در سومین روز از جشنواره فیلم فجر، فیلم سینمایی «اسفند» ساخته دانش اقباشاوی به نمایش درآمد و با استقبال مخاطبان و اهالی رسانه روبهرو شد؛ فیلمی که بخشی از اتفاقات عملیات خیبر را که ازسوی پاسدار شهید علی هاشمی طراحی شده بود به نمایش میگذارد و با رعایت اصالت و حقیقت میتواند ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کند.

اسفند پرتره‌ای اصیل از سرباز پابرهنه

آگاه: ساخت فیلم از شهدای دفاع مقدس چند سالی است که رونق گرفته و خوشبختانه ساخت این پرتره‌ها در سال‌های اخیر کمی از حالت کلیشه‌ای و شعاری فاصله گرفته و به واقعیت نزدیکتر شده است. «اسفند» ساخته دانش اقباشاوی یکی از همین فیلم‌هاست؛ فیلمی که درباره پاسدار علی هاشمی که تاکنون کمتر درباره آن حرف زده شده است و با بازی خوب رضا مسعودی، نابازیگری که بهخوبی از عهده نقشش یعنی نقش شهید هاشمی برآمده مخاطب میتواند ارتباط خوبی با اثر بگیرد.

حضور دو فیلم با محوریت شهید هاشمی در جشنواره فجر امسال
فیلم، روایتگر فرماندهی علی هاشمی در عملیات خیبر است که در منطقه هور اهواز اتفاق می‌افتد و در آن مخاطب با نقش افراد دیگری که در این عملیات حضور داشتند، چون احمد متوسلیان و محسن رضایی که فرمانده وقت سپاه بوده نیز آشنا می‌شود. پاسدار علی هاشمی، به‌دلیل آشنایی با مناطق عملیاتی، نقش مهمی در میان فرماندهان سپاه پاسداران در دوران جنگ ایران و عراق داشت. او در تاریخ چهارم تیر سال۱۳۶۷ مفقود و ۲۲سال بعد در سال۱۳۸۹ بقایای پیکرش در کرانه‌های هور پیدا شد.
امسال در چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر دو اثر با موضوع شهید علی هاشمی وجود دارد که هرکدام به یک مقطع از این عملیات پرداختند. «اسفند» بخش اول این عملیات که مربوط‌به مقطع زمانی بهمن تا سوم اسفند سال۱۳۶۲ را که عملیات خیبر آغاز شد روایت می‌کند و «اشک هور» روایتگر مقطع زمانی بعد از عملیات است و پس از پخش به‌صورت نسخه سینمایی قرار است در قالب یک سریال نیز از تلویزیون پخش شود.فیلم «اسفند» به کارگردانی دانش اقباشاوی و تهیه‌کنندگی مرحوم جلیل شعبانی و مهاجر توحیدپرست محصول مشترک سازمان هنری رسانه‌ای اوج و بنیاد سینمایی فارابی است. فضاسازی «اسفند» خیلی حال‌وهوای فیلم‌های رسول ملاقلی‌پور را دارد و بیننده را یاد این فیلمساز شریف می‌اندازد که احتمالا به رفاقتی که اقباشاوی با مرحوم ملاقلی‌پور داشته است، برمی‌گردد. اما از نقاط قوت فیلم، استفاده درست از نابازیگرهای بومی است که به‌خوبی به زبان عربی صحبت و فیلم را باورپذیرتر می‌کنند. موسیقی اثر را هم کارن همایونفر ساخته و استفاده از آن در فیلم به ارتباط بهترگرفتن با اثر کمک شایانی کرده است. از دیگر نکات مثبت اثر، آشنایی مخاطبان با ژانر جدیدی از فرماندهان دوران جنگ است، چون در اغلب مواقع، تصور مردم عادی بر این است که سربازان و فرماندهان جنگ ایران و عراق همه عجم بودند، درحالی‌که این فیلم درباره یک فرمانده عرب‌زبان بوده و از این جهت ارزشمند است.
تهیه‌کننده این فیلم که محصول مشترک سازمان هنری رسانه‌ای اوج و بنیاد سینمایی فارابی است به عهده مرحوم جلیل شعبانی و مهاجر توحیدپرست است.

وقتی کارگردان با شهید آشنا از آب درمی‌آید
دانش اقباشاوی، دستیار کارگردان و کارگردانی که تجربه دستیاری کارگردانان شاخصی چون ابراهیم حاتمی‌کیا، احمدرضا درویش، رسول صدرعاملی را دارد و ساخت فیلم‌هایی چون «تاج محل»، اپیزود دوم «هیهات»، «زاپاتا» و سریال «روزهای بهتر» (نامه آخر) را در کارنامه خود دارد درمورد اینکه چرا سراغ ساخت فیلم درباره پاسدار علی هاشمی رفته است، گفت: من متولد سال۱۳۵۸ و اهل خوزستان، آبادان و دو رگه عرب و بختیاری هستم. کودکی من در جنگ گذشته است. ما هم جنگ‌زده بودیم و هم عمویم و دیگر اعضای خانواده‌ام در این تشکیلات‌ها و درگیر جنگ بودند؛ بنابراین جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را با پوست و گوشت و خونمان احساس کردیم. 
وی افزود: در این سال‌ها، دوستانم به من بارها پیشنهاد ساخت فیلم جنگی دادند اما من هربار از ساختنش طفره می‌رفتم و همانطور که می‌دانید فیلم‌های قبلی‌ام هیچ‌کدام جنگی نبودند تا اینکه یک روز یکی از دوستانم به من گفت تو مثل هاردی می‌مانی که همه اطلاعات و تجربیات داخلش است، حیف است از بین برود. پس تا جان داری، یک فیلم بساز. عرب هم هستی پس قصه علی هاشمی را بساز. ماجرا جایی دراماتیک می‌شود که وقتی با شوهرعمه‌ام که دورادور شهید هاشمی را می‌شناخت صحبت کردم و از او پرسیدم، علی هاشمی که می‌گویند چه‌جور آدمی است؟ گفت که از هفت‌سالگی با او بزرگ شده و سپس خطاب به من گفت: دانش! تو علی هاشمی را دیده‌ای؟ و تعریف کرد اردیبهشت۶۲ که برای بردن وسایلمان به سوسنگرد رفته بودیم او را دیدم و کسی که برگه تردد به ما داد و میزبانمان بود، همان علی هاشمی بود. دیگر من از خود بی‌خود شدم. چون واقعا بچه‌های مخلص، باحال و شادابی بودند و انگار نه انگار که نظامی بودند و مثل عموها و دایی‌ها هوای ما را داشتند.
کارگردان فیلم اسفند اضافه کرد: شوهرعمه‌ام به من پیشنهاد داد که ابتدا تعدادی کتاب که درباره زندگی شهید علی هاشمی بود، بخوانم. کتاب «راز گمشده مجنون» نوشته مرضیه نظرلو و «پنهان زیر باران خاطرات» نوشته سردار علی ناصری، «هوری» و «قرارگاه سری نصرت» نوشته عباس هواشمی را خواندم و سپس شروع به تحقیق درباره شهید هاشمی کردم و نزدیک به ۴۰کتاب دیگر درباره شهید هاشمی خواندم که نامشان در تیتراژ آمده است. حدود ۲۰۰ساعت مصاحبه هم گوش دادم و بعد از گذشت یک‌ماه به این نتیجه رسیدم که باید برهه‌ای از خودشکوفایی علی هاشمی یعنی بین بهمن۶۱ تا اسفند۶۲ را بسازیم. این برهه زیباترین قسمت از زندگی او بود. طرح اولیه را در پنج صفحه نوشتم که بعدا به سیناپس تبدیل شد و جلو رفتیم. در مهر۱۴۰۱ درخواست پروانه ساخت دادیم که صادر شد و ۲۸آبان ۱۴۰۲ فیلمبرداری را شروع کردیم و در ۲۲اسفند ۱۴۰۲ در ۹۸جلسه کار به پایان رسید.

روی انتخابم بر سر نابازیگر ایستادم
این کارگردان جوان درمورد اینکه چرا سراغ نابازیگر رفته و برای نقش اصلی رضا مسعودی را انتخاب کرده، گفت:  تا آخرین لحظه همه مخالف بودند و طرفدار حضور ستاره در فیلم بودند ولی ما ستاره‌ای که شبیه کاراکتر علی هاشمی، از لحاظ درونی و مشخصا عرب باشد، نداشتیم و پیدا نکردیم. یک‌دفعه یاد رضا مسعودی افتادم که دستیار کارگردان است و در فیلم «رستاخیز» هم دستیار من در واحد برنامه‌ریزی بود. علی هاشمی فرد بسیار ساکت و کم‌حرفی بوده و اصلا به نظر نمی‌آید که یک فرمانده باشد، درعین‌حالی که خیلی باهوش و توانمند بوده است. یادم افتاد که ویژگی‌هایی که درباره علی هاشمی می‌گفتند در رضا مسعودی هم صدق می‌کند این شد که پای انتخابم ایستادم که بشود. علاوه‌بر اینکه رضا مسعودی عرب بود و این خیلی برایم مهم بود که بتواند عربی حرف بزند. همچنین، خودش بچه اهواز بود و فضاها را می‌شناخت. درمورد بقیه بازیگران هم از بازیگران خوزستانی استفاده کردم. بازیگرانی که درونی عربی فکر می‌کردند و فارسی حرف می‌زدند یا عربی فکر می‌کردند و عربی هم حرف می‌زدند. کارگردان فیلم «اسفند» با اشاره به اینکه کل فیلم در خوزستان فیلمبرداری شده، بیان کرد: کل فیلمبرداری فیلم در خوزستان بود. همین اتفاق به فیلم اصالت داده است. رابرت مک‌کی، نویسنده و منتقد سینمایی می‌گوید «فیلم‌ها در خلأ ساخته نمی‌شوند در تاریخ و جغرافیا ساخته می‌شوند.» ما این حرف را کپی کرده و به دیوار زده بودیم و به همه گروه صحنه، لباس، گروه کارگردانی، گروه تولید، گروه فیلمبرداری، صدا، گریم و... مدام یادآوری می‌کردیم که اصالت تاریخی و اصالت جغرافیایی را حفظ کنیم. وی در پایان گفت: امیدوارم که فیلم بر وجدان تماشاگران بنشیند و خوششان بیاید. چون واقعا الان آنقدر گیجم که نمی‌دانم چه برخوردی با فیلم می‌شود. روی این فیلم واقعا با نهایت عشق و تمرکز کار کردم و نمی‌دانم نتیجه‌ای که تماشاگر بر پرده خواهد دید چه خواهد بود. من جمله‌ای از اول داشتم که با خانواده شهید هاشمی هم مطرح کردم؛ دنبال این هستم که یک پرتره و یک تابلوفرش نفیس از علی هاشمی و رفقایش بسازم و ادعای دیگری ندارم.

وقتی نقش شهید هاشمی را گرفتم، دیگر رضا مسعودی نبودم
رضا مسعودی، بازیگر نقش علی هاشمی در گفت‌وگویی که با مهر انجام داده درمورد انتخابش برای این نقش گفته است: برای نقش شهید هاشمی در ابتدا دنبال یک چهره مطرح بودند اما به‌دلیل حساسیت نقش و خود فیلم، تصمیم دیگری گرفته شد. پس از بازنویسی فیلمنامه، دانش ذهنیتش را روی من بسته بود. ضمن اینکه جغرافیا هم بسیار مهم بود و من در جاهایی از فیلم عربی صحبت می‌کنم و همین موضوع برای شخصیت شهیدهاشمی مهم بود. یادگرفتن عربی برای یک بازیگر مطرح سخت بود و هم شناخت جغرافیای قصه و هم درآوردن کار بسیار حساس بود و درنهایت قرعه به نام من افتاد.
وی بیان کرده است: از زمانی که وارد پیش‌تولید جدی و دورخوانی‌ها شدیم، تحقیقات خودم را هم شروع کردم. ویدیوهای شهیدهاشمی را دیدم، صداها را گوش دادم و مطالبی را خواندم و سعی کردم خودم را به ایشان نزدیک کنم؛ بنابراین احساس کردم که دیگر رضا مسعودی نبودم و حتی مادر خودم می‌گفت تو عوض شده‌ای و این حرف را نزدیکان هم می‌زدند که تو تغییر کرده‌ای و اصلا رفتارت این گونه نبود. احساس می‌کردم این شهید کنارم است و مثلا جاهایی که باید حرف می‌زدم، حرف می‌زدم و جاهایی که نباید سکوت می‌کردم، جاهایی که باید عصبیت نشان می‌دادم عصبی می‌شدم و... نمی‌خواهم بگویم این نقش را پذیرفته بودم چون اساسا بازیگر نیستم و کار اصلی‌ام دستیاری کارگردان است؛ البته قبلا بازی کرده‌ام اما این حجم از بازیگری را تجربه نکرده بودم. در واقع می‌خواهم بگویم بازی در نقش شهید هاشمی حتی تاثیر بیرونی روی من داشت و این مسئله در بازی خودش را نشان داد و سه‌ماه پس از پایان فیلمبرداری هم این نقش من را رها نکرده بود.
وی درباره بزرگ‌ترین چالش ایفای نقش شهید علی هاشمی بیان کرد: چالش نقش شهید علی هاشمی برای من مخفی بودن کار ایشان از زمان تأسیس قرارگاه سری نصرت بود. سری بودن در مورد این کاراکتر بسیار مهم بود که باید در شخصیت و نقش تجلی می‌یافت و این کار را بسیار سخت می‌کرد چرا که تظاهرهایی در کاراکتر بود و به خصوص نگاه‌ها بسیار اهمیت داشت. علاوه براین، کار کردن در هور به شدت سخت بود. آنجا پشه‌های معروفی دارد و گروه‌های بازیگران در قایق‌های کوچک قرار می‌گرفتند که زمان طولانی روی هور و این قایق‌ها بودیم و سختی این شرایط من را به این فکر واداشت که این شهدا چطور آن زمان و با آن امکانات در شرایط سخت برای شناسایی می‌رفتند. ما قطره‌ای هم در مقابل اقیانوس آنها نبودیم چون چند ساعت برای فیلمبرداری می‌رفتیم اما آنها گاهی ۲۴ساعته در این منطقه بودند.

فیلم‌هایی امثال اسفند می‌توانند نگاه نسل جدید را تغییر دهند
این بازیگر درباره اهمیت ساخت فیلم سینمایی «اسفند» توضیح داده است: اهمیت فیلم «اسفند» شخص علی هاشمی است. در سینمای ایران فیلمی درمورد یک شهید یا فرمانده عرب‌زبان، آن هم به این شکل نداشتیم و برای اولین‌بار است که چنین اثری ساخته می‌شود و این بسیار مهم است. در پیش‌تولید به دانش اقباشاوی گفتم که این دینی به گردن ماست که به‌عنوان یک عرب‌زبان این کار را انجام دهیم و هم من و هم دانش و همه تیم تلاش خودمان را کردیم و امیدوارم که این تلاش دیده شود. در دوران دفاع مقدس اتفاقاتی افتاده است که جوانان، به‌خصوص متولدان دهه‌های ۸۰ و ۹۰ باید بدانند چه کارهای بزرگی انجام شده است و یکی از کارهای بسیار بزرگ همین عملیات خیبر است. نسل جدید باید اینها را بفهمد که در خلال این جنگ ما هیچ نقطه‌ای از خاکمان را ندادیم. متاسفانه نسل جدید از این داستان‌ها دور هستند و شاید جنگ برایشان اهمیتی نداشته باشد اما این دست فیلم‌ها می‌تواند نگاه آنها را به‌شدت عوض کند. من از شهید علی هاشمی بسیار یاد گرفتم. همیشه احساس می‌کردم ایشان کنارم هست و این را به دانش می‌گفتم. مهم‌ترین چیزی که شهید علی هاشمی نه‌تنها به من که به دیگران یاد داد مردمداری است. شهید هاشمی به‌شدت آدمی مردمی بود و هیچ‌چیزی جز مردم برایش اهمیت نداشت. مسئولان و فرماندهان امروز اگر همین رویکرد را داشته باشند و مردم را در اولویت تصمیمات و کارهایشان قرار دهند، موفق می‌شوند.
 

چه خبر از دیروز و امروز؟

سومین روز از جشنواره فیلم فجر(یکشنبه ۱۴بهمن) با «رها» نخستین تجربه بلند سینمایی حسام فرهمند آغاز شد. این فیلم روایتگر بحرانی از زندگی یک مرد و خانواده اوست که  شهاب حسینی، غزل شاکری، ضحا اسماعیلی‌فر، آرمان میرزایی، محمدرضا سامیان، محمد اشکان‌فر، هادی افتخارزاده، ماهنی مهرپرور، سپیده پهلوان‌زاده، بردیا دیانت در آن ایفای نقش کردند.  به گفته خیلی‌ها تا روز سوم این فیلم توانست تا حد زیادی دل اهالی رسانه و منتقدان را به دست بیاورد. 
مرضیه برومند در این فیلم در مقام مشاور کارگردان قرار دارد. وی سابقه درخشانی در ساخت آثار پرمخاطب داشته و به نظر می‌رسد یکی از دلایل موفق بودن این فیلم حضور برومند بوده است.
«رها» ازجمله فیلم‌های سینمایی حاضر در جشنواره است که در بخش خصوصی تولید شده و یکی از نمایندگان سینمای مستقل محسوب می‌شود. تهیه‌کنندگی سعید خانی در این فیلم، سومین تجربه او با فیلمسازان فیلم‌اولی است.
در دومین سانس این روز فیلم «بچه مردم» به کارگردانی محمود کریمی به نمایش درآمد. سابقه محمود کریمی کارگردان فیلم سینمایی «بچه مردم» به مستندسازی و همچنین ساخت برنامه «خندوانه» و آیتم‌های آن برمی‌گردد. تهیه‌کننده «بچه مردم» نیز سیدعلی احمدی، تهیه‌کننده چند فصل از برنامه «خندوانه» است. اما سرمایه‌گذار فیلم «بچه مردم» موسسه خیریه بهشت امام رضا(ع) است، همان موسسه‌ای که به‌واسطه تبلیغ در «خندوانه» به شهرت رسید تا به کودکان ناتوان کمک کند. «بچه مردم»، قصه کودکی است که مادرش او را سر راه می‌گذارد و اتفاقاتی برای او می‌افتد که محور داستان فیلم می‌شود.گوهر خیراندیش، رضا کیانیان، حسن معجونی، بهروز شعیبی، سیامک صفری، سیاوش چراغی‌پور، امید روحانی، زهرا داوودنژاد، سیدجواد یحیوی، ونوس کانلی، کامبیز امینی، سیامک ادیب، زری کریمی، سیاوش جامع و همچنین مهبد جهان‌نوش، احسان احمدی، فرزین فلسفین و ایلیا یعقوبی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
«آبستن» به کارگردانی مصطفی و محمد تنابنده چهارمین فیلم در سومین روز جشنواره فیلم فجر بود که به نمایش درآمد. این دو کارگردان پیش از این، در مقام نویسنده و دستیار کارگردان در سینما و تلویزیون فعالیت می‌کردند. محمد تنابنده و وحید جعفری فیلمنامه‌نویسان این اثر و جلال تیموری نیز تهیه‌کننده آن است.
مصطفی و محمد تنابنده برادران محسن تنابنده هستند که در کنار بازیگری و کارگردانی، او نیز یکی از فیلمنامه‌نویسان خوب سینما و تلویزیون به حساب می‌آید.
عباس غزالی، سوگل خلیق، توماج دانش بهزادی، رها خدایاری، تیما تقی زاده، مجتبی شفیعی، عماد درویشی، ملیسا چوپانی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
«آبستن» قصه چند جوان است که هر کدام درگیر مشکلی شخصی هستند و در مرز آستارا در کلبه‌ای در کنار آب جمع شده‌اند تا به کمک یک آدم‌پران به‌صورت قاچاقی از مرز خارج شوند.
اما آخرین فیلمی که در سانس ویژه شب گذشته نمایش داده شد فیلم سینمایی «آتش و گلستان» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی علی روئین‌تن بود. این فیلم که به زندگی شهید ابراهیم هادی اختصاص دارد، یک مستند داستانی است که هفت محقق در آن تلاش می‌کنند تا درباره شهید ابراهیم هادی حقایقی را که دریافت و برداشت کرده‌اند، برای کارگردانی که قصد نوشتن فیلمنامه‌ای براساس زندگی این شهید را دارد، ارائه کنند.اما امروز، در پنجمین روز از جشنواره (دوشنبه ۱۵بهمن) فیلم‌های «لولی» به کارگردانی رضا فرهمند، انیمیشن «ژولیت و شاه» به نویسندگی و کارگردانی اشکان رهگذر، «شمال از جنوب‌غربی» به کارگردانی حمید زرگرنژاد و «چشم بادومی» به کارگردانی ابراهیم امینی به‌ترتیب در ساعت‌های ۱۰، ۱۳، ۱۶ و ۱۹ در سینمای اصحاب رسانه در برج میلاد به نمایش درمی‌آیند.

«سونسوز»؛ کم‌ادعا و حال‌خوب‌کن

محمدصالح حجت‌الاسلامی ـ منتقد سینما و فیلمساز

اسفند پرتره‌ای اصیل از سرباز پابرهنه

«سونسوز» فیلمی کمدی به زبان ترکی است که در استان اردبیل به تهیه‌کنندگی سلمان عباسی تولید شده و بازیگرانی چون مریم مومن، حمدالله سلیمی، بهروز الله‌وردی‌زاده، صفت آهاری و ناصر محبی در آن ایفای نقش دارند. «سونسوز»، یک کمدی دلنشین است که می‌تواند مخاطب خود را با حال خوب بدرقه کند. این اثر با بهره‌گیری از کمدی موقعیت و همین‌طور شوخی‌های کلامی به دور از تابوشکنی‌های اخلاقی کار خود را به زیبایی و پاکیزه پیش می‌برد اما بهدلیل موضوع خاص مدنظرش یعنی نازایی مزمن زنان و مردان یک روستا و مباحث مطرح شده پیرامون آن، صرفا مناسب برای افراد بالغ است.جمالی که از عرصه فیلم کوتاه به وادی فیلم‌های بلند سینمایی پا گذاشته، فیلمی کمادعا، شسته‌ورفته، شیرین با زیبایی‌های بصری از اقلیم زیبای استان اردبیل و به زبان آذری با تکیه بر روحیات بی‌شیله‌پیله روستایی، ساخته که ضمن طرح برخی دغدغه‌های اجتماعی در لایه‌های زیرین توانسته با شناخت دقیق از فضای بومی خود بدون تمسخر قومیت و زبان و لهجه یک همدلی شوخ طبعانه را بین سوژه و مخاطب پدید آورد. قاب‌های کارت پستالی موجود در لابه‌لای سکانس‌های این اثر یکی از نقاط قوت «سونسوز» است، چرا که ضمن ایجاد زیبایی بصری مضاعف، به نوعی معرف زیبایی‌های بکر لوکیشن است که دل از هر علاقه‌مند به سفری را می‌برد در عین حال تعامل و همزیستی اهالی آن منطقه با طبیعت و محیط زیست خود را نشان می‌دهد. یکی از مهمترین ویژگی‌های این فیلم بهره‌گیری از بازیگران و نابازیگران بومی به جز مریم مومن بازیگر سینما و تلویزیون است. این بازیگران ناشناخته برای مخاطبان، نقش‌آفرینانی هستند که با هماهنگی بسیار خوبی در خدمت اثر بوده و به باورپذیری آن بسیار کمک می کنند.نکته جذاب دیگر این فیلم روستایی پرهیز از برخی کلیشه‌های رایج در آثار روستایی ایرانی است و به‌جای آن ما گروه فیلمسازی متشکل از سه تن از اهالی پا به سن گذاشته روستا را با تجهیزاتی از قبیل فیلمبرداری، صدابرداری و کلاکت در فضاهای مختلف روستا می‌بینیم، اتفاقی کاملا مدرن در دل فضایی کاملا ماقبل مدرن خود پارادوکسی زیباست که مخاطب را بهراحتی با خود همراه می‌کند. یکی از اتفاقات خوب این اثر که از آن می‌توان به نوعی پارودی آثار مختلف کیارستمی همچون «خانه دوست کجاست» و «طعم گیلاس» و... یاد کرد که نشان از سلیقه کارگردان دارد. باتوجه به ترکیب چند فیلم اکران شده در اولین روز جشنواره در سینمای رسانه، «سونسوز» اثری قابلقبول بود که می‌تواند نشان از ظهور یک کارگردان خوش‌آتیه در سینمای ایران داشته باشد.

حواشی داوران فجر

بی‌مسئولیتی بهرام رادان 

اسفند پرتره‌ای اصیل از سرباز پابرهنه

با گذشت سه روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر، بهرام رادان روز گذشته با نوشتن نامه‌ای از حاضر نشدن خود در جمع هیات داوران جشنواره به‌دلیل طولانی شدن سفرش خبر داد و برای همکارانش آرزوی موفقیت کرد.
برخی   رسانه‌ها به نقل از منوچهر شاهسواری، دبیر جشنواره بیان کردند که به‌زودی شخص جدیدی جایگزین رادان میشود اما در برخی از رسانه‌ها هم از قول شاهسواری بیان شده که قرار نیست شخصی جایگزین بهرام‌رادان شود.
رائد فریدزاده با اشاره به اینکه خروج بهرام رادان از هیات داوران تنها به‌دلیل سفر بوده است و نه استعفا گفت: باید همت کنیم خانه جشنواره‌ها تا سال آینده آماده شود.
این اتفاق درحالی افتاد که بسیاری، این اقدام رادان رو توهین‌آمیز و بی‌توجهی به اعتبار جشنواره دانستند.
نهم بهمن ماه امسال، طی احکامی از سوی منوچهر شاهسواری دبیر جشنواره، کمال تبریزی، رضا درستکار، بهرام رادان، علیرضا رئیسیان، علیرضا زرین‌دست، عزت‌الله ضرغامی و مستانه مهاجر به عنوان اعضای هیات داوران این دوره جشنواره معرفی شدند.
 

اعتراض برادرزاده فروغ به «رگ‌های آبی» جهانگیر کوثری

نمایش تصویری سطحی و نادرست از زندگی فروغ فرخزاد

در پی نمایش فیلم «رگ‌های آبی» ساخته جهانگیر کوثری در چهل‌وسومین دوره جشنواره فیلم فجر، سام فرخزاد، برادرزاده فروغ فرخزاد در یادداشتی نوشته است: این فیلم نه‌تنها نتوانست زندگی «فروغ فرخزاد» را درست روایت کند، بلکه به‌نوعی خیانت به یاد و خاطره او بود. فروغ، شاعری که با جسارت و صداقت، دنیای شعر فارسی را تکان داد، در این فیلم به یک شخصیت فرعی در داستان عشقش تبدیل شد.
جای خالی شعرها، فیلم‌سازی‌ها و دغدغه‌های اجتماعی‌اش در این فیلم به شدت احساس می‌شد.
فروغ بیشتر از این بود.
 او زنی بود که با کلماتش مرزها را شکست و با دوربینش واقعیت‌ها را نشان داد.
 این فیلم نه‌تنها نتوانست عمق وجود او را نشان دهد، بلکه تصویری سطحی و نادرست از او ارائه کرد.
 بهعنوان عضوی از خانواده فروغ، معتقدم این فیلم نتوانست حق مطلب را درباره او ادا کند.
فروغ فرخزاد شایسته یک روایت واقعی و احترام‌آمیز بود، نه این داستان عاشقانه کلیشه‌ای و بی‌عمق.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.