آگاه: برای همین است که علاوهبر آنکه باید اهمیت سهماهه تابستان و شیوه گذراندن اوقات خالی کودکان را در نظر گرفت، اهمیت همین زمان را در دوران مدرسه اگرچه به لحاظ کمی تفاوت دارد، نمیشود نادیده گرفت؛ چراکه بهطور مستقیم میتواند بر رشد و بازدهی کودکان در مدرسه و موارد تربیتی اثرگذار باشد. به همین خاطر است که در برهه زمانی ترک عادت مصرف رسانهای مداوم در کودکان، بهخاطر بازگشایی مدارس، مدیریت فراهم کردن خوراک رسانهای برای کودکان اهمیت ویژهای مییابد. در این گزارش علاوهبر آنکه نگاهی به وضعیت فعلی نسبت کودکان و پلتفرمهای نمایش خانگی داریم، طی گفتوگویی با فرزانه فخریان، مدیرعامل بنیاد ملی پویانمایی ایران به پیشنهاداتی برای بهبود شرایط پرداختهایم.
حقیقت آن است که کودکان ما بسیار بیش از خود ما با تکنولوژیهای رسانهای و تولیداتشان اخت گرفته و متأثر از آنها هستند. همین امر، مدیریت و بودجهبندی دسترسی کودکان به این خوراکیهای وسوسهانگیز رسانهای را برای ما که با تلویزیون و در نسلهای پیشین با رادیو و شنیدنیهای آن بزرگ شدهایم، سختتر و پیچیدهتر میکند. ما در موقعیتی قرار داریم که کمتر میتوانیم به این حرفهایهای کوچک رسانه امر و نهی کنیم و دسترسی آنها را محدود کنیم، بلکه نیاز است که در موقعیتی نزدیک نسبت به آنان قرار گرفته و به آنها امر مدیریت را بیاموزیم، چه بسا که باید گفت «با» آنها بیاموزیم. از این روست که موقعیت والدین در نسبت کودک و رسانههای نوین و در دسترس امروزی، حساسیتی دارد که از پیش برای مواجهه با آن، آمادگی و «مهارتکی» میطلبد که ما را در جایگاه درستی میان این ارتباط قرار دهد تا بیشتر و بیشتر کودک را از مصرفکننده صرف این غولهای بزرگ خارج کرده و در جایگاه مدیری کوچک قرار دهد.
یک زمانی، شبکه پویا بهعنوان اولین شبکه تلویزیونی اختصاصی برای کودک و نوجوان، توانست حجم خوبی از مخاطب را در میان این گروه سنی بیابد و توجه او را به خود معطوف دارد. نسلی که از آن صحبت میکنیم، حالا نوجوان یا جوانی است که تازه به دانشگاه پا نهاده است. پلتفرمهای (وی.او.دی) شبکه نمایش خانگی، آن روزها تازه پا گرفته بودند و ویترین مستقلی از فروشگاههای فرهنگی و هنری فیزیکی یافته بودند، آن هم صفحات و وبسایتهای آنها بود که قدرت دسترسی و انتخاب مخاطب را فرسنگها جابهجا کرده و به بیانی از دوره سنتی به عصری تازه رسانده بود. حالا کودکان نیز منابع دیگری را برای دسترسی به تولیدات دلخواهشان یافتهاند که علاوه بر جهان بیکران اینترنت، درصدی از آن به وی.او.دیهای ایرانی اختصاص دارد؛ پلتفرمهایی که علاوهبر تولید برای کودک و بزرگسال، تولیدات خارجی را بهطور گسترده با دوبله فارسی یا زیرنویس در دسترس مشترکانشان قرار میدهند و حالا بخش عمدهای از مردم در این بسترها آبونه شدهاند.
ما در ادامه به دستهبندی «کودک» در محصولات موجود در سه پلتفرم شناختهشدهتر شبکه نمایش خانگی یعنی فیلیمو، نماوا و فیلمنت سری میزنیم تا بهتر ببینیم که چه فضایی را بهعنوان فضای رسانهای امن فارسی و داخلی در اختیار کودکانمان قرار میدهیم.
جهان کودک وی.او.دیها
فیلیمو | این پلتفرم علاوه بر آنکه دستهبندی کودک دارد، بخشی اختصاصی به نام «فیلیمو مدرسه» را راهاندازی کرده است که در آن به مشاوره و آموزش در تمامی مقاطع تحصیلی میپردازد. قیمت فعلی اشتراک فیلیمو مدرسه برای سه ماه، چیزی حدود 700هزار تومان است که در وبسایت آن برای برخی نقاط کشور مانند خراسان شمالی، سیستانوبلوچستان و کهگیلویهوبویراحمد رایگان اعلام شده است. از پرداخت اختصاصی به این بخش عبور میکنیم؛ چراکه در دسته محصولات آموزشی و تحصیلی برای کودکان و نوجوان قرار میگیرد و نه محصولات نمایشی سرگرمیمحور. حالا ببینیم که در دستهبندی کودک این پلتفرم چه میگذرد. صفحه اول آن چندان امیدوارکننده نبود، بهجز یک مورد از ارائه سریال «پسر دلفینی» اختصاصی این پلتفرم، در هوم پیج یا صفحه اصلی این دستهبندی، اثر ایرانی و بومی دیگری برای کودک قرار نداشت و این درحالی است آثار بسیاری است که پیش از این در سینما و تلویزیون مورد توجه کودکان قرار گرفته و به نمایش آنلاین رسیدهاند. در نهایت، در دستهبندیهای مختلف کودک در فیلیمو، از لالایی، پادکستها و سریالها هیچ اثر ایرانی دیگری یافت نشد که در معرض دید و در مواجهه اول با صفحه اصلی آن قرار داشته باشد.
فیلیمو از چندی پیش میزبان پخش برنامه تازه عمو پورنگ به نام «لالایی» است که حالا به قسمت پنجم از فصل اول رسیده است و علاوه بر بازیگران همیشگی برنامههای اخیر داریوش فرضیایی، همراهی بازیگران جدیدی مانند گوهر خیراندیش، سعید امیرسلیمانی و... را دارد. با آنکه جای برنامه عمو پورنگ در تلویزیون و برای کودکان بسیار خالی است اما به نظر میآید این برنامه در تولید تا کنون موفق عمل کرده که بررسی آن مجال دیگری را میطلبد.
نماوا | این پلتفرم نیز بخشی به نام «نماوا کودک» دارد که صفحهای اختصاصی را برای دسترسی محتواهای مناسب کودکان در اختیار مخاطب قرار میدهد. در سراسر دستهبندیهای مختلف محصولات کودک این پلتفرم نیز اثری از محصولات ایرانی تولید شده دیده نشد و هرآنچه هست، محصولات خارجی دوبله شده است. بررسی کیفیت دوبلهها نیز اگرچه بهطور معمول مورد انتقاد است اما مجال دیگری را میطلبد. در نهایت میتوان اشاره کرد که این پلتفرم در جزییات تمامی آثاری که قرار داده به ردهبندی سنی آن اشاره کرده است، اگرچه که دستهبندی براساس گروههای سنی ندارد.
این پلتفرم، میزبانی اولین محصول کوچ ایرج طهماسب به شبکه نمایش خانگی و تولد عروسکهای محبوب او را پیش از تلویزیون و در سال۱۴۰۱ برعهده داشت که درنهایت با تبدیل نام «مهمونی» به «مهمانی» به تلویزیون برگشت. با وجود آنکه عمده مخاطبان این برنامه از سالهای پخش کلاهقرمزی در تلویزیون جذب شده بودند، محبوبیت آن و کمیت مخاطبانش در این پلتفرم نمیتواند معیار واقعبینانهای برای تولید اختصاصی یک پلتفرم در حوزه کودک باشد.
فیلم نت | فیلمنت در تمایز با دیگر پلتفرمها، هیچ فضای اختصاصی برای کودکان در صفحه اصلی وبسایتش قرار نداده و به کلی محصولات کودک را در دو دستهبندی انیمیشن و انیمه قرار داده است. در انیمیشنها، دوبله اختصاصی هم به ندرت دیده میشود و این یعنی که بهطورکلی تولید و ارائه محصولات کودک در سیاستهای اصلی این پلتفرم قرار ندارد. با این حال در شناسنامه آثار، گروههای سنی به تفکیک آورده شده اما نه رابط کاربری، کودکانه است و نه مناسب آن است که در اختیار کودک قرار گیرد و خودش دست انتخاب بزند.
برگ برنده شبکههای نمایش خانگی
در ادامه خوب است بهطورکلی به فضای تولیدات دیگر کودک و نوجوان که میتوانند قدرت انتخاب این گروه سنی را بالاتر برده و از توسل تمام و کمال به آثار و پلتفرمهای خارجی برهاند، نگاهی بیندازیم.
در سالهای اخیر در سینمای ایران، تولید انیمیشن و بهشکل کلی، محصولات مناسب کودک و نوجوان گامهایی در راستای رشد برداشته اما با موانع عمدهای مانند ضعف در قصهپردازی برای ساخت این آثار، رونق مهاجرت متخصصان این حوزه یا پذیرش کار برای استودیوهای خارجی به خاطر دستمزدهای بهتر و بهصرفهتر، نبود امکانات فنی ایدهآل و مسائل دیگری روبهروست که در نهایت آن را در سطح عرصهای بکر مانند زمینی حاصلخیز نگه داشته تا تولیدکننده بداند که مخاطب قدر محصولات با کیفیت و مطلوب او را میداند و هرگاه اثر تازهای منتشر شود، به استقبالش میرود.
تابستان سینمای ایران برای کودکان بسیار ناامیدکننده بود، بااینحال برای آنکه مخاطب خانهنشین است و به منبع تولیدات بینهایت در سراسر جهان دسترسی دارد، صدای اعتراضی از کسی برنخاست. یکی از مؤلفههای اثرگذار در بازنده بودن تلویزیون به شبکههای نمایش خانگی نیز در همین است که در این بسترهای اینترنتی در دسترس، کودک و والد او قدرت انتخاب دارند و برای تماشای برنامه مورد علاقهشان نیازی نیست انتظار بکشند تا زمان پخش فرابرسد و هرگاه اراده کنند میتوانند آن را تماشا کنند. این امر از مهمترین عناصر اثرگذار در جهتدهی به اقتصاد توجه و به نحوی برگ برنده رسانههای تازه نسبت به رسانههای سنتی و جمعی است.
آنچه در نهایت میتوان گفت، اینکه اگرچه بهتر است که کودکان ما به جای محاصره شدن در میان محصولات خارجی در فضای پلتفرمهای ایرانی گشت و گذار کنند اما در نهایت خوراک رسانهای آنها در این فضا با توجه به آنچه تاکنون برشمردیم، همان تولیداتی است که در خارج از این پلتفرمها هم موجود است و به بیانی تفاوتی با آن ندارد، مگر در دوبله فارسی و آثار تولیدی بسیار محدود که آن هم خود به ارزیابی مجزا نیاز دارد.
جای خالی آثار داخلی در پلتفرمها
فرزانه فخریان ـ مدیرعامل بنیاد پویانمایی
کودکان بیشترین مصرفکنندگان مستقیم محتوای تصویری پلتفرمها هستند و با آمار و ارقامی که خود این مجموعهها ارائه میدهند سهم درآمدشان از آنچه بچهها تماشا میکنند بسیار چشمگیر است.
حجم اصلی محتوای تصویری پلتفرمها را آثار غیرایرانی تشکیل میدهد که هم بسیار متنوع هستند هم خیلی سریع بهروز میشوند و نیاز بصری بچهها را تامین میکنند. وقتی قوانین تامین و دریافت حقنشر حاکم نیست، پلتفرم بهراحتی هر محتوایی را برمیدارد و با یک دوبله معمولی یا زیرنویس آن را منتشر میکند. بازبینی محتوایی هم در کمترین اندازه انجام میشود و فقط صوری است و اصل محتوا را در نظر ندارد.
جای پخش آثار داخلی در پلتفرمها خیلی خالی است چون باید برایش بهطور طبیعی حقپخش پرداخت کنند و مراوده مالی با صاحب اثر داشته باشند؛ به همین دلیل سراغ کار داخلی نمیروند و میشود گفت، بچهها فقط در معرض محتوای خارجی هستند. آنچه کودکان را معطوف به پلتفرمها کرده به نظرم همین است که در لحظه میتوانند دسترسی به تعداد زیادی محصول داشته باشند و انتخاب کنند که چه ببینند. این طبیعت فضای مجازی است و تلویزیون در شکل سنتی آن این امکان را به مخاطب نمیدهد. مسئله اصلی در نسبت کودک و پلتفرمها که به خاطر همین محتوای غیرایرانی به چشم میآید این است که وقتی بچه یک وسیله هوشمند مانند گوشی تلفن را در دست میگیرد و در فضای کاربری یک پلتفرم در بخش مخصوص خودش چرخ میزند، ردپای زیادی از جهان ایرانی نمیبیند و انگار تمام جهان اطرافش غیرایرانی است و با آنچه در واقعیت پیرامونش جاری است تفاوت دارد. ذهن درحال رشد و آموزش یک کودک بیشترین تاثیر را از دریچه چشم با تماشا میگیرد و محتوای تصویری است که نمای خیال و تخیل او را میسازد. پس ما با بچههایی مواجهیم که دادههای تصویری ذهنشان با عناصر خارجی تغذیه شده و شناختی از مولفههای ایرانی ندارد. در جهانی که ما یک بخشی از آن هستیم قاعدتا روشهای سلبی پاسخگوی الزامات فرهنگی نیست. نمیشود مانع بچهها برای شناخت جهان اطرافشان از طریق محصولات تصویری ساختهشده توسط دیگران شد، اما در تلویزیون و سینما نیاز داریم محصولات ایرانی متنوع بیشتر و بیشتری تولید شود که مولفههای فرهنگی هویت ایرانی را پوشش دهد.