۱۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۲

در شرایطی که جهان شاهد بازتعریف نظم بین‌المللی و تغییر موازنه قدرت میان بازیگران اصلی است، ایران به‌عنوان کشوری با موقعیت ژئوپلیتیک حساس و تاثیرگذار در غرب آسیا، نیازمند تدوین یک استراتژی هوشمندانه، انعطاف‌پذیر و اصولی در عرصه سیاست خارجی است. تحولات اخیر، از نزدیکی دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین تا تشدید تنش میان آمریکا و اوکراین با حمایت اروپا از کی‌یف، همگی نشان‌دهنده بستر متلاطمی است که ایران باید با درایت از آن عبور کند. اگرچه روی‌کارآمدن مجدد ترامپ می‌تواند به تشدید فشارهای آمریکا بر ایران منجر شود اما در دل این چالش‌ها، فرصت‌هایی نهفته است که با اتکا به دیپلماسی فعال و چندجانبه‌گرایی می‌تواند راهبرد ملی ایران را تقویت کند.

آگاه: همگرایی ترامپ و پوتین، که در دوره ریاست‌جمهوری پیشین ترامپ با تلاش برای عادی‌سازی روابط آمریکا و روسیه نمود یافت، می‌تواند در صورت بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بار دیگر به اولویتی برای واشنگتن تبدیل شود. این اتحاد غیررسمی، هرچند به ظاهر برای ایران خطراتی دارد، ازجمله کاهش احتمال همکاری روسیه با تهران در مقابل فشارهای غرب اما می‌تواند زمینه‌ساز تعاملات پیچیده‌تری شود. روسیه که درگیر تنش با غرب بر سر اوکراین است، برای حفظ موازنه قوا، به شرکایی مانند ایران نیاز دارد. تهران می‌تواند با تقویت همکاری‌های راهبردی با مسکو در حوزه‌های امنیتی (مانند سوریه) و اقتصادی (مانند کریدور شمال-جنوب)، همزمان از حمایت نسبی روسیه در سازمان‌های بین‌المللی بهره برد و مانع شکل‌گیری جبهه واحد غرب-روسیه علیه خود شود. از سوی دیگر، تنش میان ترامپ و زلنسکی، رییس‌جمهور اوکراین، که با انتقاد ترامپ از «ناتوانی» کی‌یف در مقابله با روسیه شدت گرفته، نشان‌دهنده اختلافات درونی غرب است. اروپا که حامی سرسخت اوکراین در تقابل با روسیه است، با چالشی دوگانه روبه‌رو است از یک سو، تلاش برای حفظ اتحاد غربی در حمایت از اوکراین و از سوی دیگر، مدیریت رابطه با آمریکایی که تحت رهبری ترامپ، اولویت را به رقابت با چین و کاهش هزینه‌های بین‌المللی می‌دهد. این شکاف، فرصتی طلایی برای ایران است تا با فعال‌سازی دیپلماسی اقتصادی و سیاسی، روابط خود را با همسایگان و حتی اتحادیه اروپا بهبود ببخشد. ترامپ در دوره پیشین، با خروج از برجام و اعمال تحریم‌های حداکثری، رویکردی خصمانه نسبت به ایران در پیش گرفت. بااین‌حال، این سیاست نه‌تنها نتوانست ایران را به زانو درآورد، بلکه اتحاد غرب را نیز تضعیف کرد. در عین حال، رویکرد تهاجمی ترامپ ممکن است اروپا را به‌سوی اتخاذ مواضع مستقل‌تر سوق دهد. تهران باید با استفاده از این اختلافات، اروپا را متقاعد کند که حفظ برجام یا توافقی مشابه، به نفع امنیت انرژی و ثبات منطقه است. همچنین، ایران می‌تواند با بهره‌گیری از رقابت آمریکا و چین، جایگاه خود در طرح‌های ابتکاری مانند «ابتکار کمربند و جاده» را تقویت کند. درگیری غرب با روسیه و تمرکز آمریکا بر رقابت با چین، فضایی برای مانور ایران در منطقه ایجاد می‌کند. ایران می‌تواند با تنش‌زدایی با همسایگان (مانند عربستان)، همکاری با سازمان‌های منطقه‌ای مانند شانگهای و تقویت نفوذ در غرب آسیا از طریق دیپلماسی فرهنگی-اقتصادی، همزمان فشارهای خارجی را کاهش دهد و امنیت ملی را تامین کند. همچنین، بحران اوکراین و نیاز روسیه به متحدان، امکان همکاری بیشتر تهران و مسکو در بازارهای انرژی را فراهم می‌کند؛ به‌ویژه آنکه تحریم غرب علیه نفت روسیه، تقاضا برای نفت ایران را افزایش داده است. اگرچه تاریخ ثابت کرده که هیچ ائتلافی بدون شکاف نیست. هنر دیپلماسی ایرانی باید در کشف این شکاف‌ها و تبدیل تهدید به فرصت باشد. ایران امروز نیازمند خرد جمعی، دوری از واکنش‌های احساسی و حرکت براساس منافع ملی بلندمدت است.