آگاه: نکتهای که درمورد محورهای برنامه فرهنگی نامزدهای این دوره مشاهده میکنیم، دغدغهمندی آنها نسبت به این حوزه است. در دوران برگزاری مناظرات و میزگردهای تلویزیونی و نیز گفتوگوهای نامزدها با کارشناسان، بخشی از وقت این برنامهها به ارائه طرحها و ایدههای هر یک از آنان درباره مسائل فرهنگی اختصاص داشت. لزوم بسترسازیهای کلان و سپردن امور به دست فعالان حرفهای شاخصهای فرهنگ، دو رویکرد مهمی است که در کلام آقایان سعید جلیلی و مسعود پزشکیان مورد اشاره قرار گرفته است. در این گزارش به بررسی دیدگاههای فرهنگی این دو نامزد پرداختهایم. آنچه در ادامه میآید جملات نامزدهاست.
مسعود پزشکیان زیر ذرهبین
زن و خانواده
زنان بهعنوان نیمی از جامعه و تربیتکننده نیمی دیگر و نیز بهعنوان محور خانواده از عناصر اصلی فرهنگ جامعه ما محسوب میشوند. پزشکیان در دولت برای ایران معتقد است که نباید میان شهروندان تبعیض قائل شد چراکه تبعیض موجب نارضایتی جامعه میشود و معتقد است نباید میان زنان و مردان تفاوتی قائل شد و باید زنان در جایگاهی قرار بگیرند که سازنده حیات طیبه باشند یعنی هر جایگاهی که مرد قرار میگیرد زنان نیز میتوانند حضور پیدا کنند و با پذیرش این اصل نوع برخورد با دختران و زنان تغییر خواهد کرد، چراکه مردانی که موفق بودهاند همواره یک زن در کنارشان بوده است. جامعه ایرانی بر مبنای تعهد به خانواده شکل گرفته است و این نهاد در هجمههای مختلف فرهنگی به واسطه هویت خانوادهمحور جامعه ایرانی همچنان خود را حفظ کرده و کارکرد دارد. پزشکیان هم بر این اعتقاد است خانواده باید تحکیم شود و شکی در آن نیست. این نامزد ریاستجمهوری همچنین در مواجهه با مسئله حجاب و پوشش اظهار کرده همانگونه که اجبار و زور برای بیحجاب کردن مردم در گذشته ثمری نداشته، استفاده از این ابزار و جریمه و توقیف برای گسترش پوشش زنان باید کنار گذاشته شود.
مسعود پزشکیان معتقد است، اصلاح مملکت بدون مدرسهای که در آن خلاقیت، نقادی، کارهای تیمی و مشارکت وجود نداشته باشد، ممکن نیست. او در دولت احتمالیاش بنا دارد تا به هیچ معلمی بیاحترامی نشود و اعمال یک نظام استخدامی و مشارکت دادن معلمان در مدیریت مدارس را در برنامههای فرهنگیاش دارد. پزشکیان اعتقاد دارد که در حق مدارس دولتی بیانصافی میشود، یکی دیگر از برنامههای او در حوزه فرهنگ آن است که عدالت آموزشی را میان همه دانشآموزان برقرار کند و مدارس دولتی و غیرانتفاعی را همتراز کند. لزوم توجه به معیشت معلمان عاملی در چندشغله شدن آنها یکی دیگر از دغدغههای فرهنگی او است و به گفته او، وزیر آموزشوپرورش باید قویترین و دلسوزترین آدم(وزراء) باشد.
فضای مجازی و فیلترینگ
پزشکیان در صحبتهای خود درباره فیلترینگ و فضای مجازی میگوید که بسیاری از کسانی که از این طریق امرار معاش میکردند، بیکار شدهاند و برخی نیز با فروش فیلترشکن کاسبی میکنند و فیلترشکن میفروشند. به عقیده او، نباید فیلترینگ وجود داشته باشد چراکه باعث میشود مخاطبان راحتتر به فضاهای مستهجن دسترسی پیدا کنند. به عقیده او، توئیتر مکان آموزش و محل بسیاری از امکانات است و علم و سرمایه زیادی را میتوان از آن آموزش دید. اگر نمیخواهیم در آینده از قافله علم و تمدن عقب بمانیم، لازم است با دنیا ارتباطات اینترنتی برقرار کنیم و با درنظرگرفتن محدودیتهای امنیتی و کاری کنیم تا دانشمندانی که در این حوزه فعالیت میکنند از مملکت خارج نشوند، برخی از نخبگان به دلیل فراهم نبودن بستر از ایران میروند.
سینما و شبکه نمایش خانگی
پزشکیان بیشتر از هر چیزی دولتی بودن سینما را مورد نقد قرار داد. او معتقد است باید موانعی را که باعث میشوند هنرمندان در زیرزمینها کار کنند یا اینکه بهطرق مختلفی قانونی نیستند شناسایی کرد. برنامه پزشکیان در حوزه فیلمسازی آن است که موانع با تقویت سینما موانع پیشروی هنرمندان، کارگردانان و هنرپیشهها را بردارد. باید این تقویت ازسوی سازمانها و نهادهای بخش خصوصی صورت گیرد و ممیزیها شفاف و مطابق قانون بوده و سلیقهای نباشد. قانون مالکیت معنوی ضرورت دارد. ایجاد امنیت فرهنگی مانع از فرار و مهاجرت نخبگان خواهد شد.
کتاب و کتابخوانی
یکی دیگر از دغدغههای پزشکیان در حوزه فرهنگ کتاب و کتابخوانی است و زمانی که افراد قدرت خریدن کتاب را نداشته باشند سرانه مطالعه کاهش پیدا میکند. با طراحی اقدامات تشویقی فردی و جمعی در مدارس میتوان کتابخوانی را گسترش داد. تقویت کتابخوانی باید از طریق مدرسه پیگیری شود. یادگیری اگر در ابتدای جوانی انجام نشود در بزرگسالی کار سختتر میشود. جوامعی که در آن استانها ساعتهای بیشتری درس میخوانند فساد و جرم و جنایت و مشکلات اجتماعی، جنگها و دعواها کمتر است. وی در مورد پیوستهای فرهنگی، واحدهای مسکن مهر که احمدینژاد ساخته اعتقاد دارد که کتابخانه، مسجد، ورزشگاه و مکان تفریحی برای ان در نظر نگرفته شده است و نباید فقط مسکن ساخته شود، بلکه باید پیوستهای فرهنگیاش در نظر گرفته شود چراکه ارزیابیها نشان میدهد مشکلات فرهنگی و اجتماعی و خانوادگی در آنجا بیشتر است.
سعید جلیلی زیر ذرهبین
زن و خانواده
به اعتقاد آقای جلیلی، زنان بهعنوان نیمی از جامعه، نقش اثرگذاری بر ایجاد تحول و پیشرفت در آینده کشور دارند و رییسجمهور آینده اگر بخواهد قدمی در این راستا بردارد باید این بخش از جامعه را در نظر داشته باشد. جلیلی در دولت یک جهان فرصت یک ایران جهش، به بانوان به چشم یک فرصت نگاه میکند و زن را بهعنوان محور خانواده یکی از عناصر اصلی فرهنگ و از ظرفیتهای فرهنگی مینامد. جلیلی معتقد است که ایران با الگوی جدیدی زنان را وارد صحنه کرده و همه جهان را متحیر کرده است و نباید نقش پرشکوه زنان ایران در عرصههای مختلف سانسور شود. باید فرصت حضور زنان را در جامعه به رخ جهان کشید. جامعهای که زنان در آن موفقاند جامعهای است که بنیان آن موفق است و بنیان هر جامعه خانواده است. او برای تکریم خانواده طرحیهایی مانند طرح سفر، سبدغذایی، بودجه برای زنان سرپرستخانوار، بدسرپرست، بیسرپرست و... در نظر دارد. جلیلی در مواجهه به سوالاتی درباره حجاب و پوشش زنان اظهار داشته است که حجاب لباس حضور اجتماعی زن است تا حریم خانواده حفظ و تقویت شود. وی همچنین از لزوم حمایت ابزارهای قانونی در این فضا ازجمله طرح نور سخن گفته است.
به اعتقاد جلیلی، آموزشوپرورش نهادی انسانساز است که بیشترین نقش را در تربیت افراد و جامعه ایفا میکند. پس نیاز به دولتی دارد که معتقد به گفتمان و مبانی انقلاب اسلامی باشد. آموزشوپرورش جایگاهی است که نهتنها خود، بلکه همواره دیگر نهادها را نیز تغذیه کرده است. او مدرسه را فرصتی برای سرمایهگذاری میداند و معتقد است باید برنامهریزی را از مدرسه آغاز کرد، چراکه مدرسه لشکر شکوفایی فرصتهاست. جلیلی در برنامههایش برای دولت احتمالی آیندهاش الگوی کار و مطالعهشدهای در نظر دارد که در سند تحول هم آمده است. جلیلی در حوزه آموزش عالی هم اعتقاد دارد که دانشگاهها باید تعاملات اقتصادی و ارزآوری داشته باشند و استعداد دانشجویان با انجام پروژه مشخص شود و علاوهبر آن به چرخه اقتصاد کمک شود.
فضای مجازی و فیلترینگ
جلیلی در حوزه فضای مجازی اعتقاد دارد وظیفه دولت این است که از فرصتها در فضای مجازی استفاده حداکثری کرده و تهدیدها را حداقلی کند. هر محدودیتی اگر پیش میآید یا اگر درباره حقی صحبت میشود زمانی پایدار میماند که با مسئولیتپذیری همراه باشد. بهجای محدودیت باید مسئولیتپذیری هوشمندانه روشن و غیرسلیقهای شکل بگیرد چه برای سکوهای داخلی و چه برای خارجیها چراکه مسئولیتپذیری آزادی را مستمر میکند. یک معنای هر ایرانی یک نقش پرشکوه در عرصه فضای مجازی این است. ایرانیان نباید در حوزه فضای مجازی فقط مصرفکننده باشند، بلکه باید تولیدکننده هم باشند. به عقیده جلیلی، عدالت آموزشی، رسانهای، خدماتی و دسترسی بهتر به امکانات از طریق فضای مجازی شکل میگیرد. از این فرصت باید استفاده کرد تا هشت درصد سود ناخالص ملی که از این طریق به دست میآید به ۲۰درصد تبدیل شود و موجی از اشتغال برای فعالان فضای مجازی ایجاد شود.
سینما و شبکه نمایش خانگی
به اعتقاد سعید جلیلی، تاریخ کشور ما مملو از تولیدات فرهنگی است و این از افتخارات کشور ماست. امروز زیرساختهای فنی و نیروی انسانی بسیار ارزشمندی برای تولید فرهنگی داریم. یکی از کارهای اساسی برای تولیدات فرهنگی این است که دولت باید بداند چه نقشه کلانی دارد و آن مدیر فرهنگی باید این شایستگیها را داشته باشد. مدیر فرهنگی باید کسی باشد که بین اهل هنر و خبرگان و مولدان فرهنگی شناخته شده باشد و او را بپذیرند و این قدرت را داشته باشد که جوانان این عرصه را راهبری کند. اگر او تولیدکننده حرفهای هم نبود، حداقل باید یک مصرفکننده حرفهای فرهنگی باشد. بودجه فرهنگی نباید صرف میز و صندلی شود، بلکه باید صرف قاعدهمند کردن و استانداردسازی براساس منطق و قانون برای تولید کارهای فرهنگی شود. از سال۱۳۶۸ شغل کارکنان صنعت سینما در ذیل شغل صیادان فصلی جنوب در وزارت کار ثبت شده که این لطمه جدی به صنعت است و آنها ردیف مشخص قانونی ندارند؛ بنابراین باید به فرهنگ سیاسی مسئولان توجه کرد.
کتاب و کتابخوانی
ما در جستوجوهای متعدد و مشاهده مناظرات، گفتوگوها و میزگردهای فرهنگی بحثی درباره کتاب و کتابخوانی مشاهده و یافت نکردیم. تنها در یکی از برنامههای جلیلی در تلویزیون گفت: «مطالعات برنامه خود را براساس مطالعات ۱۱ساله و کتابهای زیادی که در اقتصاد ایران خواندهام، ارائه کردم.»
مطالبهای فرهنگی
قبل از هر برنامهریزی و شروع به کاری، رییسجمهوری آینده باید افق دیدی جدید نسبت به مسائل فرهنگی داشته باشد. ایران فرهنگی، مرزهایی بسیار فراتر از ایران امروز دارد، از مرزهای غربی چین و آنسوی آبهای جنوبشرق آسیا، تا قلب اروپا و شمال آفریقا، دامنه اثرگذاری فرهنگ و هنر ایران آشکار است. ایران میتواند با اتکا به داشتههای فرهنگی و تاریخی خود، روابط سیاسی و اقتصادی خود را با کشورهای این منطقه وسیع بر اساس همکاریهای مشترک طراحی کند. در زمان طرح برنامههای فرهنگی نامزدها، با وجود اینکه در میان حوزههای مرتبط با فرهنگ و هنر، حوزه ادبیات و کتاب، اهمیتی راهبردی و بنیادین دارد، اما این حوزه طبق معمول زیر سایه حوزههای دیگر همچون سینما قرار گرفت و بیشتر مباحث فرهنگی نامزدها به اینسو رفت که قرار است برای سینما و بازیگران سینما چه کنند، اما در این زمینه به مباحث راهبردی و اساسی و نیز مشکلات و چالشهای دیگر بخشها کمتر پرداخته شد. هر رییسجمهوری سکان هدایت دولت چهاردهم را در دست بگیرد، باید با نگاهی کلان و راهبردی به حوزه فرهنگ بپردازد؛ وگرنه در بر همان پاشنه قبلی خواهد چرخید. درصورتیکه مدیریت کلان این حوزه، نگاهی فرابخشی و اصولی به آن نداشته باشد، مانند گذشته فقط بودجههای اندکی به حوزه فرهنگی اختصاص خواهد یافت و پیچوخمهای نظام دیوانسالاری موجود، سبب خواهد شد این بودجه اندک هم به شکلی مطلوب در بازده مناسب مصرف نشود؛ بنابراین مدیران فرهنگی دولت چهاردهم باید جایگاه مهم ایران فرهنگی را بدانند و برنامهریزیهایشان فراملی باشد، محصولات فرهنگی به حدی کیفیت داشته باشند که به مصرفکننده پیوسته این محصولات بدل شوند و به این حوزه مشرف باشند. در ایجاد عدالت فرهنگی و توزیع امکانات و استفاده از نیروها، مرکززده نباشند. فناوریهای نوین را به حوزه فرهنگ و هنر وارد کنند و به این طریق برنامهریزی مشخصی برای این حوزه داشته باشند. هر یک از این دو نامزد به مسند ریاستجمهوری رسیدند باید فرهنگ را از حالت گفتمانی خارج کرده و ایدههای فرهنگی خود را اجرا کنند، چراکه بزرگترین مشکلمان تقلیل مفهوم فرهنگ به فعالیتهای محدود مستقیم فرهنگی است اما باید همه فعالیتهای فرهنگی در بستر فرهنگی جامعه شکل بگیرد تا مقاومت مردمی نداشته باشد یا به عبارت بهتر، همراهی مردمی داشته باشد. انتظار میرود شخصی که به کرسی ریاست دولت چهاردهم رسید، برنامههایی جدی و جزئیتر در شاخههای مهمی چون رسانه، موسیقی، سینما و کتاب را در دستورکار قرار دهد تا شاهد دولتی فرهنگی باشیم.