عضو هیات‌علمی دانشگاه خوارزمی گفت: اگر آموزش‌های دوره عمومی کیفیت لازم را داشته باشد، بچه‌های ما می‌توانند در پایان دوره تحصیلات عمومی زندگی مستقلشان را شروع کنند و ضرورتی ندارد که حتما وارد دانشگاه شوند، کسانی باید داوطلب ورود به دانشگاه شوند که جدی‌ترین انگیزه‌ها و استعدادها و توانایی‌های علمی را دارند و بتوانند در دانشگاه‌ها به گسترش مرزهای دانش کمک کنند، اما اگر چیزی جز این باشد، دانشگاه به دوره‌ متوسطه سوم تبدیل می‌شود.

نگذاریم دانشگاه به دوره متوسطه سوم تبدیل شود

آگاه: رمضان برخورداری، عضو هیات‌علمی دانشگاه خوارزمی تهران با اشاره به مشکلات و چالش‌های آموزش عالی در ایران بخشی از این چالش‌ها را مربوط به مقطع آموزش عمومی دانست و گفت: منطق حاکم بر سیستم آموزشی دوران قبل از دانشگاه، منطق الزام دانش‌آموزان دوره متوسطه‌ دوم به دانشگاه رفتن است، اما همچنان که می‌دانیم دانشگاه مربوط به تحصیلات عالیه (higher education) می‌شود و واقعا ضرورتی ندارد هرکسی دیپلم می‌گیرد و آموزش‌های عمومی را به اتمام می‌رساند به دانشگاه برود. وی ادامه داد: اگر آموزش‌های دوره عمومی کیفیت لازم را داشته باشد، بچه‌های ما می‌توانند در پایان دوره تحصیلات عمومی زندگی مستقلشان را شروع کنند و ضرورتی ندارد که حتما وارد دانشگاه شوند، کسانی باید داوطلب ورود به دانشگاه شوند که جدی‌ترین انگیزه‌ها و استعدادها و توانایی‌های علمی را دارند و بتوانند در دانشگاه‌ها به گسترش مرزهای دانش کمک کنند، اما اگر چیزی جز این باشد، دانشگاه به دوره متوسطه سوم تبدیل می‌شود. وی در پاسخ به این سوال که بخشی از همین دانشجویانی که بدون انگیزه و توانایی علمی وارد دانشگاه می‌شوند، اقدام به سرقت علمی می‌کنند یا به خریداران بازار مقاله‌فروشی و پایان‌نامه‌فروشی تبدیل می‌شوند و به نظر نمی‌رسد سازوکارهای فعلی چندان مانع این مسئله شده باشد، گفت: بخشی از مسئله مربوط به همان تجدیدنظر در استانداردهای ورود به دانشگاه است، اما بخش دیگر مربوط به بعد از زمانی‌ست که افراد وارد دانشگاه‌ها می‌شوند؛ یکی از بحث‌ها مربوط به مسئله آموزش است. کتمان‌پذیر نیست که پژوهش‌ها بسیار به آموزش وابسته است و شاید یک دلیل اینکه افراد به سراغ خرید پایان‌نامه و مقاله می‌روند این است که آموزش‌های فعلی کیفیت لازم را ندارد و نتوانسته است محقق و پژوهشگر بسازد. شاید اگر آموزش باکیفیت‌تری در دانشگاه جریان داشت، دانشجویان به سمت خرید پایان‌نامه و مقاله نمی‌رفتند. عضو هیات‌علمی دانشگاه خوارزمی تهران تصریح کرد: متاسفانه شاید اساتید دانشگاه، امر آموزش را به‌اندازه کافی جدی نمی‌گیرند و دلایل متعددی هم دارد، بخشی از آن هم مسئله اقتصادی است و ممکن است استادی مجبور باشد غیر از تدریس در دانشگاه، به کار دیگری هم مشغولیت داشته باشد یا حتی دانشگاه اولویت اولشان نباشد. در این وضعیت انتظار زیادی از فعالیت‌های پژوهشی نمی‌توان داشت.

مسئله «زبان» جدی گرفته نمی‌شود

نگذاریم دانشگاه به دوره متوسطه سوم تبدیل شود
وی در ادامه به بخشی دیگری از ضعف سیستم آموزش عالی پرداخت و از معضل تک‌زبانه بودن فضای آکادمیک گفت: واقعیت این است که دانشجویان و اساتید، باید با یک زبان بین‌المللی معتبر آشنا باشند و مطالعه منابع نزد آنها موکول به ترجمه نباشد، اما این اتفاق نیفتاده به این دلیل که نظام حکمرانی (governing) آموزش عالی، این بحث را خیلی جدی نگرفته است. اگر ما می‌خواهیم بالاخره حضور فعال در عرصه بین‌المللی داشته باشیم، باید مسئله‌ زبان را جدی بگیریم و این نیاز دارد به اینکه الزامات واقعی‌اش شکل بگیرد. تعاملات واقعی با دانشگاه‌های جهان داشته باشیم، اساتید مختلف در ایران حضور داشته باشند و فرصت‌های مطالعاتی برای دانشجویان و اساتید در دسترس باشد، نه اینکه شما فرضا متقاضی فرصت مطالعاتی باشید، درخواست بدهید، درخواست بررسی شود، بعد بگویند اعتبار نداریم، در نهایت آن‌قدر در مسیر پرچالشی قرار بگیرید که منصرف شوید.
برخورداری گفت: اگر شعار سرآمدی علمی را در سطوح مختلف سر می‌دهیم، باید الزامات واقعی‌اش را هم فراهم کنیم که دسترسی دانشگاهیان به تعاملات دانشگاهی تسهیل شده باشد، اعتباراتش در دسترس باشد، اما الان وضعیت به صورتی است که اگر فردی بخواهد حتی یک هفته هم به کشور دیگری برود، باید حقوق سه ماهش را صرف کند. در این شرایط تعاملات آکادمیک به‌صرفه نیست و به حداقل‌ها اکتفا می‌کنیم و وقتی به حداقل‌ها اکتفا کنیم، رکود علمی نتیجه بدیهی این اکتفاست. البته این مسئله تنها عامل این وضعیت نیست و باید به مسئله تحریم‌ها نیز اشاره کرد. مسئله دیگر هم رویه و روند انتصاب رؤسا و مدیران دانشگاه‌هاست که بیش از آنکه مبتنی بر نیازها و صلاحیت‌های خودبنیاد نهاد علم و دانشگاه باشد مبتنی بر ملاحظات سیاسی است.

مسئله، بی‌هویتی آموزش عالی است
وی همچنین در پاسخ به این سوالی پیرامون قوام‌نیافتگی فضاهای میان‌رشته‌ای گفت: مسئله، بی‌هویتی آموزش عالی است؛ یعنی اگر در دنیا نسل اول دانشگاه‌ها آموزش‌محور بوده‌اند، نسل بعدی پژوهش‌محور بوده‌اند و نسل بعد از آن آموزش و پژوهش‌محور بوده‌اند و نسل چهارم کارآفرین محور بوده‌اند و حالا هم دانشگاه‌های جامعه‌محور و... هر کدام از اینها منطق خودش را دارد، اما ما می‌خواهیم همه اینها با هم باشیم و این ناممکن است و نهایتا به یک تشویش هویتی می‌رسیم. وی افزود: فضای میان‌رشته‌ای هم در شرایطی ممکن است که دانشگاه هویت مشخصی داشته باشد، وقتی این هویت نباشد، مطالعات میان‌رشته‌ای هم جای خودش را پیدا نمی‌کند. اینکه چه نوع مطالعاتی در دانشگاه اهمیت پیدا کنند، چه پژوهش‌هایی اولویت پیدا کنند و چه اساتیدی مناسب این مطالعات و پژوهش‌ها هستند همه در ذیل همین هویت دانشگاهی معلوم می‌شوند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.