آگاه: فهم رفتار و مواضع سیاست خارجی کشورها و رهبران آنها در پرتو توجه به بنیانها و مفاهیم نظری محقق میشود. باتوجه به اینکه اهمیت و تاثیر سیاست خارجی بر زندگی و حیات سیاسی ما به تعبیر برخی متفکران و صاحبنظران از هر زمان دیگری بیشتر شده است، فهم نظام معنایی و باورهای رهبران تاثیرگذار سیاست خارجی از اهمیت والایی برخوردار میشود. بر همین اساس است که در حوزه مطالعات سیاست خارجی توجه ویژهای نسبت به نقش، جایگاه و فهم بنیانهای نظری اعتقادی رهبران تاثیرگذار در سیاست خارجی میشود.
در ساختار سیاسی نظام جمهوریاسلامی نقش و جایگاه رهبری از بالاترین درجه اهمیت برخوردار بوده و طبق اصل صدوهفتم قانون اساسی جمهوریاسلامی ایران: رهبریِ منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسئولیتهای ناشی از آن را برعهده خواهد داشت. علاوهبر ظرفیتهای حقوقی و ساختاری مربوط به جایگاه و نقش بیبدیل رهبری در نظام جمهوریاسلامی ایران، حضرت آیتالله خامنهای از یک دکترین نظاممند در حوزه سیاست خارجی برخوردارند که دارای یک هسته مرکزی و نقاط کانونی شکلگرفته پیرامون آن است.
یکی از مفاهیمی که در بیانات و اندیشه رهبری بسیار نمود یافته، این است که ایشان نظام بینالملل را تحتعنوان «نظام سلطه» تعریف و توصیف میکنند. منظور از نظامسلطه هم فقط آمریکا نیست، چون همانطور که بیان کردیم، نظام مجموعه است و بقیه قدرتهای بزرگ هم زیرمجموعه این نظام هستند، گرچه ممکن است آمریکا در رأس آن باشد. در این نظام سلطه، طبیعتا یک یا چند کشور سلطهگر وجود دارد که تواناییهای نظامی و اقتصادی بیشتری دارند و بر بقیه مسلط هستند. در واقع این نظام، مجموعه سلطهگر و مجموعه سلطهپذیر دارد. بهعنوان مثال، وقتی صحبت از نظام بردهداری میشود، منظور فقط برده یا فقط ارباب نیست، بلکه هردو را شامل میشود. از اینرو نظامسلطه بدون سلطهپذیر معنی نمیدهد. پس در دنیا گروهی سلطهگر و گروهی سلطهپذیر هستند. رهبری در اینباره میفرمایند که ما این نظام را به چالش میکشیم، برای اینکه نه میخواهیم سلطهگر باشیم و نه سلطهپذیر.
سلطه فقط قدرت مادی برتر نیست، بلکه مستلزم موجهکردن هم هست. بنابراین برای اینکه سلطه و قدرت مادی خود را موجه کنید، باید ارزشها و فرهنگ خاصی را مسلط سازید. به تصریح حضرت آیتالله خامنهای، نظام بینالملل قدرتمحور است و به همین علت، رهبرانقلاب در بیانات خودشان از لزوم قدرتمندی کشور صحبت میکنند. پس نقطه ثقل یا هسته مرکزی دکترین سیاست خارجی رهبر انقلاباسلامی، میتوان گفت که ایشان بهعنوان زعیم کشور و امت اسلامی، اساس و پایه رفتار خارجی دولت اسلامی را براساس ضدیت با نظامسلطه تعریف کرده و راهنجات ملتها و برطرفشدن مصائب و گرفتاریهای آنها را در پرتو این مبارزه و مقاومت در برابر جریان حاکم و رایج نظامسلطه در جهان قابلتحقق میدانند.
با همه این تفاسیر یک نکته حائز اهمیت است و آن، کلید موفقیت سیاست خارجی جمهوریاسلامی ایران در این سالها بهخصوص در دوره زعامت رهبرانقلاب است. اگر ملاحظه میکنیم که این کشور در این منطقه متلاطم و بحرانی توانسته بهواسطه سیاست خارجیاش آرامش و ثبات را لمس کند، تکیه بر مقوله قدرت و توجه به داشتن دستبرتر در معادلات است که بیان مصادیق تاریخی آن در این مجال نمیگنجد.
سیاست قدرتمحور
مرتضی مفیدنژاد ـ روزنامهنگار
۲۷ فروردین ۱۴۰۴ - ۲۲:۲۶
بهطور کلی ساحت سیاست مبتنی بر نظر و اندیشه است و رفتار سیاسی تجلیگاه آن است. از اینرو هر رفتاری در حوزه سیاسی متکی به پشتوانههای نظری و اندیشهای خویش است. عرصه سیاست خارجی نیز که برآیند فرآیند پیچیده و چندوجهی تصمیمگیری است، از این قاعده کلی مستثنی نیست.