آگاه: نهاد کتابخانههای عمومی کشور براساس قانون تاسیس و نحوه اداره کتابخانههای عمومی مصوب ۱۳۸۲ متولی قانونی اداره کتابخانههای عمومی در ایران است. پیش از تصویب این قانون، کتابخانههای عمومی کشور با عنوان هیات امنای کتابخانههای عمومی کشور زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اداره میشد. اما پس از تصویب لایحه دولت در ۱۷اسفند ۱۳۸۲ در مجلس شورای اسلامی و تایید شورای نگهبان،این نهاد مسئولیت تاسیس، ساخت، تجهیز و بازسازی، توسعه و مدیریت و نظارت و سایر امور کتابخانههای عمومی در سراسر کشور را برعهده گرفت.
بر اساس این قانون، غیر از هفت کتابخانه، هر کتابخانهای که میخواهد بهعنوان «کتابخانه عمومی» در ایران فعالیت کند، باید زیر نظر نهاد کتابخانههای عمومی کشور و مطابق با این قانون اداره شود. هفت کتابخانه استثناء عبارتاند از: کتابخانه ملی، کتابخانه آستان قدس رضوی، کتابخانه آستان حضرت معصومه(س)، کتابخانه آستان حضرت عبدالعظیم(ع)، کتابخانه آستان احمد بنموسی(ع) (شاهچراغ شیراز)، کتابخانه آیتاللهالعظمیمرعشی نجفی و کتابخانه مجلس شورای اسلامی.
براساس آییننامه اجرایی قانون تاسیس و نحوه اداره کتابخانههای عمومی کشور که در تاریخ ۴آذر ۱۳۸۳ به پیشنهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت تصویب شد، نهاد زیر نظر هیات امنا فعالیت میکند.
اعضای هیات امنا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (رییس هیات امنا)، رییس شورای عالی استانها، معاون ذیربط از سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، یک عضو از کمیسیون فرهنگی به پیشنهاد آن کمیسیون و تصویب مجلس شورای اسلامی بهعنوان ناظر، رییس کتابخانه ملی ایران، پنج نفر از صاحبنظران و شخصیتهای علمی، فرهنگی کشور که به پیشنهاد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و با حکم رییسجمهور برای مدت چهار سال انتخاب میشوند. یک نفر از آنها به انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان دبیرکل، مسئولیت اداره امور دبیرخانه را به عهده خواهند داشت.
چند کتابخانه عمومی در کشور داریم؟
نهاد کتابخانه های عمومی کشور (تا پایان بهمن ۱۴۰۳) دارای ۳۸۶۱باب کتابخانه عمومی است.
پرامانتترین کتابها در آثار گروه سنی کودک و نوجوان است
ممکن است در نگاه اول وقتی نام کتابخانه عمومی به گوش میرسد یاد سالنهای مطالعه کتابخانهها بیفتیم اما در پژوهشهای میدانی که صورت گرفته، کارکرد اصلی کتابخانههای عمومی همچنان جایی برای دادوستد کتاب و کتابخوانی است. ممکن است در ایامی از سال مثل ایام امتحانات یا نزدیک کنکور میزان استفاده از سالنهای مطالعه بیشتر شود اما کارکرد اصلی آن همچنان امانت گرفتن کتاب و آشنایی با کتابهای تازه در بازار نشر است خصوصا در وضعیت فعلی کشور که از لحاظ اقتصادی خرید کتاب برای همه افراد بهصرفه نیست؛ بنابراین امانت گرفتن جای خود را به خرید کتاب میدهد. در خیلی از مواقع هم فرد نام کتابی را میشنود و مشتاق خواندن آن است ولی کتابخانه ندارد در این صورت به کتابدار سفارش تهیه کتاب را میدهد تا در دفعات بعدی آن را امانت بگیرد و مطالعه کند.
براساس آمار ارائهشده در آبان سال گذشته، پرامانتترین کتابها در آثار گروه سنی کودک و نوجوان است که در شهرهای مختلف کشور ۶۰ تا ۸۰درصد اعضای کتابخانههای عمومی را تشکیل میدهند همچنین پرخریدترین کتابها برای تقویت منابع کتابخانهای را کتابهای حوزه کودک و نوجوان تشکیل میدهند.
کتابداری صرفا به معنای خدمتِ آوردن و دادن کتاب نیست
یکی از عناصر بسیار مهم در کتابخانهها، عنصر کتابدار است. کتابداری که به حوزه کتاب مسلط است و به بازار کتاب اشراف دارد میتواند با توصیههای خوب خود یک نفر را کتابخوان کند و برعکس، با رفتار بیانگیزه و اداری خود انگیزه کتابخوان را کم کند.
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان کتابخانهها و کتابداران فرمودند: کتابداران محترم زحمات عمدهای را در این زمینه به عهده میگیرند و متصدی و مباشرند. بنده از دوران نوجوانی در مراجعه به کتابخانهها، نقش کتابداران را از نزدیک مشاهده میکردم. میرفتیم کتابخانه آستان قدس رضوی و میدیدم که کتابدارهای آنجا چه نقشی ایفا میکنند، چه زحمتی میکشند، چه دلسوزیهایی به خرج میدهند. نفس کتابداری، یک کار انسانی فرهنگی برجستهای است؛ منتها کتابدار صرفا آن کسی نیست که خدمت آوردن و دادن کتاب را به عهده میگیرد؛ کتابدار میتواند منبع و منشأ و مرجعی باشد برای راهنمایی مراجعهکنندگان به کتاب.
اما یکی از اتفاقاتی که در رابطه با کتابخانههای عمومی باید رخ دهد این است که این اماکن فرهنگی به یک پایگاه اجتماعی یا به عبارت سادهتر، به یک پاتوق اجتماعی تبدیل شوند.
کتابخانه به مثابه پاتوق
مهدی رمضانی که سالها معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد کتابخانهها بود و پیش از این هم دبیرکلی نهاد کتابخانههای عمومی کشور را بر عهده داشته است، با تاکید بر اینکه تحقق رسالت اجتماعی کتابخانه، مشروط به وجود عواملی پیشینی است، گفت: عوامل پیشینی که در اینجا از آن با عنوان «الزامات تبدیل کتابخانه به پایگاه اجتماعی» نام میبرم، به ترتیب در چهار محور «مردم»، «کتابدار»، «مدیران» و «منابع کتابخانهای» خلاصه میشود. از این طبقهبندی چهارگانه پیداست که منابع انسانی سهم بسیار مهمی در اجرای این رسالت اجتماعی دارد. کتابخانهها در صورتی به پایگاه اجتماعی تبدیل خواهند شد که این چهار ضلع، به صورتی همنوا، هماهنگ و منسجم و مطابق با شرح وظایف شان عمل کنند.
به عقیده وی میدانیم ـ و در تعریف رسمی کتابخانه هم آمده است ـ که منظور از مردم، «همه مردم» است؛ از هر رنگ، نژاد و مذهب و با هر تفکر و سلیقهای که باشند. واژه «عمومی» در «نهاد کتابخانههای عمومی کشور» نیز دارای همین معناست؛ بنابراین، مردم، حتی اگر همه آنان هیچگاه به کتابخانه مراجعه نکنند، مصرفکنندگان بالقوه خدمات کتابخانهای به شمار میآیند؛ یعنی مدیران باید برای این «همه» برنامهریزی کنند و کتابداران هم باید آمادگی فکری و مهارت فردی برای ارائه خدمت به «همه گروههای سِنّی و شناختی» را داشته باشند. در این صورت است که کارکرد اجتماعی کتابخانه را تحقق بخشیدهایم و آن را به ارائه خدمات معمول و مکانیکی منحصر و محدود نکردهایم. توجه داریم که درنظرگرفتن مردم به معنایی که گفته شد، بسیار فراتر از مفهومِ صرفا اخلاقیِ «تکریم ارباب رجوع» است. پیداست که رفع نیاز فکری و فرهنگی همه مردم (و نه فقط گروههایی که ما آنها را میشناسیم)، نیازمند یک شناخت عمیق و بعد یک برنامهریزی عمیق است.
کارکرد اجتماعی کتابخانهها
رمضانی بیان کرده است: امروزه کتابخانههای عمومی، در نظر استادان کتابداری و مدیران آگاه، سازمانی چندمنظوره و دارای کارکردهای متنوع است که کتابخوانی (یعنی امانت گرفتن کتاب و استفاده از سالنهای مطالعه) فقط یکی از این کارکردها به حساب میآید. دستکم در مقام نظریهپردازی، این نگاه سنتی و معصوم به کتابخانه عمومی، که آن را «مجموعهای از کتابها» بنامند، دیگر وجود ندارد. جالب است که بهدنبال این تغییر و تحول در تعریف کارکرد کتابخانه، تعریف «کتاب» هم دستخوش تغییر نسبی شده است و دیگر کتاب را صرفا به «مجموعهای از اطلاعات درباره یک فرد یا یک شیء که در صفحاتی کاغذی نوشته یا چاپ میشود» تعریف نمیکنند. ایده و آرمان تبدیل کتابخانه به پایگاه اجتماعی ـ یا به تعبیر صمیمانهتر من «پاتوق» ـ علاوه بر مجامع علمیِ جهانی، در ایران هم در سطح آکادمیک و هم در سطح اجرایی مطرح است. ازجمله، نهاد کتابخانههای عمومی کشور، اهمیت این موضوع را دریافته و در «سند چشمانداز نهاد در افق ۱۴۰۴» اینگونه به آن اشاره کرده است: «نهاد کتابخانههای عمومی کشور در چشمانداز ایران ۱۴۰۴ هـجری شمسی، نهادی است فرهنگی با هویت اسلامی ایرانی، نافذ و اثرگذار بر جامعه، دارای کارکردهای آگاهیبخشی، اطلاعرسانی، آموزشی و ارشادی، زمینهساز ارتقای مطالعه مفید، دارای نیروی انسانی متعهد، متخصص و آموزشدیده با حفظ جایگاه اول کشور در منطقه و موفق در رساندن کشور در زمره ۱۵کشور برتر جهان از جهت سرانه فضا، عضو، منابع و امانت کتابخانهای.»
رمضانی با اشاره به اینکه مدیران اجرایی بهمنظور تحقق بحشیدن به این ضرورت باید درکی صریح و عملی از کارکرد اجتماعی کتابخانه داشته باشند، گفت: به نظر من، در یک کلام و بدون وارد شدن به بحثهای مفهومی تکراری، «کارکرد اجتماعی کتابخانه دقیقا همان چیزی است که موردنیاز جامعه است» همان طور که مفهوم «اجتماعی شدن» و «نهاد» هم در معنای عامش چنین اطلاقی دارد. به عبارت دیگر، وقتی میگوییم فلان موضوع، «اجتماعی» یا «نهادینه شده» است، به این معناست که ساخته و پرداخته نیازهای واقعی جامعه است. به این معنا، همه سازمانهایی که بنا بر نیاز جامعه و برای برطرف کردن آنها ایجاد شدهاند، «اجتماعی» نامیده میشوند. با این تعریف، حال باید بپرسیم کدام سازمان را اجتماعی تر از کتابخانه سراغ داریم که به دنبال برطرف کردن واقعی ترین نیاز افراد، یعنی نیازهای روحی و فرهنگی او، باشد؟ سازمانهایی که با توجه به مولفه «رفع نیاز اجتماعی» تعریف می شوند، تا زمانی که جامعه به آنها نیازمند است، دارای کارکرد هستند و زمانی که از این ویژگی ذاتی خودشان تهی شدند، کارکرد خود را از دست میدهند و از بین میروند.
سخن پایانی اینکه خوشبختانه در سالهای اخیر میزان مراجعان و امانت گرفتن کتابها از کتابخانههای عمومی سیر صعودی داشته و جایگاه کتابخانههای عمومی در میان مردم پررنگتر شده اما هنوز با جایگاه اصلی خود فاصله دارد؛ جایگاهی که عموم مردم این امکان را بهعنوان یک پایگاه اجتماعی و صمیمی ببینند؛ قطعا رسیدن به این جایگاه نیازمند تلاش همه سویه مردم، مدیران و مسئولان ذی ربط است که امیدواریم در سال۱۴۰۴ شاهد تحقق این افق باشیم.
نظر شما