آگاه: در آیین نوزدهمین جشنواره تعاونیهای برتر کشور که روز دوشنبه ۱۹شهریور با حضور مسعود پزشکیان رییسجمهوری، دکتر احمد میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و جمع بسیاری از مدیران و مسئولان بخش تعاون و تعاونگران برگزار شد، از تلاشهای این استاد مردمشناسی و جامعهشناسی دانشگاه علامهطباطبایی تجلیل شد. مرتضی فرهادی از آن دست استادانی است که دغدغه تولید علم بومی را دارد و ارزش کار تولیدی را هنگامی درخور توجه میداند که اکثریت اندیشمندان ما به جای «مصرفکننده صرف تولیدات فرهنگی غربی» خودشان نیز کم و بیش تولیدکننده، منتقد و صاحبنظر باشند. به این بهانه در این گزارش نگاهی بر کارنامه علمی- پژوهشی و آثار او داریم.
مرتضی فرهادی متولد ۱۳۲۳ ملایر است. دوره کودکی و آموزش ابتدایی را در شهرستان مهاباد در آذربایجان غربی و دوران نوجوانی و جوانی را در خمین گذرانده است. او بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه، تحصیلات دانشگاهی را مقطع کارشناسی در رشته روانشناسی، کارشناسیارشد در رشته علوم ارتباطات اجتماعی و دکتری را در رشته جامعهشناسی به پایان رسانده است. فرهادی اکنون عضو هیاتعلمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی است. او از سال۱۳۴۶ همکاری با مطبوعات را شروع کرده و تا کنون به شکلهای مختلف آن را ادامه داده است. وی درحالحاضر، سردبیر فصلنامه علمی-پژوهشی «علوم اجتماعی» در دانشکده علوم اجتماعی این دانشگاه است. مرتضی فرهادی کمی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، در دانشکدههای مختلف به تدریس دروسی مانند مبانی مردمشناسی، مردمشناسی روستایی، مردمشناسی ایران، مردمشناسی هنر، مردمشناسی فرهنگی، جامعهشناسی ایلات و عشایر، جامعهشناسی روستایی، تعاونیهای سنتی، نظریهها و سازمانهای مشارکتی، روانشناسی اجتماعی و... پرداخته است.
در میدان پژوهش
نخستین پژوهش میدانی و مردمشناسی مرتضی فرهادی در سال۱۳۴۷ انجام شده و در سال۱۳۴۸، در اولین ویژهنامه روستایی ایران به نام «کتاب روستا» به چاپ رسیده است. مرتضی فرهادی در حوزه مردمشناسی و زیررشتههای آن، رکوردی در چاپ مقاله در مجلات علمی ـ پژوهشی و علمی ـ ترویجی دارد و تا کنون بیش از ۱۱۹مقاله چاپ اول در سالنامهها، فصلنامهها، گاهنامهها و ماهنامههای علمی ـ تخصصی به چاپ رسانده است. از سال۱۳۵۷ تاکنون از او ۱۰جلد کتاب و پژوهشنامه و یک جلد کتاب شعر به چاپ رسیده است. نیز، بالغ بر ۴۰عنوان مقاله در موضوعات مختلف از جامعهشناسی و مردمشناسی در مجلات و نشریات گوناگون از او به طبع رسیده است.
کتاب «موزههایی در باد» به قلم فرهادی، کتاب برجسته هشتمین دوره معرفی کتابهای برگزیده دانشگاه تهران و پژوهش برگزیده فرهنگی سال۱۳۷۵ در زمینه مردمشناسی و تاریخ هنر بوده است. بهعلاوه، کتاب «فرهنگ یاریگری در ایران» برنده جایزه نخست نهمین جشنواره روستایی وزارت جهاد سازندگی، کتاب برجسته هفتمین دوره معرفی کتابهای دانشگاهی دانشگاه تهران و کتاب برگزیده سیزدهمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی در زمینه علوم اجتماعی شده است. همچنین، کتاب «واره: نوعی تعاونی سنتی کهن و زنانه در ایران» تالیف دکتر فرهادی در دوره بیستم انتخاب کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان کتاب سال برگزیده شد.
از نظر مرتضی فرهادی کار اصیل و بدیع در حوزه علوم اجتماعی هرچند در تقابل با نظریهها و منافع کشورهای استعمارگر باشد، میتواند با به چالش کشیدن این اقتدار و استیلای فرهنگی، بهسرعت مورد استقبال قرار گیرد. فرهادی بهعنوان یک مردمشناس، نقش این رشته را بهخوبی یادآور شده است؛ «تکیه بر سنت و تلاش برای بومیسازی این علم» و او سعی دارد سهم خودش را از این کار ادا کند. از نظر فرهادی، تلاش برای شناخت سنتهایی همچون واره (نوعی تعاون سنتی کهن و زنانه بر پایه مبادله «شیر با شیر» است. مبادله و تعویض یک کالا با کالایی از همان نوع و با همان درجه از مرغوبیت در بین اقوام ابتدایی نیز دیده شده اما آن معاوضه به خاطر مسائل اقتصادی انجام نمیشده است)، قدمی در جهت درک و شناخت جامعه و فرهنگ بومی، آن هم از نوع بیواسطه و واقعی آن است. در واقع چنین پژوهشهای مردمشناختی، راهی برای بومیسازی علوم اجتماعی در ایران است. به این خاطر که جامعهشناسان بومیگرا بر این اعتقادند که کاربرد روششناسی و تئوریهای غربی در مورد مسائل کشورهای جهان سوم باعث بروز نظریههای انحرافی و نامتناسب با واقعیتهای موجود در آن جوامع میشود، حرکت در چنین مسیری نیازمند تلاش بسیاری است. به دلیل توجه نکردن به این مهم، میبینیم که قدرت پیشبینی که از نتایج بلوغ علمی است در علوم اجتماعی ایران بهندرت محقق میشود؛ بنابراین برای بومیسازی علوم اجتماعی، ما به مفروضاتی جز مفروضات فعلی نیازمندیم.
«واره»، نماد فرهنگ یاریگری در ایران
هسته اصلی پژوهشهای مرتضی فرهادی که به خود لقب «پژوهشگر خویشفرما» داده است، فرهنگ یاریگری در ایران بود. او با نقد نسبتدادن سابقه تعاونی به نساجان انگلیسی، از مفهوم «واره» سخن گفت که نوعی سازمان غیررسمی، تعاونی سنتی بهشکل غالب زنانه و بسیار کهن با محور اصلی همیاری از نوع تجمیعی و همگرا بود. فرهادی پیش از این، در گفتوگو با یک زبانشناس به این نتیجه رسیده بود که مفهوم «واره» آنچنان در ایران قوی و بنیادین است که هر فردی از آن جدا شده و نتواند از حمایت آن برخوردار شود، در زبان فارسی «آواره» به معنای مطرود، بیسروسامان، رها و تنها مینامند. او «واره» را نماد و نمونهای جدی از انتقال دانش به صورت شفاهی یا دانش ضمنی بهشیوه سنتی سینه به سینه میدانست که قرنها در ایران سابقه داشته است. همچنین، نحوه انتخاب «سرواره» در میان مردم را معجزهای از سازمانیافتگی این بنیان در ایران تلقی میکرد که فرد سرواره را به معلمی کوچک در حوزه رهبری در سازمان و طراحی استراتژی تبدیل میکرد؛ افرادی که گرچه در عمل مادران و مادربزرگهای پیر بهظاهرا بیسواد بودند اما با دقت و لحاظکردن همه پیچیدگیها، این سنت را ادامه میدادند و به نسلهای آتی میرساندند.
از «موزههایی در باد» و دیگر آثار
فرهادی در کتاب «موزههایی در باد» به سراغ نقوش باستانی صخرهای و سنگنگارههایی رفت که در دل کوهستانها از دیدهها مخفی مانده بود و با نگارش کتاب شگفتانگیز خود یکی از دیدگاههای رایج درباره تاریخچه هنر در ایران را بهکلی متحول کرد. او در ابتدا مانند مردم دیگر گمان میکرد نقوش موجود در کوهستان، حاصل کار چوپانها در تنهایی است، بعدها به علت تنوع اشکال و علامتها به این نتیجه رسید که این آثار از جمله مهمترین آثار باستانی برجای مانده از گذشته که بهصورت آگاهانه خلق شدهاند. او با این کتاب که ۳۰سال از عمرش را برای نگارش آن صرف کرد، سابقه آثار هنری در ایران را از ۶هزار سال به ۱۸ تا ۴۰هزار سال افزایش داد. در این کتاب فرهادی موفق به ثبت و ضبط تصویر بیش از ۲۵ تا ۳۰هزار نقوش صخرهای شد که قبل از آن، نقشهای ساده بیمعنا به نظر میآمدند.
کتاب «صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن» دیگر اثر فرهادی است که کار پژوهش و نگارش آن بیش از ۱۰سال طول کشیده است. او در این کتاب به پرسشهای مهمی چون علت عقبماندگی ایران، بیماریهای اقتصادی، فرهنگی و توسعهای آن پاسخ داده است. فرهادی در این کتاب رویکرد متفاوتی نسبت به دیگر پژوهشگران درباره توسعه دارد و تلاش میکند تا به ضرورت توسعه بومزاد و درونی تاکید کند. بسیاری بر این باور هستند که با مطالعه آثار فرهادی میتوان به اعتمادبهنفس لازم برای ادامه بقای خود در ایران و مقابله با شرایط سخت دست یافت. بهزعم بسیاری باید مرتضی فرهادی را محققی جدی دانست که در همه زمینهها حتی شعرگویی خود را مقید به ارائه مستندات میداند. پاورقیهای مجموعه شعر «با شعله شقایق رخشان به شوق شرق» شاهد این ادعاست که در آن فرهادی حتی برای اشعار خود نیز پانوشت لحاظ کرده است. آثار فرهادی به موارد بالا محدود نمیشود. «توجه به اهمیت و پیشینه کبوترخانههای ایران»، «سنگنوشتههای تیمره» – منطقهای کوهستان درحد فاصل سه استان مرکزی، اصفهان و لرستان- و «کشتکاری و فرهنگ» از جمله دیگر موارد مهم در کارنامه این محقق دانشگاهی است که نمیتوان از نظر دور داشت.
درخواستی از رییسجمهوری
فرهادی در مراسم تجلیل خود گفت: در دنیایی که تمام مسیر، رقابتی و ستیزه و جنگ است، اگر کسی بخواهد جمعیت را بشکافد و مسیری برخلاف آن راه را انتخاب کند به نیروی عظیمی نیاز دارد که جز با معرفت جمعی نمیتوان آن را بهدست آورد؛ بنابراین حیف است که در چنین شرایطی چهار کلمه درمورد بخشی که مهم است صحبت نشود؛ البته جای یک چیز خالی است و آن عدد و رقم و سازه و سازماندهی نیست، بلکه روح تعاون است و آنچه جهان امروز گم کرده، همین روح تعاون است. فرهادی ادامه داد: کشور ایران برخلاف آنچه که در شرقشناسی و مکتب نوسازی گفته و تبلیغ میشود، یکی از بزرگترین زادگاههای کار جمعی و تعاون است و ما سراسر بهدنبال صلح و آشتی هستیم اما چگونه است که ما دارای تعاونیهای چندهزار سالهای هستیم که حتی نامشان را هم نشنیدهایم؟ او در ادامه اظهار کرد: در سال۱۳۳۵ که اولین سرشماری نفوس و مسکن در ایران انجام شد ۱۸میلیون نفر جمعیت داشتهایم که ۹میلیون آنها زن و دختر بودهاند و دومیلیون نفر عضو خودخواسته و خودانگیخته واره داشتهایم. قبل و بعد از انقلاب، کتابهای مختلفی درمورد انواع و اقسام تعاونیهای جهان داریم ولی نباید تجربههای خودمان را نادیده بگیریم.
پدر پژوهشهای فرهنگ یاریگری و تعاون در ایران افزود: در جهان، روحیه تعاون بهسرعت درحال ازبینرفتن است و بهطور معمول وقتی میخواهیم از تعاونی دفاع کنیم بیشتر اعداد و ارقامی است که برای ما ارزش افزوده اضافه کردهاند و افراد کمتر به روح یاریگری و تعاون توجه میکنند. او در ادامه عنوان کرد: از دکتر پزشکیان چند تقاضا دارم تا بلکه کمی به روح تعاون توجه کرده باشیم. چرا که روحیه تعاون در جهان بهسرعت درحال ازبینرفتن است. رییسجمهوری از وزرای آموزشوپرورش و آموزش عالی بخواهد که یک درس و کتاب درمورد تعاونیها و تعاون تدوین و در مدرسهها و دانشگاهها تدریس شود. فرانسویها ۱۰۰سال پیش، در کنار درس اخلاق نظری، درس اخلاق عملی نیز داشتند که بچهها در مهدکودک، مدرسه و دانشگاه تعاونی تشکیل میدادند و ما هم باید تعاون، فلسفه، جامعهشناسی و مردمشناسی تعاون را تعلیم دهیم.