۲۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۴

امیر گودرزی- خبرنگار گروه جامعه- کارمند و کارگر و در کل حقوق‌بگیران و آنهایی که درآمد ثابتی دارند نمی‌توانند بی‌حساب و کتاب خرج کنند، حتی یک ریال. آنها کسب و کاری ندارند که به درآمد ماه بعد یا فلان وقت امید داشته باشند و از اینجا خرج کنند تا از جای دیگر جایگزین شود. گنجشک روزی‌هایی که نیاز و ضرورت با وجود منابع مالی برایشان معنی دارد و این رقم حقوق آنهاست که تفریح و سفر و خرید و پوشیدن و خوردن را برایشان تعریف می‌کند. یک خانواده چهارنفره در ماه چقدر هزینه دارد و درآمدش باید چقدر باشد؟ اجاره مسکن در تهران و همچنین قیمت گوشت مرغ لبنیات کالاهای اساسی خانواده را در ادامه به صورت حداقلی را بررسی می‌کنیم.

آگاه: ۱۵ تا ۱۷میلیون حداقل درآمد یک خانواده است که باید با آن کل ماه را سپری کنند. «علی عشرتی» کارمند است که درباره هزینه‌های روزانه به آگاه می‌گوید: «حقوق معمولا هفته اول ماه به پایان می‌رسد. اولویت پرداخت قسط‌ها و اجاره‌خانه است که در همان روز اول بخش عمده حقوق با آن می‌رود؛ این یعنی چیزی حدود ۶۰درصد از حقوق. مابقی ماه را هم یا قرض می‌کنیم یا با مسافرکشی هزینه‌ها را جبران می‌کنیم.»

ماهانه ۳۰ میلیون تومان نیاز است
حداقل هزینه خورد و خوراک یک خانواده تهرانی در ماه چیزی حدود ۷۵درصد دستمزد مصوب یک کارگر متاهل با فرزند در سال ۱۴۰۲ را دربرمی‌گیرد. هزینه‌های مسکن، ارتباطات، حمل و نقل، بهداشت و درمان، آموزش و... نیز در کنار هزینه امنیت غذایی حداقلی شرایط نگران‌کننده‌ای را برای اقشار کم‌درآمد جامعه رقم می‌زند. «حسین رضایی» کارگر کارخانه است که می‌گوید: حقوق کارگران باید حداقل دو برابر شود. یعنی حقوق ۱۵میلیونی باید حداقل ۳۰میلیون شود تا زندگی نه آسان، بلکه روندی معمولی را طی کند. حتی بعد از کار در کارخانه در تاکسی اینترنتی کار می‌کنم و بچه‌هایم را در طول روز نمی‌بینم. آخر هفته‌ها مجبورم کار کنم و با وجود این امور زندگی‌ام به سختی می‌گذرد.»

خسته از صرفه‌جویی
خانم معلمی با سابقه ۱۵ساله می‌گوید: «هرماه از ماه دیگر از لحاظ اقتصادی عقب می‌افتیم و مجبور به قرض گرفتن می‌شویم. نه تنها من، بلکه وقتی می‌بینم آنقدر اوضاع اقتصادی وخیم است که دانش‌آموزان من را هم درگیر کرده و به‌جای اینکه تنها نگرانی آنها درس باشد، به خرج و مخارج و صرفه‌جویی بیش از حد فکر می‌کنند واقعا ناامید می‌شوم.»
مسعود اردشیری که پدر بازنشسته دو نوجوان است که از سختی‌های طبقه متوسط جامعه می‌گوید: «من سالیان سال است که خرج کردن برای خودم را فراموش کرده‌ام. اصلا پولی نمی‌ماند که بخواهم به فکر خرید چیزی برای خودم باشم. چون قبل از آن باید به فکر پرکردن یخچال خانه پول‌توجیبی بچه‌ها باشم. پسرم سال بعد کنکور دارد و من باید شهریه دانشگاه آزاد او را هم پرداخت کنم و برای دخترم هم در این گرانی و تورم فکر جهیزیه باشم.»

فشار حداکثری اقتصاد بر زندگی
«مرتضی صیغی» آگاه مسائل اقتصادی می‌گوید: «خانواده برای ادامه زندگی باید مخارجی مثل تفریح را حذف کنند. برآورد می‌شود حدود ۳۰میلیون تومان برای یک زندگی حداقلی کافی است. خانوار حدود ۵۰درصد کسری بودجه و دریافتی دارند و در روند زندگی اختلال ایجاد می‌شود. گزارش مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که میزان تورم کلی کشور در پایان سال۱۴۰۱ به ۳۷.۶درصد رسیده است. این درحالی است که نرخ تورم نقطه به نقطه، یعنی آبان۹۹ نسبت‌به آبان۹۸، به حدود ۴۷درصد افزایش پیدا کرده است. عدد بزرگی که ایران را در میان پنج کشور اول دارای بالاترین تورم‌ها در دنیا قرار می‌دهد و نشانه‌هایی از بی‌ثباتی اقتصادی، نوسانات ارزی و ساختار بیمار اقتصاد ایران را به رخ می‌کشد. اقتصاددانان معتقدند که افزایش نوسانات تورم موجب کاهش قدرت پیش‌بینی و بی‌اعتمادی نسبت به آینده می‌شود. تورم ازجمله شاخص‌هایی است که برای افراد جامعه به‌طور مستقیم قابل لمس است و ارتباط مستقیمی با سطح رفاه مردم و فعالیت‌های فعالان اقتصادی دارد.»


مخارج کالای اساسی
حداقل نیازهای خوراکی یک خانواده چهارنفره:
نوع کالاها    قیمت (تومان)
گوشت    ۲ میلیون و ۵۰۰
مرغ    ۵۷۰ هزار
انواع میوه (سیب، پرتقال و...)    ۱.۵ میلیون 
نان    ۵۰۰ هزار 
برنج و حبوبات و...    ۵۰۰ هزار 
پیاز و سیب‌زمینی    ۴۰۰ هزار 
انوع لبنات(ماست، پنیر، شیر و...)    ۱ میلیون 
اقلامی مثل روغن، شوینده‌ها و...    ۳ میلیون 

هزینه اجاره مسکن
حداقل مکان زندگی برای یک خانواده چهارنفره خانه‌ای دوخوابه با مساحت ۷۰مترمربع:
نام محله    مبلغ اجاره ماهانه
پرند    ۴ تا ۵/۶ میلیون
هشتگرد    ۴ تا ۵/۷ میلیون
سلسبیل    ۶ و ۵۰۰ تا ۱۵ میلیون
منیریه    ۷ تا ۳۰ میلیون
فلاح    ۶ تا ۱۴ میلیون
نازی‌آباد    ۵ تا ۱۵ میلیون


مواردی که  از زندگی حذف شد
۱- سینما: 
تفریح‌های فرهنگی مانند سینما که از تفریح‌های خانواده‌های طبقه متوسط و کارمند به حساب می‌آمد امروز جایی در هزینه‌های بسیاری از خانواده‌های این طبقه ندارد. یک سینما رفتن ساده که برای یک خانواده چهارنفره دستکم ۵۰۰هزار تومان آب می‌خورد، از سبد هزینه‌ها حذف می‌شود تا یک مشت تخمه و تلویزیون جای شام رستوران و سینما را بگیرد.
۲- سفر: 
برای یک سفر چندروزه نمی‌توان هزینه دقیقی در نظر گرفت ولی چهار نفر با یک پراید درحالی می‌توانند راه جاده شمال را پیش بگیرند که دست‌کم چهارمیلیون برای این سفر ساده کنار گذاشته باشند. اگر این پول به هزینه‌های ضروری برسد، به معنی حذف سفر از سبد هزینه‌های خانواده است. 

۳- تاکسی:
تاکسی که قبلا طبقه متوسط را در صندلی‌های خود جا می‌داد امروز افرادی را جابه‌جا می‌کند که دست‌کم بتوانند هفت‌میلیون تومان برای این رفت‌وآمدهای روزانه در ماه کنار بگذارند. چهارنفر اعضای خانواده اگر هر روز با تاکسی به محل کار دانشگاه یا باشگاه بروند و برگردند باید هر نفر در حدود ۶۰هزار تومان کرایه بپردازند. خیلی از خانواده‌ها برای کاهش هزینه‌هایشان اتوبوس و مترو را جایگزین تاکسی کرده‌اند.

۴- رستوران:
غذا خوردن در بیرون از خانه اگر روال خانواده‌های متوسط نبود ولی گاهی به چنین تجربه‌ای دست می‌زدند. امروز اگر این خانواده بخواهد یک غذای ساده و ارزان در یک رستوران معمولی بخورد باید روی یک میلیون تومان حساب کند. اگر حساب و کتاب درست از آب درنیاید چاره‌ای جز حذف این تفریح خوشمزه نیست.

۵- ورزش:
وقتی صحبت از ورزش می‌کنیم منظورمان باشگاه‌های لوکس و ورزش‌هایی مانند اسکی و تنیس نیست. یک باشگاه بدنسازی معمولی یک میلیون تومان شهریه دارد. بدون درنظرگرفتن لباس و تغذیه ورزشی، اگر دو نفر از اعضای یک خانواده چهارنفری بخواهند ورزش کنند، ماهی دومیلیون تومان به هزینه آنها اضافه می‌شود. هزینه‌ای که احتمالا مجبور به حذف آن می‌شوند.

۶- لباس:
خرید لباس واقعا جیب پر می‌خواهد. سراغ ارزان‌ترین لباس‌ها هم بروید از قیمت‌ها شگفت‌زده می شوید. برای خرید یک شلوار جین و تیشرت، یک مانتو و شال و یک کاپشن بچه‌گانه حداقل موجودی کارت شما باید پنج‌میلیون تومان باشد. بدیهی است اگر چنین موجودی در کارت نداشته باشیم باید لباس‌های قدیمی را بپوشیم.