آگاه: وقوع جنگ غزه و تشدید جنایت ددمنشانه و نسلکشی آشکار صهیونیستها در این منطقه، اهمیت مراسم برائت از مشرکین امسال را دوچندان ساخته است. ملتهای جهان درحالی در حمایت از ملت فلسطین غریو آزادی قدس شریف از چنگال اهریمنان صهیونیست را سر میدهند که سانسور و تحریف رسانهها و سیاستمداران غربی نیز نتوانسته مانع از این جوش و خروش شود و امروز اعتراضات دانشجویان معترض در دانشگاههای آمریکا و اروپا پیش روی همگان است. همگان روی این گزاره مهم متفقالقول هستند که نمیتوان بدون توجه به ابعاد گفتمانی مقاومت، شرایط جاری در منطقه و فلسطین را مورد بررسی و تحلیل قرار داد. عملیاتهای استشهادی موفقیتآمیز اعضای مقاومت در اراضی اشغالی، پیروزیهای حماس در مواجهه نظامی با صهیونیستها و اراده مثالزدنی ساکنان جنین و کرانه باختری و شیخ جراح در مصاف با اشغالگران و... جملگی منبعث از گفتمان مقاومت است. در خصوص گفتمان مقاومت و اضلاع آن، نکاتی وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت. از زمان تشکیل رژیم صهیونیستی، روندی که برای چند دهه بر مناسبات این رژیم و سایر کشورها حاکم بود به این شکل بود که روزبهروز بر قدرت این رژیم افزوده میشد و کشورهای عربی که در ابتدا تمامقد روبهروی رژیم صهیونیستی ایستاده بودند یکییکی در مقابل آن، سر تسلیم فرود آوردند. گرچه هنوز هم برخی کشورهای عربی، براساس خاطرات همان سالها مسیر سازش با اسرائیل را دنبال میکنند اما عملکرد گروههای مقاومت و واقعیت صحنه در دو دهه اخیر نشان داده که دیگر هیچ نشانهای از اقتدار دهههای ابتدایی حیات رژیم صهیونیستی وجود ندارد و این مساله نتیجه ایستادگیای است که گروههای مقاومت نظیر حزبا... لبنان، حماس، جهاداسلامی و ... در سالهای گذشته انجام دادهاند.
این گروههای مقاومت جنگهایی را با اسرائیل انجام دادند که جنگ ۳۳روزه لبنان و جنگ ۲۲روزه غزه از چشمگیرترین آنها و رژیمصهیونیستی در همه این میدانها شکست خورده است. اسرائیلیها در سالهای گذشته، پنجبار در مرزهای غزه شکست خورده و عقبنشینی کردهاند و این در حالی است که ارتش اسرائیل در گذشته عادت کرده بود که به هر جا وارد میشود، بدون پیروزی برنگردد؛ بهعنوانمثال وقتی در سال۱۹۸۲ و قبل از تشکیل حزبالله لبنان، ارتش اسرائیل به لبنان حمله کرد، وارد این کشور شد و بیروت را تسخیر کرد اما پس از شکلگیری و افزایش قدرت حزبالله ارتش رژیم صهیونیستی در سال۲۰۰۶ به شکلی شکست خورد که مفتضحانه به مرزهای خودش برگشت. این مدل جدید تاکنون ادامه یافته، هر روز بر ابعاد آن افزوده میشود و الان میتوان گفت معادله قدرت به شکلی تغییر کرده که این گروههای مقاومت هستند که خواستههای خود را به اسرائیل دیکته میکنند. درحالحاضر نیز پس از وقوع عملیات طوفان الاقصی، صهیونیستها شاهد تحقق مقاومت ترکیبی حماس و گروههای مقاومت بودند. این مقاومت ترکیبی، از جنس کنشگری و پویایی است و نهتنها محاسبات تاکتیکی و مقطعی صهیونیستها را بر هم میزند، بلکه استراتژیهای کلان و حتی موجودیت نامشروع رژیم اشغالگر قدس را نیز هدف قرار میدهد. بدون شک آمریکا، اتحادیه اروپا و برخی کشورهای منطقه (که راه سازش با دشمن صهیونیستی را انتخاب کردهاند) در این شکست همه جانبه شریک تلآویو بوده و در آینده نیز خواهند بود.
معادلات قدرت، شفاف است
معادله قدرت در منطقه کاملا شفاف است. در یکسوی این معادله، جبههای قرار دارد که برای جلوگیری از اضمحلال رژیم صهیونیستی به آبوآتش میزند اما در مقابل، گفتمان مقاومت در منطقه کمترین سنخیتی با سکون و تسلیم در برابر دشمنان ندارد. دشمنانی که مطابق محاسبات دقیق اتاقهای فکر و فرماندهان ارشد و کارکشته نظامی خود، درصدد شکست گفتمان مقاومت و تقویت گفتمان سازش بوده و حتی برای دوران سلطه جدید در منطقه برنامهریزی کرده بودند، با قدرت محاسبهناپذیر جبهه مقاومت مواجه شدند؛ قدرتی که آنها را مغلوب و صهیونیستها را در میدان نبرد گفتمانی و نظامی زمینگیر کرد. این دستاورد تاریخی و مهم، مرهون ایمان، مدیریت صحنه نبرد و ابتکار و سرعت عمل در جنگ با رقیب بوده است. گفتمان مقاومت حتی با شهادت رزمندگان مقاومت روزبهروز، وزینتر و استوارتر شده است. عملیات موفقیتآمیز فلسطینیان در عمق اراضی اشغالی و مواجهه قدرتمندانه آنها با دشمن صهیونیستی در میدان نبرد، پیوستی فرهنگی و گفتمانی دارد. هماکنون به برکت خون پاک شهدای مقاومت، این جبهه با تمام توان و قدرت خود هم در میدان نبرد نظامی با دشمنان ملتهای مسلمان منطقه و هم در میدان نبرد گفتمانی با طرفداران سازش با رژیم صهیونیستی عرضاندام کرده است. درحالیکه علقه، پیوند و مودت میان طرفداران مقاومت روزبهروز در منطقه بیشتر میشود، شاهد ایجاد گسست و شکاف میان طرفداران گفتمان سازش و سرسپردگی به دشمنان هستیم.
سرنوشت محتوم گفتمان سازش
در چنین شرایطی، سرنوشت گفتمان سازش و متعلقات آن کاملا مشخص است. از زمان اشغال سرزمین فلسطین توسط صهیونیستها، شاهد انعقاد پیمانهای متعددی باعنوان صلح از سوی اشغالگرایان صهیونیست، جنگطلبان آمریکایی و سازشکاران جهان عرب بودهایم. وجه مشترک همه این پیمانها، نادیده انگاشتن نقش و جایگاه ملت فلسطین و حقوق مسلم آنها از جمله حق بازگشت به سرزمین آبا و اجدادی خود بوده است. مروری بر این پیمانها و سرنوشت آنها بهوضوح مشخص خواهد کرد سرنوشت گفتمان سازش در آیندهای نزدیک چه خواهد بود. معامله قرن و عادیسازی روابط اعراب و رژیمصهیونیستی ازجمله کلیدواژهها و نمادهای شکست گفتمان سازش در برابر دشمن صهیونیستی محسوب میشود. فراموش نکنیم دولت آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و بازیگران عربی و اروپایی بارها اقداماتی را درراستای محدودسازی گفتمان مقاومت صورت دادهاند اما نتیجهای جز شکست و تباهی نصیب آنها نشده است.
نظر شما