و متعهد به اصول اسلامی، نقشِ یک ایدئولوگ است، نه نقش حاکم؛ یعنی فقیه نظارت میکند که ایدئولوژی سعادتبخش اسلامی بهدرستی اجرا شود.
مهدی نصیری برای اتخاذ این مواضع ضدنظام و ساختارشکنانه انتظار جذب ازسوی اپوزیسیون را نیز دارد؛ اما اپوزیسیون او را چندان جدی نمیگیرد؛ بیبیسی فارسی همان رسانهای که نصیری اخیرا در مصاحبه با آن، به بیان مواضع ضدانقلابی پرداخته است، چندی پیش در مطلبی در باب نامبرده، از این عنوان استفاده کرده بود: مهدی نصیری و سرگذشت یک «افراطی».
نظر شما