آگاه: حتی در سالهای اخیر، مردم ایران کمکهای همدلانه خود را، چه در سطح روانی و چه در سطح اجتماعی، در قالب کمکهای نقدی و غیرنقدی به نمایش گذاشتهاند. این اقدامات، که در چارچوب «زیست مؤمنانه» تعریف میشوند، از دوران مقاومت در برابر سختیها تا لبیک به ندای رهبری در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و لبنان، بهوضوح قابل مشاهده است.
نکته بسیار مهم در این میان، حضور فرهنگ بهعنوان یک عنصر بالنده و موثر در سه سطح زندگی آگاهی، و ارتباط است. این فرهنگ متعالی، که از درون هویت ایرانی-اسلامی نشأت گرفته، بهطور جدی در رفتارها و نگرشهای مردم نمود پیدا کرده و همواره بهعنوان یکی از مولفههای اصلی انسجام اجتماعی ایران ایفای نقش کرده است. فرهنگ متعالی، با تکیه بر اصولی همچون خودباوری، استقلال، نوعدوستی، ایثار و شهادت، خود را در قالبهای مختلف اجتماعی ترسیم و آشکار میسازد. نکتهای مهم در این زمینه این است که این فرهنگ متعالی، از طریق تسهیل کنشهای هدفمند اجتماعی، کاهش هزینههای تعاملات و تاکید بر قراردادهای اجتماعی، به تثبیت سرمایه اجتماعی در جوامع اسلامی کمک میکند.
این فرهنگ نهتنها سرمایه اجتماعی را در درون جامعه ایران تقویت میکند، بلکه در سطح منطقهای و بینالمللی نیز تاثیرگذار است. بهویژه در کشورهای اسلامی و میان مردم امت اسلام، این سرمایه اجتماعی در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و لبنان بهوضوح دیده میشود. حتی در سطح بینالمللی، این توجه و نگاه مردم ایران به مسائل فلسطین، در جوامع غربی نیز موردتامل و توجه جدی قرار گرفته است. فرهنگ متعالی، که در راستای نگاه کمکهای همدلانه شکل گرفته است، از تاریخ پرافتخار ایران، تاریخ ایران اسلامی و انقلاب اسلامی نشأت میگیرد. این فرهنگ بر پایه روحیه برادری، دگرخواهی و تقویت اعتماد متقابل استوار است و جامعه اسلامی را بهسمت افزایش مشارکت عمومی و همکاریهای اجتماعی سوق میدهد. این ویژگیها، نقش مهمی در بالندگی و پویایی این فرهنگ عظیم اسلامی ایفا کرده و سرمایه اجتماعی ارزشمندی را نهتنها در جامعه داخلی ایران، بلکه در میان جوامع مسلمان ایجاد میکند. این سرمایه اجتماعی بهعنوان یک سرمایه انسانی، موجب گسترش همبستگی و اتحاد میان ملتها میشود. در پی فرمان رهبر انقلاب اسلامی و باتوجهبه نظریه سیستمی که بر اهمیت ارتباط، آگاهی، و زندگی مومنانه تاکید دارد، مردم ایران حمایت از مردم مظلوم فلسطین و لبنان را آغاز کردند تا در یک حرکت خداپسندانه مشارکت کنند. رهبر انقلاب بر این نکته تاکید داشتند که کمک به بازگشت فلسطین، همراهی با ملت لبنان و حزبالله، یک وظیفه شرعی و انسانی است. این نگاه و رویکرد با استقبال گرم مردم از سراسر کشور مواجه شد و شاهد گسترش مشارکت مردم در انواع کمکهای نقدی و غیرنقدی، از طریق نهادهای عمومی و خصوصی و در میان اقشار مختلف جامعه بودیم. پویش «ایران همدل»، که در راستای کمک به مردم لبنان و فلسطین شکل گرفت، در واقع ادامه همان حرکتهای همدلانهای است که ریشه در آیینها و سنتهای کهن ایرانی دارد و در دوران انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، مقاومت در برابر تحریمها و حتی حوادث کرونایی سال۱۳۹۸ به اوج خود رسید.
وقتی این حجم از ایثارگری اتفاق میافتد، این نشاندهنده یک انسجام ارزشی و هنجاری قابل ملاحظه است که در سطحی فراتر از مرزهای ملی و در مرزهای عقیدتی تعریف شده است. گمان من این است که انتلکتولها که عمدتا در برخی بخشهای شمالی و غربی تهران و در میان اقشار متوسط شهری، سطوحی از سستی ارزشهای هنجاری را میبینند، به کلیت جامعه تعمیم میدهند. واقعیت این است که بدون یک میزان از انسجام ارزشی هنجاری، نمیتوان این مقدار ایثارگری اتفاق بیفتد. در تمام این مدت، ما زنجیرهای از رویدادها را شاهد بودهایم که نشاندهنده تعهد نیرومند ارزشی و هنجاری در قطاعهای مهمی از مردم است. تشییع عظیم پیکر رییسجمهور مردمی، تعهد ارزشی جمعیت بزرگی را نشان داد. همینطور شعف مردم در قبال عملیاتهای وعده صادق۱ و وعده صادق۲، نشاندهنده همبستگی مردم با امت اسلامی داشت. فقط هم همبستگی بین مردم کشور خودمان نبود، بلکه همبستگی با امت اسلام و با هر مظلومی در جهان بود. اینها باعث شد مردم خودشان را درگیر این موضوعات بکنند و پویش ایران همدل را هم داغ کنند. پس، نکته اول این است که این علامت به ما نشان میدهد که سطح قابل ملاحظهای از انسجام ارزشی- هنجاری در جامعه وجود دارد که ضامن این سطح از ایثارگری است.
نکته بعدی این است که ایثارگری نمیتواند بدون احساس مسئولیت عمیق و همدلی واقعی و ریشهدار، اتفاق بیفتد. این احساس مسئولیت و همدلی ناشی از پیگیری مستمر اخبار و رویدادها، توأم با حساسیت نسبتبه آنهاست. برخلاف تصورات رایج، نسل جوان به مسائل سیاسی، مسائل روز و مسائل منطقه و جهانی توجه دارد و احساس مسئولیت عمیقی نسبت به مظلومان در سراسر جهان دارد و علاوهبرآن همدلی عمیقی را نشان میدهد.
نکته سوم این است که هر چند ایثارگریها در مواقع بحران و شرایط دشوار مشهود میشود، اما از پیشزمینههای فعال بوده است مردم سر بزنگاه، آمادگی لازم برای این ایثارگریها را داشته باشند. این احساسات را نمیتوان ابنالوقت و زودگذر تحلیل کرد و باید زمینههای لازم برای این حس و حال بهمرور شکل گرفته باشد. این نیز نشان میدهد که آنچه درمورد تخریب زمینههای انسجام اجتماعی از ۲۰سال پیش بیان میشود، نامعتبر است و انسجام اجتماعی ریشهدار و قوی است و دارد کار خودش را انجام میدهد؛ البته ما نیز وظیفه داریم که این زمینهها را مدام تقویت کنیم.
نکته دیگر این است که معمولا آنچه زمینه ذهنی ایثارگری را تحریک میکند، بهویژه ازسوی برخی از دانشمندان، بهعنوان خودفراروندگی توصیف میشود. این یک ویژگی ذهنی است که به خصلت افرادی که دست به ایثارگری میزنند، اشاره دارد. این خود فراروندگی بدون یک نگاه مثبت به محیط و ظرفیتهای آن نمیتواند پدید بیاید. افرادی که درونگرا، منزوی، افسرده و درگیر بیماریهای روانی هستند، معمولا نمیتوانند خودفرارونده و ایثارگر باشند، بهرغم ادعاهایی که اخیرا مطرح میشود مبنی بر اینکه اپیدمی شدید ناامیدی و بیماری روانی و افسردگی بین جوانان و مردم وجود دارد، شما سطح بالایی از ایثارگری و خودفراروندگی را میبینید که منوط به دید مثبت و سازنده و غیرافسرده است؛ البته در مقیاس جهانی، ادعای عجیبی وجود دارد که از هر سه نفر، یک نفر مبتلا به بیماری روانی است که آن نیز جای بحث دارد ولی درمورد ایران این اعداد و ارقام نمیتواند صادق باشد. لااقل باید بگویم که این دست امواج ایثارگری و همدلی نشان میدهد که باید با احتیاط بیشتری به ادعاهای اپیدمی بیماری روانی مواجه شویم.
نکته دیگری که از پویش ایران همدل میتوان استنتاج کرد، این است که اقشار مهمی از مردم، فراتر از آرمان ملی، آرمان امتی و آرمان اسلامی دارند که این احساس تعلق به جامعه بزرگ اسلامی را ایجاد میکند. این باعث میشود افرادی که به ظاهرشان نمیآمد، در قبال عملیات «وعده صادق۱»، مثلا به خیابان بریزند و احساسات ویژهای از خود نشان دهند یا در شبکههای اجتماعی ابراز احساسات کنند. این موضوع نشان میدهد که فراتر از یک رویای ملی یا احساس ملی، یک احساس تعلق به تمدن اسلامی نیز شکل گرفته است.
نهایتا اینکه این پویش، اعتبار نهادهای دخیل در این پویش را گوشزد میکند. در طول سه دهه گذشته، همواره از برخی انتلکتوئلها شنیدهایم که نهادهای رسمی بیاعتبار شدهاند؛ چگونه میتوان این ادعاها را تایید کرد وقتی مردم با این شکوه رییسجمهور خود یا شهیدانی چون شهید حججی و سردار سلیمانی را تشییع میکنند. همچنین پویش ایران همدل را پیگیری میکنند و به آن پاسخ مثبت میدهند. انتلکتولها میگویند مردم به صداوسیما اعتماد ندارند ولی اذعان دارند چهرههایی از همین رسانه ملی که الان مخالفخوان شدهاند، اعتبار خود را از صداوسیما گرفتهاند. این مجموعه استدلالات نشان میدهند که ما در واقع یک ایراد جدی در ادعاهای مربوط به فروپاشی اجتماعی، بیاعتمادی، ناامیدی، افسردگی و فقدان تعهد مردم به ارزشها و نهادهای انقلاب داریم و به بازسنجی این ادعاها در چارچوب مدلسازیهای پیچیدهتر نیاز داریم.
نظر شما