آگاه: کنسرت «منظومه سیمرغ (قاف)» از دو منظر اهمیت دارد؛ یکی به جهت محتوایی که در آن هفت شهر عشق عطار روایت میشود و دیگری به جهت حضور فرهاد فخرالدینی در این اجرا بهعنوان رهبر ارکستر کسی که پس از ۱۰سال با این اجرا به صحنه بازگشت. پیش از معرفی اجرا و توضیح درباره اینکه در تالار وحدت چه میگذرد بهتر است کمی به عقبتر برگردیم و درباره فرآیند ایده تا اجرای این کنسرت سخن بگوییم.
حبیب صبور که تهیهکننده این کنسرت است در نشست خبری این پروژه هنری گفت: پروژه کنسرت «منظومه سیمرغ (قاف)»، پروژه سنگینی بود که ما ۶ تا ۷ماه درگیرش بودیم. تصمیم اجرای آن هم به دوسال پیش برمیگردد که ازسوی استاد فخرالدینی نگاشته شد و ما ۶ماه پیش تصمیم گرفتیم آن را روی صحنه ببریم.
فخرالدینی اما درباره ویژگی برجسته این اثر گفت: زمانی که این آثار را میشنوید در حال شنیدن موسیقی ایرانی هستید چون هویت موسیقی ایرانی در آن حفظ شده هرچند که کار به شکل ارکستر اجرا میشود دلیلش هم این است که لحن کار، لحن موسیقی ایرانی است.
به گفته او، اشعار این منظومه از تالیف محمدرضا شفیعیکدکنی از «منطقالطیر» بوده و اشعار هم بر وزن «فاعلاتن فاعلاتن فاعلات» هستند که اکثر غزلیات بر اساس این وزن سروده شدهاند. این اثر یک پروژه اپرایی است که مهدی محمدی و علی تفرشی بهعنوان دو خواننده گزیدهکار و متخصص حوزه موسیقی کلاسیک در آن هنرنمایی کردهاند. او درباره محدودیتهایی که اشعار «منطقالطیر» ازلحاظ آهنگسازی برای او در این کار ایجاد کرده است، توضیح داد: اشعار این منظومه بر وزن فاعلاتن هستند که مسئله عجیبی نیست. قاعدتا کلمات محدودیتی برای آهنگساز خواهند داشت ولی بههرحال تمهیداتی برای رهایی از این محدودیتها وجود خواهد داشت. این پروژه یک کار اپرایی است و نیاز دارد با خوانندهای کار شود که با موسیقی بینالمللی آشنایی دارد، بتواند نت را خوب بخواند و فقط به حافظه خود متکی نباشد. همچنین در موومانهای مختلف لازم است خواننده آشنایی کامل با نت و سابقه نوازندگی داشته باشد که بتواند از پس کار برآید.
معرفی کنسرت منظومه سیمرغ
«منظومه سیمرغ» پروژهای موسیقایی براساس شاهکار «منطقالطیر» عطار نیشابوری در پنج موومان است که با همراهی یک ارکستر ۱۰۰نفره از بهترین نوازندگان کشورمان ازجمله ارکسترسمفونیک تهران با تهیهکنندگی حبیب صبور این شبها ساعت ۲۱:۳۰ در تالار وحدت روی صحنه میرود شامل دو بخش است؛ بخش اول با عنوان کنسرتو برای ویلن و ارکستر با آهنگسازی فرهادفخرالدینی، رهبر ارکستری آرش امینی روی صحنه میرود. سولیست ویولن در این بخش امین غفاری است.
بخش دوم کنسرت با عنوان «قاف» منظومه سیمرغ که براساس منطقالطیر فریدالدین عطار نیشابوری نوشته شده بود شامل یک گروه ارکستر، گروه کر و دو تکخوان بود. آهنگسازی و رهبری ارکستر این بخش به عهده فرهاد فخرالدینی بود و دو خواننده این بخش مهدی محمدی (خواننده تنور در نقش هدهد) و علی تفرشی (خواننده باریتون در نقش راوی) بود.کنسرت مایستر این اجرا هم ارسلان کامکار بود.در بخش اول کنسرت، قطعاتی اجرا شد که ترکیبی از موسیقی ایرانی- جهانی بودند. آنچه در این بخش مورد توجه مخاطبان همیشگی این کنسرتها قرار گرفت حضور تعدادی از نوازندگان باسابقه ارکسترهای ملی و ارکسترسمفونیک تهران از جمله ارسلان کامکار بود که جلوه ارزشمندی به اجرای این بخش از کنسرت داده بود.
اما با آغاز بخش دوم این کنسرت و ورود گروه ارکستر جدید و استاد فرهاد فخرالدینی روی سن، حس و حال سالن کاملا عوض شد و فخرالدینی با ورودش به صحنه پس از ۱۰سال، شکوه وعظمت موسیقی ایرانی را نیز به سالن آورد.
ترکیب برنده فخرالدینی و عطار
از همان لحظهای که فخرالدینی چوب رهبر ارکستری را به دست میگیرد گویی شما سوار بر سیمرغ عطار میشوید و با او به هفت شهر عشق سفر میکنید.
هفت شهر عشق یا هفت وادی در اصطلاح عرفانی، مراحلی است که سالک برای رسیدن به مقصودِ نهایی باید از بیابانهای مخوف و گردنههای مهلک عبور کند. شرح کامل و تعلیم این هفت وادی که در واقع هفت مرحله عشق است، در کتاب «منطقالطیر» و در قالب داستان سفرِ مرغان به رهبری هدهد آمده است. این هفت وادی عبارتاند از: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا.
منطقالطیر در عربی یعنی زبان مرغان. این تعبیر در قرآن (سوره نمل، آیه ۱۶) به کار رفتهاست.
عطار معناکننده دوباره مفهوم سیمرغ بود. سیمرغ در افسانههای کهن ایران پرندهای ماورایی بود که در مواقع لزوم به کمک والانژادان ایران میآمد؛ به مدد رستم دستان در شاهنامه حکیم فردوسی و این تعبیری اشرافی از کهنالگوها بود. اما سیمرغ را عطار طور دیگری معنا میکند. پرندگان بسیاری به تکاپوی جستوجوی شاهنشاهشان میافتند.
آنها دنبال منجی خود در میان یکی از والانژادان هستند همانطور که در شاهنامه فردوسی چنین بود. این پرندگان بهسمت کوه قاف که مأوای سیمرغ است عزیمت کردند اما در اواسط راه هر کدام به دلیلی از ادامه مسیر منصرف شده و از جمع بریدند. در این میان هدهد، راهنما و پیر طریقت مرغان است. او در راه قصه میگوید تا پرندگان را از بریدن و جدا شدن منصرف کند؛ اما نه قصههایی حماسی از منجیگری و عظمت والانژادان، آنچنان که شاهنامهها میگفتند. هدهد با روایت داستان شیخ صنعان مابقی مرغان را به ادامه راه وامیداشت. داستانی با زیرلایهای عرفانی. در انتها تنها ۳۰مرغ باقی میمانند که معلوم میشود (سیمرغ) همینها هستند. سیمرغ خود ماییم اگر کم نیاوریم و تا آخر مسیر بمانیم.
مثنوی منطقالطیر را شیخ عطار برای بیان حقیقتِ شناخت پروردگار سروده است و در آفرینش رمز مرغان و زبان و سخن گفتن ایشان و جان دادن همه و زنده ماندن ۳۰مرغ تنها یک سخن دارد تا بگوید: «هر کسی که خود را شناخت، خدا را شناخت.» به حقیقت نیز منطقالطیر عطار دارای اشعاری فوقالعاده زیبا و مضامین عرفانی بلندی است که هر یک از آنها انسان را مدهوش و فریفته خویش میکند، اما حظ و بهره واقعی را تنها کسانی میبرند که اهل معرفتاند.
در منظومه منطقالطیر، هُدهُد نماد پیر و رهبر راه است و پیش از آغاز این سفر، خطاب به مرغانِ عالم بیکران، هفت وادی را بدین گونه شرح میدهد:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم
پس از اجرای آخرین موومان این کنسرت درست لحظهای که فخرالدینی چوبهای جادوییاش را پایین آورد، انقدر جمعیت سالن ایستاده او و گروه را تشویق کردند که فخرالدینی به احترام اینهمه تشویق دوباره روی سن برگشت و قطعاتی خاطرهانگیز ازتیتراژ سریال «امام علی(ع)، موسیقی تیتراژ سریال «بوعلیسینا» و موسیقی تیتراژ سریال «سربداران» را که همگی از ساختههای پرطرفدار وی هستند اجرا کرد.