آگاه: سیر رشد ادبیات کودکونوجوان در ایران، از دوره پیشامدرن که آن را میتوانیم قبل از دوره قاجار و انقلاب مشروطه بدانیم، آغاز شده است. اینکه ایرانیان به عصر کودکی بهعنوان دورانی اولیه و بیارزش نگاه میکردهاند یا فضایی بهعنوان ورودی به بزرگسالی و آمادگی برای آن، محل بحث متخصصان در محافل مختلف است اما آنچه از ادبیات در دوران گذشته مشخص است، چنین است که ادبیاتی بهعنوان کودکونوجوان در دوران گذشته وجود نداشته است. اما برخی آثار و شیوههای آموزشی و ادبی بهطور غیرمستقیم برای کودکان و نوجوانان مفید بودند. در این دوره، ادبیات کودک بیشتر در قالب آموزشهای دینی، اخلاقی و حکمتآموز ارائه میشد و اغلب بهصورت شفاهی یا نوشتار سادهای بود که برای انتقال ارزشها و دانش به نسلهای بعدی استفاده میشد. آموزشهای دینی و اخلاقی بخش مهمی از تربیت کودکان را تشکیل میداد. این آموزشها معمولا از طریق کتابها و متون سادهای که برای کودکان قابلفهم بودند، ارائه میشدند. ازآنجاکه سواد جامعه محدود بود، دسترسی به این متون، بسیار محدود و در مکتبخانههای خاصی وجود داشت. آموزش قرآن و احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع) به کودکان از سنین پایین شروع میشد. این متون بهصورت ساده و همراه با تفسیرهای خاص آموزش داده میشدند. همچنین کتابهای اخلاقی مانند «قابوسنامه» اثر عنصرالمعالی کیکاووس که به زبان ساده شرح داده میشد، برای آموزش اخلاق و حکمت به کودکان استفاده میشد؛ البته چنین مواردی در مکتبخانهها که از فرهنگیترین بخشهای جامعه بود وجود داشت و بسیاری از اقشار جامعه از آن بهرهمند نبودند.
در بقیه موارد، خانواده و جامعه بهعنوان تربیتکنندگان کودکان، نقش مهمی در انتقال ادبیات به کودکونوجوان ایفا میکردند. والدین و بزرگان خانوادهها از طریق قصهگویی، نقل افسانهها و آموزشهای شفاهی، دانش و ارزشها را به کودکان منتقل میکردند. قصههایی مانند «شاهنامه» فردوسی که بهصورت شفاهی نقل میشدند، پردهخوانیها، نقشخوانیها، اجراهای خیابانی و تعزیه، از جمله مواردی بود که قصهها را سینهبهسینه منتقل میکرد.
آغاز توجه به کودکونوجوان
دوران مشروطه نقطه عطفی در تاریخ ایران بود که تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عمیقی را به همراه داشت. این تحولات تاثیر قابلتوجهی بر ادبیات کودکونوجوان گذاشت و باعث شکلگیری و رشد این حوزه بهشکل مدرنتر شد. این جنبش بر ضرورت آموزش کودکان و نوجوانان برای ساختن جامعهای مدرن و پیشرفته تاکید داشت. این تغییر نگرش بهتدریج باعث شکلگیری ادبیات کودکونوجوان به شکل مدرن شد. با تاسیس مدارس به سبک جدید، نیاز به کتابهای درسی و آموزشی برای کودکان بیشتر شد. این مدارس برخلاف مکتبخانههای سنتی، از روشهای آموزشی مدرن استفاده میکردند و به کتابهای درسی و کمکآموزشی نیاز داشتند. کتابهای درسی جدیدی برای آموزش علوم مختلف به کودکان و نوجوانان تالیف شد که در کنار آنها، کتابهای کمکآموزشی با موضوعات آموزش اخلاق، تاریخ و علوم روز نیز به رشته تحریر درآمد.
مطبوعات در دوران مشروطه نقش مهمی در شکلگیری ادبیات کودکونوجوان داشتند. نشریات ویژه کودکان و نوجوانان شروع به انتشار کردند و مطالب آموزشی، داستانی و سرگرمیای برای این گروه سنی ارائه دادند. نشریاتی مانند «طلوع» و «ادیب» شروع به انتشار مطالب ویژه کودکان کردند. این نشریات شامل داستانهای کوتاه، شعرهای کودکانه و مطالب آموزشی بودند. برخی نویسندگان شروع به ترجمه کتابهای کودکانه از زبانهای خارجی به فارسی کردند. این کتابها شامل داستانهای کلاسیک و آموزشی بودند. این امر منجر به تشویق نویسندگان ایرانی به تالیف داستانها و شعرهای کودکانه با مضامین ایرانی و اسلامی شد.
ازآنجاکه فضای مشروطه، تحتتاثیر شرایط سیاسی و اجتماعی عصر خود بود، ادبیات کودکونوجوان نیز متاثر از دیدگاههای آن دوران بود و کتاب با موضوعات اجتماعی و سیاسی برای افزایش آگاهی مخاطبان تولید میشد. اما همچنان مسئله سطح سواد جامعه و نیز امکانات مالی برای انتشار کتاب، بزرگترین مشکل در مسیر ادبیات کودکونوجوان بود.
در دوران پهلوی اول، تاکید زیادی بر آموزشوپرورش مدرن شد. با تاسیس مدارس جدید و ایجاد نظام آموزشی متمرکز، سعی در افزایش سواد و آگاهی عمومی شد. کتابهای درسی جدیدی برای مدارس نوشته شد که شامل موضوعات مختلفی مانند خواندن، نوشتن، حساب، علوم و تاریخ بودند. علاوهبرآن تاکید بر ملیگرایی در کتابهای درسی و آموزشی، موردنظر حاکمیت قرار گرفت. کتابها اغلب دارای مضامین ملیگرایانه بودند و سعی در تقویت هویت ملی کودکان داشتند. مطبوعات در این دوره نیز نقش مهمی در رشد ادبیات کودکونوجوان داشتند. نشریات ویژه کودکان و نوجوانان شروع به انتشار کردند و مطالب آموزشی، داستانی و سرگرمیای برای این گروه سنی ارائه دادند. نشریاتی مانند «بچهها» و «دانشآموز» شروع به انتشار مطالب ویژه کودکان کردند. کتابهایی برای کودکان، بهویژه با موضوعات اخلاقی نوشته شد. در ادامه، در دوران پهلوی دوم، مسئله کیفیت کتاب کودکونوجوان اهمیت بیشتری پیدا کرد. چنین موضوعی دلیلی شد برای تشویق نویسندگان برای تولید کتابهای مناسب کودکان و نوجوانان و رشد ادبیات.
کانون شکوفایی
با تاسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال۱۳۴۴ فضایی بهطور اختصاصی ویژه کودکان و نوجوانان راهاندازی شد. این نهاد جدای از تولید موسیقی، تصویرگری، فیلم و تئاتر، نقش مهمی در تولید و ترویج کتابها و ادبیات کودکونوجوان داشت. نویسندگانی مانند صمد بهرنگی، مهدی آذریزدی و عباس یمینیشریف آثار ماندگاری در این دوره خلق کردند؛ دورانی که با بهرهگیری از فضای متمرکز بر کودکونوجوان، آثار متعددی خلق کرد که در فرهنگ ایرانی ماندگار شدند. مهدی آذریزدی با مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب» که بازنویسی سادهای از داستانهای کهن ایرانی بود، به یکی از پرکارترین نویسندگان کودک تبدیل شد. عباس یمینیشریف شاعر و نویسندهای که با سرودن شعرهای کودکانه و تاسیس مجله «کیهان بچهها» نقش مهمی در ادبیات کودک ایفا کرد. نویسندگانی که کانون پرورش فکری به جامعه معرفی کرد، در ذهنها و جانها ماندگار شدند تا نسلی جدید را با فرهنگ آشنا کنند و اثری عمیق بر آینده آنان بگذارند. در دوران پهلوی دوم، تعداد کتابهای منتشر شده برای کودکان و نوجوانان افزایش چشمگیری داشت. ناشران تخصصی در این حوزه فعال بودند و کتابهای متنوعی در ژانرهای مختلف مانند داستانهای تخیلی، آموزشی، تاریخی و مذهبی منتشر میشدند. ادبیات کودکونوجوان ایران از ادبیات جهانی تاثیر پذیرفت و برخی کتابهای خارجی به فارسی ترجمه شدند. همچنین، نویسندگان ایرانی سعی کردند با الهام از ادبیات جهانی، آثاری با هویت ایرانی خلق کنند. اما در این دوران، چالشهایی وجود داشت؛ نخست اینکه برخی موضوعات بهدلیل مسائل فرهنگی و سیاسی با محدودیتهایی روبهرو بودند. سپس اینکه دسترسی به ادبیات کودکونوجوان بهدلیل محرومیت، بهصورت یکپارچه فراهم نبود.
برهه حساس
ادبیات کودکونوجوان در ایران پس از انقلاب اسلامی دستخوش تغییرات و تحولات قابلتوجهی شد. این دوره باتوجهبه تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پس از انقلاب، ویژگیهای خاص خود را داشت. پس از انقلاب اسلامی، محتوا و مضامین ادبیات کودکونوجوان تغییر کرد. تاکید بیشتری بر ارزشهای دینی، اخلاقی و انقلابی شد. کتابهایی با موضوعات دینی و مذهبی بیشتر منتشر شدند. داستانهایی درباره زندگی پیامبران، ائمه و شخصیتهای مذهبی برای کودکان و نوجوانان نوشته شدند. با شروع جنگ ایران و عراق (دفاع مقدس)، کتابهایی با موضوعات انقلابی و دفاع مقدس برای کودکان و نوجوانان منتشر شدند. این کتابها اغلب به قهرمانیها و فداکاریهای رزمندگان و شهدا میپرداختند. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همچنان نقش مهمی در تولید و ترویج کتابهای کودکونوجوان داشت. در این دوران، کانون پرورش فکری که بهدلیل وابستگی به بنیاد فرح پهلوی در دوره رژیم گذشته، آن را نماد رژیم پهلوی میدانستند، رو به تعطیلی رفته بود. اما بنا بر روایت مصطفی رحماندوست، با پیشنهاد وی، با پیگیری شهیدبهشتی و پشتیبانی شهیدمطهری، کانون از خطر انحلال نجات یافت. مدیران آن بهخوبی با حفظ رسالت ابتدایی آن و انطباق آن با ارزشهای جدید، آن را به عنوان سازمان دولتی زیر نظر وزارت فرهنگ و آموزش عالی بدل کردند و همچنان به انتشار کتابهای باکیفیت برای کودکان و نوجوانان ادامه داد و نویسندگان و تصویرگران زیادی را تشویق به تولید آثار کودکانه کرد. کانون پرورش فکری جشنوارهها و مسابقات ادبی و هنری برای کودکان و نوجوانان برگزار میکرد که به تشویق و کشف استعدادهای جدید کمک میکرد. در این دوره، نویسندگان برجستهای ظهور کردند که آثار ماندگاری در حوزه ادبیات کودکونوجوان خلق کردند. هوشنگ مرادیکرمانی با کتابهایی مانند «قصههای مجید» که به زندگی کودکان در مناطق محروم میپردازد، به یکی از نویسندگان محبوب این حوزه تبدیل شد. فرهاد حسنزاده، نویسندهای که با کتابهایی مانند «هستی» به مسائل اجتماعی و روانی نوجوانان پرداخته است. مصطفی رحماندوست، شاعر و نویسندهای که با سرودن شعرهای کودکانه و نوشتن داستانهای کوتاه، نقش مهمی در ادبیات کودک ایفا کرد. در این دوره، تعداد کتابهای منتشرشده برای کودکان و نوجوانان افزایش چشمگیری داشت. ناشران تخصصی زیادی در این حوزه فعال بودند و کتابهای متنوعی در ژانرهای مختلف مانند داستانهای تخیلی، آموزشی، تاریخی و مذهبی منتشر میشدند. ادبیات کودکونوجوان ایران از ادبیات جهانی تاثیر پذیرفت و برخی کتابهای خارجی به فارسی ترجمه شدند. همچنین، نویسندگان ایرانی سعی کردند با الهام از ادبیات جهانی، آثاری با هویت ایرانی خلق کنند. تعداد کتاب ترجمهشده افزایش یافت و مخاطبان ایرانی، با کتابهای خارجی آشنا شدند. کمکم نویسندگان ایرانی وارد مسابقات و جایزههای جهانی مانند جایزه «هانس کریستین آندرسن» شدند و جوایزی کسب کردند که نشان از رشد کیفی و رسیدن به سطح جهانی آثار آنان داشت. همچنین، نمایشگاههای کتاب و جشنوارههای ادبی بهطور منظم برگزار میشدند که به معرفی و ترویج ادبیات کودکونوجوان میپرداختند.
اما چالشهای جدیدی برای ادبیات کودکان و نوجوانان در این برهه رخ داد؛ نخست، رقابت با رسانههای دیجیتال که تازه در دنیا رخ نموده بود. ابزارهای جدیدی که جلوههای درخشانی داشت و باید به آنها فکر میشد. سپس، هجوم ناگهانی کتابهای ترجمه و عدم نیاز به پرداخت دستمزد به نویسندگان، بهدلیل فقدان قانون کپیرایت در ایران. نکته بعد نیز دسترسی نامتعادل به کتاب در شهرها و نقاط مختلف کشور بود.
روزگار نو
ادبیات کودکونوجوان در دوره معاصر (از دهه۱۳۸۰ به بعد) با تحولات و پیشرفتهای قابلتوجهی همراه بوده است. این دوره باتوجهبه تغییرات فناوری، اجتماعی و فرهنگی، ویژگیهای خاص خود را دارد. در دوره معاصر، تعداد کتابهای منتشرشده برای کودکان و نوجوانان افزایش چشمگیری داشته است. ناشران تخصصی زیادی در این حوزه فعال هستند و کتابهای متنوعی در ژانرهای مختلف مانند داستانهای تخیلی، آموزشی، تاریخی، مذهبی و علمی منتشر میشوند. کتابهایی با موضوعات متنوع مانند محیطزیست، حقوق کودکان، مسائل روانی نوجوانان و داستانهای فانتزی بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند. کتابهای کودکونوجوان با کیفیت چاپ و تصویرگری بالا تولید میشوند که جذابیت بیشتری برای خوانندگان دارند. کتابهای الکترونیکی و برنامههای تعاملی برای کودکان و نوجوانان تولید شدهاند که امکان دسترسی آسانتر و جذابیت بیشتری را فراهم میکنند. نویسندگان و ناشران از رسانههای اجتماعی برای معرفی و ترویج کتابهای کودکونوجوان استفاده میکنند.
نویسندگان و تصویرگران برجستهای ظهور کرده که آثار ماندگاری در حوزه ادبیات کودکونوجوان خلق کردهاند. با ورود نویسندگان و تصویرگران جوان، کتابهایی خلاقانه، جذاب و نوین به بازار عرضه شده که کودکان و نوجوانان را بیشازپیش درگیر این حوزه کرده است. همچنین موضوعات متنوع، شخصیتهای متنوع، ترجمه کتابهای خارجی و استفاده از تجربیات مولفان خارجی، جذابیتهای بسیاری در حوزه ادبیات کودکونوجوان فراهم کرده است.
اما چالشهای جدیدتری گریبانگیر این فضا شده است. استفاده از ابزارهای رسانه دیجیتال، شبکههای اجتماعی و بازیهای رایانهای تا حوصله کودکونوجوان که امروز درگیر مسائلی دیگر شده است و زمان چندانی برای مطالعه صرف نمیکند، باعث شده زمان مطالعه باوجود افزایش تعداد کتاب و جذابیت آنها، کاهش پیدا کند.
کاسه چه کنم
با مرور آنچه در ادبیات کودکونوجوان گذشت، سیر پیشرفت آثار، نشان میدهد مسیری که طی شده در محصولات درست بوده است. اما شواهد از میزان مطالعه در مخاطبان کودکونوجوان، نشاندهنده اتفاقی دیگر است. فراهمکردن مقدمات مطالعه در کودکان و نوجوانان، ازجمله اقداماتی است که باید به آن توجه داشته باشیم اما این مقدمات شامل چه موضوعاتی میشوند؟