آگاه: در این گزارش اذعان شده بود که علی قاضی پس از بازگشت به آلمان بلافاصله با کمک یک عضو ارتش سازمان ضدجاسوسی آلمان در شهر هامبورگ شرکت صادرات و واردات تاسیس میکند و از طریق این شرکت از «کنسرن معروف فورستای آلمان» وسایل یک کارخانه بزرگ تولید سلاح شیمیایی را خریداری میکند. این کارخانه قادر است سالانه یکمیلیون و ۷۶۰هزار تن مواد شیمیایی را به گازهای کشنده خردل و تابون مبدل سازد؛ بنابر این گزارش، صدور و حمل چنین کارخانه عظیمی به یکباره صورت نگرفته بلکه در قطعات و دفعات متعدد به واسطه ترکیه به عراق صادر میشد.
اشپیگل در گزارش دیگری نوشت: اینک در عراق در «سلمان پاک» در ساحل رودخانه دجله آزمایشگاههای تحقیقاتی تهیه گاز شیمیایی قرار دارد. در شهر «فلوجا» مواد خام اولیه تهیه میشود و بالاخره در شهر «سامره» گازهای خردل و گاز عصبی تابون بهطور انبوه تولید میشود؛ بنابر این گزارش در هر سه شهر، شرکتهای مختلف آلمان غربی حضور داشته و در ساختمان و تکمیل این کارخانه از آزمایشگاه تا تولید انبوه سهیم بودهاند.
بنابر گزارش همین مجله، اطلاعات تحقیقات محرمانه حاکی از آن است که تاسیسات شیمیایی ساخته شده ازسوی شرکتهای آلمانی در سامره عراق اخیرا موفق به تولید مواد شیمیایی بسیار مرگبار تابون و لاست هم شدهاند. کارشناسان آلمانی همچنین متوجه شدهاند که سه کارخانه فروختهشده آلمانی به عراق قادر به تولید اسید سیائیدریک غلیظ و فشرده است.
ادو اولفکات، خبرنگار آلمانی روزنامه مشهور «فرانکفورتر آلگماینه» که در دوران جنگ تحمیلی خبرنگار اعزامی این روزنامه به مناطق جنگی عراق بود، میگوید: مقامات آلمانی بسیار خرسند بودند که این گازها را برای استفاده علیه ایران به صدام دادهاند. علاوه بر این، آلمان طی دوران جنگ تحمیلی ساخت تأسیسات «سعد ۱۶» و قطعات کارخانه شیمیایی سامره را در اختیار رژیم بعث قرار داد و ضمن آن نیز در زمینه صنایع موشکی با بغداد همکاری کرده است. یک سخنگوی وزارت اقتصاد آلمان غریی در اعترافات خود در اینباره میگوید: یک پروژه نظامی موسوم به «سعد ۱۶» در عراق ازسوی شرکتهای آلمانی تحت پوشش یک موسسه وابسته به دانشگاه انجام شده است.
حمایت از رژیم بعث تا رژیم صهیونیستی
باوجود حمایتهای ویژه آلمان از حزب بعث، صدام حسین نتوانست یک وجب از خاک کشورمان را اشغال کند و فرزندان روحالله پیروز میدان شدند و سرانجام در دهه۸۰ آمریکا که همچون آلمان سرتا پا از تجاوز بغداد به ایران حمایت و خواهان سرنگونی انقلاب نوپای مردم ایران شده بود با حمله به عراق، پرونده صدام دیکتاتور را بست؛ هرچند دیکتاتور عراق به تاریخ پیوست اما مسیر دفاع آلمانیها از دیکتاتورها و تروریستها استمرار یافت. آنها این بار شریک جنایتهای رژیم اشغالگر قدس شدند!
آلمان در چند سال گذشته علاوه بر تامین تسلیحات جنگی برای رژیم صهیونیستی، امروز یکی از محدودکنندهترین دولتها برای حمایت از فلسطین است. در این کشور، برگزاری تجمعات حامی فلسطین اغلب با برخوردهای شدید ازسوی پلیس، فشار دولت و اتهام یهودستیزی روبهرو میشود، حتی کنفرانس «مجمع فلسطین» که قرار بود در ماه آوریل در برلین برگزار شود، با مداخله گسترده پلیس لغو شد.
به قدری آلمان برای صهیونیستها سینه چاک کرد که با شبکه الجزیره در گزارشی به حمایتهای آنها واکنش شدید نشان داد و نوشت: هیچ کشوری به اندازه آلمان در حمله به جنبش همبستگی فلسطین و حمایت از نسلکشی پیوسته اسرائیل، استوار نبوده است. امروز شاهد هستیم که برگزاری تظاهرات حمایتی از فلسطین در برلین یا سایر مناطق آلمان بدون حملات پلیس، ارعاب دولت و اتهامات یهودستیزی از سوی مطبوعات غیرممکن است.
در ماه آوریل (فروردین) نیز دیدیم، «مجمع فلسطین» بهعنوان یک نشست شناختهشده حامیان فلسطین در برلین ازسوی صدها افسر پلیس درهم شکسته و تعطیل شد. حتی «غسان ابوسیتا» رئیس انگلیسی دانشگاه گلاسکو که دارای تبار فلسطینی است، از شرکت در این نشست منع و تنها اندکی پس از ورود به آلمان، به انگلیس بازگردانده شد. او بعد از این ماجرا از ورود به کل منطقه شینگن نیز منع شد.
این در حالی است که ابوسیتا بهعنوان یک جراح تنها قصد داشت در نشست یادشده، در مورد وضعیت وخیمی که حملات اسرائیل به نظام بهداشت نوار غزه وارد کرده، سخنرانی کند. یانیس واروفاکیس، وزیر دارایی پیشین یونان نیز از جمله دیگر مقاماتی است که به اتهام سخنرانیهای یهودستیزانه از ورود به آلمان منع شده و دولت برلین هم هیچ مستنداتی در اثبات این ادعاها ارائه نمیکند.
به نوشته الجزیره، دولت آلمان تنها صدای حامیان فلسطین را با ادعای حمایت از حقوق یهودیان و مبارزه با یهودیستیزی خاموش نمیکند، بلکه حتی با یهودیان ضدصهیونیستی که در حمایت از حقوق مردم فلسطین صحبت میکنند، نیز دشمن است؛ بهعنوان مثال، آیریس هفتس، روانکاو آلمانی-اسرائیلی ساکن برلین، اکتبر سال گذشته (مهر ۱۴۰۲) به اتهام یهودیستیزی دستگیر شد. جرم وی شرکت در راهپیمایی اعتراضی و در دست داشتن پلاکاردی بود که روی آن نوشته شده بود: «به عنوان یک اسرائیلی و به عنوان یک یهودی، نسلکشی در غزه را متوقف کنید.»
اعتراضها به سیاستهای آلمان در قبال رژیم آپارتاید بهصورت زنجیرهای ادامه دارد. در همین راستا، ۲۶آبانماه خبر رسید که بیش از ۵۰۰نفر از روشنفکران و دانشگاهیان آلمان و دیگر کشورهای جهان در نامهای سرگشاده و شدیداللحن دولت آلمان را فراخواندند تا مواضع خود در قبال اسرائیل را بازنگری کند و سیاست خود را در برابر این کشور تغییر دهد.
در این نامه سرگشاده که برای تمام نمایندگان پارلمان آلمان ارسال شده، آمده است: دولت آلمان اکنون بیش از یک سال است که فعالانه در قتلعام و زیرپا گذاشتن حرمت انسانی فلسطینیها سهیم است، آن هم از طریق پشتیبانی سیاسی، مالی، نظامی و حقوقی از اسرائیل. نویسندگان در این نامه شدیداللحن، آلمان را به مشارکت با رژیم صهیونیستی در جنایات مربوط به حقوق قومیتها متهم کرده و خواهان پایان دادن به این رویکرد شدهاند.
دبورا فلدمان (نویسنده آلمانیآمریکایی)، توماس پیکتی (اقتصاددان فرانسوی)، آمیرا هاس (روزنامهنگار اسرائیلی)، راز سگال (تاریخنگار اسرائیلی) و مایکل بارنبویم (موسیقیشناس فرانسویآلمانی) از کسانیاند که این نامه سرگشاده را امضا کردهاند.
سرنوشت نامعلوم آلمان
با این اوصاف باید پرسید «آلمانی که در یک مقطع از تجاوز حزب بعث به ایران حمایت میکرد و اکنون هم کاملا در زمین صهیونیستها بازی میکند، این روزها به دنبال چیست؟»
علیرضا شیخعطار، قائممقام اسبق وزارت امورخارجه و سفیر سابق ایران در آلمان در پاسخ به این سوال میگوید: «کشور آلمان از جنگ جهانی دوم تاکنون به بهانه هلوکاست سالانه سهمیلیارد دلار به اسرائیل کمک بلاعوض میکند اما خسارات بیشتر از این حرفهاست؛ بهطوریکه خیلی از بانکهای اسرائیلی در مرز ورشکستگی قرار گرفتند. اقتصاد اسرائیل ضربه بزرگی خورده و اگر به اسرائیل کمک نشود، دوام نخواهد آورد.» آلمان میخواهد به هرشکل ممکن و با تنفس مصنوعی رژیم صهیونیستی را زنده نگه دارد اما سرنوشت خودش چه خواهد شد؟
نظر شما