۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۶
کد خبر: ۳٬۸۱۹

نویسنده «روایت آخر» در گفت‌وگو با «آگاه»:

تلاش نداشتم تا شخصیتی متفاوت از شهید خلق کنم

ناگفته‌هایی از شروع مجدد روایت فتح تا شهادت سید مرتضی آوینی

الناز برکاتی_ خبرنگار گروه فرهنگ: پیش از آنکه بشاگرد را با حاج‌عبدالله والی بشناسند، با نام شهید سید مرتضی آوینی می‌شناختند، چراکه نماد و الگویی برای فعالیت‌های فرهنگی و هنری بود. موسسه ایمان جهادی با سفارش حاج عبدالله والی شکل گرفته است و ایشان هم علاقه بسیاری به شهید آوینی داشت. پس از گذشت مدتی، انتشارات صهبا شکل گرفت اما تا به امروز اثری مربوط به آوینی از این نشر منتشر نشده بود. تا اینکه «روایت آخر» به قلم مرتضی شعبانی، مستندساز و همکار سیدالشهدای اهل قلم تالیف شد. از این رو با این نویسنده گفت‌وگویی کرده‌ایم که در ادامه آن را می خوانیم.

تلاش نداشتم تا شخصیتی متفاوت از شهید خلق کنم

آگاهایده نوشتن کتاب از کجا و چگونه شکل گرفت؟ 

همیشه آرزو داشتم تا دلنوشته‌ها از مقاطعی را که با سید مرتضی آوینی زیسته بودم به گوش علاقه‌مندان برسانم. این موضوع در درجه اول برای خودم بسیار اهمیت داشت چرا که این نوشته‌ها را سال‌ها پیش قلم زده بودم اما چندان در این فکر نبودم که آنها را در قالب کتاب عرضه کنم. باتوجه‌به اینکه بیشتر مطالب دلنوشته بود، فکر نمی‌کردم که بتوان با این خاطرات کتاب نوشت اما خب برخی از دوستان در مجموعه صهبا پیشنهاد دادند که این خاطرات در قالب کتاب تالیف شود و این شد که کتاب «روایت آخر» به صورت کتاب راهی نمایشگاه شد. بخش زیادی از خاطرات ما را عکس‌ها می‌سازند؛ عکس‌هایی که در کتاب مشاهده می‌کنید از زندگی و سفرهای ما جدا نیست؛ بنابراین جای آنها در همین کتاب است، شاید بدون این تصاویر کتاب هم چندان مفهومی نداشته باشد. 

کتاب «روایت آخر» تلفیقی از تصاویر و خاطرات است، این عکس‌ها را خودتان گرفتید و از آرشیو شخصی استفاده کردید یا ازسوی اشخاص دیگری این تصاویر ثبت و گردآوری شده است؟

عکس‌هایی که در کتاب به کار برده شده‌اند به سه دسته تقسیم می‌شوند؛ بخشی از آنها را خودم به‌شخصه عکاسی کرده‌ام، بخش دیگری را عکاسانی مانند احسان جبری و بختیاری که همراه ما بودند و بخشی دیگر از عکس‌ها را افرادی غیر از مجموعه خودمان گرفته‌اند و تصاویری هستند که قدیمی‌اند. تصاویر ابتدای کتاب مربوط به مستند «دهکده برزان»، نخستین مستند شهید آوینی است و این تصویر حدود یک‌ماه و نیم پیش درست سر موقع پیدا شد و به دستم رسید.

تلاش نداشتم تا شخصیتی متفاوت از شهید خلق کنم

«روایت آخر» به‌طور دقیق مشابه آنچه در ذهنتان بود نوشته شد و تصور ذهنی‌تان از خروجی این کتاب همین‌گونه بود؟ 

هر شخصی از منظری متفاوت شخصیت شهید آوینی را می‌بیند. برخی از افراد به بعد روشنفکری، برخی دیگر دیدگاه مذهبی و ... او علاقه دارند. من تلاش نداشتم تا شخصیتی متفاوت از ایشان خلق کنم و آنچه را لمس کردم نوشته‌ام و بسیار واقعی است. آقامرتضی مانند ماست، شوخی می‌کند، زندگی می‌کند و ... اما درعین‌حال شخصیتی فرهیخته است. زمانی که مخاطب کتاب را بخواند به یک شخصیت مستند از شهیدآوینی می‌رسد، یعنی شخصیتی که ملموس و دست‌یافتنی باشد و آرمانی و تخیلی نباشد، زیرا من آنچه را در زندگی با ایشان تجربه کرده‌ام روی کاغذ آورده‌ام، نه شخصیتی که اکنون همه آن را می‌شناسند. 

چگونه و کجا با شهید آوینی آشنا شدید، همکار بودید؟ 

از زمان ساخت روایت فتح با ایشان آشنا شدم، در ابتدا دستیار فیلمبردار بودم و پس از مدتی در مجموعه‌هایی چون «شهری در آسمان» که پیش از شهادت آوینی ساخته شده بود، فیلمبردار تیم ایشان بودم. زمان شهادت هم همراهشان بودم که خب علت نامگذاری کتاب هم به همین خاطر است. 

باتوجه به اینکه ارتباط نزدیکی با شهید آوینی داشتید، کدام یکی از ویژگی‌های شخصیتی ایشان بسیار محبوب بود و موجب شد تا پس از گذشت این همه سال از شهادت همچنان در یادها زنده باشد؟ 

یکی از بزرگ‌ترین ویژگی‌هایی که ایشان داشت، ازخودگذشتگی بود وقتی کتاب را بخوانید متوجه خواهید شد، تصور کنید در زمان جنگ رییس‌جمهوری از تیم روایت فتح دعوت کرده بود و شهیدآوینی پیش از حضور در جلسه درخواست می‌کند که اگر درباره صاحب صدا یا از نویسنده آن پرسیده شد کسی از او نام نبرد، شاید اگر ما بودیم تمایل داشتیم تا خود را نشان دهیم و دیده شویم. شهید خودشان ادعایی نداشتند اما همیشه به دیگران توصیه می‌کردند که در راه رضای خدا فعالیت کنند و خودشان هم برای رضای خدا کار می‌کردند. مرتضی آوینی به جهت نوع خدمتی که داشت همه فعالیت‌هایش را مطلق برای رضایت خداوند انجام داد همین امر موجب شده است تا پس از گذشت ۳۱ سال از شهادت گویی زنده است. جنبه‌های علمی و هنری او هم که در جای خود محفوظ است چراکه قلم و صدای ویژه‌اش، نوع و شکل مستندی که در بحران و دوران جنگ ابداع کرد، به‌قدری منحصربه‌فرد است که تاکنون نمونه آن دیده نشده است.

از آنجایی که پیش از «روایت آخر» کتاب دیگری ننوشته‌اید، استقبال‌ها از این کتاب چگونه بوده است؟

من مستندساز هستم و «روایت آخر» اولین کتابی است که نوشته‌ام؛ بنابراین ادعای نویسندگی هم ندارم اما در کل استقبال‌ها خوب بوده است. پیشنهاد می‌کنم اگر فردی تمایل دارد تا به شخصیت آوینی نزدیک شود این کتاب را مطالعه کند. 

گران شدن کاغذ تاثیری در قیمت و روند فروش کتاب نداشته است؟ 

به‌طور حتم گران شدن کاغذ در این مسئله بسیار موثر است اما خوشبختانه با انتشاراتی فعالیت کردم که مباحث مالی، معیار و ملاکی برای تالیف کتاب نیست و سود چندانی برای مجموعه در نظر گرفته نمی‌شود. همین امر موجب شده است تا قیمت کتاب‌های نشر صهبا به نسبت ارزان‌تر باشد و مهم‌ترین هدف این نشر رساندن اطلاعات مفید به گوش مخاطبان است. در مجموع فارغ از گران شدن کاغذ، افزایش هزینه خدمات چاپ همچون تورم، دستمزد و... نیز در این امر تاثیرگذار بوده است. اما خب کم‌توجهی مردم و مخاطبان هم چندان بی‌اثر نیست؛ بنابراین باید فرهنگ کتاب‌خوانی تقویت شود و ترویج یابد. به‌دلیل وجود مسائل و مشکلات اقتصادی همه‌چیز گران شده اما صنعت چاپ و نشر به نسبت سایر کشورها ارزان‌تر است و ناشران باید مقداری هزینه‌ها را کاهش دهند. 

غیر از نشر صهبا نهاد دیگری برای نوشتن کتاب از شما حمایت کرد؟ 

من به جایی مراجعه نکردم و به هیچ ناشری درخواست ندادم. دست‌نوشته‌هایم هنگام همکاری برای تالیف کتاب «مقاومت زینبیه» ازسوی تیم انتشارات صهبا دیده و پیشنهاد شد تا به کتاب تبدیل شوند و همین موضوع موجب شد تا «روایت آخر» تالیف شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.