آگاه: ادبیات شکلگرفته پیرامون این واقعه به معنای واقعی کلمه به ادبیات عامیانه و عرصه عمومی وارد نشده و در ادبیات فعلی یکی از تنها رخدادهایی است که بیش از همه دچار تحریف و کژفهمی شده و ارجاع کمی به آن میشود. به بهانه سالروز امضای فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار در این گزارش برخی از آثار سینمایی و تلویزیونی را که با موضوع انقلاب مشروطه ساخته شدهاند مورد بررسی قرار دادهایم.
مشروطه از این رو در سینمای ایران مهجور است که هیچ اثری نتوانسته یا نخواسته که با نگاهی واقعبینانه، تصویری از کلیت این رویداد تاریخی را به دست دهد. از سویی میتوان این خطا را در بازنمایی بسیاری از وقایع مهم تاریخی در سینما و تلویزیون ایران دید اما در هیچ سطحی مشابه با پرداخت به انقلاب مشروطه نیست. در آثار دیگر کشورها نیز نمیتوان فیلمی را یافت که وقایع مهم تاریخیشان را بهطور کامل در یک اثر دید. برخی میگوید انقلاب مشروطه ایران در حوزه چاپ و نشر هم جای کمی را اشغال کرده و آنطور که باید و شاید به آن پرداخته نشده است.
پرداخت سینمایی در آثار ساخته شده درباره روایات و وقایع تاریخی همیشه اختلافنظرها و اختلاف دیدگاههایی هست که میان نوع نگاهها به رویدادها برقرار است و در نهایت هم نمیتوان روایت تاریخی را در هر مدیوم و بستری فارغ از سوگیریهای اینچنینی دانست.
از طرفی نیز، ساخت برخی از آثار تاریخی یا بیوگرافیک (زندگینامه) تاریخی با مقاصد و اهداف تعلیمی و تبلیغی مورد توجه قرار میگیرند که برخی از آثار تلویزیونی را میتوان در این دستهبندی ارزیابی کرد.
خلاف آنکه گفتیم مشروطه در سینمای ایران غریب است، در مجموعهها و فیلمهای بسیاری نام انقلاب مشروطه گنجانده شده است. با این حال غالب این آثار تنها در حد نام این رویداد به آن پرداخته و از آن فراتر نرفتهاند.
در پرداخت به انقلاب مشروطه در سینما و تلویزیون ایران با نگاهی کلی میتوان دیدگاههای بسیاری را یافت که از زوایای مخصوص خود به این فرآیند تاریخی نگریستهاند و هر کدام بخشی از آن را برجسته کرده و به بخشهایی کمتر پرداختهاند. از نکات بهنسبت مشترک میان آثار جدی که به این رویداد پرداختهاند میتوان به توجه و روایت از زاویه دید افراد فرادست یا متمولان دوران اشاره کرد. با آنکه بیشترین تاثیر هر رویداد اجتماعی متوجه مردم و بهویژه طبقات فرودست آن است و نیز در ادبیات ملل دیگر موازی با پرداخت به اشراف و اعیان به مردم فرودست و پایین شهرها هم توجه میشود اما این ضعف در پردازش و تولید نمایشی آثار اینچنینی در ایران مشهود است.
وفاق بعد از مشروطه
محمدرضا جوادی یگانه، دانشیار جامعهشناسی و عضو هیاتعلمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در مراسم بزرگداشت روز مشروطه که به همت گروه تاریخ و باستانشناسی، گروه علوم اجتماعی و گروه علوم سیاسی خانه اندیشمندان علوم انسانی و با همکاری انجمن ایرانی تاریخ، شنبه ۱۳مرداد ۱۴۰۳ برگزار شد، به موضوع «مردم مالکین دوباره انقلاب مشروطه» پرداخت و در این رابطه گفت: از مشروطه توصیف گوناگونی ذکر شده است. بهوفور میگوید: علت اینکه انگلستان همراه شد به این دلیل بود که سفیر انگلیس به باغ احتیاج داشت، این تعبیر بهعنوان مشروطه فانتزی پذیرفته میشود. او افزود: در تعابیر دیگر به انقلاب مشروطه، مشروطه خیالی، مشروطه نارس، مشروطه بینقاب، مشروطه پیچیده، مشروطه مشروعه، مشروطه دزدیده شده، مشروطه وارونه و مشروطه اغراق شده نیز گفته شده است که همه این تعابیر نشان میدهد که در تعریف مشروطه به وفاق نرسیدهایم. تعبیر من میراث است، آن بخش از تاریخ که برای اکنون بهجا گذاشتیم. مشروطه امروز تقریبا یکی از محدود نقاط وفاق است. جوادی یگانه بیان کرد: امروز جامعه روی مشروطه اتفاقنظر دارد. مشروطه از ابتدا در انقلاب پذیرفته شده است. تعبیر این است که کسی میراث مشروطه را انکار نمیکند. اما مشروطه از چه زمانی مورد وفاق واقع شد؟ نگاه نسبت به مشروطه جدید نیست. در فیلم مشروطه علی حاتمی، تبریز دوره مشروطه و ستارخان تلخ و کثیف و سیاه نشان داده شده است. حاتمی میگوید نگاه تاریخی در مورد ستارخان روشن نیست و بسیار متناقض است. این نگاه، نگاهی است که پیش از انقلاب اسلامی در مورد مشروطه وجود داشت.
او در ادامه گفت: مشروطه بهعنوان بخشی از تاریخ ما در دهه اول قرن گذشته دیده نمیشود. عوض اینکه مشروطه اتحاد ملی ایجاد کند، انکار نمیشود ولی در ارجاعات تجربه موفقی هم نیست. گفتوگوی میان مشروطه و انقلاب اگر قرار است در ذهن ما وجود داشته باشد باید در بزنگاهها به کمک ما بیاید. مسئله این است که در سال۱۳۵۷ چنین چیزی نبوده است. انقلاب ۵۷ که بزرگترین و مهمترین کنش جمعی ایرانیان بوده است، از انقلاب مشروطه موفقتر بود.
علی حاتمی : علی حاتمی را میتوان از اولین فیلمسازانی دانست که در آثارش در اوایل دهه ۵۰ و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به انقلاب مشروطه میپردازد.
«ستارخان» فیلمی بود که واکنشهای منفی فراوانی را بهخاطر آنچه از جانب منتقدانش جعلیات تاریخی خوانده میشد، دریافت کرد. این فیلم در پیش از انقلاب تصویر بهنسبت کاملی از سینمای حاتمی در ارتباط با مشروطه به دست میدهد، گرچه او بعد از انقلاب کمالالملک را هم ساخت و زاویه دید و موضع خود را کمی تغییر داد اما علی حاتمی همیشه بهدلیل خروج از متون تاریخی هدف انتقادها قرار گرفته است و این تنها به جزئیات تاریخی منتهی نمیشود، بلکه او بهخصوص در موردی مثل ستارخان، جای قهرمان و ضدقهرمان را در بستر تاریخی عوض کرده بود. شخصیت «ستارخان» در این فیلم بسیار سادهلوح نشان داده شده است و اطلاعی از مشروطهخواهی و اهداف سیاسی و اجتماعی آن ندارد. او فقط به این شرط همکاری با مشروطهخواهان را پذیرفته که صد سوار در اختیارش قرار بدهند.
همچنین، حیدرخان به شکل فردی به تصویر درآمده است که فقط بلد است بمب بسازد و تخریب کند و حرفهایی سطحی و شعاری به زبان آورد. به عنوان مثال در صحنهای از فیلم میبینیم که مردم به درخت مراد دخیل میبندند. حیدرخان هم برایشان نطقی میکند و مردم تغییر رأی داده و دخیل را به گردن ستارخان میآویزند. این فیلم واکنش نماینده تبریز در مجلس شورای ملی را برانگیخت که در صحن علنی پارلمان در اینباره موضع گرفت و گفت: «در فیلم ستارخان صفحات زرین تاریخ مشروطیت بهشکل واژگونهای به تصویر کشیده شده است.» عنوان شدن این شکوهها باعث شد که علی حاتمی در نهایت بگوید من داستان خودم را ساختهام و کار نهایی ربطی به واقعیتهای مستند تاریخی ندارد. حاتمی در واکنش به این منتقدان میگوید که نمیخواسته همچون سینمای آمریکا شخصیتهای تاریخی را به اسطوره تبدیل کند و از اشخاصی مثل «ستارخان» و «باقرخان» قهرمان بسازد. از دیگر فیلمسازانی که آثاری درباره این برهه تاریخی خلق کردهاند میتوان به جمشید حیدری با ساخت سینمایی «وکیل اول» در ۱۳۶۵ و همایون شهنواز با «شاه خاموش» در سال۱۳۸۲ اشاره کرد.
محمدرضا ورزی: او از پرکارترین فیلمسازان ایرانی در حوزه تاریخ معاصر و بهویژه تاریخ مشروطه است. ورزی بیشتر در تلویزیون دست به تولید آثار نمایشی زده و از مجموع فیلمهای سینمایی که ساخته است تنها «مظفرنامه» در ۱۳۸۶ است که به مشروطه پرداخته است. این فیلم بخشی از تاریخ معاصر ایران را به تصویر میکشد که از ماجرای ترور ناصرالدین شاه قاجار آغاز و به امضای فرمان مشروطیت به دست مظفرالدین شاه ختم میشود. این فیلم درنهایت نتوانست از دید مخاطب زیاد مورد توجه واقع شود. ورزی که خالق بسیاری از مجموعههای نمایشی سیما درباره تاریخ معاصر و به نحوی صاحب رکورد در این زمینه است، به لحاظ فنی در فیلمسازی بهطور معمول زیاد مورد توجه قرار نمیگیرد و در دسته سینماگران و فیلمسازان دسته اول نیست. مجموعه «معمای شاه» او با انتقادهای بسیاری از تغییر و تحریف در متن تاریخ مواجه شد و حتی در فضای مجازی، کاربران با آن شوخی کردند. از دیگر آثار او درباره دوره مشروطه، سریال «ایراندخت» بود که از آن مجموعهای ۱۰قسمتی با نام «ستارخان» جدا شد.
این دو اثر نیز دستخوش انتقادهای بسیار تاریخی قرار گرفتند تا جایی که نواده «ستارخان» با اعتراض به برخی تحریفهای تاریخی در این سریال در همان روزهای پخش «ایراندخت» از رسانه ملی، در اینباره نوشت: «این سریال نواقص و اشکالات زیادی داشته و قادر به انتقال بسیاری از مطالب به بیننده نیست اما مواردی هست که نیاز به موشکافی و علتیابی توسط منتقدان بیغرض دارد تا انشاءالله در آینده شاهد آثار بسیار بهتری از قهرمانان در رسانه ملی باشیم.» نیز، محمدصادق کوشکی، عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران هم با اعتراض به تحریفات تاریخی این سریال و انتقاد از نوع سریالسازی محمدرضا ورزی گفت: «با وجود این نواقص وحشتناک جای تعجب است که چرا صداوسیما روایت این بخش بسیار مهم از تاریخ را به کسی میسپارد که بدیهیات تاریخ معاصر ایران را نمیداند و ظاهرا زحمت مطالعه هم به خود نداده است. آیا واقعا در عصر شیخفضلالله، خانههای تهران از برق استفاده میکردند؟»