اگر با تاریخ و زمانه‌ای که شاعرات کشورمان مثل سعدی و حافط در آن زندگی می‎‌کردند آشنا نباشید ممکن است فکر کنید که این‌همه طبع لطیف و اشعار زیبا از دل یک جامعه بسامان آمده و در یک شرایط مطلوب سروده شده است درحالی‌که این‌طور نیست و اتفاقا در سراسر تاریخ، بیشتر افراد بزرگ و مطرح، از دل روزگارانی برآمدند که سراسر سختی و طغیان بوده است؛ به عنوان مثال، حافظ در زمانه مغولان زندگی می‌‎کرده، زمانه‌ای که پر از فراز و نشیب و نابسامانی بوده است و در میان ادوار تاریخی یکی از بدنام‎ترین دوران بوده است. پس اگر می‎‌خواهید کاری کنید و منتظر بهتر شدن شرایط هستید باید بگوییم که آن یک روز هیچ وقت از راه نمی‌‏رسد و همیشه از دل فراز و نشیب‏ها و سخت‎هاست که یک گل زیبا و خوشرنگ جوانه می‌‎زند. 

حافظ، مصلح اجتماعی زمانه خودش بوده

آگاه: در تاریخ ملی کشورمان روز بیستم مهرماه به نام روز حافظ نامگذاری شده است. شاعری که برای ایرانیان فقط یک شاعر نیست بلکه بخش جدانشدنی از فرهنگ و هویت ایرانی است. حافظ شهرت جهانی دارد چنانکه گوته، شاعر و ادیب آلمانی با خواندن اشعار او شیفته‌‎اش شد و به جمع حافظ‌پژوهان دنیا پیوست. درباره تاریخ تولد حافظ هنوز توافقی وجود ندارد و تاریخ‌های مختلفی برای تولد او ذکر شده اما چیزی که مشخص است اینکه او متولد میانه سده هفتم و هشتم هجری قمری و متولد شهر شیراز است. نام اصلی او شمس‌الدین محمد است و تخلص «حافظ» برای او به خاطر این بود که حافظ قرآن بود.
حافظ، شاعری‎ است که هرکسی با هرسطح سواد، تحصیلات و طبقه اجتماعی نام او را شنیده و حداقل یک مصرع یا بیت از اشعار او را حفظ است و همین سرشناس بودن و مردمی بودن حافظ است که او را از بقیه شاعران متمایز کرده است. بهاءالدین خرمشاهی، از حافظ‌پژوهان معاصر و برجسته کشورمان در خصوص ماندگاری شعر حافظ معتقد است: حافظ به زبان مردم حرف می‌زند. حافظ هم فصیح است هم فاخر. ویژگی دیگر حافظ از منظر خرمشاهی، اجتماعی بودن شخصیت اوست. به عقیده این حافظ‌پژوه، حافظ از اجتماع گرفته و به اجتماع تقدیم کرده است. امروز هم افرادی با هر نوع مشربی حافظ را می‌خوانند و دوست می‌دارند. دو گروه از آدم‌هایی که کاملا با هم اختلاف‌نظر دارند یعنی آدم‌های فردگرا و جمع‌گرا هر دو گروه حافظ را گرامی می‌شمارند. من حافظ را مصلح اجتماعی نامیده‌ام. در عصر حافظ ریا، تظاهر به شریعتمداری، فاصله طبقاتی و منفعت‌جویی و درپی اشرافیت بودن رواج داشته است.
حافظ مثل امروز انتقاد نکرده است اما می‌‏گوید: «زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست»، او می‌گوید زاهدان با حقیقت دین کاری ندارند. حافظ بی‌باک انتقاد می‌کند و برای همین است که دیوانش را خودش جمع‌آوری نمی‌کند. می‌ترسد که دیوانش را نابود کنند و خودش هم در معرض خطر قرار بگیرد. از این‌رو به دوستانش نسخه می‌داد و دوستان به دوستان نسخه می‌دادند. با وجود همه این ناملایماتی‌ها و سختی‌های زمانه حافظ اما به صورت مکرر تاکید کرده که زندگی همین است و نباید غم آن را خورد چون همه‌چیز دائم در حال تغییر است؛ خلاصه که به قول حافظ:
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.