آگاه: مارکوزه و پوپر دو پیشوای دو جریان بزرگ فلسفی عصر ما که هدفشان تغییر جامعه بوده است، حداقل تا زمان انتشار این کتاب با یکدیگر روبهرو نشده و با هم بحث جدی نکرده بودند اما به علت اهمیت بحثهای این دو صاحبنظر، رادیوی باواریا کوشید تا مقابله آنها را که در واقع روی نداده بود از طریق میانجیگری تلویزیون شکل دهد. ناشر این متون هر دو فیلسوف سیاسی را در محل سکونتشان بهطور جداگانه به پرسش گرفت و پاسخهایشان را برابر هم نهاد. برخلاف مارکوزه که پیشنهاد مصاحبه را بهسختی پذیرفت، پوپر از این پیشنهاد استقبال کرد.
درحالیکه شهرت مارکوزه بهعنوان نظریهپرداز جنبش بینالمللی چپ نو در اوایل سالهای ۶۰ به اکناف جهان رسید، پوپر بیرون از فضای آکادمیک چندان شناختهشده نبود. آزادی بیشتر، عدالت بیشتر، انسانیت بیشتر برای جامعه غربی دموکراتیک و سرانجام البته برای همه جوامع روی زمین، موضوع هر دو فیلسوف است. نکته دیگر در طرحهای دو فیلسوف هدف جامعه دلخواه و راههای رسیدن به آن است.
با سقوط نازیسم در انتهای جنگ جهانی دوم و بعدا با افشای پشت پردههای حکومت شوروی در دوره استالین، بحثی گسترده پیرامون حکومت توتالیتر (تمامیتطلب) در میان متفکران اروپایی شکل گرفت. از جمله کسانی که پیرامون منشأ چنین حکومتهایی کتابی جنجالی نوشت کارل پوپر، فیلسوف نئولیبرال اتریشی انگلیسی بود. او بعدا کتاب دیگری نیز پیرامون اصالت تاریخ نوشت که به نظرش از بنیانهای حکومت توتالیتر بود. او منشأ سیاست تمامیتطلب را فلسفههای تمامیتطلبی میدید که مدعی کشف قانون تاریخ بودند و بر مبنای آن قانون دست به پیشگویی آینده تاریخ می زدند. به نظر پوپر مظهر اصلی این نگاهها را میتوان در مارکسیسم دید. مارکسیسم هم معتقد به اصل بودن تاریخ است، هم تاریخ را دارای قوانین ضروری میداند و طبق آن دست به پیشگویی آینده میزند و هم میخواهد تمامیت جامعه را به طور ریشهای دچار تغییر کند. به نظر پوپر، همه این نگاهها در سیاست منجر به خشونت میشود.
طبیعی بود این انتقادات از طرف مارکسیستها بیپاسخ گذاشته نشود. از جمله کسانی که بهطور جدی و مکتوب به پوپر پاسخ داد هربرت مارکوزه، فیلسوف نئومارکسیست آلمانی آمریکایی بود. به نظر مارکوزه در طول تاریخ و از جانب گروههای مختلف خشونتهای بزرگی ظاهر شده است. از جنگهای صلیبی تا نهضت اصلاح دین و انقلاب انگلستان و فرانسه گروههای مختلف با خاستگاههای مختلف دست به خشونتها و کشتارهای بزرگ زدهاند. پوپر بدون اینکه علل متفاوت بروز خشونت در این حوادث تاریخی را بررسی کند منشأ خشونت را بهطورکلی تنها در یک فکر و ایده، یعنی اصالت تاریخ جستوجو میکند. این به نظر مارکوزه، بحث پوپر را انتزاعی میکند که با واقعیتهای تاریخ همخوان نیست. انتقاد دیگر مارکوزه این است که توصیف پوپر از مذهب اصالت تاریخ با نظرات هیچ یک از صاحبنظرانی که پیرامون این مفهوم بحث کردهاند همخوانی ندارد و به همین دلیل اصلا معلوم نیست که پوپر دقیقا چه کسی را نقد میکند و چه کسی واقعا قائل به چنین نظریاتی است. نکته دیگر مارکوزه این است که نمیتوان توتالیتاریسم را به کلی از لیبرالیسم جدا دانست. در جامعه امروز حتی در جامعه لیبرال شیوههای توتالیتر کم و بیش برقرار است، یعنی سیاستهایی که همه ساحتهای زندگی بشر را تحت نفوذ و دستکاری خود میداند.
در سال ۱۹۶۹ وقتی یک شبکه رادیویی و تلویزیونی به سراغ این دو استاد فلسفه رفت تا این بحث را دنبال کند، هر دو بازنشسته شده بودند. این دو با هم در مقابل دوربین قرار نمیگیرند، بلکه دوربین به خانه آنها میرود تا با آنها پیرامون مسئله تغییر ریشهای (انقلاب) یا تغییر تدریجی (اصلاح) صحبت کند. آن زمان مارکوزه در حومه سندیهگو در کالیفرنیا در خانهای چوبی در کرانه اقیانوس آرام زندگی میکند و پوپر نیز به طور منزوی در شهر پن از استان باکینگهام شایر انگلیس. گروه تلویزیونی به سختی موافقت مارکوزه را جلب میکنند ولی وقتی به خانهاش میروند او کاملا با وسایل جدید ضبط تلویزیونی همراهی نشان میدهد. در مقابل پوپر بلافاصله دعوت را میپذیرد ولی در هنگام ضبط با اینکه چهار سال از مارکوزه جوانتر است، چندان با وسایل جدید مانوس نیست.
مباحث این دو مصاحبه بعدا پیاده میشود و به صورت کتابی با عنوان انقلاب یا اصلاح منتشر میشود. این کتاب در سال ۱۳۵۱ ازسوی هوشنگ وزیری روزنامهنگار و مترجم نامآشنا به فارسی ترجمه و توسط انتشارات خوارزمی منتشر میشود. اهمیت چاپ این کتاب در ایران از آن جهت است که ایران نیز چند سال بعد با یک انقلاب بزرگ مواجه شد و دو دهه بعد از انقلاب نیز، بحث اصلاحات در کانون مباحث سیاست ایران قرار گرفت.
پس از انقلاب، پوپر با ترجمه اثر سیاسی مهمش یعنی جامعه باز و دشمنان آن بسیار بیشتر شناخته شد. پوپر در کتاب اصلاح و انقلاب با هر نوع انقلابی که حاصل واژگونی خشونتآمیز است مخالف است و عجیب این است که در ایران جمعی از انقلابیها شیفته نظریات او شدند. مارکوزه نیز در ایران با کتابهای انسان تک ساحتی و خرد و انقلاب کم و بیش شناخته شده است ولی هرگز با توجه و اقبالی که پوپر پیدا کرد مواجه نشد. او نه مارکسیست راستکیشی بود که مورداقبال جریانهای چپ قرار بگیرد، زیرا در همین کتاب نیز انتقاداتی را به دیالکتیک و زیربنا بودن اقتصاد مطرح میکند و نه نظریاتش خیلی ساده و روشن است که به عنوان فیلسوفی عامهپسند دربیاید. بااینحال او با وارد کردن فروید به مباحث مارکسیستی و نقد جامعه سرمایهداری شروعکننده بسیاری از مباحث پستمدرن شد.
به طور کلی این دو فیلسوف هر کدام در محیطی متفاوت میاندیشند و به همین دلیل مباحثه میان آنها چندان زایا و پرشور نیست. اختلاف برای گفتوگو لازم است، وقتی اختلاف خیلی فراوان باشد مباحثه جدی شکل نمیگیرد. بااینحال همین رفت و برگشتها پیرامون دو مفهوم مهم در سیاست ایران و جهان به ما کمک میکند وضعیت خود را بهتر درک کنیم.
۲۳ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۰
کد خبر: ۸٬۳۸۵
کتاب «انقلاب یا اصلاح» نوشته هربرت مارکوزه ازسوی انتشارات خوارزمی با ترجمه هوشنگ وزیر عرضه شده است. این کتاب حاصل دو گفتوگوی جداگانه با مارکوزه و پوپر است که به صورت کتاب کوچکی منتشر شده است و دیدگاههای این دو متفکر برجسته درباره جامعه مطلوب و راههای رسیدن به آن را با توجه به واقعیتهای موجود روشن میسازد.
نظر شما