همدلی مومنانه از زاویه‌ای متفاوت

سید مرتضی مفیدنژاد ـ روزنامه‌نگار
۱۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۵

این روزها و به بهانه ایام عزا، گوشه و کنار شهر  و در کوچه‌ها و خیابان‌ها که سر می‌چرخانی، مردم به‌صورت خودجوش اقدام به راه‌اندازی ایستگاه‌های صلواتی کرده‌اند و در این سرمای هوا چای داغ به دست هم‌وطنانشان می‌رسانند.

آگاه: از آن‌سو محافل روضه و مرثیه‌سرایی برقرار است و سفره اطعام و احسان حضرت صدیقه طاهره(س) که پهن می‌شود فقیر و غنی از آن بهره‌مند می‌شوند. در کنار همه این اتفاقات شاهد آن هستیم که چند ماهی است که پویش ایران همدل با کمک‌های مردم فداکارمان در جریان است و به‌خصوص زنان این آب و خاک از ارزشمندترین زیورآلات و دارایی‌هایشان می‌گذرند تا سهمی هرچند کوچک در کمک به مردم مظلوم غزه و لبنان داشته باشند. اینها همگی جلوه‌هایی آشکار از یک همدلی مومنانه در جامعه ایران است که داستان امروز و دیروز نیست و ریشه هزار ساله دارد. همدلی، به‌عنوان یکی از بنیادی‌ترین ویژگی‌های انسانی، نقش کلیدی در ایجاد و حفظ پیوندهای اجتماعی دارد. این مفهوم فراتر از احساس ترحم یا شفقت نسبت به دیگران است و مستلزم توانایی درک و تجربه احساسات، افکار و شرایط دیگران است. در واقع، همدلی نوعی مشارکت عاطفی و شناختی با دیگری است که ما را قادر می‌سازد درد یا شادی دیگران را بفهمیم و به آن واکنش مناسب نشان دهیم.  
از سنت‌های ملی و مذهبی تا رفتارهای روزمره، نشانه‌های همدلی در جای جای فرهنگ ایرانی به چشم می‌خورد. به‌طور طبیعی در بسیاری از عرصه‌ها این همدلی و همراهی با اعتقاد و آموزه‌های دینی پیوند می‌خورد و اینجاست که می‌توان از آن به‌عنوان همدلی مومنانه یاد کرد که ریشه در مفاهیم دینی دارد.
 این موارد همه گفته شد تا تصریح کنم که چند سالی است که برخی از صاحبان تریبون، جامعه‌شناسان و روزنامه‌نگاران بر یک نقطه متمرکز شده‌اند و آن این است که مردم ایران نسبت به سال‌های گذشته دچار افول دینداری شده‌اند. هر کس هم که این ادعا را می‌کند با یکسری از شاخص‌ها قصد نهادینه‌کردن این موضوع را دارد. حقیقت آن است که امر دین و دینداری و سنجش آن باید حتما از یک چارچوب عقلی و علمی برخوردار باشد و کسی که بر این موضوع تمرکز دارد حب و بغض شخصی را کنار بگذارد و از دایره انصاف خارج نشود. دینداری جامعه ما نه تنها افول پیدا نکرده است، بلکه با رویکردها و چارچوب‌های متفاوتی در حال بروز و ظهور و بسترهای مختلف اجتماعی ازجمله رشد تکنولوژی و رسانه‌ها در این موضوع تاثیر ویژه‌ای داشته است. طبعا بررسی رشد یا افول دینداری در جامعه ایران با عینک و خط‌کش برخاسته از مفاهیم غربی به انحراف کشیده خواهد شد. باید با الگوی بومی و درنظرگرفتن اقتضائات فرهنگی مسئله دینداری در جامعه ایران صورت گیرد و قطعا با در پیش‌گرفتن انصاف و دقت به‌خوبی می‌توان دریافت که همچنان ساختارهای دین‌دارانه و اخلاق‌مدارانه از قوت و استحکام کافی در جامعه ما برخوردار است.