آگاه: در این حرکت بزرگ جهانی همه مذاهب اسلامی زیر پرچم امام حسین(ع) و با شعار وحدتآفرین «الحسین یجمعنا» با یک هدف مشخص جمع گرد هم میآیند تا کربلای حسینی را به پایگاه مشترک جهان اسلام تبدیل کنند. پرداختن به موضوع پیادهروی اربعین یکی از موضوعهای راهبردی برای ایران اسلامی است که تاکنون به آن پرداخته نشده است. پس از مدتها، تلویزیون سریالی را روی آنتن برده است که علاوه بر متن و بازیهای قابلتامل، دارای ویژگیهای فرامتن نیز هست. «سعید سلطانی» که پیش از این آثار پرمخاطبی را برای رسانه ملی کارگردانی کرده است در تازهترین اثر خود راهپیمایی اربعین را دستمایه سریالی به نام «طوبی» قرار داده است. این سریال که براساس رمانی به نام «اربعین طوبی» نوشته «سید حسین امیرجهانی» به نگارش درآمده است، روایت زندگی دختری جوان به نام طوبی است که در ۵۰قسمت ۴۵دقیقهای به تهیهکنندگی «سید حامد حسینی» ساخته شده است.
تصویربرداری در کربلا
در سریال «طوبی» که از سیزدهم مرداد ۱۴۰۳ روانه آنتن شبکه اول سیما شده است. شبنم قربانی در نقش زن اصلی و امین زندگانی بهعنوان بازیگر مرد اصلی حضور دارند. سعید سلطانی، کارگردانی سریال طوبی را از اواخر تابستان۱۴۰۲ شروع کرد و همزمان با پیادهروی اربعین در شهریورماه به کربلا رفت تا بخشهایی از سریال خود را در آنجا تصویربرداری کند. برای به تصویر کشیدن بخشهایی از داستان که در عراق رخ میدهد، بخشی از فیلمبرداری در این کشور انجام شد اما با این حال، بهدلیل چالشهای مختلف، بیشتر صحنههای مربوطبه عراق در شهرک سینمایی غزالی فیلمبرداری شدند. سلطانی یکی از کارگردانان پرکار تلویزیون در دهههای ۷۰، ۸۰ و ۹۰ است که بیشتر با سریالهای «پس از باران» و اثر چند فصلی «ستایش» در بین مخاطبان شناخته میشود.
عاشقانهای در دل تاریخ
این سریال بیگپروداکشن ۴۰سال دوره تاریخی از اوایل دهه ۱۳۵۰ تا ۱۳۹۰ را روایت میکند و قصه عاشقانهای را در دل این تاریخ روایت میکند، میانِ این روایتها البته موضوع خانواده اهمیت بسزایی دارد و بخش پیادهروی اربعین آن بخش مهم داستان بهشمار میرود. سریالی که جزو معدود آثار نمایشی اقتباسی تلویزیون محسوب میشود و متن آن برگرفته از کتاب «اربعین طوبی» نوشته سید محسن امامیان است. این داستان به قلم نویسنده ۴۴ساله آن در سال ۱۳۹۵ نوشته و حالا بعد از هشت سال نسخه نمایشی آن روانه آنتن شده است. داستان درباره دختری بهنام طوبی است که در دهه۱۳۳۰ به عراق میرود و آنجا ازدواج میکند.
پیرزنی شیعه، ایرانیالاصل و ساکن بصره
طوبی پیرزنی شیعه، ایرانیالاصل و اهل بصره که بعد از سالها بیخبری از فرزند مفقودالاثرش حسن، تصمیم میگیرد پای پیاده به کربلا برود و از امامحسین(ع) کسب تکلیف کند. در کتاب، شخصیت طوبی داستان زندگی خود را در مسیر پیادهروی اربعین از بصره تا کربلا برای نوههایش تعریف میکند. متن داستان این کتاب ۴۰گام دارد و در هر گام با دستمایه قرار دادن داستان زمان حال طوبی و پیادهروی او به سمت کربلا با رجوع به گذشته، نوجوانی، جوانی و میانسالی او که دربردارنده حال و هوای بخشهایی از تاریخ معاصر دو سرزمین ایران و عراق است، روایت میشود.
زوایای مختلف سریال
برای بررسی سریال «طوبی»، میتوان از چند زاویه مختلف به آن نگاه کرد؛ بازیگری، کارگردانی، فیلمنامه و پیامهای اجتماعی آن. در اینجا چند نقد کلی در رابطه با این سریال آورده شده است:
بازیگری قوی و حضور بازیگران توانمند
بازی شبنم قربانی و امین زندگانی از نقاط قوت سریال «طوبی» محسوب میشود. سلطانی برای نقش اصلیاش، یعنی طوبی، سراغ یک چهره نسبتا جوان و تازه رفته است؛ شبنم قربانی که سال گذشته برایش در عرصه بازیگری فوقالعاده بود. قربانی با «عشق کوفی» به شهرت رسید و برای بازی در فیلم سینمایی «مجنون» برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشنواره فیلم فجر شد.
با وجود اینکه برخی از اختلاف سن قربانی با سن طوبی انتقاد کردهاند، نگاهی به نمونههای مشابه از سریالهای تاریخی و حتی معاصر در دهههای اخیر نشان میدهد کم نبودهاند بازیگرانی که سنشان با سن نقشی که بازی کردهاند، تفاوت داشته و ضربهای هم به سریال وارد نشده است. قربانی در نقش طوبی برای مخاطبباورپذیر است و نشان داده که در بازیگری دارای تعریف و چارچوب است. هومن برقنورد در چند سال اخیر پرکارتر از قبل شده است. حضورش در قامت نقشهای جدی و کمدی در سینما، پلتفرمها و سریالهای تلویزیون موفقیتآمیز بوده است. برقنورد در «طوبی»، عماد پدر طوبی است و ظاهرا نقش کوتاهی دارد؛ اما در نقش یک پدر مهربان که دلش پسر میخواسته و حالا صاحب سه دختر است و البته پدر مقتدری که با سختیهای زیادی مواجه است، عملکرد قابلدفاعی دارد. از برقنورد در سال جاری، دو سریال طنز «زیرخاکی ۴» و «دربندون» را هم دیده بودیم و حالا او با یک نقش جدی به تلویزیون برگشته و «طوبی» فرصتی است برای نمایش مجدد تواناییهای یک بازیگر کاربلد.
فرهاد آئیش به اثبات خودش نیازی ندارد و در هر اثری استانداردش را حفظ میکند. اینبار و در طوبی هم در قامت یک بزرگ خانواده با ویژگیهای پیچیده، آنچنان درخشیده که برای مخاطبانش دلبری میکند و بهعنوان قطعه قابلتوجهی از یک پازل بزرگتر، جا و جایگاهش را تثبیت کرده است.
اگر بپذیریم که امین زندگانی و رحیم نوروزی اکثر شهرتشان را مدیون قاب تلویزیوناند، حضور چندبارهشان در سریالهای تلویزیونی را میتوان تثبیت یا ارتقای این شهرت و محبوبیت دانست. از هردوی این بازیگران، سریالها و نقشهای بهیادماندنی کم ندیدهایم و در فهرست بازیگران خوشنقش و موردعلاقه مخاطب تلویزیون قرار میگیرند. این دو بازیگر البته دو روی سکه بازیگریاند؛ اگر امین زندگانی را بیشتر با نقشهای مثبت به یاد میآوریم، سهم نوروزی از یاد و خاطرات بینندگان تلویزیونی، نقشهای منفی است و البته حضور قوی در این نقشها. این دو بازیگر در طوبی حضوری گرم و باورپذیر دارند و بازی بدون ادا و بهاندازهشان به مسیر صحیح روایت داستان، کمک قابلتوجهی کرده است.
پرویز فلاحیپور و فریبا متخصص هم از آن دسته بازیگرانیاند که در هیچ اثری از استاندارد بازیگریشان پایینتر نمیآیند و در همان فهرست بازیگران گرم و محبوبِ مخاطبان قرار میگیرند. این دو در طوبی هم با تکیه بر تجربه و دانش بازیگری و همچنین دیالوگها و داستانِ روان و گیرا حضوری درخشان و باورپذیر دارند و تماشاگر را همراه نقششان و خودشان میکنند و در مجموعه جذاب بازیگرهای «طوبی» جای درستی قرار گرفتهاند.
رامین راستاد و سودابه بیضایی هم از دسته بازیگران قدرتمندیاند که آنها را بیشتر با نقشهای منفی شناختهایم و در طوبی هم شاهد بازیهای دقیق و درستشان هستیم. از راستاد «داریوش» هم درحال پخش است و با مقایسه این دو، شاهد یک اندازه انرژی و تکنیک بازیگری از سوی راستادیم. راستاد و بیضایی در «طوبی» این پازل بازیگری را کامل کردهاند و کمتر مجموعه تلویزیونی را سراغ داریم که چنین ترکیب دلنشین و قدرتمندی از بازیگران را جمعآوری کرده باشد و طوبی از این منظر هم سریالی قابلاعتنا و دیدنی است؛ سریالی که هرچه جلوتر میرود، جذابتر میشود و تماشاگران بیشتری را جذب خودش میکند.
پیامهای اجتماعی و خانوادگی
این سریال بهخوبی توانسته است موضوعات اجتماعی و خانوادگی مهمی را به تصویر بکشد. چالشهایی که طوبی با آنها مواجه است، ازجمله مشکلات خانوادگی و نقش زنان در جامعه، مخاطبان را به تامل درباره شرایط زنان و مسائل اجتماعی و فرهنگی سوق میدهد. این نوع نگاه اجتماعی و واقعی، از جمله نقاط مثبت سریال است که توانسته توجه بینندگان را جلب کند.
ریتم کند داستان در برخی قسمتها
با وجود جذابیتهای داستان، یکی از نقدهای مطرحشده درباره سریال «طوبی» این است که ریتم داستان در برخی از قسمتها کند پیش میرود. این امر ممکن است باعث شود که بخشی از مخاطبان نتوانند بهطور کامل با داستان همراه شوند و انتظار بیشتری برای تحولات و اتفاقات هیجانانگیز داشته باشند.
کارگردانی و انسجام داستانی
سعید سلطانی بهعنوان کارگردان سریال بهخوبی توانسته است فضای درام و سنگین سریال را به تصویر بکشد، اما در برخی قسمتها ممکن است انسجام داستانی دچار افت شود. او در کسوت کارگردان سریال «طوبی» فارغ از شعارزدگیهای مرسوم که در اینگونه آثار دیده میشود تمام تلاش خود را صرف روایت داستان زندگی طوبی کرده است. اما با اینحال برخی از بینندگان ممکن است احساس کنند که برخی از خطوط داستانی به پرداخت بیشتر نیاز دارند و برخی وقایع بهسرعت جمعبندی شدهاند.
تنوع لوکیشن
در سالهای اخیر، دوربین کمتر سریال تلویزیونی چنین وسعت لوکیشنی را شامل شده است. اقتضای قصه طوبی و موقعیتهای متعدد دراماتیک آن و رفت و آمدهای شخصیتهای بین ایران و عراق باعث شده تا سریالی با تنوع لوکیشنی مطلوب را شاهد باشیم. هرچند بسیاری از لوکیشنها در شهرک سینمایی غزالی ساخته شده اما بازهم تنوع لوکیشن و ایستا نبودن دوربین توانسته حس بصری مناسبی را به مخاطب منتقل کند.
دوربین چیرهدست زریندست...
علیرضا زریندست؛ این نام در هر پروژه سینمایی نشانه کیفیت بصری یک اثر است و قاببندی و نورپردازیهای خاص زریندست که امضای او محسوب میشود، شاید در یک مجموعه تلویزیونی باعث شده تا مخاطب تلویزیونی برای اولینبار شاهد حضور شخصی باشد در تمامی کارهایی که بهعنوان مدیر فیلمبرداری حضور داشته یک اثر انگشت مشخص از خود به جای گذاشته و در طوبی نیز وسواس زریندست در قاببندی و میزانسنهای استاندارد بهخوبی نمایان است.
تلویزیون و ادامه ترکیب طوبی
تلویزیون در سالهای اخیر کمتر سریالی را روی آنتن برده است که ترکیبی کاملا حرفهای و برآمده از سینما دور هم جمع شده باشند و اثری درخشان را روی آنتن برده باشند. چند دهه پس از تجربه دلنشین سریالهایی مانند مدار صفر درجه، کلاه پهلوی، میوه ممنوعه، شوق پرواز، پایتخت (منهای فصل ۶) و این اواخر سرزمین مادری دوباره اثری از قاب تلویزیون مهمان منازل مخاطبان شده که تجربه کار حرفهای در سینما را دارند و طبیعتا چنین ترکیبی با استقبال مخاطب نیز همراه شده است. مخاطب تلویزیون نیاز به قصههای متفاوت با پرداختی درست و ساختاری قابل احترام دارد که این مشخصه را این روزها در سریال طوبی توانستهاند جستجو کنند و شاید حفظ چنین روندی بتواند دوباره مدار سریالسازی در تلویزیون را بر چرخه موفقیت بازگرداند.
سخن پایانی
هر چند برای قضاوت این سریال و نقد همهجانبه آن باید منتظر پایان سریال ماند، اما تا اینجای کار سازندگان «طوبی» راه درستی را طی کرده و توانستهاند بدون اطناب و زیادهگویی و فارغ از شعارزدگی و پرهیز از افتادن در دام یک ملودرام پر اشک و آه اثری خلق کنند که در کنار کاستیهای احتمالی اثری قابلقبول بسازند. این نقاط قوت در کنار هدایت درست سعید سلطانی به مقوله اقتباس بازمیگردد؛ امری که در تولید آثار سینمایی و سریالهای تلویزیونی بهندرت موردتوجه قرار میگیرد. مسلما اگر کارگردانی برای تولید اثر خود به سراغ یک داستان یا رمان قابل قبول برود بخش زیادی از راه را طی کرده است و میتوان انتظار داشت که قدمهای بعدی را بهدرستی بردارد.
پس از سریال «یوسف پیامبر» و «مختارنامه» که بهواسطه اشتراکات قصهای و مفهومی در بسیاری از کشورهای همسایه مورد استقبال قرار گرفت، مجموعه تلویزیونی طوبی را میتوان جزو معدود سریالهای تلویزیون در سالهای اخیر دانست که با اقتباسی درست از یک رمان محبوب برمبنای اشتراکات فرهنگی و مذهبی دو ملت ایران و عراق ساخته شده است و میتواند با پخش از تلویزیون عراق برای صنعت تصویری ایران درآمدزایی خوبی داشته باشد. سیاستی که ادامه آن توسط مدیران تلویزیون میتواند به یک چرخه صنعتی برای هنر نمایش ایران منجر شود.