صنعت بازی در کشور بیش از یک دهه است که به‌شکل رسمی شاهد یک کنشگر و متولی به نام «بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای» است که اساسنامه آن مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی و اعضای هیات امنای آن از نهادهای ذیربطی همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صداوسیما هستند. از محوری‌ترین دغدغه‌های مطرح‌شده در اساسنامه این نهاد، توجه به امر آموزش و تقویت صنعت بازی در کشور است که در این زمینه تلاش گسترده‌ای طی چندسال اخیر صورت‌گرفته و مدیران عامل در ادوار گذشته با برگزاری رویدادهای مختلفی در مقیاس ملی و بین‌المللی سعی در تحکیم و تقویت این صنعت داشته‌اند. 

آگاه: به‌رغم این فعالیت‌ها، شاهد رکود قابل‌توجهی در دوره فعلی با حذف و برکناری مدیران و معاونان باتجربه، انتصاب افراد فاقد تجربه کافی و متوقف‌سازی متعاقب در ماموریت‌های اساسی این نهاد بوده‌ایم. به‌طوری‌که فاصله چشمگیری با صنعت بازی، استودیوهای بازی‌سازی، تربیت و مهارت‌افزایی افراد مستعد برای اتصال به صنعت و بهره‌گیری از تجربه افراد بزرگ بوده‌ایم. این اقدامات، در سال‌های اخیر جزو اصلی‌ترین بخش‌های کارنامه این نهاد بوده است و همین فعالیت‌ها چرخه یا زنجیره‌ای از یک اکوسیستم بزرگ در کشور را تشکیل می‌داد که درنهایت از آن صنعت بازی ساخته بود. این فرآیند که از شناسایی و تربیت نیروهای مستعد در سطح کشور و نه فقط پایتخت آغاز می‌شد، به آموزش و اتصال آنها به صنعت بازی و در نهایت تولید محصول منتج می‌شد. 

برای مثال یکی از مهم‌ترین حلقه‌های این زنجیره بزرگ، برگزاری اردوهای استعدادیابی تحت عنوان «بوت کمپ بازی‌سازی» بوده است که از سال۹۸ آغاز و تا پایان سال۱۴۰۲ ادامه یافت اما رفته‌رفته در سال اخیر از کیفیت و خروجی‌های مطلوب آن کاسته و تبدیل به رویدادی کمی‌گرا و عملکردمحور شد. این رویداد مهم‌ترین مدل آموزش بازی‌سازی در کشور است که با شناسایی افراد بااستعداد -که عمدتا هم از قشر دانش‌آموز و دانشجو بوده‌اند- در استان‌های نسبتا محروم از حیث آموزشی و اقتصادی از آنها با کمترین هزینه و گاه به‌صورت کاملا رایگان افراد توانمندی می‌ساخت. برخی از این رویدادها متمرکز بر شناسایی زنان و دختران در استان‌های دارای آسیب اجتماعی بیشتر شده بود که در برنامه سال گذشته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار بود به مهم‌ترین عملکرد آموزش بازی‌سازی در کشور تبدیل شود که ناکام ماند. این رویداد در سال‌های اخیر حدود ۱۵۰۰فرد علاقه‌مند و مستعد را شناسایی و تا حدودی توانست با بهره‌گیری از امکانات آن استان‌ها، آنها را توانمند سازد. 

باوجود این دغدغه، توجیه اقتصادی این طرح‌ها و نگاه درآمدزایی از این رویدادها، حضور متولیان فاقد تخصص در حوزه بازی، کاهش فعالیت‌های پژوهش محور و شناسایی آسیب‌ها و نیازهای صنعت، توجه و تامین تعداد محدودی از ماموریت‌های محول‌شده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای را متاسفانه طی دو سال گذشته به نهادی مرکزمحور و رویدادمدار تبدیل کرده که عمده فعالیت‌های آن متوجه استان تهران است. فعالیت‌های صورت‌گرفته نیز عمدتا نه شکل توسعه‌ای بلکه امتداد جریان‌های گذشته با نگاهی متفاوت داشته است.  از دیگر آسیب‌های قابل‌ذکر در این دوره، حذف یکی از مهم‌ترین ماموریت‌های این بنیاد بر طبق اساسنامه یعنی رویکرد حمایتی بوده است. از فروردین ۱۴۰۲ معاونت حمایت بنیاد بعد از سال‌ها فعالیت مستمر و طراحی برنامه‌های حمایتی ویژه بازی‌سازان و همه کنشگران صنعت بازی، یکباره از ساختار این نهاد حذف و حتی شاکله اصلی آن یعنی ساختار همگرا نیز بدون خروجی باقی مانده است.  این نهاد حتی در دو سال گذشته برخلاف اساسنامه خود، نقش نظارتی را به درستی محقق نکرده است و متقاضیانی که درخواست صدور مجوزهای فعالیت از طریق سامانه نظارتی بنیاد ملی بازیهای رایانه‌ای را داشته‌اند، معلق نگاه داشته است. خروج گروهی متخصصان این نهاد طی دو سال گذشته به بیش از ۲۰نفر رسیده که در سال گذشته این تعداد به اوج خود رسید. به‌طوری‌که معاونت‌های حمایت و سپس آموزش و پژوهش به شکل تعطیل یا نیمه‌تعطیل درآمدند. امید است با اتخاذ رویکرد صحیح در مدیریت بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای و ارکان بالاتر تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری، تا دیر نشده شاهد اصلاح سریعی در مدیریت کلان صنعت بازی دیجیتال کشور باشیم تا ریشه بهینه بومی این هنر-صنعت-سرگرمی خشک نشده و فضا برای واردات مدل غیربومی و خطرات فرهنگی بیشتر از این باز نشود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.